رفتن به مطلب

سوالات و مشکلات برقی خود را مطرح کنید


ارسال های توصیه شده

با سلام . توضیحات اولیه تون ناقص لطفا توضیح بیشتری در مورد در خواستتون بدید . این جدول اطلاعاتی درباره انتخاب کابل برای ولتاژ های تکفاز و سه فاز تحت توانهای مصرفی مختلف داده. البته این توان رو به صورت توان ظاهری اعلام کرده تا با توجه به نوع مصرف کننده و ضریب توان اون یعنی کسینوس فی اقدام به انتخاب کابل بکنید. نوع کابلی هم که عنوان شده توی رده کابل های توزیع قرار داره و NYY هم مشخصه کابل هست. با توجه به استاندارد برق آلمان NYY یعنی :كابل هادي مس ، عايق و غلاف پلاستيك . بحث جمع توان هم با توجه به اینکه هر مصرف کننده میتونه مقاومتی و یا مقاومتی سلفی و یا مفاومتی سلفی خازنی باشه و ضریب توان مخصوص خودشو داشته باشه یه موضوع برداریه . :icon_gol:

 

سلام

حقیقت از اینجا نا امید شدم و رفتم سراغ فروم همسایه

دوستان به نتیجه رسیدن جمع جبری بزنم... یه سری چیزا هم گفتن که من سر درنیوردم !

یعنی می فرمایید اشتباهه ؟

اتفاقا با جمع جبری عدد بزرگی به دست اومد !

(در مورد این که بشه برق رو با سیستم فتوولتاییک pv تامین کرد یه توضیح بدم شاید دوستان همون اول غیرممکن بدونن،منم بعید می دونم،به استاد میگم ولی میگه کار تحقیقاتیه و مهم نیست بشه یا نه،منی خوایم ببینیم میشه یا نه !

فوقش در آخر برای تامین برق روشنایی و تجهیزاتی مثل کامیوتر و ... ازش استفاده کنیم !

برگردیم به جدول و سوال اصلیم :

یعنی من نباید طبق این جدول برق مصرفی رو حساب کنم ؟

ببینید یه سری دستگاه های آزمایش(دانشکده مکانیک) هست که هر روز استادا با یکیشون آزمایش انجام میدن

چندتا آزمایشگاه داخل این ساختمونه

مثلا از کنترل ،آز مقاومت مصالح،آز مکانیک سیالات و ...

تو هر کدوم چند دستگاه که حتما پلاک دارن و توان مصرفی هر یک مشخصه...

حالا من باید برم سراغ پلاک دستگاه ها و توان رو از روی اونا بخونم یا نه همین کفایت می کنه ؟ به استاد راهنمام گفتم دوستان(منظورم بچه های فروم همسایه) گفتن همینارو جمع جبری بزنم درسته و ایشون قبول کرد(تخصصش نقشه کشیه )

حالا باید چیکار کنم ؟

ضریب توانو نفهمیدم کلا همون طور که تو فروم همسایه نفهمیدم !

ممنونم (بالاخره بعد از دو هفته پستم دیده شد !)

لینک به دیدگاه

شما چون توان رو بصورت KVA (کیلو ولت آمپر) بیان کردید به این معنی که دارید توان ظاهری رو در نظر می گیرید. ( بنده عمدا جواب رو کامل ندادم که با اینکار شما رو آروم آروم متوجه تفاوت انواع توانهای الکتریکی و تفاوت اونا بکنم). ولی در صورتیکه توان روی دستگاه رو داشته باشید دارید در مورد توان مفید بحث می کنید که واحد اون KW ( کیلو وات)............. بله با در نظر گرفتن توان قید شده بروی پلاک دستگاهها می تونید توان کل رو با جمع جبری بدست بیارید. ما کلا دو نوع سیستم برق عمومی داریم تکفاز و سه فاز و توان هم در سه حالت توان ظاهری توان مفید و توان راکتیو بحث میشه.:w16: نمی خوام همه چیز رو به یکباره توضیح بدم. شما آروم آروم جلو برید هرجائی مشکل بود در خدمتیم

لینک به دیدگاه

ممنونم از شما

فعلا یه سوال دیگه بپرسم تا بعد که دوباره مزاحم میشم

من اگه توان مفید دستگاهو از روی پلاک بخونم اگه سه فاز و تک فازو کنار هم قرار بدم و بخوام کل توانو به دست بیارم باید جمع جبری بزنم ؟!

مثلا یه دستگاه ما 1000 وات توان مفید داره و سه فازه و یکی دیگه 1500 واته و تک فاز،جمع کل توان مصرفی میشه

3*1000+1500=4500

یا نه این جوری میشه :

1000+1500=2500

یا کلا اینا اشتباهه؟

ممنونم:icon_gol:

لینک به دیدگاه

با سلام. سوال خوبی پرسیدید. نوع برق معیار نیس. توان مفید کل برابر است با مجموع جبری توان های مفید هر کدام از دستگاهها. ( وقتی از توان مفید صحبت می کنیم نیازی به بیان جبری بودن عمل جمع نیس. ) موفق باشید.

لینک به دیدگاه
با سلام. سوال خوبی پرسیدید. نوع برق معیار نیس. توان مفید کل برابر است با مجموع جبری توان های مفید هر کدام از دستگاهها. ( وقتی از توان مفید صحبت می کنیم نیازی به بیان جبری بودن عمل جمع نیس. ) موفق باشید.

 

ممنونم از شما

یعنی طبق مثالی که زدم :

 

مثلا یه دستگاه ما 1000 وات توان مفید داره و سه فازه و یکی دیگه 1500 واته و تک فاز،جمع کل توان مصرفی میشه

3*1000+1500=4500

یا نه این جوری میشه :

1000+1500=2500

 

باید طبق روش 2 محاسبه کنم ؟ اگه ممکنه دلیلش رو هم ساده بگین،البته اگه امکانش باشه و نیازی به بحث های تخصصی نداشته باشه.

شرمنده سوال بدیهی می پرسم !

می خوام مطمئن شم که احیانا از همون اول اشتباه پیش نرم...:icon_gol:

لینک به دیدگاه
ممنونم از شما

یعنی طبق مثالی که زدم :

 

 

 

باید طبق روش 2 محاسبه کنم ؟ اگه ممکنه دلیلش رو هم ساده بگین،البته اگه امکانش باشه و نیازی به بحث های تخصصی نداشته باشه.

شرمنده سوال بدیهی می پرسم !

می خوام مطمئن شم که احیانا از همون اول اشتباه پیش نرم...:icon_gol:

 

بله از روش 2 باید محاسبه کنید.

 

ببینید، توانی که روی دستگاه می نویسن، توان مفید خروجیه، که واحدش W, KW, MW هست. این توان ها رو باید خیلی ساده با هم جمع کنید. این توانی که روی دستگاه نوشته، کل توان مفیدی هست که اون دستگاه به خروجی می ده. یعنی اگر روی یک دستگاه سه فاز نوشته باشه 1500 کیلو وات، هر فاز اون دستگاه در حالت متعادل 500 کیلو وات توان تولید می کنه و در کل اون دستگاه 1500 کیلو وات توان به ما می ده. اگر هم تک فاز باشه و 1500 کیلو وات، با همون یک فازی که داره، 1500 کیلو وات توان می ده.

 

جایی که قضیه یکم سخت میشه، معمولا وقتی هست که می خوایم جریان هر خط رو حساب کنیم، اون وقت باید دقیق تر حساب کنیم. اول از همه بحث توان مفید و توان راکتیو پیش می آد. قسمت دوم کار هم اینه که حساب کنید بارهای تک فاز روی کدوم فاز هستن و جریان های هر فاز رو حساب کنید. و معمولا بر اساس فازی که بیشترین جریان رو می کشه، تصمیم می گیرن که از چه سیم یا کابلی استفاده بشه. اینطور نیست که برای هر فاز یک نوع سیم متفاوت بذارن.

 

توان کل شامل دو قسمت اکتیو یا حقیقی و راکتیو یا غیرحقیقی می شه. توان راکتیو قسمتی از توان کل هست که به هیچ دردی نمی خوره و فقط ظرفیت خط رو اشغال می کنه. تنها توان اکتیو هست که مفید هست و به درد ما می خوره و در خروجی دستگاه ظاهر می شه.

 

مثال می زنم. فرض کنید یک دستگاه سه فاز با سیم بندی ستاره با ولتاژ موثر خط به خط 1000 ولت داریم. این سیستم داره از هر خط جریان موثر 100 آمپر می کشه. اختلاف فاز ولتاژ و جریان هم 30 درجه است. حالا توان ها و جریان اکتیو و راکتیو رو حساب می کنیم.

 

50327789642632876087.png

 

توی شکل بالا، S کل توان هست. P قسمت حقیقی و مفید توانه. Q قسمت غیرحقیقی توانه. (در مورد اون 3 و رادیکال 3 که فکر نکنم لازم باشه توضیح بدم. دستگاه سه فاز رو خیلی راحت بصورت سه تا دستگاه تک فاز فرض کردم.)

 

I-re قسمت حقیقی جریان هست که در واقع توان مفید رو تولید می کنه و 86.6 آمپره. I-im هم قسمت غیرحقیقی جریان هست، که 50 آمپره. (البته توی پرانتز بگم، برخلاف Q که واقعا توان غیرحقیقیه و نمود خارجی نداره، جریان غیرحقیقی نداریم، یعنی کل اون 100 آمپر داره واقعا از سیم می گذره و عبارت جریان غیرحقیقی رو فقط اصطلاحا گفتم.)

 

فکر کنم دیگه واضح شده باشه. در مورد دستگاه ها، اطلاعاتی که ما داریم معمولا P و cos ɸ هستن که از روی اون ها می تونیم بقیه پارامترها رو به دست بیاریم.

 

حالا شما نگاه کن وقتی ما توان غیرحقیقی داریم تو سیستم، از 100 آمپر جریان، فقط 86.6 آمپرش داره توان مفید تولید می کنه، منتها ما مجبوریم کابلی استفاده کنیم که جریان 100 آمپر رو تحمل کنه. این یعنی اشغال ظرفیت خطوط توسط توان راکتیو. در صورتی که اگر توان راکتیو نداشتیم، می شد خطی انتخاب کنیم که همون 86.6 آمپر رو تحمل کنه و هزینه اضافی برای کابل بالاتر ندیم.

لینک به دیدگاه

shahramg عزیز ، ممنونم

عالی گفتین

نتونستم به گزینه تشکر اکتفا کنم

با توجه به این که رشتم مکانیکه احتمالا در این مورد هم تو پروژم توضیحی بدم فک کنم بد نباشه...

یه دنیا ممنون:icon_gol:

لینک به دیدگاه
وقتی از مولتی متر استفاده میکنیم در چه مواقعی وچرا باید دستگاه رو از حالت اتو(auto) خارج کنیم ؟

منظورتون از دستگاه اگه مولتی متر هست چون معمولا رنج اتو برای مقادیر پایین انتخاب میشه و در ضمن دقت بالایی نداره و در بیشتر مواقع خطا داره و بیشتر احتمال آسیب به مولتی متر هست

در ضمن وقتی ما از مولتی متر استفاده میکنیم حتما میدانیم چه کمیتی را میخواهیم اندازه بگیریم و حدود رنج هم دستمان است نیازی به گزینه اتو نداریم:ws52:

لینک به دیدگاه

منظورتون از دستگاه اگه مولتی متر هست چون معمولا رنج اتو برای مقادیر پایین انتخاب میشه و در ضمن دقت بالایی نداره و در بیشتر مواقع خطا داره و بیشتر احتمال آسیب به مولتی متر هست

در ضمن وقتی ما از مولتی متر استفاده میکنیم حتما میدانیم چه کمیتی را میخواهیم اندازه بگیریم و حدود رنج هم دستمان است نیازی به گزینه اتو نداریم:ws52:

مالتی متر ها در رنج اتوماتیک از بیشترین مقدار رنج شروع به پائین آمدن می کنن. به همین خاطر احتمال آسیب دیدن مالتی متر دور از ذهنه. در ضمن اگه مالتی متر یک مارک معتبر باشه حتما در هر کدام از رنج های اندازه گیری ( چه اتوماتیک و چه دستی ) حداکثرمقادیر تحملی اون رنج قید میشه ( که این مقدار بیشتر از مقدار استاندارد اون رنجه) . وسیله ای که بیشتر تعمهیدات حفاظتی در نظر گرفته بشه خیلی قابل اطمینان تره ( حتی اگه قیمت بالائی داشته باشه ).اما برای قضاوت در مورد مسله خطای اندازه گیری در مدهای اتوماتیک و دستی مالتی متر و پی بردن به تفاوت خطا و رسیدن به این مسله که آیا دقت مد دستی بیشتر است یا اتوماتیک ، به نظر بنده بررسی چند نمونه کاتالوگ مولتی متر با برندهای معتبر مسمر ثمرتر خواهد بود. در صورتیکه در بررسی چند نمونه کاتالوگ به این نتیجه برسیم ، میتونیم بگیم یکی از دلایل انتخاب مد دستی خطای کمتر اون مده ...... .ممکنه یک دلیل دیگه زمان بر بودن سوئیچ رنج در مد اتوماتیکه و به قول دوستمون آقا پیمان با مشخص بودن رنج اندازه گیری شاید شخص اندازه گیر تصمیم به استفاده از رنج دستی بکنه ( البته با کاهش رنج از بیشتر رنج ) .............. سربلند باشید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سلام دوستان

این سوال یکی از کاربر هاست کسی هست بتونه به ایشون کمک کنه؟؟؟

 

در زمینه ی میکرو AVR با Codevision دچار مشکل شدم. می خوام با پرتکل SPI میکرو رو به MMC ارتباط بدم. هدر MMC.h رو هم دارم. لطفا بگید از چه دستوراتی باید استفاده کنم. شدیدا نیاز دازم که جواب بدید.
لینک به دیدگاه
سلام هنگام اندازه گیری dcچرا گاهی عقربه back میزند؟

سلام

 

کاش دقیق منظورتون از BACK زدن عقربه میگفتید

 

اما چیزهایی که به ذهنم میرسه

  1. حالتی که در موقع اندازه گیری عقربه کاملا جهت مخالف برمیگردد یعنی از صفر عبورکرده به طرف مخالف،بدنه، برمیگردد:در این حالت پلاریته را اشتباه کرده اید باید جای مثبت و منفی را عوض کنید تا عقربه عدد درست را نشان دهد
  2. حالتی که عقربه به در حالت اندازه گیری روی عدد مثبت میرود اما به صورت نوساندارمدام تیک میزند:این حالت بیشتر زمانی اتفاق میافتد که ولتاژ DC ما به اندازه کافی صاف نشده و به اصطلاح ریپل داردکه این ریپلها باعث میگردد عقربه گاهی به عقب برگشته و دوباره روی عدد مثبت ثابت شود که این حالت با ریتم ثابتی تکرار میگردد

معمولا این دوحالت در موقع اندازه گیری جریان ثابت DC رخ میدهد اگر منظورشما چیز دیگریست با توضیحی بیشترشاید بتوان پاسخی مناسب تر داد:a030:

لینک به دیدگاه
سلام دوستان

این سوال یکی از کاربر هاست کسی هست بتونه به ایشون کمک کنه؟؟؟

 

 

با سلام. اگه این دوست عزیز در هدر مربوطه دقت بکنه . توی این هدر باید توابعی برای initial و read و write دیتا توی سکتورهائی با آدرس مشخص برنامه نویسی شده باشه. توی اینترنتم کم نیس مثالهائی که نحوه استفاده از این کتابخونه های مفید رو یاد بدن. سخت افزار و نحوه سیم بندی MMC هم همه جا هس. شما فقط باید دقت بکنی که ولتاژ تغذیه این کارتهای حافظه 3.3v و باید از رگلاتور ولتاژ LF33 استفاده بکنی.

لینک به دیدگاه

سلام ممنون که جواب دادید. در مورد سخت افزارش اطلاعات دارم. فقط با نرم افزارش مشکل دارم. یک سوال ، (mmc_write(a,b

اینجا a و b چی هستن؟ و همینطور تو دستور (mmc_read(a,b دوباره منظور از aوb چیه؟

لینک به دیدگاه
سلام ممنون که جواب دادید. در مورد سخت افزارش اطلاعات دارم. فقط با نرم افزارش مشکل دارم. یک سوال ، (mmc_write(a,b

اینجا a و b چی هستن؟ و همینطور تو دستور (mmc_read(a,b دوباره منظور از aوb چیه؟

کتابخانه مورد استفاده تون رو اینجا قرار بدین تا بهتون سریع تر کمک بکنیم.
لینک به دیدگاه
کتابخانه مورد استفاده تون رو اینجا قرار بدین تا بهتون سریع تر کمک بکنیم.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

این لینکش هست دوست عزیز. خیلی لطف می کنید اگر بهم بگید باید چه کنم

لینک به دیدگاه

توی این فایل کتابخانه یه سری ثوابتی تعریف شده است. و در ادامه کتابخونه دو دسته تابع نوشته شدن . دسته اول توابع سطح پائین نام دارن. کار این توابع اینکه اینترفیس مورد نظر رو براتون ایجاد بکنند. به خاطر اینکه شما با کارت حافظه MMC میخواین ارتباط برقرار بکنید از ارتباط SPI استفاده می کنید. این توابع در این کتابخانه عبارتند از : spiInit این تابع نه ورودی داره و نه خروجی . این تابع در واقع برای پیکره بندی اولیه و سخت افزاری SPI نوشته شده است. اگه به بدنه این تابع دقت بکنی می بینی که پین های مورد استفاده همون پین هائی هستند که بصورت سخت افزاری برای SPI در نظرگرفته شده است.پس این پین های داخل بدنه تابع رو با توجه به دیتاشیت میکروکنترلرانتخابی تون ( که احتمالا یا مگا32 یا مگا 64 شایدم 128) در این تابع تغییر بدین.( نگین چطوری که ازتون نا امید میشم :ws3:). تابع spiTransferByte اطلاعاتی رو که می خواین ارسال بکنید در آدرس مربوط به رجیستر مخصوص ارسال داده ارتباط SPI در فضای رجیسترهای IO می نویسه و ارسال میکنه . خروجی همین تابع هم دیتائی که از طرف MMC ارسال شده است. تابع mmc_init این تابع از تابع spiInit برای پیکره بندی MMC استفاده میکن در واقع تنها کار اضافی توی این تابع اینکه با خروجی کردن پایه CS پورت SPI و یک کردن اون MMC رو فعال می کنیم یا در واقع ChipSelect می کنیم. تابع بعدی mmc_reset کارش از روی اسمش مشخصه. تابع بعدی mmcSendCommand. این تابع یه سری اعداد رو به عنوان دستور به MMC ارسال میکنه. تابع مهم بعدی mmc_read این تابع دوتا وروری داره ورودی اول شماره سکتوری که میخواین دیتاشو بخونید ازتون میگیره . این ورودی یه عدد long int و ورودی بعدی آدرس آرایه ای (buffer)که می خواین اطلاعات خونده شده اونجا ذخیره بشه. این دومی آدرسش یه اشاره گره. اینجا سایز سکتور های MMC بصورت 512 خانه 1 بایته. حالا در مقابل همین تابع یه تابع mmc_write وجود داره . این تابع برعکس تابع قبلی محتوای آرایه 512 بایتی buffer رو توی سکتور مورد نظر می نویسه. در نهایت هم یک تایع به اسم mmcCommand کار ارسال دستورات داخلی MMC رو برعهده داره . در واقع از این تابع آخری توی تابعmmcSendCommand استفاده شده. حالا شما بعد از ضمیمه کردن این تابع توی برنامه خودتون و تنظیم پایه های SPI در داخل همین هدرفایل کافیه یک باز از تابع mmc_init استفاده بکنی. بعدش با توجه به اینکه میخوای با کدوم سکتور کار بکنی و هدفت خوندن یا نوشتن توی اون سکتور از تابع موردنظرت که mmc_read و mmc_write استفاده بکنی. موفق باشی

لینک به دیدگاه

نه خدارو شکراونو می دونم:ws3:. دستتون درد نکنه خیلی کمک کردین. روش کار می کنم امیدوارم که دیگه به مشکل نخورم. اگر که پیش اومد باز مجبورم مزاحمتون بشم:a030:

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...