pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ نمیدونم شما هم به این موضوع دقت کردین یا نه... وقتی که از موضوعی رنجور هستیم صحبت کردن با بعضی افراد ( مثلا یه دوست) به طرز عجیبی مارو تسکین میده و بالعکس همنشینی با بعضی افراد بالعکس مارو ناامید و مایوس میکنه! بگذارید راحت تر بگم مثلا تو همین انجمن... وقتی با دوستی چند تا پیغام رد و بدل میکنی هرچند که شاید اصلا اون شخص رو ندیدی و نشناسیش ولی حس خوشایندی داری از طرفی گاه نزدیک شدن به بعضیای دیگه واقعا تاثیر منفی تو روحیه آدم داره شاید چون همیشه تو کلامشون چیزی هست که مارو تحت تاثیر (منفی) قرار میده... نظرتون چیه؟؟ چنین چیزی رو احساس کردید؟؟ فکر میکنید چه چیزی باعث میشه که با برخی از افراد احساس صمیمیت و راحتی میکینم و با برخی خیر... سپاس... 16 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ virtual match is response of your question:ws3: 4 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ virtual match is response of your question:ws3: متوجه منظورت نشدم میشه واضحتر و فارسی بگی؟؟ 6 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ باشه تو و همه ما از هرکسی تو اینجا یه تصویر ذهنی داریم هرچقدر در طول زمان رفتار و پست های کاربری با اون ذهنیت ما جور دربیاد بیشتر باهاش احساس نزدیکی می کنیم و از ارتباط باهاشون لذت میبریم 11 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ آدم ها معمولا از صحبت با دو گروه در دنیای مجازی احساس آرامش میکنند: یکی کسانیکه آنها را اصلا نمیشناسند و تحت تاثیر نوشته ها و آواتار و.... طرف براشون جذاب میشه و میخوان یه جوری با حس کنجکاوی دربارش بیشتر بدونن. همین باعث میشه تک تک لحظه ها با آرامش توام با هیجان همراه باشه. یکی هم کسانیکه قبلا از نزدیک اونها را دیده اند،که این به ندرت اتفاق میافته. من این آرامش مجازی را به حساب کنجکاوی میذارم و رنجش مجازی را به حساب ناکامی در کنجکاوی ها !! 13 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ شاید بخاطر اینکه بعضی ها کلا خیلی مثبت هستند. تو حرفاشون اصلا بوی منفی گرایی و ناراحتی نمیده. چه مجازی چه واقعی این آدم ها زیاد نیستند اما کم هم نیستند. صفای خاصی دارن. اما وای به حال اون وقتی که با کسی صحبت می کنی که پر از منفی گراییه! فقط استرس به آدم وارد می کنن. نمی دونم ولی احساس می کنم این جور افراد بیشتر از روی حسادت و کمبوده که دوست دارن ناامیدت کنن. 13 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ دوستان من تو فرستادن پست مشکل دارم نمیتونم نقل قول بگیرم در مورد حرف سارا: خب از طرفی شده کسی رو که شاید پستها و نظراتش با من جور در بیاد ولی اصلا نسبت بهش احساس نزدیکی نکنم... در مورد حرف اسی: جمله آخرت خیلی جالب بود... ولی چه حس بدی داره اون آخر کار اگه کنجکاویمون به ناکامی دچار بشه... 11 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ در مورد نظر ssara ولی اون جمله آخرت فکر نکنم همیشه صادق نیست ولی تو چند مورد دیدم! طرف خودش آدم شاد و سرحالیه به تو که میرسه فقط بلده غر غر کنه و از غصه ها و ناراحتیاش بگه و حالتو بگیره... 8 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ اکثر آدما این صفت رو دارن که رفتاری که در ظاهرشون نشون میدن با چیزی که تو دلشون میگذره خیلی فرق داره...وقتی اینطور باشه اکثرا حس منفی رو از طرف مقابل میگیری(حتی اگه نوع برخوردش خیلی دوستانه بوده باشه)...ولی وقتی کسی ظاهر و باطنش یکی باشه به شدت حس مثبت رو القا میکنه...به خصوص تو دنیای واقعی... حداقل واسه من همیشه همینطور بوده تو دنیای مجازی هم همینطوره.. من فکر میکنم ما احساسمون تو کلاممون و نوشتارمون خیلی دخیله... و دیگران میتونن اون رو به راحتی حس کنن... 13 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ رفتاری که در ظاهرشون نشون میدن با چیزی که تو دلشون میگذره خیلی فرق داره اینی که گفتی برام خیلی جالب بود راستش مدتی بود که فکر میکردم به این قضیه البت اینجا هم یه موردی داشتیم... به هر حال در کل هیچوقت تا طرفمون رو نبینیم نمیتونیم قضاوت عاقلانه ای در موردشون داشته باشیم... گرچه گاهی وقتی دیدیم هم... 11 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ بچه ها خیلی دوست دارم در مورد تک تک نظرات صحبت کنم ولی متاسفانه سرعت ارسالم خیلی پایینه اعصابم بهم ریخته نظراتتون رو بگید سر فرصت میام و ادامه میدم... :hxh5v6h2nsqgyuf5c8y 9 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ به طور طبیعی اگه آدمی پیدا بشه که صادق باشه...گوش شنوای خوبی باشه...به جاش نظرات سازنده ای تو هر زمینه ای داشته باشه... و یه ذره معرفتم چاشنی همه ی این ها بشه... واقعا موجودیه که به نظرم هر کسی دوست داره یه دونشو نزدیکش داشته باشه برای لحظه های زندگیش... اما فرق هست بین دنیای این جای ما و بیرون... 11 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۰ صداقت صمیمیت و خلوص وقتی در قالبی به نام لحن می گنجه!! سه فاکتور اساسی برای فرق بین آدماییه که باهاشون حرف می زنی! اتفاقا همین بحث منو دوستم بود گفتم چون اکثرا صداقت لازم رو در جواب هاشون ندارن! گاهی ممکنه قسمتی از واقعیت رو نگن گاهی هم ممکنه بگن ولی لحن بدی رو انتخاب کنن یا یه جورایی به قول عامه خورده شیشه دار حرف بزنن! برای همین این سه عنصر در بستر لحن خیلی مهم هستن 11 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۳۹۰ تنکس فُر این تاپیک به نظر من هر آدمی دو تا نمود کلی داره . یکی جنبه ظاهری و فیزیکی و زبان تن و نوع نگاه و نوع راه رفتن و مکالمات عادی و روزمره .... و دیگری تمام آنچه که در ذهن و مغزش می گذره و فکر و اندیشه و نوع نگاهش به زندگی و رشد واقعی اون فرد سوای رشد سنی و شناسنامه ای. خیلی از اوقات ما توی برخوردهای اجتماعی به خاطر اون مورد اول یعنی جنبه ظاهری به اشتباه بیش از حد جذب کسی می شیم یا برعکس ازش فاصله می گیریم و سعی می کنیم ارتباط رو محدود کنیم. گاهی اوقات شانس میاریم و این رو بعد از یه بازه زمانی می فهمیم و مثلا می گیم اولش که دیدمش اصلا فکر نمی کردم این قدر خوب باشه. یا بالعکس می گیم من الکی چه قدر این آدم رو پیش خودم بزرگش کرده بودمااا. (که غالب اوقات این بازه زمانی خیلی طولانی باید باشه ) و خیلی از مواقع هم این رو نمی فهمیم وصرف ظاهر راجع به یه آدم قضاوت می کنیم و به خودمون اجازه شناخت بیشترش رو نمی دیم. و این طوری خیلی از مواقع شانس در کنار انسان های خوب بودن رو از دست می دیم. اصولا اگر اولین برخورد و آشناییت با کسی در این محیط باشه و تا یه بازه زمانی هم اون ندیده باشی، از دست این مورد اول راحتی و هر قضاوت و تصمیم و تجسمی که از اون فرد داری بعد از یه مدت هم صحبتی باهاش، در مورد خود واقعیش هست و نه خود ظاهریش. این عمده ترین مزیت یک چنین محیطی از نظر من هست. این در مورد این که گفتی چه طور گاهی آدم از کسی که ندیده این قدر تاثیر می گیره یا بالعکس فراری می شه. اما به طور کلی اگه بخوای نگاه کنی شاید به خاطر این که دنیای بعضی آدم ها گاهی خیلی شبیه همه. برای من چند بار پیش اومده کسایی رو تازه باهاشون آشنا شدم ولی طوری بوده که انگار فکر می کردم سالهاست این آدم رو می شناسم. و وقتی آدما دنیاشون شبیه هم باشه و دامنه اشتراکشون زیاد باشه راحت تر هم دیگه رو می فهمن. انگار گاهی نمود دیگه ای از خودشونه. 11 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۳۹۰ به نظرم هر نویسنده ی پستی انرژیشو به نوشتش منتقل میکنه،البته این کار ناخواسته ست ولی باز منتقل میشه، مثلا یه نفر اگه ناراحت باشه شادترین حرف ها هم بنویسه باز اون انرژی ناراحتیش منتقل میشه!!! و من کاملا به این باور دارم !!! بعضیا هستن واقعا انرژی مثبت دارن و هرکسی میتونه حسش کنه و وقتی اون هست آدم ناخودآگاه یه حس خوبی درونش پر میشه!حتی اگه ناراحت باشه!!! و من این هارو تو انجمن حس میکنم و بخاطر همین دوستشون دارم...هر چند خودشون اینو نمیدونن! چون من اصن تا حالا باهشون حرف نزدم و فقط پستاشونو میخونم 9 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۳۹۰ برای حرف زدن و راحت بودن برای من دو حالت هست یا طرفو خیلی خوب می شناسم و بهش نزدیکم و مشکلمو که بهش می گم می تونه کمک کنه و باهام همدردی کنه یا طرفو زیاد نمی شناسم که هدفم از حرف زدن راه حل نیست گاهی اونقدر خستگی هست که حسش نیست حتی به کسی که خیلی بهش نزدیکی مشکل رو بگی و به کسی می گی که نمی شناسیش زیاد ولی همین که اون بگه خوب میشی حس خوبی به آدم بده. بعضی وقتا که خود آدم داره دور و برش تیره می بینه یکی دیگم بیاد بیشتر بگه دور و برت تیره هست وضعیت آدم بدتر میشه. کلا اگه یکی حتی با یک سلام معمولی بهم انرژی منفی بده سعی میکنم ناراحتش نکنم و باهاش کنار بیام ولی حرفمو بهش نمی گم و زیاد بهش نزدیک نمی شم. آواتار و امضا تا حدی با شخصیت ارتباط داره.یا ارتباط مستقیم داره یا حالت انکاری داره و با خود فرد 180 درجه فرق داره.مثلا ممکنه یکی حالت عادی خیلی شاد باشه اما تو نت غمگین باشه. توی نت ممکنه یک تلنگر کوچیک باعث بشه واکنش نشون بدیم .یک تلنگر ما رو یاد اتفاقات بدی که دوست نداریم بندازه و روی لحن نوشتنمون اثر بزاره. نوشته ها میتونه حس رو نشون بده ولی درمورد همه نه. 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده