رفتن به مطلب

یک عکس و یک شعر...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

 

در توصیف تصویر زیر:

 

 

اینجا دریاست ...

این منم ...

و این نیمکت چوبی خاطراتم ...

این تکه چوب شاهد خاطرات من و توست ...

شاهد لحظات عاشقی ...

ترس ...

خستگی ...

شاهد بوسه های عاشقانه ...

و تنها شاهد جدایی ما ...

دریا چه بی رحم است ...

و من اکنون دریا را دوست دارم ...

دوستش دارم چو تو جزئی از آن هستی ...

مرا هم ببر ...

موجی شو مرا ببر به دریا ...

در آنجا دستانت را بگیرم ...

و بر لبانت هزاران بوسه عشق نثار کنم ...

 

 

 

 

008.jpg

  • Like 9
لینک به دیدگاه

روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تورا

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

r8d2n1yq5l7v0mxrmru.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه

37r5d355eqsocei5ftho.jpg

 

 

 

بچه بودم بادبادک های رنگی،

دلخوشی هر روز و هر شبم بود،

خبر نداشتم از دل ادما..

چه بی بهونه خنده رو لبم بود

کاری به جز الک دولک نداشتم

بچه بودم به هیچی شک نداشتم!

 

بچه بودم غصه وبال حالم نبود

هیشکی حریف شور و حالم نبود

بچه که بودم اسمون ابی بود

حتی شبای ابری مهتابی بود

حتی شبای ابری مهتابی بود

 

بچگیام بچگیام تموم شد

خاطره های خوش رو دست من موند

تا اومدم چیزی ازش بفهمم

جوانی اومد اونو با خودش برد

 

برد... برد... برد... برد...

 

 

بچه بودم غصه وبال حالم نبود

هیشکی حریف شور و حالم نبود

بچه که بودم اسمون ابی بود

حتی شبای ابری مهتابی بود

حتی شبای ابری مهتابی بود

  • Like 10
لینک به دیدگاه

Www.MyPix_.Ir594.jpg

 

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

ور تو بگوییم که نی , نی شکنم شکر برم

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان

تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم

آمده‌ام که زر برم , زر نبرم خبر برم

گر شکند دل مرا , جان بدهم به دل شکن

گر ز سرم کله برد , من ز میان کمر برم

اوست نشسته در نظر , من به کجا نظر کنم

اوست گرفته شهر دل , من به کجا سفر برم

آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند

پیش گشادتیر او , وای اگر سپر برم

گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود

تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم

آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد

و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم

در هوس خیال او , همچو خیال گشته‌ام

وز سر رشک نام , او نام رخ قمر برم

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من

گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

در وصف این پست بالایی:ws3:

 

قابم را رنگی کردم....اما هنوز از چشمانم خاکستری می بارد...:ws37:

 

نمی دانم دل به قاب رنگی خوش کنم....یا در فکر دعوای درد خاکستری ها باشم؟!:ws38:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خدایــ ا . . .

 

قفس تنگ شد ــــهــــ است برایمــــ ..

 

یا بالمــــــــــ را بچینــــــــــــ ..

 

یا در را باز كنــــــــ .. !

 

دیگر توانـــــــ ی برای مقابله نیـــــ ست !!!

 

2861.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه

شبها بالشم را در آغوشم آنقدر فشار می دهم ...

 

که نفس کشیدن هایم سخت می شود ..

 

نمی دانم!!

 

شاید...

 

می خواهم نفس های دلتنگی ام را خفه کنم!

 

6133%2B10%2B2%2B1360646909452.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

به همه چیز عادت می کنیم

به داشته ها و نداشته هایمان

خیلی طول نمی کشد که

جلوی آینه زل بزنی به خودت

موهایت را کنار بزنی

و با خودت بگویی :

اصلا" مگر داشتی اش

مگر از اول بود ؟!

که بودن و نبودنش مهم باشد ...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

هــــــراس ....

يعنـي ...

مــن باشـم

تـــو باشـــي

ولی حرفی برای گفتن نباشد!!!!

و من چقدر پر از هراسم امروز....

  • Like 5
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

روزي كـــه فريـاد زدي و گفتي دوستت دارم ... گفتم بلندتر نمي شنوم

امــــروز كه در گوشم گفتي دوست ندارم ... گفتند آروم تر بقــيه مي شنوند.../.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

hh45e2rumxbo8oycjev3.jpg

 

 

 

دير گاهيست كه تنها شده ام

قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است

بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آيينه ز من بي خبر است

كه اسير شب يلدا شده ام

من كه بي تاب شقايق بودم

همدم سردي يخ ها شده ام

كاش چشمان مرا خاك كنيد

تا نبينم كه چه تنها شده ام...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

Ghasedak.jpg

 

 

 

بر ترک بال های قاصدک نشسته

 

می گریزم

 

از این دوستی های نخ نما

 

از این همه رنگ و ریا

 

می گریزم

 

به امید یک نفس

 

پر از هوا

 

در آن سرای لافضا...!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

آدمـای دلتــــــــــنگ

وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند

یهو سرشونو برمیگردونند اونوری

یکم ثابت میشن

یواش یواش چشاشــــــون پر از اشـــــــک میشه

 

13515078821.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 500]

[TR]

[TD]تمام رویای کاغذیم

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]کنار آتش سرد نگاه تو سوخت

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]و من از قلب خاکستریم

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]دوستت ندارم را دست کم گرفته بودم

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]چقدر فاصله جلوتر از عبور تو قدم برمیدارد

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

مرا به حال خود بگذار که عشق نه زمین می خواهد و نه زمینه 7pvqslukdzwocwhjsyd7.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...