Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ با سلام و عرض احترام. گاهی اوقات اتفاقات و عادات روزانه ما می تواند موضوع مناسبی برای کنکاش و تحقیق باشد. حتما شما هم مثل من در طول روز به چند ترانه و آهنگ گوش می دهید. خیلی از همین ترانه ها را می توان، موضوعی برای زوم کردن برای کشف یک سری نکات قلمداد کرد. خیلی از ترانه ها که در مورد وطن، میهن، شهر زادگاه، آرمانشهر و ... خوانده شده اند، از یک شاه عنصرهای هویتی برای انتقال بهتر حس و حال خاطره انگیزی مکان استفاده نموده اند. در این تاپیک در تلاش خواهیم بود تا بتوانیم از ترانه های مختلف این المان های هویتی را بیرون بکشیم. با این کار میتوانیم متوجه شویم که چه عناصر هویتی ما از سایر عناصر هویتی دیگرمان شناخته شده تر هستند و این که ما چقدر در تقویت و تضعیف این المانهای هویتی نقش داشته ایم. روند این تاپیک بدین صورت است که ابتدا ترانه ای را که در مورد میهن، وطن، کشور، شهر، روستا، آرمانشهر و ... سرورده شده انتخاب کرده و بدین صورت عتاصر هویتی که بدان اشاره شده است را مشخص میکنیم. --------------------- مثال: دلم میخواد به اصفهان برگردم بازم به اون نصف جهان برگردم برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود ترانه و شعرو سرود "از معین" المان های هویتی: اصفهان - میتواند مجازی از ایران باشد نصف جهان - لقب اصفهان زاینده رود- رودی بزرگ میان اصفهان که پلهای معروف اصفهان از روی آن میگذرد مثل پل خواجو و سی و سه پل. --------------------- نکته 1: برای یک دست بودن پست ها ترجیحا از فرمت مثال بالا برای اشعار و ترانه ها استفاده کنید. (مثلا عناصر هویتی رو با رنگ قرمز و به صورت بولد مشخص کنید) نکته 2: میتوانید برای عناصر هویتی مشخص شده، تصویر هم بگذارید، تجربه نشان داده این به درک بهتر کمک شایانی می کند. نکته 3: مفاهیم انتزاعی نیز می تواند جزو عناصر هویتی باشد. مثلا : مردم شیراز خوش اخلاقند. نکته 4: عناصر هویتی منفی نیز میتواند مورد اشاره باشد. مثلا ترانه "هیچکس" در مورد تهران: نمکی با چرخش کنار یه بنزه هیکلو چرخش باهم کرایه ی بنزه من و تو اون بودیم از یه قطره حالا ببین فاصله ی ما ها چقدره کنایه از اختلاف طبقاتی در تهران. نکته 5: اگر متن شعری را حفظ نیستید یا متن ترانه طولانی است میتوانید، متن شعرها و ترانه ها رو با یک جستجوی ساده در گوگل پیدا کنید. ممنونم و موفق باشید. 36 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ یک شعر از خانم حمیـــرا: میخوام برم دریاکنار،دریاکنار هنوز قشنگه........ آخ میدونم از سبزه زار تا شالیزار هنوز قشنگه........ عاشق جنگل و بوی ساحلم ، هوس یار و دیار کرده دلم المان های هویتی شمال ایران: دریاکنار،شالیزار،جنگل،بوی دریا و....... 30 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ به هوای یار میرم وای که چه بیقرار میرم به خدا عاشقم و به عشق اون دیار میرم واسه بوی کوچمون تنگه دلم تنگه دلم واسه محلمون تنگه دلم تنگه دلم "دارم میرم به تهرون اندی " المان های هویتی: کوچه محله احساس مالکیت با آوردن لفظ کوچمون ...محلمون 29 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ سر چار راه گلو بندک تمامش نون تافتون نون سنگک کتو شلوارو کروات عصا ريش بزي با پيپو فندک عصا اخ عصا ريش بزي با پيپو فندک تموم بشکه هاتون پر نفته پلاک خونتون هشتادو هفته سر پيري که عمري منتظر بودو... "آهنگ قدیمی مهرداد آسمانی" المان های هویت شهری : چارراه گلوبندک معرفی کاربری های شاخص چارراه مذکور(نانوایی تاففتون و سنگک) 25 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ هدیه ایرون ای زاده رود کارون تو هوای قلب من نفس تویی ای همخون جای بوست روی نامه هان شیرینه چون که از دلت میاد میاد به دل میشینه "آهنگ هدیه ایرونی ،سیاوش شمس " المان هویتی : رود معروف کارون که از شهر عبور میکند(چون این رود تو شهر جریان داره خاطره انگیزتره) 21 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ شعری از فریدون فروغی رویاهای من، قریه ایست قدیمی تو مشتی سایه، اما صمیمی قریه من، به جای فولاد چشمه رو می پرستید، چشمه رو می پرستید قریه من، خوب و صمیمی دلچسب و زیبا، شعری قدیمی اما دستی زرد، آمد ز دوزخ آتش زد بر این، قریه من با مشتی فولاد، چشمه رو دزدید بردش به سایه، دادش به خورشید قریه من، رویای من بود اون چشمه خوب، دنیای من بود المان های هویتی: فریدون فروغی اهل شهر نراق است و از ورود مظاهر صنعتی به این شهر گلایه کرده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 25 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ صدای باروون میاد تو خونه هوای کوچه هاتو یادم میاره همون کوچه ای که بوی خدا رو میداد "ترانه ی سیاوش شمس" المان هویتی: کوچه 19 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ لب کارون آغاسی لب کارون چه گلبارون میشه وقتی که میشینند دلدارون تو قایقها دور از غمها میخونند نغمه خوش روی کارون هرروز و تنگه غروب تو شهرما صفا داره لب شط پای نخلها چه خوبو قشنگه لب کارون چه گلبارون المانهای هویتی: کارون قایق ها لب شط نخل توضیح: این المان ها می تواند نمونه هایی از عناصر هویتی استان خوزستان باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 20 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ ترانه "اینجا تهرانه" از هیچکس اینجا تهرانه یعنی شهری که هر چی که توش میبینی باعث تحریک تحریک روحت تا تو آشغالدونی میفهمی تو هم آدم نیستی یه آشغال بودی اینجا همه گرگن میخوای باشی مثه بره بذار چشم و گوشتو من باز کنم یه ذره اینجا تهران لعنتی شوخی نیستش خبری از گل و بستنی چوبی نیستش اینجا جنگل بخور تا خورده نشی اینجا نصف عقده ایین نصف وحشی اختلاف طبقاتی اینجا بیداد میکنه روح مردم و زخمی و بیمار میکنه همه کنار همن فقیره و مایه دار خفن توی تاکسی همه میخوان کرایه ندن حقیقت روشن خودتو به اون راه نزن روشنترش میکنم پس بمون جا نزن خدا پاشو ......من چند سالی باهات حرف دارم خدا پاشو..... پاشدی نشو ناراحت از کارم کجا هاشو دیدی تازه اول کارم خدا پاشو ... من یه آَشغالم باهات حرف دارم نمکی با چرخش کنار یه بنزه هیکلو چرخش باهم کرایه ی بنزه من و تو اون بودیم از یه قطره حالا ببین فاصله ی ما ها چقدره دلیل چرخش زمین نیست جاذ به پول که زمین و میچرخونه جالبه این روزا اول پوله بعد خدا همه رعیت ارباب کدخدا بچه میخواد با یتیمی بازی کنه بابا نمیذاره یتیم لباسش کثیفه چون که فقط یکی داره همه آگاهیم از این بلایا حتی فرشته هم نمیاد این ورا تا نشیم فنا با همین بلایا اما کمک نخواستیم اشک بریزه کافیه همین برا ما آدم مریض حرفامو ترک کرد تموم نکردم حرفامو برگردم خدا پاشو ......من چند سالی باهات حرف دارم خدا پاشو..... پاشدی نشو ناراحت از کارم کجا هاشو دیدی تازه اول کارم خدا پاشو ... من یه آَشغالم باهات حرف دارم تا حالا شده عاشق دختر بشی میخوام حرف بزنم رکتر بشین پیش خودت میگی اینه عشق تاریخی اما دافت با یه بچه مایه دار خواب دیدی خیره یادت باشه غیره خودت بزن قید هرچی آدم تو کنارت میبینی چو عیبه یکی همسن تو سوار ماشین خدا بهت پوزخند میزنه میکنی با کینه دعا المان های هویتی: توضیح: سراینده ی ترانه به تهران را به عنوان نماد مدرنیسم ایرانی به شدت مورد نقد قرار داده. تحریک آدم: سراینده تهران رو احتمالا به خاطر زرق و برق فریبنده اش باعث تحریک آدم برای زندگی می داند. اشاره به ماجرای گرگ و بره: از نظر سراینده تهران جایی است که باید گرگ باشی وگرنه خورده می شوی. جنگل: عطف به مورد بالایی تهران شبیه جنگلی است که یا وحشی هستی یا اگر نمیتوانی در جامعه ی وحشی زندگی کنی مانند یک آدم عقده ای بار خواهی آمد. اختلاف طبقاتی: هم اشاره صریح شده است و هم با بیان "کنار هم قرار گرفتن نمکی و بنز" و "بازی یتیم با بچه پولدار بدان کنایه زده شده است. نوهم عشق و بازی کردن با پول:اشاره به اینکه توی تهران عشق رو هم میشه با پول خرید. تذکر: البته تهران رو در این شعر میشه مجازی از وجه وحشی و خشن جامعه ی رو به مدرن ایرانی دانست. 23 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ به چه قشنگه تهرون شهر فرنگه تهرون با مردم نجیبش از همه رنگه تهرون چقدر قشنگ و زیباست پس کوچه های شمرون قلیون و تخت کنجش بوی کباب و ریحون تجدید خاطراتش رودخونه پر آبش بازارچه قدیمیش عطر گل و گلابش بریم به نازی آباد راه آهن و خانی آباد بازار و سبزه میدون دیدن باغ گلستون توپخونه لاله زارش سینمای بی شمارش میدون هفت چنار و نارمک و پامنارش "آهنگ تهرون فریدون آسرایی" المان های هویتی: _نجابت مردم تهرون و بیان خصایص اجتماعی _معرفی محله شمیران و عناصر و کاربری های شاخص آن مثل بازارچه و چلو کبابی ها و قهوه خونه های قدیمی و مناظر طبیعی مثل رودخانه _نام بردن از محله های قدیمی تهران مثل نازی آباد وراه آهن و خانی آباد و کاربری بازار و میدان _بازهم نام بردن محله های قدیمی دیگر که مثل نازی آبادو لاله زارو نارمک و پامنار و هفت چنارو میدان توپخونه _بیان کاربری سینما که از نماد های لاله زار میتونه باشه . _در کل شاعر عناصر قدیمی و معروف تهران رو با کاربری های معروفشون شون بیان کرده 17 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ ای وطن من تو رو می خوام تو و مردمون خوبت جنگل سبز شمالت ساحله داغه جنوبت گل سرخ و سبزه و برف رنگ پرچم قشنگت ای وطن من تو رو می خوام تو و مردم یه رنگت "ترانه وطن ،فریدون آسرایی" المان های هویتی: بیان ویژگی های اخلاقی مردم ایران(خوب و یک رنگ بودن) معرفی نقاط معروف ایران(شمال و جنوب ) 17 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ ای وطن ای مادر تاریخ ساز ای مرا بر خاک تو روی نیاز ای کویر تو بهشت جان من عشق جاویدان من ایران من ای ز تو هستی گرفته ریشه ام نیست جز اندیشه ات اندیشه ام آرشی داری به تیر انداختن دست بهرامی به شیر انداختن کاوه آهنگری ضحاک کش پتک دشمن افکنی ناپاک کش رخشی و رستم بر او پا در رکاب تا نبیند دشمنت هرگز به خواب مرزداران دلیرت جان به کف سرفرازن سپاهت صف به صف خون به دل کردند دشت ونهر را بازگرداندند خرمشهر را ای وطن ای مادر ایران من مادر اجداد و فرزندان من خانه من بانه من توس من هر وجب از خاک تو ناموس من ای دریغ از تو که ویران بینمت بیشه را خالی ز شیران بینمت خاک تو گر نیست جان من مباد زنده در این بوم و بر یک تن مباد وطن یعنی همه آب و همه خاک وطن یعنی همه عشق و همه پاک به گاه شیر خواری گاهواره به دور درد پیری عین چاره وطن یعنی پدر مادر نیاکان به خون و خاک بستن عهد و پیمان وطن یعنی هویت اصل ریشه سر آغاز و سر انجام و همیشه ستیغ و صخره و دریا و هامون ارس زاینده رود اروند کارون وطن یعنی سرای ترک تا پارس وطن یعنی خلیج تا ابد فارس وطن یعنی دو دست از جان کشیدن به تنگستان و دشتستان رسیدن زمین شستن ز استبداد و از کین به خون گرم در گرمابه فین وطن یعنی اذان عشق گفتن وطن یعنی غبار از عشق رفتن وطن یعنی هدف یعنی شهامت وطن یعنی شرف یعنی شهادت وطن یعنی گذشته حال فردا تمام سهم یک ملت ز دنیا وطن یعنی چه آباد و چه ویران وطن یعنی همین جا یعنی ایران وطن یعنی رهایی ز آتش و خون خروش کاوه و خشم فریدون وطن یعنی زبان حال سیمرغ حدیث جان زال و بال سیمرغ سپاه جان به خوزستان کشیدن شهادت را به جان ارزان خریدن نماز خون به خونین شهر خواندن مهاجم را ز خرمشهر راندن وطن یعنی اذان عشق گفتن وطن یعنی غبار از عشق رفتن وطن یعنی هدف یعنی شهامت وطن یعنی شرف یعنی شهادت وطن یعنی گذشته حال فردا تمام سهم یک ملت ز دنیا وطن یعنی چه آباد و چه ویران وطن یعنی همین جا یعنی ایران المان های هویتی: آرش بهرام کاوه آهنگر ضحاک رخش رستم خرمشهر توس هامون ارس زاینده رود اروند کارون ترک پارس خلیج فارس تنگستان دشتستان ریختن خود امیرکبیر در حمام فین فرهنگ شهادت خشم فریدون سیمرغ ماجرای زال و سیمرغ خوزستان خونین شهر=خرمشهر اشاره: احتمالا ترانه سرای این شعر بشدت تحت تاثیر شاهنامه و جنگ ایران و عراق بوده و از این دو منبع برای کدگذاری هویتی ایرانی در اشعارش استفاده نموده است. 18 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ وای اگه خون سیاوش دامن شبو بگیره اگه باز به زخم رستم سهراب قصه بمیره سهراب قصه بمیره وای اگه درفش کاوه بشه باز خنجر ضحاک اگه باز از تخت جمشید خسرویی بیوفته رو خاک وای اگه کمون آرش بشکنه به دست کینه وای اگه دوباره شیرین مرگ فرهاد و ببینه دیگه از غرور این خاک چی میمونه چی میمونه واسه بچه های البرز چه کسی قصه میخونه کاشکی از بغض دماوند خون نشه قلب ستاره کاش نیاد روزی که مهتاب توی کوچه پا نزاره کاشکی از چشمای مجنون خواب لیلی رو نگیرن کاش فرشته های عاشق توی آسمون نمیرن توی آسمون نمیرن غم سردارای جنگل به دلخزر میمونه دوباره خروش کارون قلب شب رو میسوزونه چشمای معصوم زرتشت از یاد ارس نمیره قلعه ها میریزن اما بغض بابک نمیمیره المان های هویتی مشخصن دیگه ماجرای بی گناه کشته شدن سیاوش رستم و سهراب ماجرای کاوه و ضحاک اشاره به داستان های لیلی و مجنون وخسرو شیرین اشاره به ارش کمانگیر دماوند کارون البرز ارس قلعه بابک و خود بابک زرتشت سردار جنگل هم که میرزا کوچک خان جنگلی بود 18 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ در روح و جان من میمانی ای وطن به زیر پا فتد آن دلی، که بهر تو نلرزد شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیرزد ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران ، بد گهران ای عشق سوزان ، ای شیرینترین رویای من تو بمان ، در دل و جان ای ایران ایران ، گلزار سبزت دور از تاراج خزان ، جور زمان ای مهر رخشان ، ای روشنگر دنیای من به جهان ، تو بمان سبزی صد چمن ، سرخی خون من ، سپیدی طلوع سحر ، به پرچمت نشسته شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن بمان که تا ابد هستیم ، به هستی تو بسته ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران ، بد گهران ای عشق سوزان ، ای شیرینترین رویای من تو بمان ، در دل و جان ای ایران ایران ، گلزار سبزت دور از تاراج خزان ، جور زمان ای مهر رخشان ، ای روشنگر دنیای من به جهان ، تو بمان شاعر تورج نگهبان خواننده استاد محمد نوری المان های هویتی: توصیف ویژگیها و جذابیتهای ایران بیان میهن پرستی ایرانیان 19 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ دلم می خواد به اصفهان برگردم بازم به اون نصف جهان برگردم برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود خودم اینجا دلم اونجا همه ی راز و نازم اونجا ای خدا عشق من و یار من و اون گل نازم اونجا چکنم با کی بگم عقده ی دل را پیش کی باز کنم دردمو با چه زبون به این و اون حالی کنم آسمون گریه کند بر سر جانانه ی من اشک ریزان شده ی دلدار در آن خانه ی من از غم دوری او همدم پیمانه شدم همچو شبگرد غزلخوان سوی میخانه شدم مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم بخدا این دل من پر از غمه همه ی دنیا برام جهنمه هر چی گویم من از این سوز دلم بخدا بازم کمه بازم کمه 18 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ ياور از ره رسيده با من از ايران بگو از فلات غوطه ور در خون بسياران بگو باد شبگرد سخن چين پشت گوش پرده هاست تا جهان آگه شود بی پرده از ياران بگو شب سياهی ميزند بر خانه های سوگوار از چراغ روشن اشک سيه پوشان بگو پرسه ياس است در آوای اين پتيارگان از زمين از زندگی از عشق از ايمان بگو سوختم آتش گرفتم از رفيق و نارفيق از غريب و آشنا،يارانِ هم پيمان بگو ضجه ی نام آوران زخمی به خاموشی نزد از خروش نعره انبوه گمنامان بگو قصه های قهرمانان قهر ويرانگر نداشت از غم و خشم جهانساز تهی دستان بگو با زمستانی که ميتازد به قتل عام باغ از گل خشمی که ميرويد در اين گلدان بگو ترانه از داریوش المان های هویتی: ايران فلات جهان 17 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ روزی که از تو جداشم روز مرگ خنده هامه روز تنهایی دستام فصل سرد گریه هامه توی اون کوچه غمگین جای پاهای تو مونده هنوزم اون بید مجنون عکس قلبت رو پوشونده بعد تو گریه رفیقم غم تو داده فریبم حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم تو با خوشحالی و امید منو تنهایی و حسرت تو تو باغ پر از گل من یکی ای تو شهر غربت روح من همسفر غم توی شهر غصه پوسید قلب من همراه قلبت پاکو غمگنانه کوچید بعد تو گریه رفیقم غم تو داده فریبم حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم روزی که از تو جداشم روز مرگ خنده هامه روز تنهایی دستام فصل سرد گریه هامه توی اون کوچه غمگین جای پاهای تو مونده هنوزم اون بید مجنون عکس قلبت رو پوشونده بعد تو گریه رفیقم غم تو داده فریبم حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم روزی که از تو جداشم روز مرگ خنده هامه روز تنهایی دستام فصل سرد گریه هامه توی اون کوچه غمگین جای پاهای تو مونده هنوزم اون بید مجنون عکس قلبت رو پوشونده بعد تو گریه رفیقم غم تو داده فریبم حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام المان هویتی: کوچه،شهر،اون بید مجنون که قلبی رو که روی درخت کنده بودند رو پوشونده شرح : روزی که از تو جدا شم این شهر و کوچه و بید مجنون همش یاد آور اون عشقه و چه بسیار که مکانهای مختلف شهری برای انسانها معنی دیگه ای دارند برای من چهارراه ولی عصر و پارک جمشیدیه و پارک لاله و پارک .... کافه گالری و ..... وای دوباره اشک و اوردی تو چشمام 20 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ یه مرغ نازی داشتم ، خوب نگهش نداشتم شغال اومد و بردش ، رو پا نشست و خوردش شغال باغ بالا ، پات بشکنه ایشالّا ، بگید ایشالّا ، ایشالّا مرغ منو گرفتی ، ای کاش یه روز به چنگم بیفتی بگید ایشالّا ، ایشالّا نه بوم ، نه در ، نه ایوون ، نه لانه و شبستون نه آتیش ، نه خاکستر ، اگه گفتین چی چی پر ؟ کلاغ پر ، آفرین گنجشک پر ، کلاغ پر ، شغال پیر باغ پر کبوتر دلم پر ، گلدون پرگلم پر چراغ ایوونم پر ، مرغ شبستونم پر یه مرغ نازی داشتم ، خوب نگهش نداشتم شغال اومد و بردش ، رو پا نشست و خوردش شغال باغ بالا ، پات بشکنه ایشالّا ، بگید ایشالّا ، ایشالّا مرغ منو گرفتی ، ای کاش یه روز به چنگم بیفتی بگید ایشالّا ، ایشالّا نه بوم ، نه در ، نه ایوون ، نه لانه و شبستون نه آتیش ، نه خاکستر ، اگه گفتین چی چی پر ؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام المان هویتی : همینایی که قرمز کردم قربون مرغ نازم برم:lol: 19 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم ما برای بوسیدن خاک سر قله ها چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خون دلها خورده ایم خون دلها خورده ایم ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم ما برای بوئیدن بوی گل نسترن چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم ما برای نوشیدن شورابه های کویر چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم ما برای خواندن این قصه عشق به خاک خون دلها خورده ایم خون دلها خورده ایم ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم ترانه ی « سفر به خاطر وطن » ترانه و طرح آهنگ : نادر ابراهیمی تنظیم کننده برای ارکستر و رهبر گروه نوازندگان : فریدون شهبازیان خواننده : محمد نوری 16 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ دختره تهرونو نگو می خوام براش بمیرم با یك نگاه آشناش به دام اون اسیرم دختره گیلانو ببین لباش گل اناره از سرتاپای ناز اون عشق و صفا می باره این دلبر و طنازه حتما مال شیرازه خوشگل خوزستانه زاده ی آبادانه چه خوش سرو زبونه دختره اصفهونه ازش وفا می ریزه این دختره تبریزه البته این احتمالا میشه المان های هویتی قومیتی 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده