mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ نمیدانیـ . . چـ ه لذَتـيـ دارَد . . وقتـي مي شـَود خـي ـآنـَتـ کـَردُ نـکـَرد . . . ! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ لــَب هـآیـَـم رآ . . . اَز بَـس گــَـزیـבِهـ اَم زَפֿـم شُـבهـ اَنـב . . مَـטּ مـآنـבهـ اَم کـہ چــِـرآ . . تــآوآטּ نــَیـآمَـבنـَـت رآ لــَـب هـآیـَـم بـآیـَב بــِـבهـَـنــב . . . 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ زن بودن کار سختی است مانند یک بانو رفتار کن مثل دخترجوان لباس بپوش اما مانند یک زن مسن فکرکن 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ لحظه ی شیرینی که به تو دل بستم از تو پرسیدم من،تو منی یا من تو؟ و تو گفتی هر دومن به تو پیوستم،گفتم ای کاش پناهم باشی همه و همه وقت دست تو در دستم تکیه گاهم باشیو تو گفتی هستم،تا نفس هست کنارت هستم 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ بــےِ פֿـیال است . . פֿـیلےِ بےِ פֿـیال . . . ! هماלּ ڪسـےِ ڪـــہ تماҐِ ِ פֿـیال ِ مـלּ است . . !! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ مــــرا از بـنــב آפیــــزاלּ ڪـنـیــב . .!.! ســــرפتــہ . . . شــایـב فـڪـــرش از ســرҐ بـیـفـتـــב .. !! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ خـسـتـــﮧ امـ خـستــﮧ... بایـد یـڪــ بـﮧ یـڪــ آرزوهایـــتـــ بــر باد رفـتــﮧ باشــد .. ڪﮧ وقتـــے میـگـــویــم خـسـتــﮧ امـ بفهمـــے یعـنے چـــــــﮧ ..! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ بـﮧ "ســــگ" اُستــــפֿوטּ بــــבے . . בפرتــ مــےگـرده . . ؛ פاسَـــت בم تـــِکوטּ میــــבهـ ...! مـَــטּ به تــُ "בل " בاבه بـــوבҐ .... ل َــعنتـے ..!! 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ نمـےـבآنـــґ مـےـבآنــے یــ ـــآ نـﮧ ... ؟! لـحظـ ﮧ ے تـولـבِ مـטּ بــﮧ همـــــآטּ ثآنیـﮧ اے بـرمـےگـرבב ... کــﮧ تـو بـرآے اولیـטּ بـآر بــﮧ مَــטּ گفتـے ... בפسـتــ בآرَҐ .. 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ اُوجـ تَـنهـآیــےِ زَمـآنــےِ اَωــتـ ... كـہ رפـبرפےِ كَسـےِ كـہ عـآشِـقشـ.. هَـωـتـےِ بـِنـشـیـنـےِ .. פ بـدפ نی كـہ بـہشـ نـِمـےِ رسـےِ . . . ! ! ! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ یهــ آهـــَنگ رو یکــ مـــآه گوشــ میدــے .. امـــ ـ ـآ هیچوَقتــ نمیتونـــے حفظــِش کــُنـــے .. یهــ نـــَفـــَرــے کهـ دوســـتشـــ دارــے رو ؛ هیچوَقـــت نــِمیشهــ لــَمســِش کــُنـــے .. یهــ حرفـــــے کـــه تو دلتهــ نمیشــِه بـــِه عــِشقــِت بــِگــــے .. دســـتا گــَرمــ و نـــآزِشــو نمیشـــه تو دَستــ بگیریــ .. بهــ اینــ میگــَن: تـــَنهـــــآیـــــے .. میفـــَهمـــے ؟ 6 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین منم غلام کسی که بود گدای حسین دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم یکی برای حسن آن یکی برای حسین یقین که آتش دوزخ حرام گردیده به جسم آنکه بود یار آشنای حسین برای بخشش کوه گناه یک راه است بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین کبوتر دل عشاق هر شب جمعه نشسته است روی گنبد طلای حسین خدا کند که شبی زائر حرم گردیم و جان دهیم همان شب به کربلای حسین به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ بــــآیــَد موهـــآیــَم را از تـــَه بـــِتـــَراشـــَم . . انگـــآر هــَر شــَب کهــ میخواهــَم بخوابــَم میگـــویــَند : هنــوز هــَم بــوی او را میـــدَهیـــم . . !.! 5 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ کاش آدم ها یکم جرات داشتن ...گوشی رو برمیداشتن و زنگ میزدن و میگفتن :ببین ؛ دلم واست تنگ شده ،واسه هیچ چیز دیگه ای هم زنگ نزدم ... ! 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ خسته شدم ؛ از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو تو قلبم بگیرنـــ ، گفتم ؛ ببخشید اینجا ، جای دوستمه ... الان برمیگرده ... !! 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ دستـــ رویـــ دلمــــ نـــــگـذار ... پــــا گـــذاشـــتـــی ؛ کـــافـــیـــســـتــــــ ...!!! 2 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ شیشه ی نازک احساس مرا دستــ نزنــ !!چندشم میشود از لک انگشت دروغ...آن که میگفت که احساس مرا میفهمد ؛کو؟؟کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت ؟؟!! 3 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۱ دیرگاهیست که تنها شده ام قصه غربت فردا شده ام وسعت درد فقط سهم من است باز هم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه زمن بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها بودم کاش چشمان مرا خاک کنند تا نبینم که چه تنها شده ام 3 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۹۱ تا کجا میخواهی بروی؟! اینهمه رفتنت چه فایده ای دارد اصلا؟ به پشت سرت نگاه کن! این سایه ی تو نیست! منم که به دنبال تو راه افتاده ام! مثل بادکنکی به دست کودکی!هرجا میروی با یک نخ به تو وصلم! نخ را که قطع کنی میروم پیش خدا!! 2 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۹۱ کاش میدانستی; لحظه هایم بی تو تنهاست.... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده