رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خیلی وقت بود میخواستم یه کوله ارزون قیمت واسه باشگاه رفتن بخرم زیر 40-50 پیدا نمیشد.

امشب اتفاقی یکی لب خیابون میفروخت خریدم.

18 میگفت 15 دادم.

باور کنید همینو تو مغازه میدن 40 تومن.

خیلی حال داد.:icon_gol:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

امشــــــــــب:

 

خسته ام!!

 

دلم یه تنوع اساسی میخواد

 

یه چیزی که دلگرمم بکنه واسه ادامه دادن

 

اما امشب فهمیــــدم

 

خیلی تنهاتر از اونی هستم که فکرشو میکردم!!!

  • Like 12
لینک به دیدگاه

دلم خیلی تنگ شده

واسه خیلیا

یکی از خیلیا صباس

امروز نیومد

دلم تنگ شد

خیلی خیلی خیلی خیلی واسش تنگ شد ....

دلم سفر میخواد

بعد 7 ، 8 سال کاری کن برم سفر

جایی که دلم میخواد

خدا یا دلم سفر میخواد :sigh:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

دیشب...

من که بردمش کلینیک...من که زود خودمو رسوندم خونه...من که لال شدم کل مسیر رو...من که آروم رانندگی کردم...من که همه ی کاراشو کردم....پس چرا بجز بد و بیراه چیزی نصیبم نشد؟:hanghead:

 

امشب....

باز تو پذیرایی می خوام بخوابم رو کاناپه...پتوی گلبافتی که مامان داده بهم....هوووووم عالیه... پام یه کم درد می کنه...اما خوبم کلاً...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

امشب بد جور حالم گرفتن دارم دیوونه میشم :w000:

 

از چیزی که میترسیدم داره اتفاق می افته و من کاری ازدستم برنمیاد :icon_pf (34):

 

دلم می خواد فریاد بکشم انقدر بلند گوش آسمان کر شود :4564:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

من امشب خوشحالم کلا امروز روز شانسم بود..........:hapydancsmil:

دلم می خواست به همه دنیا نیرو و انرژی بدم اونم با ولت بالاااااااااااااا............:shad::vi7qxn1yjxc2bnqyf8v

  • Like 9
لینک به دیدگاه

گاهی از همه این دنیا فقط دلت یه جای کوچیک و تنگ میخواد واسه رسیدن به آرامش....

 

یه قبر !!

 

جایی که بتونی لحظه ای بدون فکر کردن به این دنیا و سختیاش چشماتو رو هم بزاری و.....

 

من دلم یه قبر میخواد !!!:hanghead:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

هـــوای خانـه چـه دلگیــر مـی‌شــود گاهــی

از ایــن زمانــه دلــم سیــر می‌شـود گاهـی

عـقـــاب تیـــز پـــر دشــت هــــای استـغـنـــا

اسیـــر پنجـــه‌ی تقــدیـــر مــی‌شــود گـاهــی

صــدای زمــــزمــــه‌ی عــــاشقـــانـــه آزادی

فغــان و نالـــه ی شبگیـــر مـی‌شــود گاهی

نـگــــاهِ مــردم بیـگـــانـــه در دل غـــربــت

به چَشمِ خستـه ی مـن تیـر می‌شـود گاهـی

مبر ز مــوی سپیــدم گمان به عمــر دراز

جــوان ز حادثــه ای پیـــر مـی‌شـود گاهـی

بگـو اگــر چه به جایــی نمی‌رسـد فــریــاد

کــلام حــق دمِ شمشیـــر مـی‌شــود گـاهــی

بـگیـــر دســت مــــرا آشـنــــای درد بـگیـــر

مگو چنیـن و چنان ، دیـر می شـود گاهـی

به سوی خویش مرا می‌کشد چه خون و چه خاک

محبّـت اسـت کــه زنجیـر مـی‌شــود گاهــی

  • Like 5
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...