رفتن به مطلب

آیا زمان صفر در پدید آمدن جهان مفهومی دارد؟


Ehsan

ارسال های توصیه شده

ابوبکر محمّد زَکَریای رازی پزشک و فیلسوف ایرانی میگه :

 

 

 

اگر پدیده ای به نام خداوند؛ خالق جهان آفرینش است :

 

چرا پیش از خلق جهان، جهان را خلق نکرد؟

 

 

 

روی این سئوال خیلی میشه فکر کرد.

 

 

 

اگر آغاز جهان یک مبدا داره و قبل از اون مبدا هم خالقی بوده، خالق قبل از اون مبدا مشغول به چه کاری بوده و چرا قبل از یک زمان صفر، در زمان منفی دست به خلقت نزده؟ :ws38:

 

 

این یعنی در اندیشه موجودی که میگویند خالق جهان هست هم تکامل و تصمیم گیری با گذر زمان وجود داره؟

 

 

کلا جوابتون به این سئوال زکریای رازی چی هست؟

  • Like 22
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 67
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

کلا زمان رو نمیشه تو تکامل دخیل دونست ولی تو حکمت میشه...تو اگر واسه یه مرغ تو حیاتتون یه خونه گرم تو زمستون میسازی این دلیلی بر این نمیشه که تو تابستون هنوز به کمال نرسیده بودی! .نه این نیاز اون مرغ ر نشون میده نه نیاز تورو درسته؟؟

پس شما از رو تجربه و فکرت زمان ساختن یه پدیده ای رو عقب انداختی به زکریا هم این جواب رو بدی فکر کنم فانع شه:w02:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

دقیقا چند روز پیش همین سوال رو از بزرگی پرسیدم...انقد قشنگ جواب داد و وجود خدارو نفی کرد... ولی متاسفانه انقد ثقیل صحبت کرد که چیزی یادم نمونده بیام جواب بدم...

 

خیلی دوس داشتم اینجا میبود و ازش استفاده میکردیم...

  • Like 6
لینک به دیدگاه
کلا زمان رو نمیشه تو تکامل دخیل دونست ولی تو حکمت میشه...تو اگر واسه یه مرغ تو حیاتتون یه خونه گرم تو زمستون میسازی این دلیلی بر این نمیشه که تو تابستون هنوز به کمال نرسیده بودی! .نه این نیاز اون مرغ ر نشون میده نه نیاز تورو درسته؟؟

پس شما از رو تجربه و فکرت زمان ساختن یه پدیده ای رو عقب انداختی به زکریا هم این جواب رو بدی فکر کنم فانع شه:w02:

 

از اون مغلطه های ناب علما رو به کار بردی. :whistle:

حکمت در اثر تجربه و زمان به دست میاد، یه جورایی مثالی هم که زدی یک مصلحت اندیشی ناشی از برنامه ریزی بود.

 

یعنی بالاخره یک زمانی تصمیم میگیری استارت رو بزنی.

 

کسی برنامه ریزی میکنه، که خودش محدود به محیط باشه و تابع شرایط. :banel_smiley_4:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
دقیقا چند روز پیش همین سوال رو از بزرگی پرسیدم...انقد قشنگ جواب داد و وجود خدارو نفی کرد... ولی متاسفانه انقد ثقیل صحبت کرد که چیزی یادم نمونده بیام جواب بدم...

 

خیلی دوس داشتم اینجا میبود و ازش استفاده میکردیم...

حرفای کفرآمیز؟؟؟:icon_pf (34)::whistle:

.

ببخشید اسپم می کنم:th_running1:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
حرفای کفرآمیز؟؟؟:icon_pf (34)::whistle:

.

ببخشید اسپم می کنم:th_running1:

 

کلمه کفر، بدترین واژه ای بوده که همیشه جلوی تفکر رو گرفته.

 

بزرگترین کفر، تعصب و تحجر و جمود فکری هست، که آدمی فکر کنه پاسخ همه سئوالات مشخصه و دیگه سعادتمند هست.

  • Like 9
لینک به دیدگاه
از اون مغلطه های ناب علما رو به کار بردی. :whistle:

حکمت در اثر تجربه و زمان به دست میاد، یه جورایی مثالی هم که زدی یک مصلحت اندیشی ناشی از برنامه ریزی بود.

 

یعنی بالاخره یک زمانی تصمیم میگیری استارت رو بزنی.

 

کسی برنامه ریزی میکنه، که خودش محدود به محیط باشه و تابع شرایط. :banel_smiley_4:

 

نه دیگه دقیقا برنامه ریزی به اولویت برمیگرده اولویت کارها در اون زمان ساخته شدن زمین در اون زمان خاص بوده و اختیار دست خود او که کی تصمیم به ساخت بگیره شاید تعریف ها ما از خدایی که مد نظره فرق کنه اول بیاییم هدایی که داریم ازش حرف میزنیم تواناییهاشو بررسی کنیم بعد بگیم این کارو میتونسته زود تر بکنه یا دیرتر

من اون خدایی که دارم از روش جواب این سوال رو میدم خدایی میدونم که بنا به صلاح دیدی که از حس تجربه میاد شروع به ساخت هستی کرده

این رو هم باید قبول کنیم که این چالش بزرگی تو مغز انسان درست میکنه که چرا همه رو یه جا باهم درست نکرده و واسه هر کدوم از کارهاش زمانی ر مشخص کرده

همه اینارو که جواب بدیم میریسیم به مسئله ای به نام بعد زمان که هنوز تعریف مشخصی از زمان نداریم زمان من شاید به سال شمسی باشه واسه یه منجم سال نوری و واسه یه خالقی بزرگتر شاید چیزی به اسم زمان اصلا وجود خارجی نداشته باشه اراده و تصمیم اون خالق در آنی میشه زمان امیدوارم گرفته باشی منظورمو

  • Like 5
لینک به دیدگاه
نه دیگه دقیقا برنامه ریزی به اولویت برمیگرده اولویت کارها در اون زمان ساخته شدن زمین در اون زمان خاص بوده و اختیار دست خود او که کی تصمیم به ساخت بگیره شاید تعریف ها ما از خدایی که مد نظره فرق کنه اول بیاییم هدایی که داریم ازش حرف میزنیم تواناییهاشو بررسی کنیم بعد بگیم این کارو میتونسته زود تر بکنه یا دیرتر

 

اگر هیچ برنامه ی قبلی در کار نباشه و همه چیز بر پایه یک قانون ذاتی، اما رندُم جلو رفته باشه چی؟ :ws38:

 

یه جورایی حس میشه ذهن خالق کائنات با این همه عظمت، خیلی شبیه ذهن ما آدم هاست.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

برخی فرضیات بیانگر این هستند که ازل عبارت است از هنگامی که خداوند حتی فرشتگان را هم نیافریده بود و برخی دیگر بیانگر این هستند که خداوند فرشتگان را آفریده بود اما مخلوقاتی جز انسان وجود داشتند . علت این اختلاف نظرات معنی کلمه ی ازل است که برداشت های متفاوت زمانی می توان از آن کرد اما ویژگی های ازل عبارتند از :

  • انسان وجود نداشت
  • عالم (کرات و ستارگان ) وجود نداشتند یعنی عالم دیگری بود

حال سوال دیگری پیش می آید که اگر ازل پس از آفرینش فرشته هاست قبل از فرشته ها چه نام دارد ؟

همیشه فرشته ها دست های خداوند بودند و به او کمک می کردند بنابرابن همیشه فرشته هایی وجود داشتند اما نه به صورت کنونی اما خداوند قادر است و به هیچکس نیاز ندارد حتی فرشتگان مگر آفرینش فرشتگان به دست خدا نبوده ؟ پس قبل از فرشتگان چه بوده ؟

باستناد برخی نظریات خداوند زمان و مکان ندارد پس این مباحث در عقل محدود انسان نمیگنجد زیرا نمیتوان بیان کرد فرشتگان از کی بودند . اما بعضی از فرشتگان از جمله چهار فرشته ی مقرب خداوند قدیم اند . خدا هیچگاه تنها نبوده چون از صفات خداوند خالق است پس خداوند باید خالقیتش را در هر زمان با خلق موجودی نشان می داد . حتی نمی توان گفت قبل از فرشتگان چیزی نبوده زیرا پیش از آنان هم عرش و کرسی بودند ( عرش و کرسی موجودند و از آفریده های خداوند می باشند .)

بر اساس احادیث اولین چیزی که خداوند آفریده فرشتگان بودند پس به احتمال زیاد بعضی از فرشتگان قدیم اند و بعضی دیگر حادث اند پس در ازل هم فرشتگان بودند هم خدا . اما در تمام عالم تنها خدا بوده که هیچوقت نبوده که نبوده باشد پس نمی شود که فرشتگان قدیم باشند و در اینجا بحث ازل که هم خدا بوده و هم فرشتگان زیر سوال می رود .

خداوند برای تحقق خالقیت خود فرشتگان را از همان ابتدا آفریده پس بالاخره روزی بوده که فرشتگان نبودند پس قدیم نیستند و خداست که قدیم است .

 

نتيجه : ازل= قديم

 

مراحل خلقت

در صحبت ها گفته شده که زمان با حرکت ماده است پس بحث زمان تنها در عالم ماده مطرح می شود و در دیگر عوالم نیست . در این موضوع این مشکل به وجود می آید که پس آیه ی « ما آسمان ها و زمین را در شش روز آفریدیم » منظور از شش روز چیست ؟

در اینجا منظور از ایام مرحله است و روز نیست پس نمی توان زمان را مشخص کرد .

« انا خلقنا السماوات والارض فی سته ایام »

مرحله ی اول : دوره ای که همه ی جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد

مرحله ی دوم : دوره ای که این کرات تدریجا به صورت تودهی مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت درآمد

مرحله ی سوم : در دوره ی دیگر منظومه ی شمسی تشکیل شد و زمین از خورشید جدا گردید

مرحله ی چهارم : در دوره ای دیگر زمین سرد و آماده ی حیات شد

مرحله ی پنجم : آنگاه در دوره ای گیاهان و درختان در زمین روییدند

مرحله ی ششم : و سر انجام در دوره ای حیوانات و انان در روی زمین به وجود آمدند

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من بعضی وقتا فکر میکنم چیزی به نام زمان وجود نداره!تا زمان صفر وجود داشته باشه

دلیلش اینه که ما اینجاییم درگیر این مادیات! به خاطر همین زمان هم چیزی از ذهن ما شده همه چیز رو با اون مقایسه و استدلال میکنیم.

 

من زمان صفر رو قبول ندارم.نمیتونم بگم که ممکنه همه اتفاقات از قبل افتاده باشه چون این جمله هم خودش میشه تابع زمان!!!!

 

اینکه بگیم زمان صفر!یعنی ما مبدا تعیین کردیم و این به نظرم بی معنیه!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

مراحل خلقت

در صحبت ها گفته شده که زمان با حرکت ماده است پس بحث زمان تنها در عالم ماده مطرح می شود و در دیگر عوالم نیست . در این موضوع این مشکل به وجود می آید که پس آیه ی « ما آسمان ها و زمین را در شش روز آفریدیم » منظور از شش روز چیست ؟

در اینجا منظور از ایام مرحله است و روز نیست پس نمی توان زمان را مشخص کرد .

« انا خلقنا السماوات والارض فی سته ایام »

مرحله ی اول : دوره ای که همه ی جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد

مرحله ی دوم : دوره ای که این کرات تدریجا به صورت تودهی مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت درآمد

مرحله ی سوم : در دوره ی دیگر منظومه ی شمسی تشکیل شد و زمین از خورشید جدا گردید

مرحله ی چهارم : در دوره ای دیگر زمین سرد و آماده ی حیات شد

مرحله ی پنجم : آنگاه در دوره ای گیاهان و درختان در زمین روییدند

مرحله ی ششم : و سر انجام در دوره ای حیوانات و انان در روی زمین به وجود آمدند

 

خلقت کل کائنات اگر یک چیز از پیش حساب شده باشه، با این عظمت بی هدف به نظر میاد.

 

کره زمین در برابر عظمت کهکشان، یک شن ریزه هم نیست.اما سیارات و ستاره های بیشماری نه تنها در کهکشان ما، بلکه توی کهکشان های دیگه هم هستند، که فقط هستند، یعنی تاثیری ندارن و فرقی بین بودن و نبودنشان نیست.

وقتی بین بود و نبود یکسری چیزها در هدفی برای جهان، فرقی نباشه، نمیشه بگیم همه چیز برنامه ریزی شده بوده و نظریه انفجار اتفاقی خیلی منطقی تر به نظر میاد تا خلقتی بی هدف.

 

اینکه خدایی فرشته بیافریند، سپس اون فرشته اورا یاری بدهد، باز هم از صفات انسانی عجز در برابر مکان و زمان هست.

 

برای همین تاکید میکنم، این خدا خیلی شبیه یک آدم پر قدرت هست. :icon_redface:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

 

کره زمین در برابر عظمت کهکشان، یک شن ریزه هم نیست.اما سیارات و ستاره های بیشماری نه تنها در کهکشان ما، بلکه توی کهکشان های دیگه هم هستند، که فقط هستند، یعنی تاثیری ندارن و فرقی بین بودن و نبودنشان نیست.

 

چطور میگید بین بود و نبودشون فرقی نیست؟:ws38:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

اهداف از پیش تعیین شده ای که خداوند انسان را بدان اختصاص داده تا انسانیت انسان بدان تکمیل گردد در سه مرحله تقسیم میشود :

 

اول : آباد ساختن زمین

دوم : عبادت و بندگی خدا

سوم : خلافت در زمین

 

 

اول : آباد ساختن زمین

خداوند می فرماید :

و استعمرکم فیها

خدا شما را در زمین به آبادانی گذاشته است

چون عظمت و اراده ی خداوند است ، حکمتش اقتضا میکند که مخلوقی بیافریند که زمین را آباد کند پس ندا داد ای فرشتگانم آگاه باشید که من مخلوقی دیگر اراده کرده ام تا در زین تلاش کنند و در پستی و بلندی آن بگردند و در تمام نقاط زمین پراکنده شوند

دوم : عبادت و بندگی خدا

خداوند در این باره می فرمایند :

« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون »

من جن و انس را جز برای عبادت و بندگی نیافریدم

عبادت خالق توانا نیازمند شناخت و معرفت قلب است که فطرت آدمی و جوشش درون او توسط اعضا و جوارح به منصه ی ظهور گذاشته میشود ولی متاسفانه در طول آفرینش بشر پای آدمیان در این معرکه لنگ بوده و نتوانستند شایستگی بنده بودن را اثبات کنند و در این راه مبشران و اسوه های بندگی بودند تا وظیفه ی مخلوق را به خالق مبین و راز بنده بودن گوشزد کند .

ضمن اینکه در طول تاریخ خلقت آدمی همیشه سفارش و توصیه های انبیاء اولیاء و اوصیای الهی در هر عصری آویزه ی گوش انسان بود . که ای انسان ! عارف به حق پروردگارتان باشید و آنچه شایستگی و حق پروردگارتان است با کرنش و پیشانی بر خاک نهادن و ذلیل و خوار بودن در مقابل جلال و جمال او و معرفت قلب پیدا کردن و اقرار عبد بودن را بر زبان جاری کنید که خدایا

"آلله اکبر" و "لا اله الا الله" و"کل من علیها فان " و "ویبغی ربک ذوالجلال والاکرام" و"و انتم وافقراء الی الله والله هو الغنی الحمید" در شان تو است ولی تکبر ، غرور ؛ خودپسندی،امیال نفسانی، دوستی با دنیا و دل بستن به ریا ، عدم شناخت از خویشتن ما را به خواب غفلت فرو برده و ما را از ولی نعمت که جیره خوار سفره فضل و احسان او هستیم به دور کرد.

سوم : خلافت

خلافت در عالم هستی به این است که انسان در امور روز گار از قبیل : حکومت و سیاست ، اقتصاد و خانواده ،رعایت حقوق و .. به خدا اقتدا کند و اوامر حضرت حق را که خود بنیان گذار عدل و قسط است در صحنه ی گیتی به منصه ی ظهور در آورد

« و یستخلفکم فی الارض و ینظر کیف تعمولون»

خدا شما را خلیفه ی خود قرار داد تا ببیند چگونه عمل میکنید( اعراف آیه 149)

« ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده »

به راستی که زمین از آن خداست و آن را به هر کس بخواهد واگذار میکند (عمان 128)

. با این پیش مقدمه به پاسخ این سوال که آیا پیش از آدم بشری بود نزدیک تر میشویم . چون انسان های ما قبل آدم قطعا فاقد ارزش های انسان قبل از آدم است به همین جهت است که خداوند می فرماید :

« و اذ قال ربک للملائکه انی جائل فی الارض خلیفه »

من در روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد . (بقره آیه 30)

و فرشتگان در پاسخ گفتند : پروردگارا ! کسی را در زمین قرار میدهی که فساد و خونریزی کند ؟ زیرا موجودات زمینی دیگر که پیش از آدم پا به عرصه ی وجود گذاشتند به حکم طبع جهان ماده نیز آلوده فساد و خونریزی شدند اگر هدف آفرینش انسان عبادت است ما تسبیح و حمد تو را به جای می آوریم پروردگار فرمود :

" انی اعلم مالا تعلمون"

من حقایقی را میدانم که شما نمی دانید .

از این آیه برداشت می شود که قبلا بشری خونریز و مفسده جو قبلا روی زمین بوده زیرا هنگامی که پروردگار به فرشتگان میفرماید که : "من در زمین خلیفه ای می آفرینم " فرشتگان میگویند : پروردگارا میخواهی کسی را بیافرینی که در زمین فساد و خونریزی می کند ؟!

این سخن فرشتگان از کجا بود ؟ آنان فساد و خونریزی بشر را از کجا می دانستند یا چگونه مخلوقی را می دیدند ؟

پس معلوم می شود قبلا در جهان مادی بشری بوده که کارش فساد و خونریزی بود و فرشتگان او را دیده بودند و این بشر را به آن قیاس کرده و چنین گفته اند .

به هر حال وجود بشر در قبل از خلقت آدم وجودی غیر قابل انکار است . چون هم یه فوق هم روایاتی از ائمه ی معصومین (ع) به ما رسیده دلیل بر وجود بشر دیگر است .

امام محمد باقر(ع) فرمودند :

خدای تعالی خواست خلقتی با قدرت خویش بر روی زمین بیافریند و این وقتی بود که 7 هزار سال پیش از این جن و " نسناس" را روی زمین آفریده بود چون سر کردار جن و نسناس که روی زمین زندگی می کردند برای اهل آسمان ها مخفی بود . خداوند خواست آدم را بیافریند پرده را از جلوی چشم آنها برداشت و فرمود : ای فرشتگان ! به طرف زمین نگاه کنید ساکنین زمین از جن و نسناس را ببینید و بدانید آنها چه می کنند .

فرشتگان به زمین نگرستند و دیدند آنها به کار های زشت مشغولند و چون خون ناحق می ریزند و فرمان خدا را نمی برند کارهای اهل زمین برای آنها بسیار زست جلوه کرد. برای خاطر خدا بر آنها خشم کردند و تاسف خوردند و نتوانستند خشم خود را پنهان کنند .

عرض کردند : پروردگارا تو غالب ، قادر ، جبار و قاهر هستی این ها مخلوق ناتوان و ذلیل تو اند و جنب و جوش زندگی آنها در دست تو می باشد و با روزی تو زندگی می کنند و با سلامتی تو لذت می برند و معصیت تو را می کنند همچون گناهی بزرگ که فابل اغماض به نظر ما نیست و از کردارشان پشیمان هم نیستند . از آنچه از آنها میبینی یا میشنوی خشم نمیکنی و برای خود از آنها انتقام نمی گیری این اعمال آنها به خاطر تو برای ما بسیار بزرگ و غیر قابل تحمل و عفو و چشم پوشی است . همین که خداوند سخنان فرشتگان را شنید فرمود :

« و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه » (بقره 30)

  • Like 4
لینک به دیدگاه
کلمه کفر، بدترین واژه ای بوده که همیشه جلوی تفکر رو گرفته.

 

بزرگترین کفر، تعصب و تحجر و جمود فکری هست، که آدمی فکر کنه پاسخ همه سئوالات مشخصه و دیگه سعادتمند هست.

صددرصد آدمی که با یقین زندگی می کنه سعادتمنده چون آرامش روانی داره... این یقین می تونه حتی یقین به نبود خدا باشه...

دردناکترین لحظه های زندگی آدم لحظاتیه که تو تردید سپری می شه اما لزوما هرچیز دردناکی بد نیست!

ببخشید بحثو منحرف کردم:ws37:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

یه موضوعی رو بگم که بی ربط نیست .

هابل از قرار معلوم به وسیله اندازه گیری فاصله ستاره ها از هم دیگه (اندازه گیری فاصله هر ستاره از زمین و در نتیجه از هم دیگه)و بدست اوردن سرعت نسبی مثلا دو ستاره از هم دیگه (با در نظر گرفتن اثر دوپلری نور فکر کنم!!این تیکرو نمیدونم!)دیده نسبت فاصله این دو و سرعتشون ثابت نیست و متغییره و خلاصه ثابت کرده جهان داره منبسط میشه

این یعنی اگه به گذشته برگردیم هی کوچیک تر بوده و در نهایت یک نقطه!

پس به نظر میرسه

آغاز جهان یک

مبدا

داشته

حالا میتونیم بگیم اون نیروی عظیم و نامعلوم که باعث به وجود اومدن جهان شده خدا بوده (یا هر اسم دیگه که مناسب میدونید)که هم زمان با پیدایش جهان سندیت و زندگی پیدا کرده!

یا اینکه نه قبل از خلقت هم وجود داشته که سوال اقای رازی رو جوابشو نمیدونم!!

:JC_thinking:

 

این مبحث پیدایش جهان واقعا بره من سواله .هرجوری فکر می کنم و هر جوری بهش نگاه می کنم باز یه گپ داره توجیهش!خصوصا با فرض منبسط شدن (و برعکس منقبظ شدن) و نقطه اولیه پیدایش جهان!نمیدونم!:hanghead:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

ابوبکر محمّد زَکَریای رازی پزشک و فیلسوف ایرانی میگه :

 

 

 

اگر پدیده ای به نام خداوند؛ خالق جهان آفرینش است :

 

چرا پیش از خلق جهان، جهان را خلق نکرد؟

 

 

 

روی این سئوال فلسفی خیلی میشه فکر کرد.

 

 

 

اگر آغاز جهان یک مبدا داره و قبل از اون مبدا هم خالقی بوده، خالق قبل از اون مبدا مشغول به چه کاری بوده و چرا قبل از یک زمان صفر، در زمان منفی دست به خلقت نزده؟ :ws38:

 

 

از قدیم این بوده جوابش : مشغول ساختن جهنم برای اونایی که تو کارش فوضولی میکنن بوده!hanghead.gif

البته اگه آتیشش نمیزدن(فوضوله رو!):ws37:

 

این یعنی در اندیشه موجودی که میگویند خالق جهان هست هم تکامل و تصمیم گیری با گذر زمان وجود داره؟

 

 

اصن وقتی فضا -زمان نبوده خدا کجا بوده؟!

 

کلا جوابتون به این سئوال فلسفی زکریای رازی چی هست؟

 

TAEL_SmileyCenter_Misc%20%28305%29.gif

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اگر هیچ برنامه ی قبلی در کار نباشه و همه چیز بر پایه یک قانون ذاتی، اما رندُم جلو رفته باشه چی؟ :ws38:

 

یه جورایی حس میشه ذهن خالق کائنات با این همه عظمت، خیلی شبیه ذهن ما آدم هاست.

 

الان بحث سر چیه سر داشتن برنامه برای بوجود آوردن زمین یا مقایسه خالق این زمین با افکار انسانی؟

ببین من وجود اثبات خالق این هستی به طرق مختلف بهم ثابت شده بهترین مثالی که همیشه تو ذهنمه اینه که یه ماکت فقط از منظومه شمسی یه نفر درست کنه و شما بری اون حرکت ماه به دور زمین و گردش زمین به دور خورشید رو از رو ماکت ببینی میگی کی اینو درست کرده دنبال خالقی میگردی حالا من هرچقدر بگم همین جوری اینا کناره هم خودشون اتفاقی سرهم شدن با این نظم وسیع تو کتت نمیره که از روهوا کنار هم درست شده باشن حالا این مثال و ببر تو مقیاسی که اصلا بزرگی قابل تصور نیست بعد چگونه میتونی خودتو توجیه کنی که خالقی نیست یا به صورت حادثه ای اتفاقی است

تفکر این فرضیه که خدا برنامه داشته باشه واسه من جای تعجبی نداره خب حالا چه چیز خدا میره زیر سوال؟؟ که مثل ما میمونه؟؟

بشر چیزی نساخته که مثل خودش باشه؟؟خب اونم خداست قبلا چیزی نبوده بعدا تصمیم به ساختنش گرفته دلیل این که همه چیز باید استدلال عقلی داشته باشه اشتباهه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

خوب، یه چیز میتونه این باشه که زمان، یه چیز دنیوی میباشه!!! برای همینم میگیم هر سال اسمونی میشه هزاران سال زمینی و بعد کسی که فلان گناه رو بکنه، 1000 سال اسمونی تو جهنم می‌مونه!!!!

 

مثل بعد سوم تو فوتوشاپ می‌مونه... با نبودن بعد سوم تو فوتوشاپ، بزرگ‌ترین برنامه‌ی گرافیک دنیا زیر سوال نرفت و نمیره! هرچند الان این بعد رو داره ولی کاربردی نیست...!!

 

ااااااااااممممم.... این برداشت من از حرف های یه روحانی بودش که در جواب سوال خدا قبل از خلق این دنیا و فرشته هاش چیکار میکرد؟ بود... خوب یه سری فرشه درست کرده بوده که توان گناه کردن نداشتن!!(اصل این خودش قبلش سوال بود که اگر خدا مطلقا عالمه، چرا اول فرشته ها رو درست کرد بعد انسان ها رو تا بتونن حق انتخاب برای متدین بودن داشته باشن!) که همش تو بهشت بودن و نیازی به جهنم نداشته... قبل از این چیکار میکرده...؟؟؟ همینجوری نشسته بوده که فرشته ها ازش قدردانی بکنن؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...