farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ مردان همه برادرانم زنها همه خواهرانم و پیرترها مادران و نیاکان با اعتمادم و کوچکترها بزرگان فرداهای روشن وطنم ایران! ایرانی که از همه به خدا نزدیکتر است! ایران تهمینه و اوستا ... وجودم را در سه رنگ تجزیه میکنم تا هر رنگم را به رنگی از پرچم وطنم آمیخته کنم: سبز نشاطم برای اولی، سفید آرامشم برای دومی، و سرخی جانم برای سومی... . . . روحش شاد و یادش گرامی... 14 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ وصیت نامه زیبای حسین پناهی قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند!روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد!در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش میطلبم. ببخشيد ولي من يه جا خوندم كه دختر حسين پناهي گفته اين وصيت نامه پدرشون نيست 12 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ خاطرات ما چیستیم؟ جُز مولکولهای فعال ذهن ِ زمین ، که خاطرات کهکشان ها را مغشوش می کنیم ! (حسین پناهی) روحش آرام و یادش گرامی.... 10 لینک به دیدگاه
M.P.E.B 4852 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ نیستیم .... به دنیا می آییم ، عکس ِ یک نفره می گیریم ! بزرگ می شویم ، عکس ِ دو نفره می گیریم ! پیر می شویم ، عکس ِ یک نفره می گیریم ... و بعد دوباره باز نیستیم ... روحش شاد 11 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ قطعــا" روزی ، صــدایــم را خــواهــی شنیــد... روزی کــه ... نــه صــدا اهمیــّت دارد ، و نــه ، روز...... !! روحش شاد 11 لینک به دیدگاه
s.zarei 3090 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ ببخشيد ولي من يه جا خوندم كه دختر حسين پناهي گفته اين وصيت نامه پدرشون نيستبا عرض پوزشمن اطمينان كامل از تعلق اين وصيت نامه به آن مرحوم بزرگوار ندارم ، ولي تو جاهاي زيادي به نام ايشون درج شده ، اگه دوستان يقين به اشتباه بودن موضوع دارند بفرمايند حذفش كنيمبا سپاس وپوزش مجدد 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ توضیح ضروری دختر مرحوم حسین پناهی درمورد وصیتنامه ایشان! چندی قبل برخی از سایتها و روزنامه ها مطلبی تحت عنوان "نیم متر قبر مرا کمتر عمیق کنید" با مضمون وصیت نامه حسین پناهی منتشر کردند. از آنجا که سیمرغ نیز به انتشار جدیدترین مطالب اقدام می نماید، مطلب فوق را تحت عنوان "وصیت نامه جالب و متفاوت بازیگر سینما" منتشر کرد. اما متاسفانه اخیرا توسط خانواده این مرحوم مطلع شدیم که چنین مطلبی صحت ندارد و مطلب فوق صرفا یک نوشته طنز بوده است که همین امر باعث آزردگی خاطر خانواده محترم مرحوم حسین پناهی شده است. بنابراین، موسسه فرهنگی هنری "هات پلات" که وابسته به هنرمند فقید «حسین پناهی» میباشد، با ارسال نمابری خواهان انتشار توضیحی پیرامون وصیت نامه ایشان میباشند: با سلام و احترام توضیحی پیرامون "وصیتنامه" حسین پناهی موسسه فرهنگی هنری "هات پلات" وابسته به خانواده حسین پناهی با ارسال نمابری انتساب نوشتهای تحت عنوان وصیتنامه به حسین پناهی را تکذیب کرد. در توضیح این موسسه آمده است، اخیرا مطلبی طنز تحت عنوان "نیم متر قبر مرا کمتر عمیق کنید" در برخی از سایتها و روزنامهها منتشر شد که هیچ ارتباطی با این هنرمند فقید ندارد. در این تکذیبیه آمده است وصیت نامه مذکور هیچ ارتباط و شباهتی به ساختار نوشتاری و ادبیات حسین پناهی ندارد و با مسبب اصلی انتشار آن برخود جدی و قانونی خواهد شد. حسین پناهی آدم عجیب و غریبی نبود، او را به خاطر افکار فلسفی، معصومیت و تنهاییهایش دوست داریم. اینکه عدهای با سوءاستفاده از شخصیت هنری ایشان، احساسات دوستداران او را که کم هم نیستند به بازی بگیرند، در شان فرهنگ و هنر ما ایرانیان نیست. با تشکر آنا پناهی موسسهی فرهنگی هنری هات پلات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 10 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ به آتش نگاهش اعتماد نکن لمس نکن ! به جهتی بگریز که بادها خالی از عطر اویند ! به سرزمینی بی رنگ ، بی بو و ساکت ! آری بگریز و پشت ابدیت مرگ پنهان شو ، اگر خواستار جاودانگی عشقی ! 7 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ به آن چه میشنوید شک نکنید ! این تاق تاق استخوان های یخ زده ماست . آن قدر از خورشید دور شده ایم که بین رویت این دورترین سو سو واقعیت و خیال تفکیک نا پذیرند. 7 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ وقتی ما آمدیم اتفاق ، اتفاق افتاده بود ! حال هرکس به سلیقه خود چیزی می گوید و در تاریکی گم میشود . 7 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ اکبر عبدی همبازی مرحوم حسین پناهی، خاطرهای از همکار سابقش میگوید که خواندن آن خالی از لطف نیست. اکبرعبدی میگوید: «یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم: حسین این جوری اومدی از خانه بیرون؟ نگفتی سرما میخوری؟! گفت: کاپشن قشنگی بود نه؟ گفتم: آره. گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سرراه یکی را دیدم که اون هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. من فقط دوستش داشتم!» 10 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ نیستیم …. به دنیا می آییم ، عکس یک نفره می گیریم ! بزرگ می شویم ، عکس دو نفره می گیریم ! پیر می شویم ، عکس یک نفره می گیریم … و بعد دوباره باز نیستیم ... 8 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ اولین و آخرین بوسه ام بر پیشانی سرد و شعله ورت به پاس آیه های تو که خون را در رگ هایم خوشکاند ! سرسخت آفریده ای مرا ، ولی بابای من ، خدای من !! باز دستان احساسم در هنگام لمسِ خاطره ها لرزید . همیشه دلتنگی ات بغض بود و اشک بود و انزوا ! چرا در گورِ ساده ات نمی گنجم ؟!!! پیامبر شعر و شعور و ساد گی و جنوب ، اولین و آخرین بوسه ام بر پیشانی سرد و شعله ورت و اغوشت که به زودی در آن خواهم خفت !!! 8 سال گذشت ...... سینا پناهی مرداد 1391 8 لینک به دیدگاه
Secret: 2286 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ ببخشيد ولي من يه جا خوندم كه دختر حسين پناهي گفته اين وصيت نامه پدرشون نيست تو سایت رسمی حسین پناهی اورده شده: اگر شما هم اهل وب گردی باشید در سایتها و وبلاگهای مختلف مطلبی تحت عنوان وصیت نامه حسین پناهی خواندهاید که با این سطر آغاز می شود« قبرمرا نیم متر عمیق تر حفر کنید...» حالا به این مطلب سایت حسین پناهی توجه کنید:از همه عزیزان و دوستداران حسین پناهی که طی این چند سال با آوردن شعر، نوشته و یا مطلبی در رسانه خود به نوعی از ایشان یاد کرده اند ضمن تقدیر و تشکر، خواهشمندیم از آوردن هرگونه مطلب یا شعری از ایشان بدون نام منبع جهت جلوگیری از سوء استفادههای احتمالی و نسبت دادن اشعار یا مطلبی از دیگران به نام ایشان خودداری شود برای مثال: اشعار و وصیتنامه زیرمتعلق به حسین پناهی نیست و هیچ سنخیتی نه با شخصیت و نه با نوع نگارش و محتوای آثار ایشان ندارند: «وصیتنامه قبر مرا نیم متر عمیق تر حفر کنید، شعر مگسی راکشتم، پشت چراغ قرمز، از آجیل سفره عید، رخش گاری کشی می کند، صفر را بستند، من تعجب میکنم، بهزیستی نوشه، با اجازه محیط زیست،گناه شیرین است،اکسیژن» متاسفانه منم خیلی مطالب رو به اسم ایشون خوندم و جایی نقل کردم 6 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ تو وب سايت رسمي حسين پناهي تاكيد شده كه وصیت نامه و اشعار زیر متعلق به حسین پناهی نیستند...وصیتنامه قبر مرا نیمتر عمیقتر حفر کنید ، شعر مگسی را کشتم ، پشت چراغ قرمز ، از آجیل سفره عید ، رخش گاری کشی می کند ، صفر را بستند ، من تعجب می کنم ، بهزیستی نوشه ، با اجازه محیط زیست، گناه شیرین است،اکسیژن 7 لینک به دیدگاه
Secret: 2286 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ تو وب سايت رسمي حسين پناهي تاكيد شده كه وصیت نامه و اشعار زیر متعلق به حسین پناهی نیستند...وصیتنامه قبر مرا نیمتر عمیقتر حفر کنید ، شعر مگسی را کشتم ، پشت چراغ قرمز ، از آجیل سفره عید ، رخش گاری کشی می کند ، صفر را بستند ، من تعجب می کنم ، بهزیستی نوشه ، با اجازه محیط زیست، گناه شیرین است،اکسیژن عذر میخوام پست قیلی شما من همین مطلب رو گفته بودم [h=1]سال هاست که مرده ام[/h] به ساعت نگاه مي كنم: حدود سه نصفه شب است چشم مي بندم تا مبادا چشمانت را از ياد برده باشم و طبق عادت كنار پنجره مي روم سوسوي چند چراغ مهربان وسايه هاي كشدار شبگردانه خميده و خاكستري گسترده بر حاشيه ها و صداي هيجان انگيز چند سگ و بانگ آسماني چند خروس از شوق به هوا مي پرم چون كودكي ام و خوشحال كه هنوز معماي سبز رودخانه از دور برايم حل نشده است آري!از شوق به هوا مي پرم و خوب مي دانم سالهاست كه مرده ام منبع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۱ رؤیا پشت پنجره ایستاده بود! با دفتر حساب چشان میشی اش! دنیا در ایوان نشسته بود با قیچی چلوار سفید چشمان میشی اش! من درحیاط خوابیده بودم با تسبیح بلند چشمان میشی ام! بادکنکی از فراز بید زرد گرد سبک گذشت... 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۱ تو وب سايت رسمي حسين پناهي تاكيد شده كه وصیت نامه و اشعار زیر متعلق به حسین پناهی نیستند...وصیتنامه قبر مرا نیمتر عمیقتر حفر کنید ، شعر مگسی را کشتم ، پشت چراغ قرمز ، از آجیل سفره عید ، رخش گاری کشی می کند ، صفر را بستند ، من تعجب می کنم ، بهزیستی نوشه ، با اجازه محیط زیست، گناه شیرین است،اکسیژن آره درسته اون اشعار برای اکبر اکسیر هست [h=3]اکبر اکسیر [/h] 3 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ باد ما را با خود برد باد پرده ها را آرام تکان میدهد و ما بچه های خوش باور لب ریز از اضطراب و امید! زوایای نیمه روشن را به هم نشان میدهیم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده