آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ شبهای تنهایی من ســــــــــــلام دلم براتون تنگ شده بود 11 لینک به دیدگاه
The Developer 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ امشب خیلی قشنگ و شیرین بود / تو مغازه یکی از بچه ها نشسته بودیم تازه درب شیشه ای رو تمیز کرده بود در هم بسته بود یه دختره اومد بیاد تو مغازه فک کرد در بازه با مخ رفت تو شیشه یعنی من هرچی سعی کردم جلوی خودمو بگیرم نشد پخش زمین شدم / دختره پا شد از خنده ولو شد باز 12 لینک به دیدگاه
ShaMoh 3002 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ امشب جشن تولد خواهرزادم بود رفت تو 18 سالگی . خواستم مثل شب قبل اونجا بمونم گفتم میرم خونه اینجا بمونم فردا دیر بیدار میشم و حس میکنم هدفی ندارم ... اومدم نت ... 11 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ امشب هم گذشت و من هنوز در حسرت نشستن بر روي نيمكتي رو به ابهاي ازاد مانده ام! دغدغه اي نداريم دست بي آز و طمع سر درون لاك دل خويش!قدر زمان رو هم بدونم ديگه تمام!كجا پيدا ميشه مثل من گل پسر 9 لینک به دیدگاه
behe 2545 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ امشب که داشتم با اتوبوس بر میگشتم خونه یه چیزی دیدم و شنیدم که به شدت به این مسئله پی بردم که مردم مون کلاً خیلی با خودشون درگیرن امشب چقدر دلم لواشک و البالو خشکه خواست ....:JC_thinking::girl_blush2: 9 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امروز یه کمی ذهنم رو رو کارام متمرکز کردم چند ساعتی رو نشستم پای درس خوندن بعدشم با چند تا از دوستام تماس گرفتم بعدم اشپزی کردم خدا را شکر کسی نبود اینجا که از خوردنش حالش بهم بخوره در نوع خودش فاجعه:icon_pf (34): و باز هم شب اومد و یه عالمه حس دلتنگی اخ خدا من خسته شدم تو چی؟ 6 لینک به دیدگاه
The Developer 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب خوب خدا رو شکر کلی خندیدیم ولی از صبح کلیه م درد میکنه ایشالله چیزی نباشه حوصله موصله دکتر اینا رو ندارم / خیلی خوبه که در اوج تنهایی دوستات هواتو دارن دستشون درد نکنه 6 لینک به دیدگاه
s.m1990 522 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب تا صبح بیدار به شدت هر چه تمام تر کار دارم! 7 لینک به دیدگاه
vahid88 9651 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب با اینکه خوشحالم اما دلم گرفته یکی دیگه از دوستای صمیمیم ازم دور شد از امروز برای مدت نا معلومی تنها شدم می خواستم امشب تنها باشم ولی نتونستم نیام اینجا و این و ننویسم 7 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ اشتباه كردم كه اومدم... امشب خيلي چيزا فهميدم... زندگي يه بازيه!مهم نيست! :persiana__hahaha: 3 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب بد جوری حالم خرابه کاش ... 9 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ رفتم بخوابم یهو یه ایده برا پلنم به ذهنم رسید best insomnia ever 8 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب شبه مهتابه عزیزم رو میخوام عزیزم اگر خوابه حبیبم رو میخوام 7 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشبم مثل شبای قبله! مگه شبای زندگی یکنواخت و ماشینی ما ادمای قرن 21 چقدر میتونه حرف واسه گفتن داشته باشه؟؟؟؟؟!!!!! 7 لینک به دیدگاه
sara_arch 2070 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب عصبانی ام عصبانیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی!!!!!! 4 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امشب عالی بود کلی از ته دل خندیدم..... 5 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ كار امشبت ضدحال بدي بود! ميدونم تقصير تو نبود!ميدونم ناخواسته بود!ولي ضدحال بدي بود... فردا روز خوبيه! 7 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ دلم خیلی گرفته ،حس میکنم هیچی خوشحالم نمیکنه، نمیدونم چیکار کنم خوب شم 7 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ امروز برام خیلی روز خوبی بود با یه مهندس یه شرکت صحبت کردم که براشون طراحی کنم :hapydancsmil: خیلی خسته شدم ولی از خوشحالی خوابم نمیبره 5 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۱ نميدونم چرا يهو دلم تنگ شد / نسبتا شديد 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده