sam arch 55879 ارسال شده در 2 بهمن، 2012 حالم به گونه ای دِگَر است... حالم دِگرگون است.. حسی دارم میان زمین و هوا در چرخش... غم را سر قرار همیشگی...قال گذاشتم... تا بماند و بماند تا سبز شود..از انتظار.... علف هایی که هرزه ی دل هستند! 7
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 الفباي درد ازلبم مي تراود نه شبنم، كه خون از شبم مي تراود سه حرف است مضمون سي پارهی دل الف . لام . ميم . از لبم مي تراود چنان گرم هذيان عشقم كه آتش به جاي عرق از تبم مي تراود ز دل بر لبم تا دعايي برآيد اجابت ز هر ياربام مي تراود ز دين ريا بي نيازم، بنازم به كفري كه از مذهبم ميتراود 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 هیچ پلی مرا با این همه فاصله به چشمان تو پیوند نمی زند می دانم هر چه بیشتر جلو می آیم رانش چشم های تو فاصله را بیشتر می کند 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 لحظهای چند كه از دست طبیب، گرمی مهر به پیشانی بیمار رسد ؛ نوشداروی شفابخشتر از داروی اوست ! چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دستٰ پرچم شادی و شوق است كه افراشتهای ! لشكر غم خورد از پرچم دست تو شكست ! دست، گنجینه مهر و هنر است : خواه بر پرده ساز، خواه در گردن دوست، خواه بر چهره نقش، خواه بر دنده چرخ، خواه بر دسته داس، خواه در یاری نابینایی، خواه در ساختن فردایی ! آنچه آتش به دلم میزند، اینك، هر دم سرنوشت بشرست، داده با تلخی غمهای دگر دست به هم ! بار این درد و دریغ است كه ما تیرهامان به هدف نیك رسیده است، ولی دستهامان، نرسیده است به هم ! 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 چگونه است؟! صبح كه بيدار شدي كدامين نقاب را بر مي داري؟ فصل نقابهاست... انگار كسي ما را بي نقاب نمي بيند اگر روي واقعي داشته باشيم كسي ما را نمي پسندد به دنبال لحظه ايم كه تمام نقابها از چهره ها برداشته شود ايا آن روز هيچ "خودي" باقي خواهد ماند؟ 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم باز کـــنار تـــو می افتد ... 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 شـده ام مـعـادلہ ے چنـد مَـجہولے ایـטּ روزهـا هـیـچ ڪس … از هـیـچ راهے مـرا نـمـیـفہمـَد 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 اشک من جاری شد... جای تو خالی بود جـــــــــای تـــــــــو ... عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید شعر دلتنگی من سخت گریست 1
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 تنهایی تک واژه سنگینی است یک واژه است ولی عمق یک زندگیست سالها گذشت وتنهایی سلطان دلم شد سلطان دل غریب وحسرت کشم شد ای آشنا ، عالم تنهایی چه خوش است هرچه باشد از گدایی عشق خوشتر است... 5
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 دلـم گـرفته است ... نه اینـکه کسی کاری کرده باشد نه ... من آنقدر آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد.. دلم گرفتـه است که آنچه هستم را نمی فهمند ... و آنچه هستند را میپذیرم ... و دنیـا هم به رویش نمی آورد این تنـاقض را ... 4
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 بـــﮧ ســـیــــم آخــــر .. ســـآز مــــے زنـــــم امـشـَــب بــــﮧ کـــورـے چـشـــم دنیــــا کـــــﮧ ســــــآز مـخـــآلــف مـے زنــَــد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5
mani24 29665 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 بعضی چیزها را " باید " بنویسم نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه " برای اینکه " خفه نشم " همین !! 5
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 آهــےِ که میکشــےِ چیست ..؟ آخــر چه کســےِ درکتــ میکنــد اےِ دختـــر قصه ..؟ خــودتــ ..؟ مـــن ..؟ یـــــا او ..؟ نـه ... بــاز هم ســــوالےِ بـےِ جـوابــ و گنگــ ... نمــےِ فهمنــد تــو را ..؟ بیچاره ؛ نمــےِ خواهنــد که بفهمنـــد ... 4
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 5 بهمن، 2012 عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده . . امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ . . . ! و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم . . ! و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست .. و غمــت سـهم ِ مــن . . ! 3
mani24 29665 ارسال شده در 7 بهمن، 2012 פֿבايا حواستــ بهــ مــטּ هستــــ؟ اينجايےِ كهــ وايســادم لبهــ ےِ پرتــــگاهه..! دســتمو بگيــر . . . 1
mani24 29665 ارسال شده در 7 بهمن، 2012 ﬤَر פـِصار اُتاقـَمـ مانــﬤه اَҐ . . میتـَرسَمـ ﬤیـבه شَـפּҐ . . یــآ פـَتـّے . . بـﮧ گـפּشْ برسَـﬤ . . تَنہـآیے اَґ . . !!! 2
ارسال های توصیه شده