به نظر شما اول یک خانم باید پیشنهاد ملاقات بدهد یا یک آقا و چرا ؟

[.Pa.Ri.Sa. 4116]

ای یعنی چی؟

 

بله منظورم همین بود، البته منظورم از رابطه نزدیکتر اون آمار دادن و شگردهای خیابونی نبود.

ولی نکاتی که اشاره کردین بسیار قابل تامل بودن.

البته عملی کردنش یک کم سخت به نظر میرسه،حداقل شاید برای من اینطوره.

 

دوستانی که تجارب در زمینه شجاعت های اینچنینی دارند باید کمی راهنمایی کنند.

 

اسی جان عزیزم

دوحالت داره

یا شاخکات تیزه این سیگنالا بهت میرسه که در اینصورت یا سیگنالا رو میگیری یا میزنی به بیتفاوتی

یا شاخکات کند عمل میکنه اصلا این سیگنالا رو نمیگیری:icon_pf (34):

 

الان تو مشکلت حالت دومه یعنی؟

[Ehsan 112346]

اسی جان عزیزم

دوحالت داره

یا شاخکات تیزه این سیگنالا بهت میرسه که در اینصورت یا سیگنالا رو میگیری یا میزنی به بیتفاوتی

یا شاخکات کند عمل میکنه اصلا این سیگنالا رو نمیگیری:icon_pf (34):

 

الان تو مشکلت حالت دومه یعنی؟

 

نه احساس میکنم شاخک هام سیگنالی که میگیره برعکس توی مغزم ترجمه میکنه.

 

یک جور عنکبوت داریم که سیگنالی شبیه سیکنال جیرجیرک میفرسته و جیر جیرک بیچاره گول میخوره و میوفته توی تورش، جیرجیرکی که با هدف دوستی رفت جلو، کلا محو میشه.

[سیندخت 18786]

اسی جان عزیزم

دوحالت داره

یا شاخکات تیزه این سیگنالا بهت میرسه که در اینصورت یا سیگنالا رو میگیری یا میزنی به بیتفاوتی

یا شاخکات کند عمل میکنه اصلا این سیگنالا رو نمیگیری:icon_pf (34):

 

الان تو مشکلت حالت دومه یعنی؟

 

حالت سومم داره

شاخکا ممکنه اشتباه بگیرن........اشتباه برداشت کنن..........مطابق میل خود و خواسته ذهن برداشت کنن !

[!Ell 4694]

معمولش اینه که از طرف آقایون صورت بگیره...

[کتایون 15176]

الان باز من درک نمی کنم...من چرا تازگیا این قدر درکم اومده پایین...:icon_razz:

الان فرقش کجاست؟

من دلم میخواد یکی رو ببینم اونم دلش میخواد منو ببینه اتفاقا هر کی زودتر بگه جالب تره...من زرنگ تر باشم من میگم اون زرنگ تر باشه اون میگه...غرور چی میگه این وسط الان...

من که بی طاقتم برای دیدنش...

[.Pa.Ri.Sa. 4116]

نه احساس میکنم شاخک هام سیگنالی که میگیره برعکس توی مغزم ترجمه میکنه.

 

.

 

به شدت عقل گرایی.نه؟

شاید مغزت آگاهانه و در اثر تلقین سیگنالا رو اشتباه ترجمه میکنه!

 

یک جور عنکبوت داریم که سیگنالی شبیه سیکنال جیرجیرک میفرسته و جیر جیرک بیچاره گول میخوره و میوفته توی تورش، جیرجیرکی که با هدف دوستی رفت جلو، کلا محو میشه.

 

خوب این میشه همون حالت دوم دیگه!

عنکبوتا همیشه هستن!

ما باید سیگنال جیرجیرکا رو بتونیم تشخیص بدیم.

[فرشته تهرانی 153]

اول خانوم در باغ سبزو نشون بده بعد آقا پیشنهادو بده!! بعد دوباره خانوم تصمیم گیرنده باشه که بگه بله یا خیر!

ولی در کل خیلی از نظر من فرق نداره!

[Himmler 22171]

در بررسی های روانشناسی شخصیتی، محققان به این نتیجه رسیدن که اکثریت خانم ها اگر قرار باشد، ۱۰ سال هم صبر می کنند اما حرفی از قرار ملاقات به زبان نمی آورند.

 

اگر واقعا این کار مردهاست پس چطور مثل سایر کارهای دیگری که روزی تنها به آقایون تعلق داشته خانم ها در آن پیشرفت نمی کنند و پشتکار بالای خود را نشان نمی دهند؟ …

 

علیرغم وجود پشتکاری که خانم ها در وجوه دیگر زندگی از خود نشان می دهند در مورد قرار های ملاقات کمی خجالتی می باشند و ترجیح می دهند این مطلب را طرف مقابل بازگو کند.

 

پس زمانی که نوبت به گذاشتن قرار ملاقات می رسد این نوبت مردهاست که دست به کار شوند.

 

خانم ها دوست دارند مردها را در یک چالش قرار دهند و ببینند مردها برای رسیدن به آنها چگونه تلاش می کنند، به همین دلیل است که هیچ گاه خودشان پیش قدم نمیشوند و این کار را به عهده آقایون می گذارند.

 

 

-------------------------------------

 

 

هدف من از گذاشتن این نوشته این بود که بدونم چه قدر باهاش موافقین.

 

چون در بسیاری از مراجعات به دفاتر مشاوره این مسئله را از نزدیک میبینم.

 

شما به عنوان یک خانم یا آقا، اگر بخواهین با جنس مخالفتون دوستی برقرار کنین چه با هدف ازدواج چه دوستی معمولی، انتظار دارین اول کدوم یکی از طرفین پیشنهاد شروع یک دوستی را بده و چرا؟

 

 

خواهشا حتما در این بحث شرکت کنین چون برای یکی از تحقیقاتم بهش نیاز دارم پس جواب احساسی و از روی لج بازی ندین.

 

اینکه نوشتین موضوع هم برای دوستی است هم برای ازدواج باید بگم در اکثر جوامع این پیشنهاد برای ازدواج است . زیر دوستی ارام ارام پیش می اید ( البته گویا در ایران حکایت این موضوع در ایران مث خیلی حکایت های دیگر داستان دیگریست و این حرف که خانم بیا با من دوست بشو و تقسیم شماره تلفنی که روی کاغذ نوشته شده در پارک ها و ایستگاهای مترو و اتوبوس و فورا قرار ملاقات خواستن و ..... برای خودش خیلی نوبر است موضوع حرف من نیست ). ارام ارام پیش می یاید یعنی اینکه دو نفر معمولا در جایی با هم بر خورد حضوری دارند همکار یا همکلاس هستند یا همسایه یا فامیل هستند و احساس میکنند نقطه نظر هاشان به هم نزدیک است البته معمولا هر دو به مقتضای سن گوشه چشمی هم به اینده دارند بنا بر این دوستی اون ها عمیق تر میشود و نهایتا به جایی میرسند که گویا عشقی هم در میان می اید ...

 

نتیجه اینکه تا اینجای حرفام >>>> از نظر من دوستی احتیاج به پیشنهاد ندارد و دو نفر بعد ازمدتی هم خود میفهمند هم اطرافیانشان که این دو همدیگه را دوست دارند ..

 

در مورد قسمت دیگر یعنی ازدواج >>> وقتی دو نفر به ان اندازه از دوستی و صمیمیت رسیدند و لابد قبلش به درجه ای از فهم و درک مسئله زندگی دائمی و طولانی مدت در کنارهم رسیده بودند باید پیشنهادی برای رسمی شدن رابطه ی دوستانه با تبدیل شدن به ازدواج صورت بگیرد

 

حالا سوال اینست که کدام باید پیشنهاد اینکار را بدهند ؟

 

گاهی حالتی پیش میاد که دو نفر از بس با هم هستند و مرتب حرف از اینده میزنند که در لابلای اون حرفها هم زندگی اینده حتی اسم بچه هاشون و اینکه در کجا زندگی کنند و غیره هم مطرح میشود در این حالت فکر نمیکنم اصولا نیازی باشد که کدام پیشنهاد بدهند یعنی هر دو پیشنهاد را داده اند و شاید هم نمیدانند کدام شروع کننده بوده .

 

درحالت سوال شما اگر به عنوان مشاور از من سوال شود جواب من این خواهد بود که بطور کلی مهم نیست کدام پیشنهاد کننده باشند . این نظر کلی منه ..

 

اما از نظر شخصی چنانچه من در رابطه ای قرار بگیرم که بخواهم از دواج کنم حتما و حتما میخوام من پیشنهاد کننده باشم و حتما سعی میکنم اگه حس کردم که شاید طرف مقابلم میخواد پیشنهاد کنه حتما من پیشدستی کنم و برای اینکار هم فقط یک دلیل احساسی دارم . ( میبنید که هیچ ریسک نه شنیدن در کار نیست )

 

دلیل>>> من هم خودم گاهی از مزدوجین سوال کرده ام و هم در برنامه های تلویزیونی و نوشته ها دیده و خونده ام که وقتی از خانومی سوال کرده اند که بهترین خاطره را بگو گفته که وقتی شوهرم به من پیشنهاد ازدواج داد .. خب اگه قراره کسی را که دوستش میداری واقعا دوستش میداری و میخوای با ازدواج خوشبختش کنی و زندگی خوشی برای هم فراهم کنین چرا در خوشحال کردن او و ایجاد یک خاطره ی خوش در ذهن او در طولانی مدت تو پیشقدم نباشی ....

 

پس در نظر سنجی هم قسمت مردانه را انتخاب را خواهم کرد ...

[Himmler 22171]

ببخشید در رابطه با پست بالا الان که خواستم نظر بدهم بجای پیشنهاد از دواج ,پیشنهاد ملاقات مطرح شده بود که با توجه به پستم از نظر من کاملا بی معنیه و پیشنهاد ملاقات را من متوجه نمیشم .... پس شرکت نکردم من فکر کردم پیشنهاد ازدواج است ..

[alimec 23102]

احسنت به دخترای انجمن واقعا روشنفکر هستن

به نظر من اول خانم باید پیشنهاد بده/ بعدش هم پسره کلاس بذاره و جواب منفی بده حالا چی داریم؟ یه دختر دلشکسته:4564:/ در این مرحله پسره باید عذرخواهی کنه پیشنهاد بده/ حالا دختره باید ناز کنه تا پسره بازم پیشنهاد بده/ اگر پسره بار دوم پیشنهاد دادش دختره معطل نکنه و اوکی بده

سرعت سایت واقعا افتض.

[Ehsan 112346]

به شدت عقل گرایی.نه؟

شاید مغزت آگاهانه و در اثر تلقین سیگنالا رو اشتباه ترجمه میکنه!

 

خوب این میشه همون حالت دوم دیگه!

عنکبوتا همیشه هستن!

ما باید سیگنال جیرجیرکا رو بتونیم تشخیص بدیم.

 

بعضی وقت ها بهتره کلا شاخک هات رو قطع کنی تا سیگنالی نگیری. :icon_razz:

 

درسته به جیرجیرکی نمیرسی،اما اقلا جانت از طعمه عنکبوت شدن در امانه.

 

این عقل گرایی که گفتی منظورت چیه؟

[Fo.Roo.GH 24356]

ساناز جان ممنون از دعوتت ...من تفکرم با تفکر عموم متفاوته واگه چیزی بگم ممکنه برخورده باشه واسه همین ترجیح میدم تو تاپیکت نظر ندم و گزینه ای رو نزنم

[.Pa.Ri.Sa. 4116]

بعضی وقت ها بهتره کلا شاخک هات رو قطع کنی تا سیگنالی نگیری. :icon_razz:

 

درسته به جیرجیرکی نمیرسی،اما اقلا جانت از طعمه عنکبوت شدن در امانه.

 

این عقل گرایی که گفتی منظورت چیه؟

 

منظورم همینه که تو حاضری کلا شاخکاتو بندازی دور ولی ریسک دریافت سیگنالا رو قبول نکنی.

آدمای عقل گرا همینن دیگه!عقلشون تا یه ذره آلارم میده که این ریسکش بالاست حتی اگه احساسی هم داشته باشن یا سیگنالارو گرفته باشن کلا بیخیال میشن.

(البته توی این مورد قطع کردن شاخکا باهات کاملا موافقم)

[Ehsan 112346]

من تفکرم با تفکر عموم متفاوته واگه چیزی بگم ممکنه برخورده باشه

 

 

منم تفکراتم شبیه تفکرات عموم نیست.

بیشتر تفکراتم به سمت داییم رفته.

 

اما خوب همین تفکرات رو بگو با تفکراتت آشنا بشیم.

 

هر ادمی خودش یک کتاب ناطقه، درد دلت رو بریز روی میز فروغ ناطق.

[M!Zare 48037]

به گزینه اول رای دادم.ولی بایدی در کار نیست

[Fo.Roo.GH 24356]

منم تفکراتم شبیه تفکرات عموم نیست.

بیشتر تفکراتم به سمت داییم رفته.

 

اما خوب همین تفکرات رو بگو با تفکراتت آشنا بشیم.

 

هر ادمی خودش یک کتاب ناطقه، درد دلت رو بریز روی میز فروغ ناطق.

 

خوب نیست به دایی بره...سعی کن تفکر مستقل داشته باشی

 

مگه تاپیک رو ساناز برای اشنایی کاربرا با تفکرات همدیگه زده؟

[Ehsan 112346]

مگه تاپیک رو ساناز برای اشنایی کاربرا با تفکرات همدیگه زده؟

 

من چه میدونم پشت ذهن این روانشناس ها چی میگذره، خود کاربرها توی یک تاپیک باید بحث کنن و نبض تاپیک رو بگیرن دستشون.

 

هنوز منتظر تفکرات شما هستم.

[Fo.Roo.GH 24356]

هنوز منتظر تفکرات شما هستم.

 

بیخیال ...شما جنبه ت بالاست به خودت نمیگیری بقیه اقایون یه موقع ما رو حذف میکنن...!

[Ehsan 112346]

بیخیال ...شما جنبه ت بالاست به خودت نمیگیری بقیه اقایون یه موقع ما رو حذف میکنن...!

 

فروغ خنگ، من پیرمردم، اینقدر تو زندگی سرد و گرم چشیدم که دیگه واقعا مثل ترکه خشکیده شدم.

 

تابو ها رو بشکنید، دشمن با تابو هست که زنده هست.

 

در پناه یزدان.

[سارا-افشار 36437]

اقا یکی بیاد به این شیخ اسی درخواست ملاقات بده بره بیچاره مرد از بس سیگنال جیرجیرک بهتون ارسال کرد