Artaria 13629 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۰ بعضی وقتا کابوسها انقدر وحشتناک هستند که وقتی صب بیدار میشی و یه نفس عمیق میکشی و میگی آخیش فقط خواب بود، مثل دوباره متولد شدنه 7 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۱ چشمتان روز بد نبیند دیشب خواب وحشتناکی دیدیم خواب دیدم که در خلال دزدی از یک بانک یکی از بزرگان این مرزو بوم رو کشتند و چون من داخل بانک بانک بودم قضیه رو انداختند گردن من اول که مجبورم کردند شب رو تا صبح کنار جنازه ی اون عزیز سر کنم بعد هم از خانوده ام خداحافظی کردم که برم برا اعدام صحنه ی وحشتناکی بود هممان گریه میکردیم بعد تو 1 صفی وایسادم که اول 1 دختری رو نشوندن رو صندلی 1 پرده کشیدن جولوش که همه چی رو میشد دید چون نازک بود بعد دختره از ترس به خودش میپیچید و بعد 1 چیزی مثه وزنه ی اهنی خیلی بزرگ رو ول کردن رو سرش و بلافاصله افتاد و مرد وقتی نوبت من شد از خواب پریدم 5 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ کابوس ، کابوس و باز هم کابوس ... احساس میکنم باید به روانپزشک مراجعه کنم 4 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ چه کابوسی می بینی؟ شب ها توی اتاق تنها با در بسته می خوابی؟ 3 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ چه کابوسی می بینی؟ شب ها توی اتاق تنها با در بسته می خوابی؟ دو شب پیش خواب دیدم داییم مرده، دیشب خالم ... همش خواب میبینم اتفاق بدی داره میفته، دیگه کلافه شدم بعضی وقتا در اتاقمو میبندم بعضی وقتا هم بازه، در هر صورت کابوس میاد سراغم 5 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ دو شب پیش خواب دیدم داییم مرده، دیشب خالم ... همش خواب میبینم اتفاق بدی داره میفته، دیگه کلافه شدم بعضی وقتا در اتاقمو میبندم بعضی وقتا هم بازه، در هر صورت کابوس میاد سراغم خب با این خوابا که می گی حتما پیش یه روانپزشک برو البته اگه فرصت داری یه دوره پیش مشاوره ( روانشناس) برو اما اگه زمانت کمه پیش روانپزشک برو تا با دارو زودتر جواب بگیری فعلا علی الحساب دیگه توی اتاق تنها نخواب ترجیحا توی یه فضای بزرگ که هیچ وقت هم تاریک نیست بخواب قبل از خواب غذای سبک بخور و گوشیت رو موقع خواب یا سایلنت کن یا خاموش سعی کن به اخبار خانوادگیت هم این روزا گوش ندی اگه عصبانیتی توی شب برات پیش اومد به هیچ عنوان با اون حس نخواب حتی اگه خسته بودی یک ساعتی بیدار باش و خودتو مثلا با موزیک سرگرم کن امیدوارم حل بشه 6 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ من چن بار خواب دیدم که سیگار دستمه و پک های عمیقی با ولع میزنم بهش...لذت فیزیکیش جوری بود که حس نمیکردم خوابم و تو بیداری هم حسش باهام بود...طوری که شیطون داشت گولم میزد در مورد امتحانش در بیداری :دی از یکی پپرسیدم گفت اگه تو خواب سیگار رو پک بزنی غمت رو دود کردی و فرستادی...حیف که اعتقاد به خواب ندارم...! :164: 8 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ من 2-3 بار خواب احمدی نژاد رو دیدم...با هم رابطه ی نزدیکی هم داشتیم تو خواب شوخی شهرستانی میکردم باهاش ---------------- 10 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ یه سوالی برام پیش اومده می گن خواب از ضمیر ناخوداگاه هم الهام می گیره به همین خاطره که گاهی چیزایی رو که در واقعیت اصلا بهشون فکر نمی کنی رو توی خواب می بینی اما من چند روزیه که خواب کسایی رو می بینم که تا حالا ندیدمشون ؛ می شناسمشون اما چهره ای ازشون ندارم!نه حتی صدایی! اما توی خواب این قدر واقعی می بینمشون که انگار صد ساله دارم باهاشون زندگی می کنم ؛ و این خواب ها رو دقیقا زمانی دیدم که اصلا به این اشخاص فکر نمی کردم این واقعا داستانش چه طوریه ؟! 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ نمیشه که خواب ها همه صحنه داره 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ من دیشب خواب دیدم یه پسرس اسمش امیر اما نمیشناختمش هی منو میکشید میبرد اخرشم بهم چاقو زد 7 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ لعنت به خوابهای من که همش تعبیر میشوند..تقریبا یکماه قبل خواب دیدم هفت قلو باردارم ..بعد شش تا بچه دنیا آورده بودم که جفت جفت تقریبا دوقلو بهم چسبیده بودندولی یجورهای ناقص..یا فقط سرو دست بودند یا یک عضوشون ناقص بود.. مخصوصا یکیشون که یکی از دستاش نصفشو نداشت .. آخرهفتهش برادرزاده ام دستش بدجوری برید و توی اتاقی که بعداز عملش بستری بود یه بچه بود دست وپاش شکسته و داغون (خیلی داغون بود)یه بچه دیگه هم بود مشکل دررفتگی لگن مادرزادی داشت.. برای همین چیزیهاست که از خوابهای خودم میترسم 6 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۱ من زیاد خواب مهمونی میبینم چون مهمونی رفتنو خیلی دوست دارم اغلب هم تعبیر میشه 2 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ چند شب قبل ار این که آذربایجان زلزله بیاد خواب دیدم که زلزله اومده و همه چی ویران شده دقیقا همه جا آتیش می دیدم و خاک و خون مادر بزرگم می گه توی خواب خون ببینی خواب باطله اما نمی دونم چرا همش حس می کردم یه اتفاق بدی می افته چون دقیقا چند سال پیش هم که زلزله بم اومد من چند شب قبلش خواب دیده بودم دیشب باز یه همچین خواب پریشونی دیدم اما این بار می دیدم کل خانواده ام رو از دست دادم همه جا با خاک یکسان بود این بار زلزله نبود انگار که حمله کرده بودن بهم تسلیت می گفتن که 12 نفر از خانواده ام رو از دست دادم و بدتر از همه این که اعلامیه همه 12 نفر رو هم گرفته بودم توی دستم دیشب توی خواب مرگ رو با ذره ذره وجودم تجربه کردم کاش این بار تعبیر نداشته باشه ....... التماست می کنم پ.ن : تا الان نتونستم در این مورد با کسی حرف بزنم به همین خاطر این جا گفتم که یه کم دلم رو سبک کنم ..... 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ اینقدر خواب هام قروقاظیه که نمی دونم چه جوری تعریفش کنم :imoksmiley: لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده