شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ خوب ميشه ها تصورشم با حاله ولي نميشه بجاي برك شمد دورمون باشه من با برك سختمه كار كنم خو 4 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ خو زندگی میکنم دیگه راحت میشم از بردگی برا نون انقده سگ دو نمیزنم تو اون زمان غذا راحت تر پیدا میشه تا الان 5 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ جهت یاداوری اصل موضوع پست اول دوباره تکرار میشود شب [/url]خوابیدی و صبح بیدار میشی یهو میبینی به خودت برگ بستی یه انسان غار نشینی و تمام اتفاقا خواب بوده حالا چی کار میکنی؟ 8 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اگه همه چی یادم باشه احتمالا تصمیم میگیرم که یه کاری کنم که زبان اختراع نشه... به قول شازده کوچولو ریشه ی همه سو تفاهما زیر سر همین زبانه... 6 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اگه همه چی یادم باشه احتمالا تصمیم میگیرم که یه کاری کنم که زبان اختراع نشه...به قول شازده کوچولو ریشه ی همه سو تفاهما زیر سر همین زبانه... ای ول به نکته قشنگی اشاره کردی معلومه تو خوابت شازده کوچولو رو خوندی ولی خوب همه که تو این خوابشون شازده کوچولو رو نخوندم پس اونا زبونو اختراع میکنن و اگه زبونشونو یاد نگیری میگن لاله و میدنت بزور به اون رئیس قبیله پیر و زمخت و بد قیافه 5 لینک به دیدگاه
@نیوشا 752 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ ترجیح میدم بمیرم دوباره از اول شروع نکنم :icon_pf (34): ولی سعی می کردم کلی اطلاعات به انسان های اولیه بدم که زودتر پیشرفت کنند 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ ای ول نکت قشنگی اشاره کردی معلومه تو خوابت شازده کوچولو رو خوندیولی خوب همه که تو این خوابشون شازده کوچولو رو نخوندم پس اونا زبونو اختراع میکنن و اگه زبونشونو یاد نگیری میگن لاله و میدنت بزور به اون رئیس قبیله پیر و زمخت و بد قیافه مگه همه یه جور خواب دیدن؟ این جوری واقعا سخت میشه و نقش من کمرنگ... 3 لینک به دیدگاه
hodaa 5488 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ جهت یاداوری اصل موضوع پست اول دوباره تکرار میشود شب [/url]خوابیدی و صبح بیدار میشی یهو میبینی به خودت برگ بستی یه انسان غار نشینی و تمام اتفاقا خواب بوده حالا چی کار میکنی؟ حوصله فکر کردن ندارم....اما نمیدونم چرا حس میکنم جوابت توی سواله:JC_thinking: 2 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ چند روزی احتمالا توی شوک خواهم بود... اگه زنده بمونم چیزایی که در خواب دیدم روی سنگی ثبت میکنم تا از بین نره و دیگران اونو ببینن و زودتر سیر پیشرفت و تحول دنیا پیدا کنن و از وقایع مضر تاریخ و فرهنگ بشری دوری کنن و هی دور خودشون نگردن. بعدم میرم جنگل 2 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ مسلما در اون لحظه می رم دنبال ارضای سه نیاز اصلی بدیهی ترین ممکنه! اولین فکر قبل از اینا البته اینه که دیشب کجا بودم؟:JC_thinking: شاید هنوز دارم خواب می بینم یعنی دارم اینو که بیدار شدم و به خودم برگ بستم رو خواب می بینم 3 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ فك كنم اين خيلي ترسناك باشه.. اولش ممكنه وقتي از خواب پاشي و خودت رو با برگ ببيني! كلي بخندي! ولي وقتي بفهمي كه نه واقعا حقيقت اولين كاري كه هر انسان ميكنه گريه هست...!و آشفتگي ذهني...:5c6ipag2mnshmsf5ju3 طبيعتا تا موقعي با اين آشفتگي ذهني كنار نياي هيچ كار بخصوصي نميتوني بكني..:ydm47612zsesgift969 اگر من با اين آشفتگي ذهني كه شامل نت و موتور و...(و اسي!) كنار اومدم..اولين كار به دنبال غذا ميگردم تا اولين گام تكامل رو بردارم..:xbex7jmjnhtbacgrr3x بعد سعي ميكنم دنبال هم نوعاي خودم بگردم چون در صورت ازدياد زمانِ تنهايي كار به ديوانگي ميكشه.. اگر هم نوعان خودم رو ديدم بايد ببينيم شعورشون در چه حده...طبيعي است كه حرفمو قبول نميكنن..:girl_in_dreams: در كل. سعي ميكنم اولين گامهاي ابتدايي تكامل رو بردارم. لذت خواب كامپيوتر و نت و موتور و..كه ميدونم نميتونم درست كنم ميزارم كنار.. سعي ميكنم از اولين چيزا مثل لباس شروع كنم...فك كنم تا آخر عمرم بتونم همنوعام رو متعقاد كنم كه يه سيستم شهري با خانه هاي گلي به جاي غارنشيني درست كنن!.. البته پيشگويي هايي رو هم به عنوان كنده كاري به صورت وسيع ميذارم تا عبرتي باشند براي ديگران..:xbex7jmjnhtbacgrr3x يه چيز خيلي مهم رو يادم رفت كه اونم؛ يك دين براي ترساندن همنوعام كه نظريات شهري ام رو اجرا كنن؛درست ميكنم!:zadan: 7 لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ وقتي دنياي مادي كه با حواسمون درك كرديم اعتباري نداشته باشه دنيايي كه توش بيدار شدم هم احتمالا وجود واقعي نداره پس زياد جديش نميگيرم. 6 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اولا چنین چیزی امکان پذیر نیست خواب های انسان زائیده ی افکار انسان در دنیای واقعیه و پردازش مغزش در زمان استراحت.... ولی در کل: سعی میکنم زندگیمو با توجه به اطلاعاتی که در خوابم دیدم از نو بسازم البته جمله فوق شعاره مطمئنا بدون آب و برق و گاز و...منی که با وجود 20 سال سن آموزش زندگی در جنگل و صحرا رو ندیدم 1 ثانیه نمیتونم دووم بیارم منی که غذامو با فوت فوت خوردم یک بار غذای آلوده بخورم بدون دارو و دکتر عامل دیسانتری (آمیبیازیس) میگیرم و بر اثر یک عفونت ساده روده دار فانی رو وداع میگم:icon_pf (34): ولی بهترین راه حل اینه که دوباره بخوابم دوباره میگیرم میخوابم 4 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ مسلما در اون لحظه می رم دنبال ارضای سه نیاز اصلیبدیهی ترین ممکنه! اولین فکر قبل از اینا البته اینه که دیشب کجا بودم؟:jc_thinking: شاید هنوز دارم خواب می بینم یعنی دارم اینو که بیدار شدم و به خودم برگ بستم رو خواب می بینم سه نیاز اصلی چی هستن؟ حدس من غذا امنیت سرپناه درست میگم؟ 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ فك كنم اين خيلي ترسناك باشه..اولش ممكنه وقتي از خواب پاشي و خودت رو با برگ ببيني! كلي بخندي! ولي وقتي بفهمي كه نه واقعا حقيقت اولين كاري كه هر انسان ميكنه گريه هست...!و آشفتگي ذهني...:5c6ipag2mnshmsf5ju3 طبيعتا تا موقعي با اين آشفتگي ذهني كنار نياي هيچ كار بخصوصي نميتوني بكني..:ydm47612zsesgift969 اگر من با اين آشفتگي ذهني كه شامل نت و موتور و...(و اسي!) كنار اومدم..اولين كار به دنبال غذا ميگردم تا اولين گام تكامل رو بردارم..:xbex7jmjnhtbacgrr3x بعد سعي ميكنم دنبال هم نوعاي خودم بگردم چون در صورت ازدياد زمانِ تنهايي كار به ديوانگي ميكشه.. اگر هم نوعان خودم رو ديدم بايد ببينيم شعورشون در چه حده...طبيعي است كه حرفمو قبول نميكنن..:girl_in_dreams: در كل. سعي ميكنم اولين گامهاي ابتدايي تكامل رو بردارم. لذت خواب كامپيوتر و نت و موتور و..كه ميدونم نميتونم درست كنم ميزارم كنار.. سعي ميكنم از اولين چيزا مثل لباس شروع كنم...فك كنم تا آخر عمرم بتونم همنوعام رو متعقاد كنم كه يه سيستم شهري با خانه هاي گلي به جاي غارنشيني درست كنن!.. البته پيشگويي هايي رو هم به عنوان كنده كاري به صورت وسيع ميذارم تا عبرتي باشند براي ديگران..:xbex7jmjnhtbacgrr3x يه چيز خيلي مهم رو يادم رفت كه اونم؛ يك دين براي ترساندن همنوعام كه نظريات شهري ام رو اجرا كنن؛درست ميكنم!:zadan: مشکل اینجاست که زبان اختراع نشده و شاید اونا خوابای دیگه دیده باشند و بخوان تو رو متقاعد کنند مسلما زور بازو در متقاعد کردن در اون زمان خیلی موثر باشه 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ وقتي دنياي مادي كه با حواسمون درك كرديم اعتباري نداشته باشه دنيايي كه توش بيدار شدم هم احتمالا وجود واقعي نداره پس زياد جديش نميگيرم. واقعا عمیق بود شاید همین دنیای الان هم اعتباری نداشته باشه 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اولا چنین چیزی امکان پذیر نیست خواب های انسان زائیده ی افکار انسان در دنیای واقعیه و پردازش مغزش در زمان استراحت....ولی در کل: سعی میکنم زندگیمو با توجه به اطلاعاتی که در خوابم دیدم از نو بسازم البته جمله فوق شعاره مطمئنا بدون آب و برق و گاز و...منی که با وجود 20 سال سن آموزش زندگی در جنگل و صحرا رو ندیدم 1 ثانیه نمیتونم دووم بیارم منی که غذامو با فوت فوت خوردم یک بار غذای آلوده بخورم بدون دارو و دکتر عامل دیسانتری (آمیبیازیس) میگیرم و بر اثر یک عفونت ساده روده دار فانی رو وداع میگم:icon_pf (34): ولی بهترین راه حل اینه که دوباره بخوابم دوباره میگیرم میخوابم نه ناامید نباش تو میتونی ادم جون سخت تر از این حرفاست 2 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۴ .. . . . . . . .. . . . . . . . . . .. .شب خوابیدی و صبح بیدار میشی یهو میبینی به خودت برگ بستی یه انسان غار نشینی و تمام اتفاقا خواب بوده حالا چی کار میکنی؟ این خوابی که گفتین مثل این جوکِ میمونه: دیشب خواب دیدم مازراتی خریدم! بیرونش مازراتی بود توش اما مثل پراید بود!! ناخودآگاهم از داخل مازراتی ایده ای نداشت تصویر پراید پخش می کرد! یه انسان غار نشین یا عصر حجری نمیتونه همچین خوابی ببینه 2 لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۴ فکر کنم دچار افسردگی شدید می شدم لینک به دیدگاه
z_eternal.dominant 23 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۴ زیر آفتاب دراز میکشم و از آرامش و تنهاییم لذت می برم فرستاده شده از GT-I9060ِ من با Tapatalk 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده