رفتن به مطلب

خواب هاتونو تعریف کنید .


ارسال های توصیه شده

چند سالی بود دیگه از این خوابا نمیدیدم و همه ی خوابام خوب و زیبا و آروم بودن. مثلا خواب میدیدم با خانوم و پدر خانومم رفتم سینما و یه فیلم در مورد بهره وری نشون میداد، تا وقتی که بیدار شم هم ادامه ی اون خوابو میدیدم و وقتی هم بیدار میشدم، کلی مطالب جالب یاد گرفته بودم!!!

 

دیشب بعد از ماه ها یا سال ها دوباره یکی از کابوس هایی که چندین سال پیش میدیدم رو دیدم و سر درد و ترسش هنوز اذیتم میکنه.

 

کل محیط خوابم یه فضای دلگیر داشت و تمش مخلوطی از رنگ های طوسی و زرد خیلی کمرنگ بود. چند نفر کنارم بودم و کارشون رو انجام میدادن، منم یه کتاب رو مرور میکردم که تو هر صفحه اش عکس بود و کنارشم توضیحات مختصری که نمیتونستم بخونم. تو هر صفحه اش عکس یه جن بود با مشخصاتش!!! از جن های کله گنده بودن و چهرشون هم اصلا دوست داشتنی نبود و چش و چالشون کلا فرق داشت. منم خیلی راحت صفحات رو ورق میزدم و نگاه میکردم و تو خواب اصلا نمیترسیدم ولی وسطای ورق زدن چند ثانیه بیدار میشدم و تا حد مرگ میترسیدم، هی سعی میکردم نخوابم و چشام رو باز نگه میداشتم ولی باز پلکام سنگین میشدن و میخوابیدم و ادامه ی همون خواب!

یه پسر جوون هم بود که همش ازم میپرسید که تو چطوری این کارارو میکنی؟ یه دختره هم بود که کلی مشکلات داشت و من به همراه اون چند نفری که همش کنارم بودم و اصلا سرشون رو نمیدیدم، یه برگه ای واسش نوشتیم با کلمات عربی و بهش دادیم. دختره تنها موجود خوابم بود که رنگش طوسی نبود و سفید بود با لبای صورتی و موهای قهوه ای.

محیط شبیه خونه ی خیلی قدیمی ای بود که تند تند از اتاق های زیادش کسایی رد میشدن که تو اون کتاب تصاویر صورتشون بود. از خواب بیدار شدم، ساعت 3 شب بود و دیگه نمیخواستم بخوابم، پتوم رو زدم کنار که سردم شه و نخوابم و برنگردم اونجا. تند تند میگفتم ببخشید و نمیخوام، نمیدونم چرا اینا رو میگفتم و بعدش کلی خدا خدا کردم. ولی فایده نداشت بعد از چند دقیقه دوباره خوابم برد و برگشتم به همون محیط، دختره رو دیدم که غمگین بود و من بهش گفتم که بهتره از بین ببریم اون برگه رو، اونم موافقت کرد و رفتیم سر میز، اون کاغذ رو برداشتیم و تمام جملاتش رو پاک کردیم. همه جا آروم و خلوت شد و احساس آرامش کردم. از خواب پریدم. هنوز تاثیر خواب تو ذهنم بود و شدیدا میترسیدم. صدای قدم هایی رو شنیدم که از پذیرایی به سمت اتاقم میومدن و نزدیکتر میشدن. داشتم سکته میکردم و بلند داد کشیدم غلطططططططططط کردممممممممممممممممممممممم! همه ی اهالی خونه بیدار شدن و اومدن تو اتاقم و گفتن چی شده، منم گفتم خواب بدی میدیدم.

صدای اذان صبح میومد و منم آروم خوابیدم بدون اینکه خوابی ببینم.

  • Like 13
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 95
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

تا حالا شده توخواب بفهمید داریدخواب میبینید؟؟؟

برا من 2 بار اتفاق افتاده و خیلی باحال بوده.

 

آخرین خوابی که منو خیلی تحت تاثیر قرار داد این بود:

 

خواب دیدم آمریکا گفته که میخواد در فلان تاریخ روی تهران یه بمب اتم بندازه. خیلی ترسیده بودم و همش میگفتم یا سریع بمیرم یا سالم زنده بمونم. خیلی ترسیده بودم و با خودم میگفتم چرا ما تو خونمون یه پناهگاه نداریم که از انفجارات اتمی جان بدر ببریم. وقتی بیدار شدم از اینکه فقط یه خواب بوده خیی خوشحال بودم.....:hapydancsmil:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

چند شبه همش خواب میبینم دارم خرید میکنمw58.gif

 

دوسه شب پیش خواب دیدم رفتم گوشی بخرم وقتی اومدم خونه دیدم تبلت تودستم هست .حالا هی داشتم فکرمیکردم اینو چطوری ببرمش بیرون توی هیچ جیب و کیفی هم جا نمیشد:whistle:

 

دیشب هم خواب دیدم دارم کت میخرم

حالا هرچی کت می آورد می پوشیدم ولی نمیدونستم باید کدومشو بخرم :banel_smiley_4:

توی همش هم راه راه بود یا عمودی یا افقیw58.gif

منم که چقدر از راه راه خوشم میاد فقط خدا میدونه وبسTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif ولی خوشگل بودنا:whistle:

ولی خب با جیغ برادر زاده ام از خواب پاشدم نفهمیدم آخرش چی شدhanghead.gif

 

.................................

 

ولی شبی رفتم یه لاک ترک مشکی خریدم فکرکنم این تعبیرش بود:ws28:

آخه من که نمیتونم کت مردونه بخرم:w02:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

من چن بار خوابِ منصور خواننده رو دیدم!!!:banel_smiley_4:

و هر چن بارم خواب دیدم اومده ایران و من کلی خوشحالم و خیلیم باهم صمیمی بودیم یعنی خیلی زیادا!!!:w58::icon_redface:

 

 

 

آخه چقدم دوسش دارم!!!:icon_pf (34):

  • Like 9
لینک به دیدگاه

ههه گفتی منصور!

من یه باز خواب دیدم فریدون زندی خواننده شده و با کامرا ن و همون تو حیاط خونه ما دارن تمرین میکنن.:w58:

یه بارم خواب دیدم معین هیکلش مث بچه های سه سالس و داره اهنگ میخونه....قیافش خیلی خنده دارشده بود :ws28:

یه بار خواب دیدم تو منچستر رو یه پل هوایی روبه روی خونه دیوید بکهام واستادمو دارم تو خونشو نگاه میکنم.

یه بار توخواب رفه بودم سر تمرین ا.اس رم و بعد همسرو پسر باتیستوتا و خودشو دیدم....خیلی جیگر بود ...:ws3:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

من یه خواب بود خیلی می دیدمش الان دیگه نمی بینمش

خواب می دیدم می تونم پرش های بلندی کنم بعد یه گله سگ دنبالم بودم من از روی خونه ها می پریدم و اونا نمی تونستن به من برسن

ولی همیشه وقتی می رسیدم به خونه مون می خواستم بپرم رو دیوار خونه مون چند سانتی متر کم می اوردم ونمی رسیدم سگا پشت سرم بودن

چند لحظه این حالت بودم بعد می رفتم دوباره اول خواب و می افتادم تو لوپ تا بیدار شم

(همه اش هم شب بوده)

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ههه گفتی منصور!

من یه باز خواب دیدم فریدون زندی خواننده شده و با کامرا ن و همون تو حیاط خونه ما دارن تمرین میکنن.:w58:

یه بارم خواب دیدم معین هیکلش مث بچه های سه سالس و داره اهنگ میخونه....قیافش خیلی خنده دارشده بود :ws28:

یه بار خواب دیدم تو منچستر رو یه پل هوایی روبه روی خونه دیوید بکهام واستادمو دارم تو خونشو نگاه میکنم.

یه بار توخواب رفه بودم سر تمرین ا.اس رم و بعد همسرو پسر باتیستوتا و خودشو دیدم....خیلی جیگر بود ...:ws3:

توی خوابات چه آدمای باکلاسی میبینی! ولی من چی؟!اصن دستِ راستت رو سر من!:ws3:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

من يه جند بار خواب ديدم دندان هام افتادنتقريبا سه بار ديدمبار اول ديدم همه دندان هام سفيد هست و بينشون به دندون طلا كه با دستم دندون طلا رو ميكشم مياد بيرونبار دوم خواب مي بينم همه ي دندان عام سياه هستن و اين بار با دستم همشون رو مي كنم ميندازم دوربار سوم كه چند شب پيش بود خواب ديدم يه دندون سفيدم رو با دستم مي كنم و دورش مي ندازم

  • Like 6
لینک به دیدگاه
من يه جند بار خواب ديدم دندان هام افتادنتقريبا سه بار ديدمبار اول ديدم همه دندان هام سفيد هست و بينشون به دندون طلا كه با دستم دندون طلا رو ميكشم مياد بيرونبار دوم خواب مي بينم همه ي دندان عام سياه هستن و اين بار با دستم همشون رو مي كنم ميندازم دوربار سوم كه چند شب پيش بود خواب ديدم يه دندون سفيدم رو با دستم مي كنم و دورش مي ندازم

دندون دراوردن معمولا تعبیرش مرگه :icon_pf (34):

  • Like 3
لینک به دیدگاه

من یه شب خاب میدیدم که یه آمریکایی اومده مامانمو بدزده:ws3:تو خواب یه جیقی کشیدم که نگو:ws28:مامانم از خواب پرید اومد بیدارم کرد گفت چتههههههههه؟؟؟؟؟؟

...................... مرگ بر امریکا:w000::ws3:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
آخ جون پس قراره بميرمخوب پس كي زمانش كيه ؟؟؟؟خسته شدم .....نياز به يه ارامگاه دارم

 

افتادن و خرد شدن دندون یعنی اتفاقی برای اعضای خانواده یا بستگان افتادن هست.

البته اگر توی خاک بیفته یا نابود بشه تعبیرش مرگ یا مردن هست.

دندان های فک بالا و پائین و یا جلو یا عقب براساس نسبت ها تغییر میکنند.

جلوییها اقوام درجه یک و عقبیها بستگان محسوب میشوند.

دقیقا یادم نمیاد ولی فکرکنم فک بالا خانواده پدر و پائین خانواده مادری هستند..

 

 

.....................

من خودم خواب دیدم دندونم افتاد تو دستم و چند تکه شد ریختمش یا افتاد از توی دستم دقیقا یادم نمیاد چند وقت بعدش بابام فوت کرد:4564::hanghead:

 

...............

 

ولی اگر دندونهات خوشگل شدند یعنی برکت و سلامتی نصیبتون میشه...

  • Like 6
لینک به دیدگاه
افتادن و خرد شدن دندون یعنی اتفاقی برای اعضای خانواده یا بستگان افتادن هست.

البته اگر توی خاک بیفته یا نابود بشه تعبیرش مرگ یا مردن هست.

دندان های فک بالا و پائین و یا جلو یا عقب براساس نسبت ها تغییر میکنند.

جلوییها اقوام درجه یک و عقبیها بستگان محسوب میشوند.

دقیقا یادم نمیاد ولی فکرکنم فک بالا خانواده پدر و پائین خانواده مادری هستند..

 

 

.....................

من خودم خواب دیدم دندونم افتاد تو دستم و چند تکه شد ریختمش یا افتاد از توی دستم دقیقا یادم نمیاد چند وقت بعدش بابام فوت کرد:4564::hanghead:

 

...............

 

ولی اگر دندونهات خوشگل شدند یعنی برکت و سلامتی نصیبتون میشه...

 

خوب من دقيقا ديدم كه دندون فك بالام سمت چپ كنار دندون اسيابم رو در اوردم ....خدا رحمت كنه پدرت رو روحش شاد

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من همیشه تو خواب دارم فیلم سینمایی میبینم خودمم مثه روح سرگردون هرجا ک شخصیتای فیلم میرن میرم , خودمم میدونم ک خوابمو دارم تو خواب فیلم میبینم :w02:همشم داستاناش جناییه :banel_smiley_4:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دیشب خواب دیدم دارم تو دانشگاه تگزاس فوق دکترا میخونم w58.gif کسی که باهاش کار میکردم ناتالی پرتمن بود :ws37: بقیش بوووووووووووووق :ws3:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...