Ehsan 112346 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ بنده فکر می کنم برخی افکار اومانیستی افراطی باعث میشه انسان فکر کنه همه چیزو می دونه و چون اینطوری فکر می کنه ایده هایی رو که علم کافی بهشون نداره رو رد یا قبول می کنه . اومانیست ها فکر می کنند انسان مرکز عالمه ، همه ی برای انسانه و انسان محوریت اصلی و اساسی برای کل هستی داره . همین نگرش باعث شده عقل انسان در اولویت قرار گرفته و هر چیزی غیر اون رد بشه . اما درواقع اگه به همون عنصر عقلانیت خوب دقت کنیم متوجه می شیم که عقل هیچگاه مساله ای مثل خدا رو رد نمی کنه هرچند ممکنه قطعاً قبول هم نکنه . موضع عقل تا اینجا لاادری گری بوده نه قبول مطلق و نه انکار مطلق . هرچند بعضی از دوستان فکر می کنند هرچیزی رو که تونستن فعلاً با عقلشون ثابت کنن پس درسته و هرچی که خارج از دایره ی عقلانیتشون بوده تا این لحظه رده . درحالیکه این کاملاً اشتباهه . از اونجا که عقل در حال گسترشه پس نمیشه فعلاً درباره ی چیزی به جد و قطع نظری داد چون ممکنه بعداً عقل بهش برسه . اما اینکه تعریفی که ما از خدا داریم ناشی شده از قوه ی خیاله بله شکی درش نیست و اون تعریفی هم که دین از خدا میده هم مبتنی بر خیال و وهمه . به هر حال درباره ی مساله ی خدا بیشتر سکوت لازمه تا حرف . من خودم به شخصه بعد از اینکه به جسم خودم خوب دقیق شدم ، دیدم همه ی اجزای بدنم دقیق سرجای خودشه ، سیستم پیچیده ی بینایی و شنوایی رو می بینم ، دستگاه گوارش و قلب و عروق ، مغز و اعصاب ، کبد و ریه و کلیه ، و همینطور انواع و اقسام پدیده ها و موجودات دیگه رو تو طبیعت می بینم و همچنین جنین رو که چطور اول آب منزجری بیش نبود تبدیل به یک انسان میشه ، آدم می تونه با حس شهودش درک کنه که یه هوش بزرگی باید باشه و همه ی اینا نمی تونه تصادفی و علکی باشه . این شهودی که می تونه این مساله رو بفهمه درواقع بخشی از همون عقلانیته ، برخلاف برخی که فکر می کنند احساس و شهود از عقل جداست اما به قول هگل و هم خودم این دو از هم جدا نیستند . بنابراین من فکر می کنم ابر هوشی وجود داره که ما اسمش رو می زاریم خدا ، اما از توجیه و چگونگی و درک و تجزیه تحلیل و شناختش عاجزم و نمی دونم این ابر هوش چیه و چه کیفیتی داره ، فقط میدونم که هست و خیلی هم باید بزرگ باشه . عزیز جان لطف میکنین وقتی کسی نقل قول ازتون میگیره در پاسخ بهتون، به همون سئوالات جواب بدین؟ اولا اینکه اومانیست گفته انسان مرکز جهان هست، اومانیست یعنی کی؟ مگه اومانیست ها هم پیغمبر یا کتاب مقدس دارند که همشون از دم باید یک حرفی رو بزنند؟ به غیر از پیروان ادیان، بقیه باورهارو نمیشه دسته بندی کرد، چون هرکسی با خرد خودش پیش میره. ثانیا، خلقت انسان به شکل فعلی کلی هم مشکل داره. سیستم نخاع انسان بسیار مسخره طراحی شده و با یک ضربه کل بدن انسان فلج میشه. مسلما اگر امکانات لازم برای ایجاد بدن باشه، سیستم نخاع طوری طراحی میشه که یک حادثه یک عمر انسانی رو فلج و بدبخت نکنه. اما شما چون به شیوه فعلی بدنتون خو گرفتین، فکر میکنین این بهترین و کامل ترین شکل ممکنه هست. 2 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ مسلما اگر امکانات لازم برای ایجاد بدن باشه، سیستم نخاع طوری طراحی میشه که یک حادثه یک عمر انسانی رو فلج و بدبخت نکنه. این هم یک مغالطه ی دیگه . شما فکر میکنی همه چیز باید کامل و بی عیب و نقص باشه . درصورتی که ما تو دنیای نسبی زندگی می کنیم . این دنیا مطلق نیست که همه چیزش مطلق باشه و کامل هم نیست . من هم نگفتم هیچ عیب و ایرادی تو هیچ جای دنیا نیست ولی نمیشه هم به خاطر کمال خواهی و اینکه چرا بعضی چیزا ناقص ان به کلیتش ایراد بگیریم و ردش کنیم . اگه قرار بود همه چی از اول کامل باشه خود حرکت چه معنایی داشت ؟ حرکت به خاطر کاستی و نقص ایجاد میشه و اگر نقصی نبود حرکتی هم نبود و زمانی هم نبود . خود نقص مقدمه ی کماله به همین خاطر جای ایراد نیست . بله البته تو این دنیا خیلی چیزا می تونست بهتر باشه ولی اگه نیست به این معنی نیست که اون رده . درباره ی اومانیست ها هم بگم اومانیسم یعنی انسانگرایی و این یعنی اصل قرار دادن انسان نه چیز دیگه ای . و بله اومانیست ها هستن که فکر می کنن انسان مرکز عالمه حالا شاید تفاسیرشون از این مساله مختلف باشه . لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ مسلما اگر امکانات لازم برای ایجاد بدن باشه، سیستم نخاع طوری طراحی میشه که یک حادثه یک عمر انسانی رو فلج و بدبخت نکنه. این هم یک مغالطه ی دیگه . شما فکر میکنی همه چیز باید کامل و بی عیب و نقص باشه . درصورتی که ما تو دنیای نسبی زندگی می کنیم . این دنیا مطلق نیست که همه چیزش مطلق باشه و کامل هم نیست . من هم نگفتم هیچ عیب و ایرادی تو هیچ جای دنیا نیست ولی نمیشه هم به خاطر کمال خواهی و اینکه چرا بعضی چیزا ناقص ان به کلیتش ایراد بگیریم و ردش کنیم . اگه قرار بود همه چی از اول کامل باشه خود حرکت چه معنایی داشت ؟ حرکت به خاطر کاستی و نقص ایجاد میشه و اگر نقصی نبود حرکتی هم نبود و زمانی هم نبود . خود نقص مقدمه ی کماله به همین خاطر جای ایراد نیست . بله البته تو این دنیا خیلی چیزا می تونست بهتر باشه ولی اگه نیست به این معنی نیست که اون رده . درباره ی اومانیست ها هم بگم اومانیسم یعنی انسانگرایی و این یعنی اصل قرار دادن انسان نه چیز دیگه ای . و بله اومانیست ها هستن که فکر می کنن انسان مرکز عالمه حالا شاید تفاسیرشون از این مساله مختلف باشه . ببین دوست حقوق دان، یک فردی هواپیما میسازه از 10 تا پروازش 8 تاش سقوط میکنه. من میگم این چه چیز مسخره ای هست که ساختی، اون میگه تو که لاستیک هواپیما هم نمیتونی بسازی هیچی نگو، فعلا این بهترینه !!!!!!!! اگر کسی نتونست چیزی رو بسازه، دلیل نمیشه هرچی بود بگه نسبی و فعلا بهترینه !!! در ضمن بنده با علم مغالطات آشنایی نسبی و تقریبا کاملی دارم، اینا اسمش مغالطه نیست جناب، به بنده نفرمایید. تعریفتون از اومانیست هم برگرفته از تعالیم اسلامیه. اومانیست میگه انسان در این دنیا محور هست، ولی این نه به معنای تکبر هست نه خودخواهی نه نابودی سایر موجودات، نه نابودی محیط زیست، نه نابودی اخلاق و.... 2 لینک به دیدگاه
al_laf1 454 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ یه نظریه ای بود که میگفت جهان ، پیوسته تو سیکلِ انبساط و انقباض هست ... مثالشم جرم و فنر بود که بینِ حالاتِ ماکزیمم انرژی جنبشی و پتانسیل ، نوسان میکنه ... که الان تو انبساطه ... یعنی مبدا زمانی ، تعریفِ ماست (مثلِ قرار دادنِ هجرت پیامبر به عنوان مبدا تاریخِ هجری ) ... زمانِ صفر نداریم ... 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ یه نظریه ای بود که میگفت جهان ، پیوسته تو سیکلِ انبساط و انقباض هست ... مثالشم جرم و فنر بود که بینِ حالاتِ ماکزیمم انرژی جنبشی و پتانسیل ، نوسان میکنه ...که الان تو انبساطه ... یعنی مبدا زمانی ، تعریفِ ماست (مثلِ قرار دادنِ هجرت پیامبر به عنوان مبدا تاریخِ هجری ) ... زمانِ صفر نداریم ... پس اینکه میگن بالاخره تسلسل یک جا قطع میشه، یعنی چی؟ زمان صفر برای جهان ما وجود نداره یا برای هسته اولیه جهان و هستی؟ 1 لینک به دیدگاه
al_laf1 454 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ پس اینکه میگن بالاخره تسلسل یک جا قطع میشه، یعنی چی؟ منظور تو داستانِ علیت و این چیزاس ؟ اگه آره ، من چه بدونم ! اونی که میگه ، بگه ! چرا باید قطع بشه ؟ مثلاً اعداد ... از منفی بینهایت ، تا مثبت بینهایت گسترده شدن ... ! زمان صفر برای جهان ما وجود نداره یا برای هسته اولیه جهان و هستی؟ میگه که چرا باید به دنبالِ هسته "اولیه" باشیم ؟ 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ منظور تو داستانِ علیت و این چیزاس ؟اگه آره ، من چه بدونم ! اونی که میگه ، بگه ! چرا باید قطع بشه ؟ مثلاً اعداد ... از منفی بینهایت ، تا مثبت بینهایت گسترده شدن ... ! میگه که چرا باید به دنبالِ هسته "اولیه" باشیم ؟ اینکه میگن اعداد از منفی بینهایت تا مثبت بی نهایت هستند،درست؛ اما همین بی نهایت هم یک جایی قطع میشه. مثلا تعداد موهای سر کل آدم ها از اولین آدم تا آخرینشون یک بینهایت هست، اما بالاخره مقدار داره. اینکه چرخه نامحدود باشه و به قول شما ازلی باشه، برای مغز انسان قابل فهم نیست که چطور آغاز و پایانی در کار نیست. علت اینکه خیلی ها دوست دارند هسته اولیه رو بهتر بشناسند، هم تلاش برای فهمیدن ماهیت اصلی خودشون و جهان هست و اینکه بتونن کاری کنند که جاودانه بمونند، اگر پایانی در کار نیست. 1 لینک به دیدگاه
al_laf1 454 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۱ اینکه میگن اعداد از منفی بینهایت تا مثبت بی نهایت هستند،درست؛ اما همین بی نهایت هم یک جایی قطع میشه.مثلا تعداد موهای سر کل آدم ها از اولین آدم تا آخرینشون یک بینهایت هست، اما بالاخره مقدار داره. اینکه چرخه نامحدود باشه و به قول شما ازلی باشه، برای مغز انسان قابل فهم نیست که چطور آغاز و پایانی در کار نیست. علت اینکه خیلی ها دوست دارند هسته اولیه رو بهتر بشناسند، هم تلاش برای فهمیدن ماهیت اصلی خودشون و جهان هست و اینکه بتونن کاری کنند که جاودانه بمونند، اگر پایانی در کار نیست. شما بینهایت رو با "خیلی زیاد" داری هم ارز میگیریا ... احساس میکنم موضوع بحث خوب بسته نشده ! نمیدونم جفتمونم داریم یه حرفو میزنیم یانه ... و یا اینکه متصور هستین که به کجا میخوایم برسیم ... اگه سوال همون سوالِ اصلیه که تو پستِ اول بود ، اگه بیگ بنگی (البته با اون تعریفی که بینِ ما مشهوره ...) به موضوع نگاه کنیم که زمان از همون لحظه انفجار آغاز میشه ... یعنی زمانِ قبل از بیگ بنگ مفهوم نداره که! (که جوابایی شبیهِ این رو دادن دوستان ...) ولی اینجوری ، یه اعدادِ منفی هم هست ... که مجبور نباشیم وقتی از طرفِ مثبت به صفر میرسیم ، یه خدایی یا هر چیزِ دیگه ای رو علم کنیم ... حالا هر جا دوست داریم رو میتونیم صفر در نظر بگیریم ... مهم اینه که توالیِ علتها ، از طرفِ منفی هم تا بینهایت ادامه پیدا میکنه ... ! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده