رفتن به مطلب

اصطلاحات مفید برای گفتگو به زبان انگلیسی


S.F

ارسال های توصیه شده

Love begets love

محبت، محبت می آورد

 

I hope this weather keeps up for the weekend

امیدوارم هوا تا آخر هفته همینطوری باشد

 

A:Do we need money for trip?

B:Is the Pope a Catholic?

..........................................

آ:واسه سفر پول نیاز داریم؟

ب:پ ن پ

 

 

 

Why did you bring up this subject?

چرا این موضوع رو پیش کشیدی؟

 

 

Welcome to my humble abode!

به کلبه ی درویشی من خوش آمدید

 

I know the ins and outs of it

فوت و فنش رو بلدم

 

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 176
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

Do dishes

شستن و خشک کردن ظروف

 

have company

مهمان داشتن، مهمانی دادن

 

cost a small fortune

هزینه زیاد داشتن

 

you bet

حتما (تاکید)

 

every other day

یک روز درمیان

 

 

go on a diet

رژیم گرفتن

 

stay on a diet

رژیم نگهداشتن

لینک به دیدگاه

help yourself

بفرمایید میل کنید

 

I can't help eating

نمیتونم نخورم

 

make yourself at home

غریبی نکنید، منزل خودتان است

 

give someone a ring

به کسی تلفن کردن

 

look alike : شبیه بودن

look like : شبیه بودن به

 

 

get word to

خبر دادن

لینک به دیدگاه

take charge

کنترل امور را به دست گرفتن

 

 

do a great deal

زحمت بسیار کشیدن

 

 

out of order

خراب

 

 

dry cleaner

خشکشویی

 

all of a sudden=all at once

ناگهان، بلافاصله ، به یکباره

 

 

on what condition?

به چه شرطی؟

 

 

it's about time (that

وقتش رسیده که ، داره دیر میشه

لینک به دیدگاه

To put ones foot in

گفتن یا انجام دادن کار اشتباه

معمولا برای گفتن اشتباه بعد از in, کلمه mouth و برای کار اشتباه کلمه it به کار میره

he realy put his foot in his mouth when he called his supervisor by the wrong name

 

 

to throw the book at

ادب کردن، تنبیه کردن, مجازات کردن

 

 

to keep ones finger crossed

امید به شانس و آینده خوب و این که اتفاق بدی نیفتد

lets keep our fingers crossed we got passing grades on the exam

 

 

to learn the ropes

آشنا بودن با روند جریان یا کار

لینک به دیدگاه

علف باید به دهن بزی شیرین بیاد:

beauty is in the eye of the beholder

 

هر چه بادا باد:

come what may

 

انچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند:

do as you would be done by

 

دوری و دوستی

familiarity brings contempt

 

اشی برات بپزم که روش یه وجب روغن باشه:

cook slo's goose

 

بنگر که چه می گوید ننگر که که می گوید:

do as i say not as i do

 

از کاه کوه ساختن

make a mountain out of mole hill

 

انسان جایزالخطاست

to erro is hhuman

 

با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شه:

wishes don't wash dishes

 

کم گوی و گزیده گوی چون در

brevity is the sole of wit

 

سلام گرگ بی طمع نیست

fear the greeks bearing gifts

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

penny dropped

 

دوزاریت افتاد؟

 

so there you are:

 

خوب گیرت آوردما.

 

have a finger every pine:

 

خودتو نخود هر آش نکن!

 

could i have a word with you?

 

میتونم چند لحظه وقتتو بگیرم؟

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

دوستان پیشنهاد می کنم، ی نفر این موارد تو این پست ها رو در قالب ی فایل پی دی اف یا ورد دربیاره، و پستها پاک بشه ک، برای خواننده راحت تر باشه.:icon_gol:

اگر می تونستم، قطعا خودم این کار رو می کردم. منتهی

بگذریم.

 

امیدوارم یکی این کار رو انجام بده، چون کار مفیدی میشه

برای کسایی ک با نت کم سرعت میان، ورق زدن تاپیک ها کار سختی هست. :icon_gol::icon_gol:

 

پاینده باشید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

good fortune be with you

با آرزوی خوشبختی برای شما

 

hold your tongue!

جلوی زبونت رو بگیر (ساکت شو!)

 

make up your mind

تصمیمت رو بگیر

 

you are pulling my leg

داری سر به سرم می ذاری

 

you are nuts!

زده به سرت!

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

نظرات و عقاید

تا آنجایی که من میدانم As far as I’m concerned

دور چیزی را خط کشیدن Draw the line at

از لحاظ In view of

چشمم آب نمی خورد Take a dim view of

مطمئن شدن Make certain

تجدید نظر کردن Think twice about

 

فراموش کردن یا به خاطر داشتن

حفظ کردن By heart

به یاد آوردن Come to mind

فراموش کار Absent mind

قاطی کردن Get mixed up

فراموش کردن Lose sight of

به یاد آوردن Bear in mind

 

 

 

 

اصطلاحات درباره شخصیت ها

آدم خیلی مهم یا کله گنده Big shot

آدم سنگدل Hard-headed

آدم کله خراب Hare-brained

آدم سرحال Live wire

آدم کوته فکر Narrow-minded

آدم روشنفکر Open-minded

آدم کله شق pig-headed

آدم وراج Windbag

آدم چاپلوس yes man

 

لینک به دیدگاه

strike while the iron is hot

تا فرصت هست کار رو انجام بده، تا تنور داغه نون رو بچسبون

 

The boss is in a good mood today. Go and talk to him about your salary increase now. You've

got to strike while iron is hot

رئیس امروز حالش خوبه الان برو و راجع به اضافه حقوقت باهاش حرف بزن. باید تا تنور داغه نون رو بچسبونی-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

pull strings

از نفوذ دیگری برای رسیدن به اهداف استفاده کردن، پارتی بازی کردن

 

Pat was officially interviewed for the job, but he also had his uncle pulling stringsbehind the scenes

پت رسما برای این شغل مصاحبه کرده بود ، البته در پشت صحنه پارتی عمویش رو هم داشت

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

go over someone's head

کله کسی را خوردن

 

I hope my lecture didn't go over the students' heads

امیدوارم سخنرانیم کله دانشجوها رو نخورده باشه

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

Come off it

دست بردار، چرند نگو

 

Come off it, Bill! I don't believe you

چرند نگو بیل، من باور نمیکنم

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

pull the wool over someone's eyes

شیره سر کسی مالیدن، کلاه سر کسی گذاشتن

 

Don't let him pull the wool over your eyes with his excuses

نگذار با یک عذرخواهی سرت شیره بماله

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

hit below the belt

نامردی کردن، نارو زدن، ناجوانمردانه عمل کردن

 

I'll never do any business with Peter again. He really hits below the belt

من دیگه هرگز با پیتر معامله نمیکنم. او واقعا نامردی میکنه

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

sleep on something

راجع به چیزی خوب فکر کردن

 

I don't know whether I agree to do it. Let me sleep on it

الان نمی تونم بگم با این کار موافقم یا نه. اجازه بده راجع بهش خوب فکر کنم

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

get carried away

احساساتی شدن، ذوق زده شدن، اختیار از دست دادن

 

Calm down, Al. Don't get carried away. We have to sit down and talk sense

آروم باش ال. احساساتی نشو. بیا بیشینیم و منطقی راجع بهش حرف بزنیم

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

cost an arm and a leg

کلی آب خوردن، زیاد هزینه برداشتن

 

It cost an arm and a leg, so I didn't buy it

بخاطر اینکه کلی برام آب می خورد نخریدمش

لینک به دیدگاه

Let me just break it to you

 

اجازه بدهيد رك و رو راست به شما بگويم

 

 

Let’s break the ice

اجازه بدهيد رو در بايستي را كنار بگذاريم

 

 

Let’s get straight to the point

اجازه بدهيد مستقيم برويم سر اصل مطلب

 

 

Let me call a spade a spade

اجازه بدهيد كه ساده و بي‌پرده صحبت كنم

 

 

Let’s get to the point straight away

اجازه بدهيد مستقيم برويم سر اصل مطلب

 

 

Let me tell it direct and forward

اجازه بدهيد رك و رو راست به شما بگويم

 

 

Let me tell it straight up

اجازه بدهيد رك و رو راست به شما بگويم

 

 

Let me tell it straight forward

اجازه بدهيد رك و رو راست به شما بگويم

 

 

Let me get straight to it

اجازه بدهيد بدون مقدمه بروم سر اصل مطلب

 

لینک به دیدگاه

He is quick to answer

او جواب را آماده دارد

 

 

He is really present-minded

او واقعا حضور ذهن خوبي دارد

 

 

He is very quick witted

او خيلي بامزه و حاضرجواب است

 

 

That was a clear-cut answer

آن يك جواب شسته رفته بود

 

I mean business

دارم خيلي جدي ميگم

 

 

Now for real truth

الان جدي جدي

.

 

He put it right on him

نه گذاشت و نه برداشت خيلي رك بهش گفت

 

 

Get serious whit me

با من جدي باش

 

 

I asked you a very somber question

من از تو يك سوال خيلي جدي پرسيدم

 

 

That’s beyond a joke

شوخي نمي‌كنم

لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...
  • 3 هفته بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...