رفتن به مطلب

رویا زرین


moein.s

ارسال های توصیه شده

دمی

دمی دمی

انسانی می شوم

با ریه هایی کوچک

انباشته از نفس هایت

من بعد

هر واژه ای که می پرد از دهانم

تحریر شکوهمند نتی است

از سمفونی سیال قلبت

 

پ.ن:فغان از این تعبیرهای رویا خانوم:ws37:

دَمی

دمی دمی

انسانی می شوم

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 84
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

رویای تصرف سبزینه ی کلمه ای است

در ذهنت

و لذت تحریرش

از گلویت

کلمه ای که درخت می شود

و آواز آوند هایش را

پرنده در منقار کوچکش

تقطیع می کند

 

پ.ن:کاش کلمه ها درخت می شدن و هوای آلوده ی اطرافمون رو پاک می کردن:ws37:

لینک به دیدگاه

به خانه می دوم

می دوم و تمام راه

پر از طنین ناقوس صدای زنی فال قهوه فروش از محله ی جلفاست

می دوم و می دوم تا به یاد بیاورم

شعر کودکانه ای را : دویدم و دویدم

سر کوهی رسیدم

دو تا خاتونو دیدم

یکی به من نون داد

یکی به من شراب داد

حالا هروله می روم

سرمست

و خانه دور می شود

 

پ.ن:تمام نوستالژی هامون تو همین دویدن هامونه:ws37:

لینک به دیدگاه

تصمیم من به زاده شدن بود

کلام ناشناسی بودم

در ترانه ی مادرانه ای

آرزویی مسکوت

در بیدار خواب شاعرانه

ای

تلاش من

به زاده شدن بود

در فرصتی برای درخشیدن

مابین انزوای دو بی نهایت تاریک

حالا

در داستان خودم

شکل بسته ام

پ.ن:نتیجه گیریش می رسونه ما رو به احوال خیلی از ماها:ws37:

حالا

در داستان خودم

شکل بسته ام

لینک به دیدگاه

بنویس

خاطرات آینده را

و مقدر کن احتمال دیدارمان را

در قیامتی نزدیک

طوری که هیچ یادم نیامده باشد

طوری که هیچ یادت نیامده باشد

بنویس

نام کوچکم را بزرگ

درست کنار نام خودت

و در خاطرات آینده

مصور کن

آفتاب بمانی

 

پ.ن:نام کوچکم را بزرگ بنویس کنار نامت تا به قواره ات برسم:ws37:

بنویس

نام کوچکم را بزرگ

درست کنار نام خودت

لینک به دیدگاه

می روم رو به روی آیینه

با مدادهای رنگی ام و

این خطوط کمرنگ زیبایی ازلی و

چند لحظه بعد

الو ! تلفنچی ؟

لطفا شماره ی مجنون

خانم ! خوابتان بخیر

خطوط ارتباطی مان

با زمین و آسمان قطع است

الو ، الو ، الو

می خواهی دوباره عاشقم شوی یا

نه نه نه

حالا لیلای آیینه رو به روی چشمان حیرتم

تکه تکه تکه خرد می شود

و من که رسم توبه نمی دانم

می روم رو به روی آیینه ای دیگر

تا با مدادهای رنگی ام

از خطوط کمرنگ زیبایی ازلی

چیزی بگویم

 

پ.ن:شماره ی مجنون چنده؟!:ws37:

لینک به دیدگاه

مرا ببخش

ناگزیرم از نوشتن این همه نامه های سربسته ای که

امروز اواخر اردی بهشت سالی از این همه سالهای صبوری ست

تا چند ساعت

آینده

چه نازادگانی که منتظرند

تا ریه از هوای خرداد پر کنند

تا چند ساعت آینده

چه نوزادگانی که رها می شوند

بر بستر سنگلاخ رودخانه های فصلی بی فرجام

چشم های من که آب نمی خورند

نه عزیزم

این راه پیچ پیچ

به ترکستان هیچ ضرب المثلی هم

نمی رسد

به قول خواهرم

باید برای روزنامه تسلیتی بفرستم

 

پ.ن:تا چند ساعت دیگر نمی دانم نفسی می آد بالا یا نه:ws37:

لینک به دیدگاه

سلام یگانه ترینم

سپاسگزارم

به خاطر تمام نامه های ناتمام و مچاله ات در باد

لابد نامه را که باز می کنی

سیگار سرد سفیدی

گذاشته ای ما بین حرکت لبهات

و چند سرفه می کنی که دوباره کبود می شوم از اختناق مجاری وحشت

بگذر

چه بهتر

از خبرهای خوب و تازه بگویم

دی شب دوباره خواب دیده ام

تمام راه های جهان

به خیال تو ختم می شوند

 

پ.ن:چه خواب قشنگی:ws37:

از خبرهای خوب و تازه بگویم

دی شب دوباره خواب دیده ام

تمام راه های جهان

به خیال تو ختم می شوند

لینک به دیدگاه

نمی دانم از تو

من اما

کلافه از تهی

از تنهایی

تصمیم های عاقلانه در آیینه سنگ می شوند

و من هزار تکه

تا

بتابانند خورشیدهای علاقه را

در زوایای بسته ی شب های بی چراغ

در شب های سرگردانی

شب های رهگذرانی با پای تاول آجین شان

به دنبال کفش هایی کرخت مانده بر دست هاشان

نمی دانم از تو

من اما

کلافه در تهی

در تنهایی

 

پ.ن:بی خبری:ws37:

نمی دانم از تو

من اما

کلافه در تهی

در تنهایی

لینک به دیدگاه

همین چند لحظه

پیش

لابد

پروانه ای که باید

از پیله درنیامده است و

جایی ، دستی ، گلوی کسی را فشرده است و

کسی ، کنار سرنگش به خواب رفته است و

همین چند لحظه پیش

که برایت نوشتم

عزیزترینم

زمین به اوراد عاشقانه محتاج است

 

پ.ن:همین چند لحظه پیش یاد تو از کوچه خیال گذر کرد:ws37:

لینک به دیدگاه

چه قدر بد شده ام

کافی ست خوب حساب کنی

مجبور بوده ام به چند نفر سلام بگویم

مجبور بوده ام به جای چند کشیده بگویم

سپاسگزارم

و چند اشتباه بزرگ و کوچک دیگر ؟

که از نوشتنشان شرم می کنم

مانده ام که

از محضر دادگاه مربوطه

تقاضای تبرئه خواهم کرد

یا اشد مجازات ؟

 

پ.ن:می خواستم کلش رو های لایت کنم،احسنت رویا خانوم.:ws37:

چه قدر بد شده ام

کافی ست خوب حساب کنی

مجبور بوده ام به چند نفر سلام بگویم

مجبور بوده ام به جای چند کشیده بگویم

سپاسگزارم

لینک به دیدگاه

روزی از پس روزی

خیابانی از پس خیابانی

و رد پایی از پس ردپایی

دیگر

مصرف شده ای

در لباس هایی با زمینه ی

خاکستری

در کفش های ساده ی ساییده

در راه راه خطوط پیشانی

گربه ها که خوابیده اند می روی

و در غیاب تو مصرف می شوم

روزی از پس روزی

در لباس هایی با زمینه ی مشکی

و گل بوته های وحشی پژمرده

که بوی شیر می دهند و گریه ی نوزادی

گربه ها

که خوابیده اند

بر می گردی

و غرق می شوی

در آرامشی خاموش

 

پ.ن:مصرف شده ایم،اگرم نه تاریخ انقضامون تموم شده:ws37:

لینک به دیدگاه

کنار می رود

پرده

از جریانی فشرده از حادثه ای که ورم می کند

روی سنگینی صورتک هایمان

نمایش که به

انتها می رسد

خالی می شوند صندلی های خسته

صحنه غرق می شود در آرامشی خاموش

و معبری انباشته از

بلیط های باطله می ماند و سوالی

آیا حرفی از قلم نیفتاده ست ؟

 

پ.ن:نمایش تمام شد!:ws37:

لینک به دیدگاه

می توانی بنویسی

سلام

مرا ببخش

نشانی جزیره ی سرگردان شما را

در آبهای شور این اواخر

از دست داده ام

و ادامه دهی که : به هر حال

میان هر بطری به گل نشسته

نشان گنجی نیست

اصلا فراموش کن عزیزترینم

که روی مدار چند دقیقه مانده به امید

حجمی شناور است

 

پ.ن:فراموش کن که امیدی هست:ws37:

اصلا فراموش کن عزیزترینم

که روی مدار چند دقیقه مانده به امید

حجمی شناور است

لینک به دیدگاه

نشانی ام

اتاق کوچکی است

با پنجره ای بزرگ ، گشوده به دورهای گم

و سقف کوتاهی ، برای خیره شدن ، به آرزوهای

بلند

و دیوارهایی سرشار از عکس های خدایی

با جمجمه ای ضخیم

و ذهنی تاریک در تدارک انتقام

تا اینکه

با نورهای تازه می وزی و

پر می کنی اتاق کوچکم را

از گرمی فنجان شیر و

سپیدی دستمال و

شستی و بوم و رنگ

و تصور تمام قد خویشتنت

 

پ.ن:این نشانی پایین رو بنویس شاید نشانی تو هست که گم کردی:ws37:

نشانی ام

اتاق کوچکی است

با پنجره ای بزرگ ، گشوده به دورهای گم

و سقف کوتاهی ، برای خیره شدن ، به آرزوهای

بلند

لینک به دیدگاه

هر گرگ و میش

شانه ی کوه را که نشانه می روید

جان شما و جان ترد آن دو شاخه ی ریواس

خانه ی شاعر

لغت به لغت خراب اگر

دروغ بگویم

و بعد زمزمه می کرد

ما که شکستیم

و بعد کسی تلفن زد که

الو

سهم شادی امروز

به قدر قوطی ودکاست

یا به قیمت تریاق ؟

 

پ.ن:کاش خونه ی همه ی دروغ گو ها خراب می شد نه فقط شاعر:ws37:

خانه ی شاعر

لغت به لغت خراب اگر

دروغ بگویم

لینک به دیدگاه

می توانم عبور کنم از تو

همچو ردپایی که در برف

می توانم ذوب شوم در تو

تمام زمین

دو راهی پیچیده ای ست

پر از علامت ممنوع

و هیچ نقشه ای مرا به راه نبرده است

همیشه اشتباه می کنم

و آن سوی هر دو راهی ساده

تکه های سرنوشت مرا

باد می برد

 

پ.ن:چرا اینقد این خانوم قشنگ می گه تو همه ی شعراش؟!:ws38:

تمام زمین

دو راهی پیچیده ای ست

پر از علامت ممنوع

لینک به دیدگاه

نشسته ای و مرور می کنی

گزینه خواب های خدا را

روی پاره کاغذی برایم نوشته ای

غروب نیست

هنوز بچه های روی

سرسره جیغ می کشند

هنوز هم کنار تو نیستم

تو فکر می کنی : بیا کنار

بیا کنار من

سرسره تنهاست

تو نیستی

و روی پاره کاغذی که برایم نوشته ای

تمام قصه خیس می شود

 

پ.ن:تو در حالی که هستی،نیستی!:ws37:

تو فکر می کنی : بیا کنار

بیا کنار من

سرسره تنهاست

تو نیستی

لینک به دیدگاه

پرهیز می کنم از نشاندن نامم

روی دنباله های نام ها

روی نامه های دنباله دار

پرهیز می کنم از هوای نشستن

روی صندلی

کنار تنهایی شما

و از هراس نشستن

مدام

از کنارتان عبور می کنم

 

پ.ن:من هم همین طور:ws37:

پرهیز می کنم از نشاندن نامم

روی دنباله های نام ها

روی نامه های دنباله دار

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...