parisa.javan 496 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ بد جوری بی خوابی گرفته است مرا اندکی صبر سحر نزدیک است .... 9 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ اینجا استعداد اسپمش خیلی بالاست ها... تا حالا کسی به این مسئله توجه نکرده بود؟ هرچی دوست دارید بگید... فقط یه امشب بچسبونید اولش... 10 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ امشب حوصله م سر رفته خوابم نمیبره حوصله درس خوندن ندارم حوصله فیلم نگاه کردن ندارم حوصله جواب دادن تلفن و اس ام اسها رو ندارم چه شبی هست امشب 9 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ امشب ........... اااااا یادم نبود الان روزه یکم زود اومدم باید شب بیام بگم 8 لینک به دیدگاه
blue berry 5809 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ امشب دلم حرم امام رضا می خواد! 13 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ اميدوارم بقيه امشبم خوب باشه... 11 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ امشب بسی اعصاب ما خورد شد... هر غذایی درست میکنم یه ایرادی ازش میگیرن... 13 لینک به دیدگاه
parisa.javan 496 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ درود امشب من خیلیم خوبم بی خوابی هم به سرم نزده زودم می خوام بخوابم مسخره بازی در نیارید بچه ها 10 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ با وجود این که هوا هنوز یه کم سرده از اوایل شب ، یعنی از زمانی که بارون شروع به باریدن کرد با یه لیوان بزرگ قهوه داغ نشستم پشت پنجره و فکر کردم ... فکر کردم به روزایی که گذشت و به آدمایی که گذشتن و خاطراتشون رو جا گذاشتن فکر کردم به بهار به تولد دوباره همه چیز ... به آغاز دوباره زندگی .... به پرنده ای که کنار پنجره لونه ساخته بود و تخم گذاشته به زنده شدن طبیعت ... به صدای جوی پر آب .... به بوی عید ... به تکاپوی آدما .... واقعا چه عجیبه که این تکرار و تکرار و تکرار روزها و فصل ها و سالها باز هم قلبها به تپش درمیاره !!! انگار زندگی هنوز هم جریان داره ................................... دوست دارم عید رو اما روزهای قبل از عید رو بیشتر ....... امشب شب خیلــــــــــــــــــــــــــــــی قشنگی بود 9 لینک به دیدگاه
ShaMoh 3002 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ امشب یه تکه از شعری رو که چند شب پیش گفتم و نا تمام مونده رو میگم و بقیه رو هم یه شب دیگه ::: ..... از صبا میپرسم من کجا خواهی برد او به من می گوید : پیش گل های خوش طراوت نرگسانی در آب . من به او میگویم : خوش به حالم آنجا جای پاکان است ای باد ... ... من بر آن بیم بودم عمر من تکرار است و .... امشب یه پیر مرد کنار خیابون یه ترازو گذاشته بود کنارش و داشت کاسبی میکرد هر کس میخاد وزنش رو بدونه 200 تومن باید بده .... بارون داشت می بارد و دست اونم میلرزید از سرما شایدم از پیری و ..... منم درنگی پیش او ایستادم و کسانی که رد می شدن رو میدیدم - خیلی سخت بود اون لحضه یه قرص سردرد بخورم خعلی داغونم امشب ...................... :icon_pf (34): 8 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ به سانِ دانه ای کـــــــــــوفته شده در هاوَن میمانم 7 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ چراغ خانه ما خيلي وقت خاموش شده مثل امشب شب سردي است و من افسرده راه دوريست و پايي خسته وقتي يه مرد غم داره يه كوه درد داره داش اكُل 10 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ امشب واژه ای غریبست که هرگاه به آن فکر میکنم خوابی عجیب به سراغم می آید و مرا با خود به ورطه ای از نا کجا آباد میبرد 9 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ چرا اینجا همه اینقدر رسمی و با ادبی حرف میزنند؟ خلاصه دادا... دلم واست بگه... دارم به این در اون در میزنم یه دونه از این فیلمای اسمی دانلود کنم... ولی این اینترنت نسناس اصلا راه نمیده... به این میگن پست دادن... اولین بار بود اینطوری حرف میزنم... بلت نیستم... 10 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ این شبایی که ۱۲ ظهر تموم میشن رو دوس ندارم 11 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ امشبم مثل دیشب..بیحوصله..با ی دلشوره کوچیک.. 11 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ دیشب با یکی از دوستانم که الان تقریباً یک سال میشه که ازدواج کرده صحبت میکردم. میگفت من اگر میخواستم با دو دوتا فکر کنم هیچوقت نمیتونستم ازدواج کنم. هرجور حساب میکردم با این حقوق تا 5 برج هم نمیتونستم سر کنم. ولی الان اگه بهت بگم ته برج یه چیزی هم تهش میمونه واسه پس انداز باورت میشه؟! حرفش همش این بود : خیلی چیزا با دو دو تا چهارتا جواب نمیده. 16 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۱ امشب یه ارامش خاصی دارم:hapydancsmil: 12 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ امشب از خستگی دارم میمیرم اما نمیرم بخوابم هیچ کاریم اینجا ندارما اما الکی هستم انگار باید ساعتمو پر کنم اینجا بعد سر ساعت که شد برم بدبختی داریم ما 9 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ "امشب "رو یادم رفت اول پس بالا بزارم ویرایش شد 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده