رفتن به مطلب

خواب هاتونو تعریف کنید .


ارسال های توصیه شده

بعضی وقتا کابوسها انقدر وحشتناک هستند که وقتی صب بیدار میشی و یه نفس عمیق میکشی و میگی آخیش فقط خواب بود، مثل دوباره متولد شدنه hanghead.gif

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...
  • پاسخ 95
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چشمتان روز بد نبیند دیشب خواب وحشتناکی دیدیم:4564:

 

خواب دیدم که در خلال دزدی از یک بانک یکی از بزرگان این مرزو بوم:w58: رو کشتند و چون من داخل بانک بانک بودم قضیه رو انداختند گردن من :4564:

 

اول که مجبورم کردند شب رو تا صبح کنار جنازه ی اون عزیز سر کنم:sigh:

 

بعد هم از خانوده ام خداحافظی کردم که برم برا اعدام صحنه ی وحشتناکی بود هممان گریه میکردیم:4564:

 

بعد تو 1 صفی وایسادم که اول 1 دختری رو نشوندن رو صندلی 1 پرده کشیدن جولوش که همه چی رو میشد دید چون نازک بود بعد دختره از ترس به خودش میپیچید و بعد 1 چیزی مثه وزنه ی اهنی خیلی بزرگ رو ول کردن رو سرش و بلافاصله افتاد و مرد:w58:

 

وقتی نوبت من شد از خواب پریدم:hanghead:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...
چه کابوسی می بینی؟

 

شب ها توی اتاق تنها با در بسته می خوابی؟

دو شب پیش خواب دیدم داییم مرده، دیشب خالم ...

 

همش خواب میبینم اتفاق بدی داره میفته، دیگه کلافه شدم sigh.gif

 

بعضی وقتا در اتاقمو میبندم بعضی وقتا هم بازه، در هر صورت کابوس میاد سراغم hanghead.gif

  • Like 5
لینک به دیدگاه
دو شب پیش خواب دیدم داییم مرده، دیشب خالم ...

 

همش خواب میبینم اتفاق بدی داره میفته، دیگه کلافه شدم sigh.gif

 

بعضی وقتا در اتاقمو میبندم بعضی وقتا هم بازه، در هر صورت کابوس میاد سراغم hanghead.gif

 

خب با این خوابا که می گی حتما پیش یه روانپزشک برو

البته اگه فرصت داری یه دوره پیش مشاوره ( روانشناس) برو اما اگه زمانت کمه پیش روانپزشک برو تا با دارو زودتر جواب بگیری

 

فعلا علی الحساب دیگه توی اتاق تنها نخواب ترجیحا توی یه فضای بزرگ که هیچ وقت هم تاریک نیست بخواب

قبل از خواب غذای سبک بخور و گوشیت رو موقع خواب یا سایلنت کن یا خاموش

 

سعی کن به اخبار خانوادگیت هم این روزا گوش ندی

 

اگه عصبانیتی توی شب برات پیش اومد به هیچ عنوان با اون حس نخواب حتی اگه خسته بودی یک ساعتی بیدار باش و خودتو مثلا با موزیک سرگرم کن

 

امیدوارم حل بشه :ws37:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من چن بار خواب دیدم که سیگار دستمه و پک های عمیقی با ولع میزنم بهش...لذت فیزیکیش جوری بود که حس نمیکردم خوابم و تو بیداری هم حسش باهام بود...طوری که شیطون داشت گولم میزد در مورد امتحانش در بیداری :دی

 

از یکی پپرسیدم گفت اگه تو خواب سیگار رو پک بزنی غمت رو دود کردی و فرستادی...حیف که اعتقاد به خواب ندارم...! :164:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

یه سوالی برام پیش اومده

می گن خواب از ضمیر ناخوداگاه هم الهام می گیره

به همین خاطره که گاهی چیزایی رو که در واقعیت اصلا بهشون فکر نمی کنی رو توی خواب می بینی

اما من چند روزیه که خواب کسایی رو می بینم که تا حالا ندیدمشون ؛ می شناسمشون اما چهره ای ازشون ندارم!نه حتی صدایی!

اما توی خواب این قدر واقعی می بینمشون که انگار صد ساله دارم باهاشون زندگی می کنم ؛ و این خواب ها رو دقیقا زمانی دیدم که اصلا به این اشخاص فکر نمی کردم

این واقعا داستانش چه طوریه ؟!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

لعنت به خوابهای من که همش تعبیر میشوند..تقریبا یکماه قبل خواب دیدم هفت قلو باردارم ..بعد شش تا بچه دنیا آورده بودم که جفت جفت تقریبا دوقلو بهم چسبیده بودندولی یجورهای ناقص..یا فقط سرو دست بودند یا یک عضوشون ناقص بود.. مخصوصا یکیشون که یکی از دستاش نصفشو نداشت .. آخرهفتهش برادرزاده ام دستش بدجوری برید و توی اتاقی که بعداز عملش بستری بود یه بچه بود دست وپاش شکسته و داغون (خیلی داغون بود)یه بچه دیگه هم بود مشکل دررفتگی لگن مادرزادی داشت..  برای همین چیزیهاست که از خوابهای خودم میترسم

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

چند شب قبل ار این که آذربایجان زلزله بیاد خواب دیدم که زلزله اومده و همه چی ویران شده

دقیقا همه جا آتیش می دیدم و خاک و خون :4564:

مادر بزرگم می گه توی خواب خون ببینی خواب باطله اما نمی دونم چرا همش حس می کردم یه اتفاق بدی می افته :hanghead:

چون دقیقا چند سال پیش هم که زلزله بم اومد من چند شب قبلش خواب دیده بودم :sigh:

دیشب باز یه همچین خواب پریشونی دیدم اما این بار می دیدم کل خانواده ام رو از دست دادم

همه جا با خاک یکسان بود

این بار زلزله نبود انگار که حمله کرده بودن :hanghead:

بهم تسلیت می گفتن که 12 نفر از خانواده ام رو از دست دادم و بدتر از همه این که اعلامیه همه 12 نفر رو هم گرفته بودم توی دستم :4564:

 

دیشب توی خواب مرگ رو با ذره ذره وجودم تجربه کردم

کاش این بار تعبیر نداشته باشه ....... التماست می کنم :4564:

 

پ.ن : تا الان نتونستم در این مورد با کسی حرف بزنم به همین خاطر این جا گفتم که یه کم دلم رو سبک کنم .....

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...