رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

البته مفهوم انتزاعی رو اول محمد مهدی به کار برد و من فقط اشاره کردم که چنین مفهومی وجود داره ... به هر حال هدف خودم رو از به کار بردن این کلمه در ادامه می آورم :

منظور من این نیست که فضا ذهنی هست و ماهیت کالبدی نداره ، بلکه در حقیقت منظور من این هست که تصوری که ما از فضا در ذهن خود بوجود می آوریم ، بر اساس دانسته و ریشه های علمی فضاست. در حالیکه ممکنه در حالت کالبدی فاقد اون خصوصیت باشه یا آنها را به طور ناقص بهره مند باشه...

یک مثال برای روشت شدن بهتر مسئله :

شهری رو تصور کنید که هیچ شناخت و تصویری از اون در ذهنمون نیست.

حال شخصی در طی معرفی شهر خودشون و فضای عمومی آن از مکانی به نام سبزه میدان نام میبرد .

بلافاصله تصور ذهنی که در ما از سبزه میدان شکل میگیرد فضای شهری ، مستطیل شکل ، با تاریخچه ای قدیمی ، به نسبت وسیع و با فضای سبز مناسب و درختان قدیمی ، دارای المان و یک نشانه شهری و غیره و غیره ....

این یک تصویر انتزاعی از سبزه میدان است. تصویری که در ذهن ما نقش بسته . به این دلیل که خصوصیات و ویژگیهای یک سبزه میدان را این چنین می دانیم.

حال این تصویر انتزاعی ممکن است با آنچه در واقعیت وجود دارد متفاوت یا تا حدی متفاوت باشد. بطور مثال سبزه میدان فوق ممکن است بر اثر عواملی چون روند توسعه شهر ، فرسودگی بافت و ... قابلیت های اجتماعی خود را از دست داده باشد ، به علت عدم رسیدگی از فضای سبز مناسبی برخوردار نباشد ، دارای المان نباشد و حتی گاها تبدیل به یک میدان آیینی شده باشد و مردم صرفا در مناسبت ها در آن حضور یابند.

اینجاست که تعریف انتزاعی ما شکسته می شود. پس همانطور که اشاره کردم این تصویر انتزاعی در کنار هویت و کارکرد است که واقعیت می یابد...

باز اگه موردی بود ، پاسخگو هستم :icon_gol:

خیلی ممنون مهرداد جان

من که خیلی استفاده بردم.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 95
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

مکان های شهری به آن دسته از فضایی گفته شد که جزو مالکیت عمومی هستند و دارای معنی و هویت هستند در حالی که مکان های عمومی مکان هایی هستند که دارای مالکیت نیمه عمومی هستند. تفاوت مکان های شهری و مکان های عمومی را می توان در مالکیت آنها و میزان دسترسی به آنها در ساعات مختلف دانست.

مکان های شهری را که علاوه بر داشتن هویت و معنی هستند و در آنها تعامل اجتماعی اتفاق می افتد را می توان به 2 دسته ی فضاهای جمعی و فضاهای شهری تقسیم بندی کرد. به این صورت که مکانی را که دارای تعامل اجتماعی است را فضای جمعی و مکانی را که دارای تعامل اجتماعی است اما دارای کالبدی است که هم از لحاظ کارکردی و هم از لحاظ زیبایی شناختی حائز اهمیت است، می توان فضای شهری دانست.

بدین صورت میدان نقش جهان اصفهان و میدان هایی مانند دل کمپو ، سن مارکو و ... را می توان فضاهای شهری دانست چون علاوه بر تعاملات اجتماعی دارای کالبدی جالب توجه هستند.

(البته این ها نظرات شخصی بنده است و دلیلی برای قبول آنها برای همه وجود ندارد).

سوالا و ابهاماتون رو بپرسید لطفاً

با توجه به تعریفی که در بالا در مورد فضای شهری اومده و مثال هایی که آورده شده، در ادامه ی بحث از دوستان خواهشمندم که بگن ، به نظرتون چه ویژگی های کالبدی یه فضای جمعی رو از یه فضای شهری جدا میکنه؟ یعنی وجود چه عوامل کالبدی و فیزیکی باعث ایجاد فضای شهری میشه؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ممنون مهندس که به جمع ما اومدین.

 

مهندس باید بگم که جای فضا و مکان رو اشتبا اومدیدن، اگه در کل پاراگراف جای مکان و با فضا عوض کنید همه چی درست میشه.

ممنون از نظرت اما من هنوزم به چیزی که گفتم اعتقاد دارم و مکان را یک عامل فیزیکی می دونم که می تونه با مفهومی مثل فضا پر بشه نمی دونم اگر باز هم فکر می کنی اشتباه فکر مکنم منو توجیح کن ممنون.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

ممنون بچه ها حالا بهتر فرق این واژه هارو فهمیدم.نظرم در مورد سوال آخر:

 

فضای شهری باید باز،همه شمول،دارای تعاملات اجتماعی و تقابل اجتماعی،فعالیت ها متنوع،دارای کیفیت و بار معنایی باشه و مهمتر از همه باید از ارزش های بصری و زیباشناختی از نظر کالبدی برخوردار باشه.فضای شهری مبتنی بر خاطره جمعی شهروندانه ودر شهروندان تعلق خاطر را به وجود میاره.

هر فضا را در شهر نمی توان فضای شهری دانست مگر اینکه بر اساس قواعد زیبا شناختی باشد.(دکتر پاکزاد)در فضای شهری اجزا به صورتی آراسته ،هماهنگ و با نظم و انضباط و همچنین با ارزش های بصری سازمان یافته اند.(دکتر توسلی)

در فضای شهری باید مکان هایی پر ابهام وجود داشته باشه که انسان چیزی رو در آن جستجو کنه.

این فضا ها باید تعجب بر انگیز باشه وملاقات ها ی رسمی و غیر رسمی رو فراهم کنه.

باید موندن در فضا برای مردم فراهم باشه حالا به هر شکلی مثل مکان هایی برای نشستن و انتظار کشیدن ،امکان انتخاب ،تنها بودن یا شناخته شدن را برای مردم فراهم کنه و از ایمنی و امنیت برخوردار باشه.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ممنون از نظرت اما من هنوزم به چیزی که گفتم اعتقاد دارم و مکان را یک عامل فیزیکی می دونم که می تونه با مفهومی مثل فضا پر بشه نمی دونم اگر باز هم فکر می کنی اشتباه فکر مکنم منو توجیح کن ممنون.

 

دو نفر از بزرگترین نظریه پردازانی که در مورد مکان نظر داده اند کریستین نوربرگ شولتز و ادوراد رلف هستند.

شولتز: "او مکان را فضای احساس و درک شده و با خاطره عجین شده تلقی می کند و بخشی از معنای مکان را در تجربه ها و حالات روحی انسان جست و جو می نماید. برای او مکان همان فضای زنده است."

با توجه به این که نمی توان کل شهر را درک شده و با خاطره در نظر گرفت بنابراین مکان جزیی کوچک تر از شهر و در حالت کلی تر جزیی از فضاست."مکان همان فضای زنده است".

رلف نیز می گوید:" هر چند بی شکل و نامحسوس، هر زمان که ما فضا را درک و احساس کنیم، نوعاً مفهوم مکان نیز شکل می یابد. برای رلف مکان ها ذاتاً پایگاه های معنایی هستند که در طول زندگی براساس رویدادی شکل گرفته اند. با آغشتن آنها با معنا، افراد و گروهها یا جوامع، فضا به مکان تبدیل می شود".

 

بنابراین هر مکانی فضاست ولی هر فضایی مکان نیست.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ممنون بچه ها حالا بهتر فرق این واژه هارو فهمیدم.نظرم در مورد سوال آخر:

 

فضای شهری باید باز،همه شمول،دارای تعاملات اجتماعی و تقابل اجتماعی،فعالیت ها متنوع،دارای کیفیت و بار معنایی باشه و مهمتر از همه باید از ارزش های بصری و زیباشناختی از نظر کالبدی برخوردار باشه.فضای شهری مبتنی بر خاطره جمعی شهروندانه ودر شهروندان تعلق خاطر را به وجود میاره.

هر فضا را در شهر نمی توان فضای شهری دانست مگر اینکه بر اساس قواعد زیبا شناختی باشد.(دکتر پاکزاد)در فضای شهری اجزا به صورتی آراسته ،هماهنگ و با نظم و انضباط و همچنین با ارزش های بصری سازمان یافته اند.(دکتر توسلی)

در فضای شهری باید مکان هایی پر ابهام وجود داشته باشه که انسان چیزی رو در آن جستجو کنه.

این فضا ها باید تعجب بر انگیز باشه وملاقات ها ی رسمی و غیر رسمی رو فراهم کنه.

باید موندن در فضا برای مردم فراهم باشه حالا به هر شکلی مثل مکان هایی برای نشستن و انتظار کشیدن ،امکان انتخاب ،تنها بودن یا شناخته شدن را برای مردم فراهم کنه و از ایمنی و امنیت برخوردار باشه.

مرسی نسرین خانم. خیلی خوب بود. خیلی به مفاهیمی که بنده مد نظرم بود نزدیک شدین. و اکثر موارد رو در حد اشاره گفتین.

همون طور که نسرین خانوم گفتن فضای شهری باید باز باشه، منظور از این باز بودن چیه؟ آیا منظور از باز بودن نداشتن سقف هستش یا اینکه راه ها و دسترسی های به فضا باید باز باشند؟

چون میخوام بحث رو به سمت موارد کالبدی بکشونم لطفاً بیشتر از این با دید کالبدی به سوالات جواب بدین.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

.

.

فضای شهری باید باز باشه، منظور از این باز بودن چیه؟ آیا منظور از باز بودن نداشتن سقف هستش یا اینکه راه ها و دسترسی های به فضا باید باز باشند؟

 

سلام

 

بصورت کلی فضایی که حس محصوریت رو نداشته باشه بعنوان فضای باز تلقی میشه .(نظر من)

وجود مسیرهای دسترسی به یک فضا هم باعث میشه که فضا اون حس محصوریت رو نداشته باشه هم اینکه باعث نفوذ پذیری بیشتر فضا میشه پس میشه گفت برای اینکه یک فضا رو بشه بعنوان فضای باز در نظر گرفت وجود مسیرهای دسترسی و نفوذپذیر بودن ضروریه ...

 

از طرفی یک فضای مسقف هم می تونه محصور کننده باشه هم می تونه نباشه ... بستگی به روحیات فرد داره ...

پس شاید بشه یک فضای مسقف با نفوذپذیری مناسب رو بعنوان فضای باز در نظر گرفت ...

 

این نظر من بود امیدوارم دوستان در این مورد راهنمایی های لازم رو ارائه بدن ..

 

متشکرم

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دقیقا!!!دکتر امین زاده هم همینو سر کلاساش می گفت..........

مرسی

متاسفانه خیلی واژه ها در ادبیات تخصصی ما سهواً بکار میره، من خودم به دفعات پیش اومده که کلماتی رو گفتم که بعداً فهمیدم مفهومی رو که در ذهن داشتم با مفهومی که درست تره، با هم فرق دارن. البته هنوز این مشکل مطمئناً وجود داره و هنوز فک میکنم سهواً این کار رو انجام میدم.

 

فرق بین فضا و مکان(اون چیزی که از گفتگوهای قبلی و کمی مطالعه فهمیدم):

 

فضا ظرفه و مکان مظروف، یعنی فضا، مکان رو در بر میگیره. به طور دقیق تر : هر مکانی خود یک فضاست اما هر فضایی یک مکان نیست. اگه به طور خیلی خلاصه و کلی بگیم فضایی که دارای معنا و هویت باشه به مکان تبدیل میشه.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
سلام

 

بصورت کلی فضایی که حس محصوریت رو نداشته باشه بعنوان فضای باز تلقی میشه .(نظر من)

وجود مسیرهای دسترسی به یک فضا هم باعث میشه که فضا اون حس محصوریت رو نداشته باشه هم اینکه باعث نفوذ پذیری بیشتر فضا میشه پس میشه گفت برای اینکه یک فضا رو بشه بعنوان فضای باز در نظر گرفت وجود مسیرهای دسترسی و نفوذپذیر بودن ضروریه ...

 

از طرفی یک فضای مسقف هم می تونه محصور کننده باشه هم می تونه نباشه ... بستگی به روحیات فرد داره ...

پس شاید بشه یک فضای مسقف با نفوذپذیری مناسب رو بعنوان فضای باز در نظر گرفت ...

 

این نظر من بود امیدوارم دوستان در این مورد راهنمایی های لازم رو ارائه بدن ..

 

متشکرم

ممنون داش مرتضی که به بحث ما پیوستین

بصورت کلی فضایی که حس محصوریت رو نداشته باشه بعنوان فضای باز تلقی میشه .(نظر من)

نمیتونم بگم موافق تعریفتون هستم و یا اینکه کاملاً مخالفم. به نظرم بهتره که در شهر همه ی فضاهای بدون سقف رو فضای باز بدونیم ویا به قول رابرت کوان بهتره بگیم "فضاهای بیرونی" outdoor space

وجود مسیرهای دسترسی به یک فضا هم باعث میشه که فضا اون حس محصوریت رو نداشته باشه هم اینکه باعث نفوذ پذیری بیشتر فضا میشه پس میشه گفت برای اینکه یک فضا رو بشه بعنوان فضای باز در نظر گرفت وجود مسیرهای دسترسی و نفوذپذیر بودن ضروریه ...

اینکه دسترسی ها باعث کاهش محصوریت میشن همیشه درست نیست (هر چند اکثر مواقع باعث کاهش محصوریت میشه)و به چند عامل بستگی داره.

خود این رو در قالب سوالی مطرح می کنم: چگونه به یک فضا دسترسی بدهیم بدون اینکه میزان محصوریت کاهش یابد و یا تاثیر کمی در میزان محصوریت بزاره؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

منظور فضاهای ما بین ساختمون ها که هم میدان و خیابان رو در بر می گیره ،شاید خوب می بود که به این هم اشاره ای بشه....

منظورتون رو نگرفتم.
  • Like 2
لینک به دیدگاه
مرسی نسرین خانم. خیلی خوب بود. خیلی به مفاهیمی که بنده مد نظرم بود نزدیک شدین. و اکثر موارد رو در حد اشاره گفتین.

همون طور که نسرین خانوم گفتن فضای شهری باید باز باشه، منظور از این باز بودن چیه؟ آیا منظور از باز بودن نداشتن سقف هستش یا اینکه راه ها و دسترسی های به فضا باید باز باشند؟

چون میخوام بحث رو به سمت موارد کالبدی بکشونم لطفاً بیشتر از این با دید کالبدی به سوالات جواب بدین.

 

[HIGHLIGHT][/HIGHLIGHT]

 

فضای باز و عمومی یعنی فضایی که شهروندان بدون نیاز به کنترل ،حق ورود و حضور در آن را دارند.مثل دسترسی های مشخص،کاربری های نا محدود زمانی،امنیت،اندازه مناسب و...

ولی می تونه محصورهم باشه .چون منظور از باز بودن اینه که اگه فرد در یک فضای شهری محصور هم قرار گرفت،این محصوریت برای فرد انعطاف داشته باشه.مثل میدان نقش جهان اصفهان،آیا با قرار گرفتن در آن احساس محصوریت میکنید؟مکان های مسقفم با انعطافی که دارن میتونن فضای شهری باشن.

(فضای شهری از نظر کالبدی اندازه ای داره که متناسب با اندازه و نوع شهر است.)

  • Like 1
لینک به دیدگاه

 

فضای باز و عمومی یعنی فضایی که شهروندان بدون نیاز به کنترل ،حق ورود و حضور در آن را دارند.مثل دسترسی های مشخص،کاربری های نا محدود زمانی،امنیت،اندازه مناسب و...

ولی می تونه محصورهم باشه .چون منظور از باز بودن اینه که اگه فرد در یک فضای شهری محصور هم قرار گرفت،این محصوریت برای فرد انعطاف داشته باشه.مثل میدان نقش جهان اصفهان،آیا با قرار گرفتن در آن احساس محصوریت میکنید؟مکان های مسقفم با انعطافی که دارن میتونن فضای شهری باشن.

(فضای شهری از نظر کالبدی اندازه ای داره که متناسب با اندازه و نوع شهر است.)

 

یکی از عواملی که سبب عمومی بودن یک فضا می شود همین بحث دسترسی داشتن به فضا در تمام ساعات شبانه روز است.

علت اینکه یه کتابخانه (و دیگر بناهایی را که در تمام ساعات به آنها نمی توان وارد شد) را نمی توان فضای شهری دانست در همین بحث accessible بودن آنهاست.

 

با نگاهی به بهترین فضاهای شهری جهان مانند میدان دل کمپو، میدان سن مارکو و ... چند نتیجه رو می توان استخراج کرد:

-بدون شک این فضاها در تمام ساعات شبانه روز در دسترس همه ی مردم هستند.

-این فضاها اکثراً دارای محصوریت مناسبی هستند."محصوریت زیاد فضا را کوچک تر و محصوریت کم فضا را بزرگتر از اندازه واقعی نشان می دهد". البته فضای شهری هم وجود دارند که میزان محصوریت بسیار پایین است مانند میدان نقش جهان اصفهان یا تیان آن من در چین.

-یکی دیگر از عوامل ایجاد فضای شهری در نقطه ای خاص، وجود کاربری های مهم در آن فضاست:

وجود تالار شهر در میدان دل کمپو، وجود کتابخانه شهر، ساختمان شورا و موزه هنر در میدان ویکتوریای شهر بیرمنگام، وجود کلیسا یا ساختمان تالار شهر در بسیاری دیگر ار میادین اروپایی و... . وجود مسجد شاه و شیخ لطف ... به همران عالی قاپو در میدان نقش جهان.

- بسیاری از فضاهای شهری جهان دارای کف پوش سخت هستند و از چمن کمتر در آنها استفاده شده است. اکثر میادین اروپایی و آمریکایی این ویژگی را دارند. اما فضاهایی مانند میدان ووژ در پاریس هم هستند که غلبه ی فضاهای سبز بیشتر است.

دوستان اگه ممکنه چند نکته ی دیگر بهش اضافه کنن(البته در نظر داشته باشید که مواردی که میخواهید بنویسید باید کالبدی باشند.)

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
کلاً عرصه و عملکرد عرصه رو من اومده بودم دنبالش اینجا

یکمم راجع به اون بگین یا بگین کجا بخونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:5c6ipag2mnshmsf5ju3:icon_pf (34):

 

 

در رابطه با عرصه عمومی میتونین به نظرات حنا آرنت ، هابرماس ، چارلز تیلور و سیلا بن حبیب مراجعه کنید .

 

البته نظراتشون با هم متفاوت هست .

  • Like 3
لینک به دیدگاه
در رابطه با عرصه عمومی میتونین به نظرات حنا آرنت ، هابرماس ، چارلز تیلور و سیلا بن حبیب مراجعه کنید .

 

البته نظراتشون با هم متفاوت هست .

 

راجع به عملکرد عرصه های عمومی چیزی نمی دونم !!!! :4564:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
راجع به عملکرد عرصه های عمومی چیزی نمی دونم !!!! :4564:

 

خوب برای همین گفتم نظراتشون رو باید ببینید چون هر کدوم از اینها اعتقاد بر عملکرد خاصی از عرصه عمومی دارن . مثلا حنا آرنت و هابرماس تاکید بر سیا/سی بودن عرصه عمومی دارن . با این تفاوت که آرنت فضای کالبدی رو دخیل میدونه (مثلا مبارزاتی که در میدان التحریر مصر اتفاق افتاد) اما هابرماس بر روی رسانه های چاپی برای برقراری مناظرات عمومی تاکید داشت. البته هابرماس معتقد بود که عرصه عمومی در توسعه جامعه مدنی موثره.

 

ولی تیلور عرصه عمومی رو فضای مشترکی می بینه که اعضای جامعه از طریق واسطه های گوناگون مثل رسانه های چاپی ، الکترونیک و تعاملات رو در رو دور هم جمع میشن و به بررسی موضوعات مورد علاقه خودشون می پردازن و یک ذهنیت مشترک رو شکل میدن.

 

البته سیلا بن حبیب هم یک نظریه پرداز سیا/سی هستش. و عرصه عمومی رو در شکل دهی به هویت شهروندان موثر میدونه . و یکی از عملکردهای عرصه عمومی رو نمایش تفاوتها و شناخت خویشتن اعلام میکنه.

 

در واقع عرصه عمومی فضای فراتر از محل های گردهمایی برنامه ریزی شده ، رسوم و آیین ها ، نمایشها ، جشنها و ... و در واقع برای شکل دهی به یک فضای بزرگتر و یکپارچه تر، این فضاها رو بهم متصل میکنه . یعنی میتونیم بگیم عرصه عمومی موضوعی نیست . بلکه فراموضوعیه.

 

مدنی پور هم اینطورمیگه ، عرصه عمومی بعنوان مفهومی وسیعتر که بر شکلگیری جامعه ای دموکراتیک (یعنی جامعه ای که در آن افراد و گروه های متفاوت بتوانند در حکومت شریک و سهیم باشند) متمرکز شده است.

 

این یک خلاصه ای بود اگر بخوایید دقیقتر بررسی کنید باید حتما به نظرات ، صاحبنظران رجوع کنید.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خوب برای همین گفتم نظراتشون رو باید ببینید چون هر کدوم از اینها اعتقاد بر عملکرد خاصی از عرصه عمومی دارن . مثلا حنا آرنت و هابرماس تاکید بر سیا/سی بودن عرصه عمومی دارن . با این تفاوت که آرنت فضای کالبدی رو دخیل میدونه (مثلا مبارزاتی که در میدان التحریر مصر اتفاق افتاد) اما هابرماس بر روی رسانه های چاپی برای برقراری مناظرات عمومی تاکید داشت. البته هابرماس معتقد بود که عرصه عمومی در توسعه جامعه مدنی موثره.

 

ولی تیلور عرصه عمومی رو فضای مشترکی می بینه که اعضای جامعه از طریق واسطه های گوناگون مثل رسانه های چاپی ، الکترونیک و تعاملات رو در رو دور هم جمع میشن و به بررسی موضوعات مورد علاقه خودشون می پردازن و یک ذهنیت مشترک رو شکل میدن.

 

البته سیلا بن حبیب هم یک نظریه پرداز سیا/سی هستش. و عرصه عمومی رو در شکل دهی به هویت شهروندان موثر میدونه . و یکی از عملکردهای عرصه عمومی رو نمایش تفاوتها و شناخت خویشتن اعلام میکنه.

 

در واقع عرصه عمومی فضای فراتر از محل های گردهمایی برنامه ریزی شده ، رسوم و آیین ها ، نمایشها ، جشنها و ... و در واقع برای شکل دهی به یک فضای بزرگتر و یکپارچه تر، این فضاها رو بهم متصل میکنه . یعنی میتونیم بگیم عرصه عمومی موضوعی نیست . بلکه فراموضوعیه.

 

مدنی پور هم اینطورمیگه ، عرصه عمومی بعنوان مفهومی وسیعتر که بر شکلگیری جامعه ای دموکراتیک (یعنی جامعه ای که در آن افراد و گروه های متفاوت بتوانند در حکومت شریک و سهیم باشند) متمرکز شده است.

 

این یک خلاصه ای بود اگر بخوایید دقیقتر بررسی کنید باید حتما به نظرات ، صاحبنظران رجوع کنید.

 

پس ماهیت عرصه های عمومی شهری رو الان با این تعریف ها چه جوری می شه توضیح داد؟؟؟!؟:hanghead:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
پس ماهیت عرصه های عمومی شهری رو الان با این تعریف ها چه جوری می شه توضیح داد؟؟؟!؟:hanghead:

 

نگاه کنید به طراحی فضای شهری نگرشی بر فرآیندی اجتماعی مکانی نوشته مدنی پور

 

مکان های عمومی فضاهای شهری نوشته کارمونا و همکاران ، انتشارات دانشکده هنر

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...