behe 2545 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۲ امشب این حسو دارم که میخام یه کاری انجام بدم ولی نمیدونم اون کار چیه ؟؟؟؟؟ 9 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۲ امشب هم مثه هرشب تکراریست..........!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 7 لینک به دیدگاه
zahra-d 4993 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۲ بخاطر حمل چندتا وسیله بدنم کاملا کوفته شده.یه غلطی هم کردم فردا صبح با دوستم قرار گزاشتم کی میخواد بره بیرون آخه 8 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۲ امشب یک حالی دارم .............. شاید زیاد خوب نباشم نمیدونم اصلا یک حالت بدی ...... 14 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ امشب نه هر شب این دلشوره با منه 8 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ الان يه چيزي رو خوندم كه قلبمو به درد آورد 8 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ وقتي دلت ميگيره... وقتي دلت گريه ميخواد... وقتي دلت بي قراره... وقتي دلت يه چيزي ميخواد كه نيست... چيكار ميكني؟! ... چيكار كنم خوبه؟! امشب دلم شامل همه موارد بالا ميشه! 9 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب خیلیییییییییی شب بدیههههههه 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ خیلی هم خوبهههههه یکه اصلا 5 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ خیلی هم خوبههههههیکه اصلا خوش به حالت 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ خوش به حالت پرواز كن آنگونه كه ميخواهي و گرنه پروازت مي دهند آنگونه كه ميخواهند.. 5 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب؟... امشب تنهای تنهایم... 6 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب خوب بود..........عروسی بودیم........عروس و داماد با کلی کشمکش ب هم رسیدن.......ایشالا خوشبخت شن. ایشالا قسمت شما مهندسان و بچه های انجمن بشه 5 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ دلتگ یه دوستم ، خیلی دلتنگ .... 15 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب ... ! دارم به فردا فکر میکنم ، فردا میخوام تلاش کنم سُنت بشکنم .... با اینکه میدونم باهام مخالفت میکنه اما من همه تلاشمو میکنم!! گناه که نمیخوام بکنم بابا !! امیدوارم که بتونم تسلیمش کنم 14 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب رفتم تو رختخواب / یک 40 دیقه ای گذشت خوابم نبرد بلند شدم اومدم اینجا ... خسته ام ، اما خوابم نمیره / اصلا ریتم خوابم فقط و فقط قصد داره منو اذیت کنه ، همین ، والا 14 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب فهمیدم ک بعظی پسرارو نمیشه فهمید............کاراشون ظد و نقیظن..... در عین حال ک با تو خوبن با کس دیگه ای رفتار بدی دارن......علتش چیه؟؟؟؟ 13 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۲ امشب رد یه غم و تو صداش دیدم... آهای زمونه با من اینکار و نکن باشه من و اذیت کن ولی اون و نه...میفهمی؟ 12 لینک به دیدگاه
ShaMoh 3002 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۲ امشب رختو لباس نو پوشیدم برم بیرون با بچه ها یه لبی تر کنیم اما بچه ها این رخت و لباس نو ما رو تر کردن !!!!!!!!!!!!!!!!! با لگد همچی زد زیر لیوان من که ریخت رو لباسو و.... اه اه ... بوی بد گرفته قراره مثلا فردا صبح برم دانشگاه مثلا کنفرانسم دارم ...اه اه مامانم میگه چی میگی هواست هست به من و حرف زدنت .. . ؟؟؟!!! من میگم بیا حالا خوب شد دیگه حواسم نداریم اصلا نمیدونیم کی هستیم و چی میگیم . مامنم میگه فکر کردم حالت خوف نیست ( آخه من خعلی ادای فردین و اینا رو در میارم رفتم تو فاز نقش تیآتر ... ) مثلا که چی ... مثلا امشب چی امشب خوب بود یا بد !!!! صورتم رو اصلاح کردم باید افتر شیو بزم حال و حوصله ی شما رو چی بزنم . . . . . .. ببخشید ... :icon_pf (34): کلی حرف دارم ولی امشب شما هم مثل من امشب من نباشه .... 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده