رفتن به مطلب

ازدواج با همسری از شهردیگر.....آری یا خیر؟


ارسال های توصیه شده

خوب ببینید نگرانی که در ازدواجهایی که از دوشهر مختلف هست همینه که دختریاپسر صرفا برای رهاشدن از مشکلاتی که در شهرخودش باهاشون درگیره وبه نحوی میخواد ازشرشون خلاص بشه تصمیم به ازدواج با یه همسراز شهردیگه میگیره که این قضیه با ازدواج ودورشدن از اون محیط وقتی نه تنها حل نمیشه که بعدا شاید با گذشت زمان اندکی از ازدواج دوباره دلش برای شهرودیارش تنگ بشه وبخوار برگرده شهرخودشون زندگش کنه

 

وقتی یه مدت از شهرودیارش ،از دوستان واقوامش وازهمه مهمتر از خانواده اش دور شددلتنگی وغم غربت بهش غالب میشه وشروع میکنه سرناسازگاری گذاشتن وبفیه ماجرا..........

 

همین هست که ایشون(اندیشه)باقاطعیت میگه محکوم به شکست هستyes.gif

 

نه من صرفا برا ازدواج نمیگم

ازدواج شاید کمتر از یه درصد ذهن منو به خودش مشغول می کنه

الانم از شهرم دورم

ولی وقتی به تفاوت های فرهنگی و تربیتی و نگرشی دقت می کنم می بینم من با همشهری های خودم زیاد نزدیکی ندارم نمیدونم شاید بخاطر اینه که کودکیم بین بچه هایی غیر از بچه های شهرخودمون بوده زبونی که باهاش شروع به حرف زدن کردم زبونی غیر از زبون مادریم بود

  • Like 9
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 74
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ولی من اینطوری فک نمیکنم

البته در مورد خودم میگم

چون به راحتی خودم رو با هر شرایطی وفق میدم

خوب قبول دارم واسه خیلیها سخته ولی واسه من اصلا اینطور نیست

یعنی این قضیه اصلا جزء ملاکهام نیست که مثلا دور باشه

اینم بگم نمیشه با قطعیت گفت که محکوم به شکسته

همین همسایه خودمون خانمش اهوازیه

خب تبریز کجا و اهواز کجا ولی زندگی خیلی خیلی خوب و موفقی دارن :yes:

یا خاله خودم که خیلی از زندگیش راضیه:icon_redface:

 

ببین

نگرفتی چی شد

 

من میگم دراغلب ازدواجهایی که طرف تصمیم میگیره با یه شهردیگه ازدواج کنه تنها از روی خستگی از شرایط موجود در اطرافش هست واین حس بعد مدتی از بین میره وشخص دلش میخواد دوباره برگرده شهرودیارخودش زندگی کنه این قضیه بیشتر دربین بانوان دیده میشه وکمترتوآقایون........شاید درابتداشخص مصمم بگه نه من پشیمون نمیشم اما گذرزمان معمولاچیزی خلاف این رو ثابت کرده:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

یکی از دلایلی که مشاوران ازدواج تا اونجا که بشه این ازدواج ها رو منع میکنند به همین دلیل هست

yes.gif

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ببین

نگرفتی چی شد

 

من میگم دراغلب ازدواجهایی که طرف تصمیم میگیره با یه شهردیگه ازدواج کنه تنها از روی خستگی از شرایط موجود در اطرافش هست واین حس بعد مدتی از بین میره وشخص دلش میخواد دوباره برگرده شهرودیارخودش زندگی کنه این قضیه بیشتر دربین بانوان دیده میشه وکمترتوآقایون........شاید درابتداشخص مصمم بگه نه من پشیمون نمیشم اما گذرزمان معمولاچیزی خلاف این رو ثابت کرده:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

یکی از دلایلی که مشاوران ازدواج تا اونجا که بشه این ازدواج ها رو منع میکنند به همین دلیل هست

yes.gif

 

 

خوب منم نمیگم که نیست

ولی باز هم نمیشه به همه تامیم داد که

نمیشه باز گفت صد در صد با شکست مواجه میشه

میگم خوب روحیات و نگرشها متفاوته

من که خودم رو میشناسم اینها رو فقط در مورد خودم گفتم

و میدونم که کمتر افرادی مثل من هستن و فک میکنن

من کلا شخصیتم این مدلیه که زودی خودم رو با شرایط جدید وفق میدم و خیلی هم موفقتر از افرادی میشم که سالها تو اون شرایط بودن

بازم میگم هر چی گفتم فقط نظر خودم و در مورد خودم بوده:yes:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

اگه تفاهم باشه هیچ عیبی نداره...

تازه اینجوری با فرهنگای هم آشنا هم میشن...:yes:

مهم حرف دل آدماست.

منم ندیدم جایی به شکست بخورن...

نمونه هاش زیاده...

  • Like 5
لینک به دیدگاه

فاصله شهرها اصلا مهم نیس... مهم اینه که بین قلبها فاصله نباشه 53tnkbetm2eof1u84pjl.gif

 

من تا حالا ندیدم زندگی که دو طرف از دو شهر متفاوت بودن به شکست منجر شه... فقط شاید یکم تفاوت های فرهنگی اجتماعی باشه که قابل حله دیگه... texc5lhcbtrocnmvtp8.gif

  • Like 4
لینک به دیدگاه
خوب ببینید نگرانی که در ازدواجهایی که از دوشهر مختلف هست همینه که دختریاپسر صرفا برای رهاشدن از مشکلاتی که در شهرخودش باهاشون درگیره وبه نحوی میخواد ازشرشون خلاص بشه تصمیم به ازدواج با یه همسراز شهردیگه میگیره که این قضیه با ازدواج ودورشدن از اون محیط وقتی نه تنها حل نمیشه که بعدا شاید با گذشت زمان اندکی از ازدواج دوباره دلش برای شهرودیارش تنگ بشه وبخوار برگرده شهرخودشون زندگش کنه

 

وقتی یه مدت از شهرودیارش ،از دوستان واقوامش وازهمه مهمتر از خانواده اش دور شددلتنگی وغم غربت بهش غالب میشه وشروع میکنه سرناسازگاری گذاشتن وبفیه ماجرا..........

 

همین هست که ایشون(اندیشه)باقاطعیت میگه محکوم به شکست هستyes.gif

پیمان جان در هیچ زمینه ای هیچ قطعیتی وجود نداره...این نوع نگاه به وقایع فقط ما رو تو حصار ترس و احتیاط زیاده از حد اسیر میکنه....

 

همه اون مشکلاتی که شما میگین در نتیجه چنین ازدواجی به وجود میاد قابل حل هستند..حتی قابل پیشگیری چون بستگی به ادمش داره...

 

ادمها اینقدر متفاوت و پیچیده هستند که من تعجب میکنم ما باز هم به خودمون اجاره میدیم با قاطعیت حکم کلی بدیم....

 

 

بهتره بررسی روی هر کیس خاص با ویژگی های منحصر به خودش صورت بگیره تا قضاوت های کلی ما رو به اشتباه نندازه :icon_pf (44):

  • Like 8
لینک به دیدگاه

به نظر من قطعا نمیتونه با شکست مواجه بشه.....

نمیشه گفت صرفا بخاطر اینکه از دو شهر متفاوتن پس هیچ تفاهمی هم باهم ندارن....

تفاهم رو نمیشه از جهت بعد مسافت سنجید.....

اما به نظر من اگه دو نفر از دو شهر متفاوت باهم بخوان ازدواج کنن باید حتما سطح فرهنگی هر دو طرف رو بسنجن.....

سطح اجتماعی رو بسنجن.....

حتی اگر بشه یه اشناییی اولیه بزارن که هر دو خانواده با همدیگه اول اشنا بشن.....اینطوری راحت تر راجع به چیزای دبگه میشه تصمیم گرفت:ws37:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

الان این ناناز:ws37: که دختر جنوبه مدتی هست با این گل پسر شمالی:w58: ازدواج کرده هیچ مشکلی هم ندارن

این شد یه مثال نقص از حکم خانم اندیشه:ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

اولا اینکه با توجه به شرایط کنونی و تغییر سریع فرهنگ ها این حرف یه مقدار اغراق آمیزه "که هر ازدواجی که دو نفر از دو شهر متفاوت هستند، محکوم به شکسته!"

دوما اینکه بسته به شهرها و اقلیم و فرهنگشون باز متفاوته.

مثلا یه شبستری با یه مرندی اختلاف فرهنگ چندانی ندارند

اما یه اصفهانی با یه رشتی کلی اختلاف فرهنگ دارند.

باید فرهنگ ها رو دید

من اکثر دوستام که ازدواج کردند، همسرانی دارند که از شهرهای دیگه هستند

تهرانی-اراکی

تهرانی-اصفهانی

مشهدی-تبریزی

مشهدی-اراکی

تهرانی-ساروی

تهرانی-انزلیچی

 

که اکثرشون دوستای صمیمی ام هستند و تا اینجا که من میدونم به مشکل برنخوردن.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

منم یه مورد حادتر رو مثال بزنم که الان دارن به خوب یو خوشی زندگی می کنن:

یکی از آشنایان ما با یه دختر سنی ازدواج کرده/یعنی علاوه بر تفاوت استان(کردستان) تو مذهب هم.... ولی خدا رو شکر ...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

کلا هرجوری به ازدواج نگاه کنی همون هندونه ای هست که نبریدنش چه همشهریت باشه چه فامیلت باشه چه دوستت باشه چه هم دانشگاهی وچه غریبه

مسئله اصلی شناخت ومنطقی بودن طرفین درقبال رفتارها کنش های همدیگه هست ومشخص کردن انتظارات وخواستها

 

فک نکنم مشکلی باشه اگر دوطرف گذشت داشته باشند وهمدیگه رو بتونن خوب بشناسن

  • Like 11
لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

چه موضوع جالبی؛:ws37:

 

 

من هم خواهر هم برادرم ؛ همسراشون واسه شهرای دیگن؛ %282343%29.gif

 

 

هیچ مشکلی با هم ندارن؛

 

 

اما فقط اون اوایل خیلی سخته؛ %2886%29.gif

 

تو دوران آشنایی ؛ همش از هم دورن؛ میخواستن برن پیش هم کلی باید تو راه بودن .....

 

با اون حال که گیلانی بودن ؛ خیلی رسمامون با هم فرق داشت،

 

 

 

 

به مرور زمان رن وشوهر میتونن با فرهنگهای هم کنار بیان؛

 

 

 

اما اگه برای دو استان مختلف باشن و خیلی دور از هم خیلی بده و سخت؛ حالا جشن رو چطور بگیرن ؛ کجا بگیرن؛ چه غذاهایی رو عادت دارن؛ نسبت به خونواده هاشون چه سنتایی دارن؛

 

 

شاید شکست نخورن؛ اما خیلی سخته %282367%29.gif

لینک به دیدگاه

من فکر می کنم ازدواج رو نمیشه اینطوری پیش بینی کرد.

هر چیزی ممکنه رخ بده در یه ازدواج.

بودن ازدواج هایی که دو نفر با هم همسایه بودن و با شکست مواجه شده یا با هم پسر عمو دختر عمو بودن تو یه شهر هم بودن با شکست مواجه شده که خودم هم نمونه اش رو دیدم.(هم اتاقیم بود که تو عقد طلاق گرفتن). یا ازدواج هایی خیلی نزدیک تر از این که با شکست مواجه شدن اما برعکس ازدواج هایی هم بودن که در مسافت های خیلی طولانی بودن و موفق بودن

البته انکار نمی کنم که مواردی هم دیدم که به خاطر همین اختلافات با شکست مواجه شده

به نظر من همه چیز دست دو طرف و خانواده هاشون هست که چقدر به این موضوع توجه داشته باشن و موضوع رو خوب بررسی کنند(همون شناخت درست قبل از ازدواج)

پس من با این نظر کاملا مخالفم و البته با عکسش هم موافق نیستم

  • Like 6
لینک به دیدگاه

یکی از آشناهای ما هم ازدواجشون اینطوری بود..

دختر از شهرستان ملایر استان همدان هست... و پسر از شهرستان کاشان...که محل آشناییشون دانشگاه در کرمان بود...

خوشبختانه تا الان مشکلی با هم نداشتن... دختره تو کرمان درس میخونده و بعد از اونم تو تهران سرکار بوده و غم دوری از خانوادش براش قابل تخمل شده بود .. الانم زود زود میرن دیدن خانوادش....

 

البته رسم و رسوماتشون و فرهنگشون خیلییییییییی متفاوت بود... که اگه دو طرف آدمای منطقی باشن قابل حله به نظرم...:a030:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 9 ماه بعد...

به نظرم بستگی به آدمها داره کلا ازدواج با همشهری حتی هم محله ای حتی فامیل که طبقه بالای خونتونم باشه میتونه ریسک باشه ! و به شکست منجر بشه ! داخل فامیل ما اکثر ازدواجها از شهرهای مختلف هست تا بحال هم شکست نداشتیم ! :a030: بعضی اختلافات ربطی به این شهر اون شهر نداره ! مهم هم کف بودنه که بازم ربطی نداره به شهر های مختلف ! پدر مادر خود من از دو شهر مختلف هستند والا مشکلی هم نیستش ... به نظرم ملاکا اوکی باشه مشکلی نیست :a030: نمیشه به این دلیل ازدواج نکرد .... والا ما ازدواج با غیر ایرانیم داشتیم الان سالهاست مشکلی هم ندارند ... نمیدونم شاید ما چون از این مدل ازدواجها زیاد داریم تو فامیل این مسئله برام حل شده هست .... اما دلیل کاملا غیر منطقی هست که چون از یک شهر نیستی پس شکست حتمی هست ! این میشه تعصب کور کورانه ! بالاخره تو هر زندگی اختلافات اولیه هست ان هم به خاطر تفاوت خانواده ها هست نه شهر شما دقیقا با پسر همسایه مجتمع مسکونیتون عقایدت یکیه ؟ آخه غیر منطقی نیست بگیم محله یکسانی میاره ؟ چه برسه به شهر دیگه ! :banel_smiley_4:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...