سال 90 برای شما چگونه بود ؟

[just work 12354]

با سلام به شما دوستان عزیز

 

تقریبا به روزهای پایانی سال 90 میرسیم

 

همه ی ما روزهای پرفراز و نشیبی رو در این سال تجربه کردیم ...

 

پس از شما عزیزان دعوت میکنم تا بگین که :

سال 90 برای شما چگونه گذشت ؟

[Ehsan 112346]

سال 90 برای من با افسوس و تاسف به حال ملتی ساده لوح و زود باور گذشت.

 

اما برای خودم کلا سال خنثایی بود، اتفاقا عجیب و مهمی توی زندگیم رخ نداد، همون روند تکراری گذشته بود.

 

اما از نظر روحی توی این سال تنش های مختلفی بهم وارد شد، هم از جانب دوستان هم دشمنان.

 

یک کم هم زیادی خودم رو درگیر خیلی چیزها کردم.

 

البته سال 90 برام یک درس مهم هم داشت:

 

اعتماد به همه خریت محض است،ساده لوح باشی سریع از بین میری. :icon_razz:

[soheiiil 24251]

در کل سال خوبی بود

خیلی تغییر کردم و سعی کردم به آنچه میخوام برسم و تا حدود زیادی موفق بودم

در کل راضیم ولی میشد خیلی بهتر از این هم بشه

[Ali.Fatemi4 22826]

سلام

ممنون از تاپیکتون

سالی پر فراز و نشیب بود و پر از وقتایی که تلف شدن و یا پر از وقتایی که مفید گذشتن!

در کل سال خوبی بود

اما فکر میکنم یکم الافی کردم تو سال 90

امیدوارم سال آینده برا همتون سالی خوش باشه

[eder 13732]

سال خوبی بود ......

زدم تو گوش خدمت و ازش در رفتم

تصمیم گرفتم مسیر زندگی شغلی و تحصیلیم رو عوض کنم

(که دقیقا همون روزی بود که زدم تو گوش خدمت ... راند اولش)

تو این راه تا حدودی موفق بودم

برنامه دارم برایه تغییرات بیشتر که ایشالا سال بعدی هم خوب بشه

 

در کل از لحاظ مالی سال خوبی نبود .... اما از سایر جنبه ها خوب بود

[هادی ناصح 18854]

سال 90 رو من به دو تا 6 ماه تقسیمش می کنم 6 ماه اول سال خوب بود و همه چی داشت طبق برنامه پیش میرفت حتی از برنامم جلو هم بودم اما 6 ماه دوم یه سری اتفاقات باعث شد که از برنامم عقب بمونم و فهمیدم که همیشه باید یه جا واسه اتفاقات پیش بینی نشده بزارم تو برنامم.

 

موفقیت شغلی زیاد داشتم کارم و توسعش دادم.....

از نظر درسی هم دانشگاه رو واحد کم می گیرم چون نمیرسم برم سر کلاسا که باید یه کم بیشتر وقت براش بزارم سیستمه پاسی رو در پیش گرفتم که زیاد جالب نیست

برنامه ریزی دارم می کنم برای سال جدید که امیدوارم مشکلی پیش نیاد

 

اوضاع مملکت هم که همیشه اعصابمو خورد می کرده گاهی میگم چرا باید کشورمون اینجوری باشه گاهی هم میگم حقمونه هر بلایی سرمون بیاد.....

از نظر اخلاقی هم که باید برای اینترنت زمان محدود تری رو در نظر بگیرم و روزی یک ساعت فکر کنم کافی باشه یکی از دلیلای عقب ماندنم از برنامم همین اینترنته

کارت معافیت سربازیمو گرفتم

کارت تور لیدری گرفتم اولین سالی بود که کارت رو خود سازمان میراث میداد.....ایشاله سال دیگه بین المللی شرکت می کنم

 

سال پر زحمتی بود واسم در کل

[dear.angel 1314]

اولش كه بد نبود اما اخرش خيلي مزخرف بود

اصلا ااز اين سال راضي نيستم ميتونست بهتر از اين تموم بشه

[Cinderella 9897]

از لحاظ كاري و پيشرفت علمي عالي، درسو دانشگاهم خوب بود نمره + معدل رفته بالا ازشون راضيم رشد و پختگيو كامل تو خودم حس ميكنم كلا تو اين سال از لحاظ تلاشه فكري و فيزيكي خيلي قوي بودم ولي روحي نه!!!

تو بعضي قضايا خيلي احساساتي عمل كردم كه از خودم راضي نيستم ولي درساي خوبي گرفتم و قوي تر شدم.

الان كه نوشتم ميبينم ساله نسبتا خوبي بوده!!!!

براي سال 91 هم برنامه هاي خيلي بيشترو بهتري دارم كه مطمئنم به همشون ميرسم

ممنون از استارتر خيلي حس خوبي پيدا كردم وقتي اين چيزارو نوشتم بهم يادآوري شد كه به اهدافم كمو بيش رسيدم

[jonny depp 8297]

سال نسبتا خوبی بود چندتا کار که هیچ وقت تجربه نکرده بودم و تجربه کردم چیزایی که می خواستم بخرم و خریدم فقط از نظر نمرات درس ازش ناراضیم و این روزای آخر معلوم نیست چی بشه احساس می کنم خیلی جالب نخواهد بود

[Avenger 19333]

سال نود هم خوب بود هم بد

سالی پر از کار پر مشغله پر بدون تفریح

 

از یه طرف برای من سال تغییر بود که این خودش کلیه

[خانوم بهار 3412]

اولش همه چی داشت خوب پیش میرفت اما یه هو..... همه چی به هم ریخت.. از سال 90 متنفرم...

[M.P.E.B 4852]

آغاز خيلي بدي داشت... مصادف بود با حادثه اي كه براي پدرم پيش اومد و بعد هم پشت سر هم بيماري و حادثه و بيمارستان براي تك تك اعضاي خانوادم

اوضاع درسي خراب

اوضاع روحي خراب

اوضاع كاري خراب

اما با خوب شدن پدرم و بقيه ي اعضاي خانواده نيمه دوم سال اوضاع خيلي بهتر شد... از همه لحاظ پايانش بهتر از آغازش بود

 

اميدوارم سال جديد براي همه سرشار از سلامت و تندرستي و دلخوشي باشه

[sweetest 4756]

شروع و تجربه های جدیدی داشتم

ارشد قبول شدم و به بعضی از چیزایی که میخواستم رسیدم

ولی .....

[Cinderella 9897]

شروع و تجربه های جدیدی داشتم

ارشد قبول شدم و به بعضی از چیزایی که میخواستم رسیدم

ولی .....

 

ولي چي؟؟؟

[هوتن 15061]

عالی بود

تقریبا به تمام اهداف 5 ساله خودم رسیدم

حتی یه جورایی بیشتر از اون چیزی که انتظار داشتم خداروشکر

برنامه بعدی برای سال 95 تهیه میشه:hapydancsmil:

[pme 3474]

سال نسبتا خوبی بود

 

برای این میگم نسبتا که شش ماه اولش خیلی خوش گذشت عیدش که رفتیم مسافرت ، کرمانشاه و اهواز و چون در شرف عروسی داداشم بودیم انگار به کل خانواده شادی تزریق شده بود بعدشم عروسی پسرعموم بود باز به همین منوال ...و همین طور از لحاظ درسی کاملا رو به سوی پیشرفت بودم

 

اما شش ماه دوم از لحاظ روحی خیلی ضربه خوردم و انگار تا آخرش ادامه داره ول کن نیست تا خود عید

[just work 12354]

برای من پرفراز و نشیب بود

 

فصل بهار که همش دنبال ثبت پرورپوزال و درگیری با استادا و البته همراهی با دوست خیلی عزیزی که شد زندگی و نفس من

 

فصل تابستون یادگیری و یادگیری و یادگیری

 

فصل پاییز اغاز فصلی نوین در زندگی من . رفتن یر یه کار خیلی عالی و البته از دست دادن یه همون دوست عزیزی که با رفتنش منو تا امروز به برزخ فرستاده و روز و شبم شده سیاه و تباه

 

فصل زمستان هم ادامه یادگیری و کار و پیشرفت

 

در کل از نظر شغلی خیلی عالی بود

از نظر علمی خوب بود

از نظر روحی خیلی خیلی ضربه خوردم ...

 

با امید موفقیت همه ی عزیزان در سال 91

[*Mahla* 3410]

سال تغییر اساسی بود برام ...

 

مهلای حاضر اصلا قابل قیاس با سال 89 و قبل ترها نیست

 

دیدگاه و هدف هام تغییر کردن ... اراده و تلاشم برای رسیدن بهشون بیشتر ...

 

عبارت "هر روز بهتر از دیروز " رو حس کردم

 

اطلاعاتم در زمینه ی اقتصاد افزایش بسیاری داشت...

 

از همه مهم تر وارد دنیای تجارت شدم اونم با اندک سرمایه ولی با اعتماد به نفس کامل... تازشم موفق هم بودم

 

اندکی از درس و دانشگاه عقب موندم ... ولی خودمو تنبیه کردم و شدم به اصطلاح خرخون این روزا

 

دو تا از اعضای خونوادم کیلومترها ازم فاصله گرفتن ... برام خیلی سخت بود و هست ...

 

در کل از خود راضی ام

[shadmehrbaz 24772]

همین که اتفاق خیلی بدی که تو خاطر بمونه نداشت یعنی خوب بود

[lorena 10304]

بد شروع شد از همون 4 صبحش بد شروع شد

 

یه سری رفتند(1-کج فکر نباشید منظور 1 دسته آدم هست از قشری خاص) که فکرشم نمیکردم بعدشم بیماری پدرم و اون شراط ناگوار که حتی از قیافه ام درون داغونم مشخص بود تااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

اول پائیز

 

یه سری دیگه اومدند(توضیح1) پدرم خوب شد و من قوی تر شدم و از لحاظ فکری چرخشی 180 درجه ای داشتم که ازش راضیم