رفتن به مطلب

★ღ☆ زیـبـا ؛کوتاه؛ عـاشـقـا نــه ★ღ☆


saba mn

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 960
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اولین روز دبستان بازگرد

شادی آن روزهایم بازگرد

بازگرد ای خاطرات کودکی

برسوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند

یادگاران کهن ماناترند

درسهای سال اول ساده بود

آب را بابا به سارا داده بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ

خش خش پاهای بابا روی برگ

هم کلاسیهای من یادم کنید

بازهم در کوچه فریادم کنید

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود

جمع بودن و تفریقی نبود

ای دبستانی ترین احساس من

بازگرد این مشقها را خط بزن

  • Like 7
لینک به دیدگاه

باز باران با تمام بی کسی های شبانه

میخورد بر مرد تنها میچکد بر فرش خانه

باز می آید صدای چک چک غم،باز ماتم

بی تبسم ، بی تکلم

زندگی اندر غم و اندوه و ناله

گاه عشق و گاه نفرت

گاه امید گاه حسرت

کاش می شد زندگی کرد عاشقانه ، دوستی کرد صادقانه

خوبی کرد بی بهانه ، بی توقع از زمانه ...

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

حرفی برای گفتن نیست ...

بخواهی میمانی ...

نخواهی ....

نمیتوانم تو را اجبار به ماندن کنم ...

دیگر انتخاب با توست ....

میمانم با تو اگر بمانی ...

میمانم بی تو و با خاطراتت اگر نمانی ...

در هر دو صورت دوستت دارم خودت خوب میدانی .....:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

روی آن شیشه تب دار , تو را کردم ..... اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم .......

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد !!!

- شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ... -

با سرانگشت کشیدم به دلش , عکس تو را ....

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم .......

  • Like 1
لینک به دیدگاه

هـــے روزگآر...

 

مَنـــ بـــہ دَرَکــــــ ....

 

خُودَتــــ خَستـِـــــ نَشـــدے...

 

آز دیَدنـــ تَصویــر ـتــکرار ــے دَرد کَشیـــدنـــ مَنـــ.........

 

3939%2Bo63ezrv3ncc0a04c.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

مُـدتـیـست فـڪـرم درد مـے ڪـند...

 

دڪـتـرها مـے گویند : توده اے از حـرفـهـاے ناگـفـتـہ در سر دارم...

 

2599.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

آوای تو می‌خواندم از لایتناهی.

آوای تو می‌آردم از شوق به پرواز

شب‌ها که سکوت است و سکوت و سیاهی.

امواج نوای تو ، به من می‌رسد از دور

دریایی و من تشنه‌ی مهر تو ، چو ماهی.

وین شعله که با هر نفسم می‌جهد از جان

خوش می‌دهد از گرمی این شوق گواهی

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست

من سرخوشم از لذت این چشم به راهی

ای عشق ، تو را دارم و دارای جهانم

همواره تویی ، هرچه تو گویی و تو خواهی.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...