رفتن به مطلب

برادرسرکش و نافرمان...


ارسال های توصیه شده

باید دسترسیش رو به امکانات، مثل پول کم کرد، و تا جایی که بتونید وابستگیش رو از دوستاش کم کنید، مثلا با دوستاش و خانواده ی اونا صحبت کنید که حق ندارین با پسرمون بگردین و از همه مهمتر اینکه به طرق مختلف اون رو به کار مشغول کرد تا وقت های بیکاریش کم بشه

به نظرم این کار باعث میشه که اون بیشتر سمت دوستاش بره چون دوستاش به گوشش میرسونن که خانوادتون این درخواستو داشته و با این وضع اون بیشتر تحریک میشه که با دوستاش باشه.

لینک به دیدگاه

به نظر منم این رفتارا خیلیاش واسه سن برادرتون عادیه

ولی خب نوجوونی خیلی سن خطرناکیه منم فک میکنم اگر خانوادتون با یه مشاور هم فکری کنن خیلی بهتره

خشونت و دعوا و محدود کردن و تحریم کردنم قضیه رو خراب اندر خراب میکنه

اون حرف دوستمون که گفته بود بهش اعتماد کنید و بها بدید به نظرم خیلی درست میاد

کم کم مسئولیتایی به دوشش بذارین که بدونه باورش دارین و مثل یه بچه باهاش رفتار نمیکنین

هر کنترلی هم که میکنید دورادور باشه چون اگر متوجه کنترل شدنش از طرف شما باشه بدتر میکنه

نذارید جوری پرده ها بینتون پاره بشه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداشته باشه و به قول معروف بزنه به سیم آ[ر

لینک به دیدگاه

به نظرم این سن، سن کله شقی و تازه تجربه کردن اتفاقات جدیده و واسه هر پسری ممکنه پیش بیاد و تو اکثر خانواده ها دیده میشه ولی اگه قضیه خیلی حاده موارد زیر شاید گره گشا باشه.

باید دور و بر این نوجوونو اعضای خانوادش بگیرن و اگه ویژگی خوبی داره بهش بگن، گاهی وقتا یادآوری ویژگی های خوب باعث میشه طرف به خودش بیاد و اون تصویر خیلی زشتی که خودش از خودش تو ذهنش تصور کرده و بر مبنای اون میگه آب که از سر گذشت... و من که آدم بده هستم اگه فلان کار زشتو انجام بدم فرق آن چنانی نکردم ،از بین بره.

توی مسئولیت های اجتماعی خانواده سهیمش کنن تا یه مقدار از بیکاری در بیاد ولی این مسئولیت ها نباید خیلی زیاد باشن که نوجوون حس کنه یه شبه بزرگه بزرگ شده بلکه از فضای سنش استفاده ببره و حسرت تفریحات نداشته این روزاش به دلش نمونه!

رفتار پدر و برادرای بزرگترش باهاش دوستانه باشه طوری که از بیان اتفاقات روزانه ترسی نداشته باشه و فکر نکنه مورد طرد شدن قرار می گیره.

نصیحت کردن تو این سن اصلا جواب نمیده، بلکه باید دید که شخصیت مورد علاقه این نوجوون تو دور و برش کیه یا به عبارتی شیوه بیان یا عملکرد کیو میپسنده و قبول داره تا اون فرد از این جریان مطلع بشه و کمک کنه تا نوجوون اصلاح بشه( به طور غیرمستقیم).

اما پدر نوجوون هم نباید سلامتیش نادیده گرفته بشه پیش مشاور خانواده ببریدش تا حرفای مشاور کمی آرومش کنه.

با توجه به اینکه آمار سکته تو این خانواده بالاست (ارثیه) زیر نظر پزشک باشه.

خانوم خونه لطف کنه واسه آقای خونه در مواقع عصبی شدن گل گاوزبان دم کنه یا توی چای عرق بیدمشک بریزه که واسه اعصاب و قلب خیلی مفیده.

تمامی موارد بالا برحسب تجربه شخصیه منه و من نمیگم کاملا درسته.

امیدوارم مشکلات تمام خانواده ها حل بشه.

لینک به دیدگاه
راستش يك عدد مشاور رو مجبور كردم اين متن رو بخونه اونم خوند گفت : اين متن براي كمك كردن به اين خونواده ناقص هست مسئله پيچيدست بچه اي كه الان به اينجا رسيده خيلي جلوتر از اين بايد جلوش رو ميگرفتن تا الان اينجوري سركش نشه

گفت كه مسئله بايد موشكافانه بررسي بشه نحوه ي برخورد اعضاي خونواده بسيار مهم هست اينكه چجوري با فرزندشون برخورد ميكنن با كتك و اين موارد هم كاري از پيش نميشه برد بدتر هم ميشه بنابراين بهترين كار مراجعه به يه مشاور هست

گفتم الان هيچ چاره اي راهنمايي نميشه كرد؟

گفت: بهترين كار اولا دوستانه وارد شدن هست پدرش بايد باهاش منطقي صحبت كنه پند دادن در اين مورد تاثير گذار نيست بايد علايق مثبت رو در اين نوجوون پيدا كرد و سرش رو به تفريحات مفيد گرم كرد تشويقش كنن مثلا بگن برو بدن سازي اسمشو باشگاه بنويسن بايد ببينن چه چيزهايي مورد علاقشه پدرش مثل يه دوست همراهش باشه دنبالش كنه ببينه كجا ميره با كي ميره تنبيه هم تحريم ميتونه مفيد واقع بشه ندادن پول يكيش ميتونه باشه مثلا پدر بگه امروز اين كار بد رو كردي دير اومدي خونه اين هفته هيچ پولي نخواهي داشت خرج كردن يه نوجوون بايد چك بشه نبايد به هيچ وجه گاو صندوق و... در دسترس چنين بچه اي باشه

اول از همه روابط خونواده بايد اصلاح بشه جوري كه نوجون خونه رو به بيرون ترجيح بده جو خونه اين نوجوون رو جذب نميكنه پس بايد كاري كنن كه اين نوجوون جذب خونه بشه . صحبت پدر مادر با يه مشاور ميتونه مفيد باشه حتي شايد لازم باشه اين نوجوون مشاوره داشته باشه

با ترویج علاقه مندی این نوجوون و تشویقش به این سمت موافقم:icon_gol:

 

ولی اینکه پدر همسو و همراه فرزندش بشه؛یه جوری غیر ممکن به نظر میرسه.چون اختلاف سنی پدر و پسر این اجازه ی همراهی رو نمیده و اگرم به فرض پدر بتونه خوب به فرزندش نزدیک بشه ؛فرزندش جبهه گیری میکنه.چون تا حالا پدر رو به یه چشم دیگه دیده.:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

برادر منم ازاین اخلاقا تو دوران نوجوونیش داشت ولی تفاوتهایی داشتند با این فرد.

برادر منم اصلا اهل درس و مشخ و اینا نبود و کیفش بعد از ورود به خونه در گوشه ای شوت میشد و میرفت بیرون گیم نت و با دوستاش دوچرخه سواری:vahidrk:

ولی عجیب از پدرم حساب میبرد تا میزنگیدیم بهش که بابا داره میاد خونه؛جیک ثانیه ای تو خونه بود:w58:

درس نمیخوند درسته ولی بعدا با پرس و جو از مدرسش فهمیدیم که سرکلاس تمام مدت گوش میده .اهل فرار از مدرسه نبود.:w16:نمره هاشم متوسط رو به بالا بود.:w16:

ولی ولی بعدا طوری شد که حتی به حرفای پدرمم گوش نمیداد.:icon_pf (34):این در و اون در زدیم.رفتیم مشاوره بدون اینکه خودش بفهمه:whistle:و....ادامه داستان.:ws3:

این حرفا رو زدم تا بگم که این دوستایی که میگن این رفتارای این نوجوون عادیه و مقتضای سنشه؛یکم دارن این قضیه رو عادی میبینن.

کساییکه تا این حد رفتاراشون زننده نبوده ؛الآن حال و روز خوشی ندارن وای به حال...

نیخوام بگم دیره :ws3:چون جلوی ضرر و هروقت بگیرن منفعته.؛

پس خواهشا بجنبید و در اسرع وقت رفتاراتونو با توصیه های یه مشاور پیش ببرید تا دیر نشده.

:icon_gol:

لینک به دیدگاه

در جواب بعضی ها که میگن اقتضای سنش هست باید بگم که:

 

ما هم بچه بودیم و ما هم نوجوان بودیم اما همچین کار هایی نمی کردیم

 

پامونو جلوی پدر مون دراز نمی کردیم...!!!!:ws3::ws3::ws3::ws3:

 

اما در مورد برادر عزیزمون باید بگم که ایشون درست خواهند شد

 

منتها بعد از وارد کردن ضربات روحی معنوی و مادی به خانواده خود

 

وقتی که سرش به سنگ خورد خودش درست میشه

 

چون در نهایت زندگی خودش رو رو داره با این کاراش تباه میکنه

 

پدر و برادر و مادر و خواهر تا یک حدی صبر و تحمل دارن و میتونن تحملش کنن ،، بعد یک مدت برادر میره پی زندگی خودش و خواهر میره سراغ شوهرش خودش و

 

در آخر این خودش هست که خودش رو تنها میبینه

 

و یهو میبنه دوستش مهندس شده و اون یکی دوستش دکتر شده و در اون زمان به خودش نگاه میکنه میبینه که ....،،،،بله ایشون حتی ... هم نیستن./

 

حالا سر یکی مثل من یه کم زود به سنگ میخوره مثلا تو سن 18 سالگی و راه درست رو برای زندگی انتخاب میکنه (این داداشمون در رفتن به گیم نت هر چی باشه به پایی ما نمیرسه ،، که تو گیم نت ها رو اسم ما قسم میخوردن_ که آخرش گذاشتیم کنار_ گیم نت خوبه اما در حد خودش نه بیش از اندازه./

 

و سر یکی مثل داداش من تو سن 24 سالگی به سنگ میخوره و ادم میشه

 

 

دعا میکنم سر این داداشمون زود به سنگ بخوره

 

آمیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه
ایجاد محدودیت و کم توجهی تو سن این کارسازه؟؟؟:ws52:

کار ساز نیست :whistle:

لجبازه - لجباز تر میشه حتی تو کاری که میدونه اشتباهه (برای اینکه نمیخواد غرورشو بشکونه)

لینک به دیدگاه
با ترویج علاقه مندی این نوجوون و تشویقش به این سمت موافقم:icon_gol:

 

ولی اینکه پدر همسو و همراه فرزندش بشه؛یه جوری غیر ممکن به نظر میرسه.چون اختلاف سنی پدر و پسر این اجازه ی همراهی رو نمیده و اگرم به فرض پدر بتونه خوب به فرزندش نزدیک بشه ؛فرزندش جبهه گیری میکنه.چون تا حالا پدر رو به یه چشم دیگه دیده.:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

برادر منم ازاین اخلاقا تو دوران نوجوونیش داشت ولی تفاوتهایی داشتند با این فرد.

برادر منم اصلا اهل درس و مشخ و اینا نبود و کیفش بعد از ورود به خونه در گوشه ای شوت میشد و میرفت بیرون گیم نت و با دوستاش دوچرخه سواری:vahidrk:

ولی عجیب از پدرم حساب میبرد تا میزنگیدیم بهش که بابا داره میاد خونه؛جیک ثانیه ای تو خونه بود:w58:

درس نمیخوند درسته ولی بعدا با پرس و جو از مدرسش فهمیدیم که سرکلاس تمام مدت گوش میده .اهل فرار از مدرسه نبود.:w16:نمره هاشم متوسط رو به بالا بود.:w16:

ولی ولی بعدا طوری شد که حتی به حرفای پدرمم گوش نمیداد.:icon_pf (34):این در و اون در زدیم.رفتیم مشاوره بدون اینکه خودش بفهمه:whistle:و....ادامه داستان.:ws3:

این حرفا رو زدم تا بگم که این دوستایی که میگن این رفتارای این نوجوون عادیه و مقتضای سنشه؛یکم دارن این قضیه رو عادی میبینن.

کساییکه تا این حد رفتاراشون زننده نبوده ؛الآن حال و روز خوشی ندارن وای به حال...

نیخوام بگم دیره :ws3:چون جلوی ضرر و هروقت بگیرن منفعته.؛

پس خواهشا بجنبید و در اسرع وقت رفتاراتونو با توصیه های یه مشاور پیش ببرید تا دیر نشده.

:icon_gol:

 

متاسفانه همه افراد جامعه برداشتشون ازين جمله كه هميشه روانشناس ها روش تاكيد داشتن هميشه غلط بوده اينكه پدر براي فرزندش مثل دوست باشه منظور دادن اعتماد به فرزند هست جوري كه نا گفته هارو به پدرش بگه و به جاي اينكه بره بيرون از خونه با ديگران درد و دل كنه با پدرش درد و دل كنه نه اينكه روي سر پدرش سوار شه و مثل يه دوست باهاش برخورد كنه و از پدرش حساب نبره ! نه!

جذبه پدرانه بايد با رفتار دوستانه توام باشه باز هم تاكيد ميكنم جذبه نه ترس مخصوصا در اين مورد خاص ديگه ترسيدن از پدر فايده اي نداره اين نوجوون بايد تحريم بشه همراه با تشويق فكر ميكنم اين شيوه بهترين شيوه براي اصلاح اين نوجوون باشه .

به نظر شخص من و اين روانشناس كه خواستم مشكل برادر اين دوست عزيزمون رو بخونه و بگه بهترين راه چيه، مشاوره جزو بهترين گزينه ها براي كمك به اين خونوادست:w16:

لینک به دیدگاه
نمی دونم!مشکل بزرگی من که یکم ببینم سرش درد می کنه می خوام سکته کنم چه برسه به اون...!

اگه منظورتون در مورد برادرتونه.. تورو خدا بیاید یکم این احساسات رو یاد خواهرهای منم بدید.. :icon_redface:

لینک به دیدگاه

در جواب یه mortaza_sakht عزیز.

 

ببینید.. روح باید ارضاء بشه.. آدم تا یه حدی هرکاری که دلش میخواد باید بکنه.. که اون حد یک چیز نسبیه..

بنظرم من حدش اینه که فقط سمت مواد و آزار دیگران نره.. حتی اگه لازم بود چند شب خوابیدن بیرون از خونه توی پارک رو هم تجربه بکنه..

 

شما خودتون گفتید که قبلا گیم نت زیاد میرفتید.. مطمئن باشید اگه این تفریحات دوره سنی خودتون رو انجام نمیدادید.. الان پیش خودتون سرافراز نبودید.. کلی احساسات ارضاء نشد با خودتون همراه داشتید..

 

حساب کن مثلا همه دوستاتون سگا داشتن ولی پدر شما بخاطر درستون برای شما نخریده باشه.. هرچقدر هم کار پدرتون درست و منطقی بوده باشه (در مورد پیشرفت).. ولی الان این مساله مثل یه عقده تمام روح شما رو در بر میگرفت..!!!! فکر کنم خیلی هامون توی بعضی مسائله مختلف کمی از این احساسات رو داریم..:vahidrk:

 

معمولا بعد از 2-3 سال خوب میشن اینجور افراد.. اگه نشد اونوقت به فکر چاره باشید..

(الان فقط باید منتظر گذر زمان بود)

لینک به دیدگاه

این جور مواقع هر کس با تعریف و ذهنیات خودش سعی میکنه راه حل ارائه کنه...شاید از نظر ما بهترین باشه ولی شرایط هرکس با دیگری به لحاظ خصوصیات شخصیتی افراد،متفاوت هست...بهترین و تنهاترین راه حل استفاده از نظر مشاور ،روانشناس و روانپزشک هست....باز هم تاکید میکنم به دلیل سنی که ایشون دارن هر عملی غیر از رجوع به متخصص کاملا اشتباه هست و احتمال بروز رفتارها و عکس العمل های نا درست بعدی رو افزایش میده.

با سپاس

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...