moein.s 18984 مالک ارسال شده در 17 بهمن، 2012 شنا می کنی در فاصله ی دو سوت در امواج کسانی که بوی شور آب و آفتاب می دهند سعی می کنی با عکس کهنه ی کلیدی در جیب سنگینی قفلی در سینه و تصویر گمشده ای در ذهن در جستجوی سر نخ گمی آویخته از پنجره ای تاریک کسی سوال می کند آقا این سوت چندم است ؟ پ.ن:من بلد نیستم سوت بزنم 4
moein.s 18984 مالک ارسال شده در 17 بهمن، 2012 شستن ظرف ها که تمام و سماور و چراغ خانه هم که خاموش و بچه ها هم که خواب و خوب حالا یله روی این صندلی خسته پلک می گذارم و فکر می کنم از امروز گذشته چه مانده است کیسه ای زباله و چند تکه چینی شسکته ی خونی و دست های بریده بریده ی رنگ ترنج ندیده ای که سوز می زنند امروز هم گذشت بی اینکه صدایم کند : Blue lady پ.ن:ما همیشه منتظر بهترین ها در عادی ترین لحظه ها هستیم..ولی خبر نداریم که عادی ترین لحظه ها..همیشه عادی باقی می مونن... 4
moein.s 18984 مالک ارسال شده در 24 فروردین، 2013 شعر که نه احتمالا این نوشته طوماری ست از نام کسانی که لحظه های مرا کشته اند کودکی که دیر زاده می شود خودم که به هوش نیامده ام هنوز و مادری که لباس های بچه را نیاورده ست پرستاری برگه ی ترخیص را در هوای توفانی محوطه گم کرده ست در 24 ساعتی که آب می رود دراز کشیده ام هنوز و کاش به هوش بیایم صدای آژیر کنار می زند اضطراب خیابان را مرا به هر قطاری برسانند می رسم مرا به هر هواپیمانیی به کائنات بگو لطفا کنار کنار تر چند لحظه ای که مانده زمان کمی نیست پ.ن:این طومار چقد بلند بالا شده...این طوماری که تو این چند مصرع اومده رو می گم.. طوماری ست از نام کسانی که لحظه های مرا کشته اند 2
moein.s 18984 مالک ارسال شده در 27 مرداد، 2013 آفتاب از پشت خانه ی همسایه سر زده باران ! بلند شو از خانه شان صدای سهره بلند است و ضرب رقص غریبی که شفا می دهد غژغژ موسیقی خشک مفصل شان را چرا دوباره لج کرده ای ؟ ببند صدای جعبه ی جادو را بگذار صدای عروسی شان دهان به دهان و خانه به خانه بچرخد مبارکشان باد من هم به تو قول می دهم از تور و ساتن و پولک سپید بدوزم و قول می دهم که به زودی عروس آفتاب شوی و زیر سایه اش آبستن هفت بچه ی ابر و کمان گیسو طلا باران چه ضمانتی از من ؟ که باورم همیشه بر بستر ماسه های روان است پ.ن:چه شروع با شکوهی...و چه اتمام باشکوه تری....دوست می دارم شروع و پایانش رو... 1
moein.s 18984 مالک ارسال شده در 27 مرداد، 2013 اصلا نه کنار من بیا و نه کنار بیا با من عذاب این همه را که مرور می کنم بهتر همان پرنده که اوج گرفته بلند بلند تر پ.ن:عجب تعبیر زیبایی....بلکه اوج بگیر... نه کنار من بیا و نه کنار بیا با من 2
ارسال های توصیه شده