- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۱ جولیا می گه بهترین فرض اینه که خدایی در کار نباشه چون فقط در این صورته که مجبور نیستیم گناه بیماری های لاعلاج رو به گردن او بیندازیم . جولیا می گه این منصفانه نیست که انسان در زندگی ش با مانع هایی رو به رو بشه که نتونه اون ها رو از میان برداره. روی ماه خداوند را ببوس، مصطفی مستور 10 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۱ حماقت بزرگترين نيروي روحاني تمام تاريخ بشر است. بايد در برابر آن سر تعظيم فرود آورد، چون همه جور معجزه اي از آن ساخته است. خداحافظ گری کوپر 7 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۱ شما اسم این را می گذارید زندگی؟که هر کدام از ما جنازه ی یک نفر را بر دوش داریم,سوار بر قطاری به جای نامعلومی می رویم که نه مبدا آن را می دانیم و نه مقصدش را؟دلمان به این خوش است که زنده ایم.چقدر به پریانی که در برابر چشمانمان آزادانه می رقصند بی توجهیم و خیال می کنیم آن ها را ندیده ایم,چقدر از کنار چیزهای مهم می گذریم و آن ها را به حساب نمی آوریم,چقدر به پولک های طلایی آفتاب نگاه می کنیم و فکر می کنیم هر گز از آفتاب پولک طلایی نریخته است,و چقدر به هستی بی اعتناییم . ماقدرت تشخیص نداریم ,بلد نیستیم انتخاب کنیم.نه.ماانتخاب نمی کنیم,انتخاب می شویم. پیکر فرهاد/عباس معروفی 7 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۱ اپیکوروس خیلی ساده گفت: مرگ به ما مربوط نیست چون که مادام که ما وجود داریم، مرگ وجود ندارد و وقتی مرگ آمد، ما دیگر وجود نداریم! (فکرش را که بکنی هیچ مرده ای از مرده بودن خود دلگیر نیست) دنیای سوفی - یوستین گردر 8 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۱ برهنگی بیماری عصر ماست، به گمان من، تن تو باید برای کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است. دخترم، با این پیام نامهام را به پایان میرسانم: انسان باش زیرا گرسنه بودن و در فقر مردن هزار بار قابل تحملتر از پست و بیعاطفه بودن است. کتاب آخرین تصویر چارلی، صفحه ۷۹ 9 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۲ با خودم فکر کردم ادم وقتی غرق میشود، حتما چنین حالتی دارد : احساس میکنی اب خاکستری، اب زیاد به درونت نفوذ میکند ; دیگر هیچ چیزی را نمیبینی ، جز صدای خش خش خفه ای ، هیچ چیزی را نمی شنوی واب خاکستری بدون مزه ، به نظرت شیرین می اید. مغز من مثل ماشینی که فراموش کرده باشند خاموشش کنند، همچنان کار میکرد : ناگهان راه حل مسئله جبری را که دوسال پیش در امتحان مهندسی نتوانسته بودم حلش کنم ، پیدا کردم وحل ان باعث شد مثل ادمی که مدتها دنبال کلمه یا اسمی بوده وناگهان به یادش اورده ، تا اعماق وجودم احساس خوشبختی کنم. نان ان سالها/هاینریش بل/سیامک گلشیری/صفحه 52 6 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۲ او حرف میزند ، زیاد حرف میزند ومن دقیقا می دانم دقیقا چه میخواهد بگوید ; بی انکه به کسی بربخورد، خود را محق می داند و می خواهد که حق با او باشد و کمی هم به خود می بالد ، اما من همیشه از ادم هایی که که حق با انها بوده ، بدم می اید و وقتی معلوم می شده که واقعا حق با انهاست خودم را گرفته ام. این افراد همیشه در نظرم حال ادم هایی را داشته اند که روزنامه ای را ابونه شده اند ، اما همیشه فقط تیترهای ان را می خوانند. و وقتی یک روز صبح روزنامه به دستشان نرسد ، از کوره در می روند ورفتار ناشایستی از انها سر می زند.انگار قرار بوده مطالب ریز ان را هم مثل قراردادهای بیمه دقیق تر از تیترها بخوانند. نان ان سالها/هاینریش بل/سیامک گلشیری/صفحه 62 7 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۲ گفتم : یه بار دیگه لیست حقوق رو بخون، مثل وقتی که دعارو تکرار میکنی،بلند وبه دقت بخون،با صدای بلند بخون و بعد از هراسمی بگو:مارو ببخش ، بعد اسم هارو جمع کن ، تعداد اسم هارو ضرب در هزارتا نون کن ، نتیجه رو باز ضرب در هزار کن ، اون وقت میفهمی چندتا نفرین تو حساب بانکی پدرت خوابیده. واحد محاسبه هم نونه ، نون سالهای جوانی که تو حافظه من مثل این میمونه که زیر یه مه غلیظه نان ان سالها/هاینریش بل/سیامک گلشیری/صفحه 107 6 لینک به دیدگاه
*Reyhaneh* 3812 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۹۲ زن: بگو آ. مرد: آ. زن: مهربونتر، آ. مرد: آ. زن: آهستهتر، آ. مرد: آ. زن: من یه آی لطیفتر میخوام، آ. مرد: آ. زن: با صدای بلند اما لطیف، آ. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بهم بگی هرگز فراموشم نمیکنی. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بهم بگی خوشگلم. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای اعتراف کنی خیلی خری. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بگی برام میمیری. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بهم بگی بمون. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بهم بگی لباسات رو درآر. مرد: آ. زن: بگو آ، یه جوری که انگار میخوای ازم بپرسی چرا دیر اومدی. مرد: آ. زن: بگو آ، مثل اینکه بخوای بهم بگی سلام. مرد: آ. زن: بگو آ، مثل اینکه بخوای بهم بگی خداحافظ. مرد: آ. زن: بگو آ، مثل این که ازم بخوای یه چیزی برات بیارم. مرد: آ. زن: بگو آ، مثل اینکه بخوای بهم بگی خوشبختم. مرد: آ. زن: بگو آ، مثل اینکه بخوای بهم بگی دیگه هیچ وقت نمیخوای من رو ببینی. مرد: آ. زن: نه، این جوری نه. مرد: آ. زن: ببین اگه به حرفم گوش نکنی دیگه بازی نمیکنم. مرد: آ... زن: پس بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بهم بگی دیگه هیچ وقت نمیخوای من رو ببینی. مرد: آ... زن: آهان. حالا خوب شد. حالا بگو آ، یه جوری که انگار میخوای بهم بگی بدون من خیلی بد خوابیدی، که فقط خواب من رو دیدی، و صبح خسته و کوفته بیدار شدی بدون این که هیچ میلی به زندگی داشته باشی. مرد: آ... زن: آهان. بگو آ، انگار که میخوای یه چیز خیلی مهم بهم بگی. مرد: آ. زن: بگو آ، انگار که بخوای بهم بگی که دیگه ازت نخوام بگی آ. مرد: آ. زن: بگو آ، انگار که میخوای بگی فقط با آ حرف زدن خیلی عالیه. مرد: آ. زن: ازم بخواه که بگم آ. مرد: آ. زن: ازم بخواه که یه آی لطیف بگم. مرد: آ. زن: ازم بخواه که آهسته یه آی لطیف بگم. مرد: آ. زن: ازم بپرس همونقدر که دوستم داری، دوستت دارم؟ مرد: آ؟ زن: بهم بگو که دارم دیوونت میکنم. مرد: آ. زن: و این که دیگه حوصلهت سر رفته. مرد: آ. زن: خب من قهوه میخوام؟ مرد: آ؟ زن: معلومه که میخوام. [مرد بلند میشود و برای زن قهوه میریزد.] مرد: آ؟ زن: آره یه قند کوچولو، مرسی. مرد: [پاکت سیگارش را به سوی او میگیرد.] آ؟ زن: نه خودم دارم. [زن پاکت سیگارش را میآورد و سیگاری از آن بیرون میکشد.] مرد: [فندکش را به سوی او میگیرد.] آ؟ زن: فعلاً نه، مرسی. مرد: آ؟ زن: نمیدونم... شاید... ترجیح میدم امشب خونه غذا بخوریم. مرد: آ. زن: باشه، ولی آخه سُسِش رو داریم؟ مرد: آ. زن: پس بریم بیرون. مرد: آ. زن: پس همینجا بمونیم. مرد: آ... زن: بیا اینجا... مرد: آ... زن: تو چشام نگاه کن. مرد: آ. زن: تو دلت یه آ بگو. مرد: ... زن: مهربونتر. مرد: ... زن: بلندتر و واضحتر، برای این که بتونم بگیرمش. مرد: ... زن: حالا یه آ تو دلت بگو، انگار که میخوای بهم بگی دوستم داری. مرد: ... زن: یه بار دیگه. مرد: ... زن: یه آ تو دلت بگو، انگار میخوای بگی خوشگلم. مرد: ... زن: حالا میخوام یه چیزی ازت بپرسم... یه چیز خیلی مهم... و میخوام تو دلت بهم جواب بدی. آمادهای؟ مرد: ... زن: آ؟ مرد: ... زن: ... مرد: ... "داستان خرس های پاندا به روایت ساکسیفونیستی که دوست دختری در فرانکفورت دارد" ماتنی ویسنی یک 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ می گویم : اون حرف حکیمانه ش چی بود؟ " گفت دوست داره همه ، همه ی مردم دنیا ، دختره رو دوست داشته باشند.گفت از این که فقط خودش دختره رو دوست داشته باشه احساس خفت و حقارت میکنه.گفت پروین بزرگ تر از اونه که تنها یه نفر عاشقش بشه " من گنجشک نیستم- مصطفی مستور 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ معرفی 10 کتاب برای خواندن در روزهای بهاری* تان 1 پزشک: در بخش معرفی کتاب این هفته ۱۰ کتاب تازه را به شما معرفی خواهم کرد. این بار کتاب*های مورد نظرم، واقعا تنوع خوبی برای همه سلیقه*ها و و بودجه*ها دارند. در نظر داشتم این کتاب*ها را در اواخر سال قبل معرفی کنم، اما به حکم تجربه از آنجا که یقین داشتم، چنین پستی در آن بازه زمانی کمتر خوانده خواهد شد و اصولا کمتر کسی پیدا می*شود که در ایان نوروز به دنبال کتاب خواندن باشد، ترجیح دادم کتاب*ها را با تأخیر در زمانی معرفی کنم که مخاطب بیشتری به آنها توجه نشان بدهد. امیدوارم پست*های معرفی کتاب «یک پزشک»، تکانی هر چند جزئی و ناچیز در بازار بی*رونق کتاب ایران ایجاد کند، یا دست*کم توصیه*نامه خوبی باشد برای مخاطبان خاص این وبلاگ. ۱- آهن، پتاسیم، نیکل: این کتاب جیبی است و بیشتر از ۷۲ صفحه ندارد، عنوان کتاب ما را یاد کلاس*های شیمی می*اندازد و جالب است بدانید که نویسنده آن، یک شیمی*دان بوده است. پریمو میکله لوی (۱۹۱۹ تا ۱۹۸۷)، شیمی*دان و نویسنده ایتالیایی، در تورین به دنیا آمد و جوانی*اش را به تحصیل شیمی گذراند. اما شهرت او مدیون ادبیات داستانی*اش است که تأثیر زیادی از زندگی و تجربیات شخصی*اش گرفته. حاصل نویسندگی*اش دو رمان و چندین مجموعه داستان کوتاه، مقالات و اشعار است. او را بیشتر با کتاب خاطرات*اش -اگر این انسان بود- می*شناسند که وقایع زندگی او را از فوریه ۱۹۴۴ تا ژانویه ۱۹۴۵ شرح می*دهد. نقش شیمی در آثار داستانی*اش هم هویداست و یکی از مهم*ترین این آثار مجموعه داستانی*است با نام «جدول عناصر تناوبی»، هر یکی از داستان*هایش نام یکی از عناصر را بر خود دارد و دوران زندگی او را در قالبی نه*چندن ساده و پر از ارجاعات فراوان روایت می*کند، یعنی از وقتی دانشجوی پرشور شیمی بود تا دوره دشوار جنگ جهانی دوم و بعد از آن. کتاب حاضر منتخب سه داستان این مجموعه است که همگی در دوره پیش از جنگ می*گذرند. این کتاب، توسط کتابسرای تندیس با ترجمه بابک واحدی با قیمت دو هزار تومان منتشر شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به بریده*ای از داستان «آهن» توجه کنید: شب، پشت دیوارهای آزمایشگاه آرمیده، شب اروپا، چمبرلین دست*خالی و بی*دستاورد از مونیخ بازگشته. ارتش هیتلر بی*شلیک یک گلوله وارد پراگ شده، فرانکو بارسلونا را اشغال کرده و در مادرید مستقر شده است. ایتالیای فاشیست، آن دزد سر گردنه خرده*پا، آلبانی را اشغال کرده و دلشوره فاجعه قریب*الوقوع، همچون شبنم غلیظی همه جا را پوشانده، در خانه*ها و خیابان*هاع در گفتگوهای محتاطانه و وجدان*های به خواب*رفته. ولی شب توان نفوذ در آن دیوارهای ضخیم را ندارد، سانسور فاشیستی، شاهکار رژیم، خود به تنهایی توانسته ما را از دنیا جدا کند و در برزخی سفید و عاری از حس رها کند. سی تایی از ما توانستیم بر مانع دشوار امتحانات اولیه غلبه کنیم و وارد دومین سال آزمایشگاه تحلیل کیفی شویم. … در جمع ما، ساندرو گوشه*گیر و تنها بود. قد متوسطی داشت، لاغر ولی عضلانی، هیچ وقت اورکت نمی*پوشید، حتی در سردترین روزها. به کلاس که آمد شلوار مخمل کبریتی نخ*نمایی تنش بود و جوراب*هایی تا زانو از پشم دستباف و بعضی وقت*ها شنلی سیاه*رنگ و کوتاه که مرا یاد شاعر توسکانی -رناتو فوچینی- می*انداخت. دست*های درشت و پینه*بسته*ای داشت، ظاهری زمخت و استخوانی و صورتی آفتاب*سوخته، پیشانی کوتاهش زیر خط موهایش بود، موهایش را خیلی کوتاه نگاه می*داشت و یک*شانه و مثل دهاتی*ها با گام*های بلند و آرام و شلنگ*انداز راه می*رفت. … چطور می توانست شرف و شرافت تازه*ای در این درسی که می خواندیم نبیند، چطور می*توانست این حقیقت را نادیده بگیرد که شیمی و فیزیک، آن طور که به خورد ما می*دادند، سوای از شکوفایی و سرزندگی*ای که دنبالش می*گشتیم، چون همواره شفاف، واضح و اثبات*شدنی بودند، نه تکه*پاره*هایی سراسر دروغ و پوچی، مثل برنامه*های رادیو و نوشته*های روزنامه*ها. سبک نوستن پریمو میکله لوی این طوری است، گرچه ایرادهایی هم می توان به تکنیک روایی او گرفت، اما نقطه قوت نوشته*های او داشتن سبکی مخصوص به خودش است که قابل احترام است. این کتاب را کتابسرای تندیس به قیمت دوهزار تومان منتشر کرده است. ۲- مرد سوم: این کتاب، شاید به خاطر فیلمی که از روی آن ساخته شده است، بسیار مشهور است. کتاب را گراهام گرین نوشته و محسن آزرم ترجمه*اش کرده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام وقتی خبر منتشر شدن کتاب را شنیدم، به یاد نمی*آوردم که فیلم را دیده باشم، فیلم را تهیه کردم و متوجه شدم که سال*ها قبل در شبکه دوم دیده بودم، از فیلم بسیار خوشم آمده بود، اما نتوانسته بودم، نام فیلم را به یاد بیاورم یا از روی داستان کلی فیلم به عنوان آن برسم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام انتشار ترجمه کتاب بهانه*ای شد برای تهیه DVD این فیلم، هنوز هم محو سکانس چرخ و فلک و سکانس پایانی این فیلم زیبا هستم. این کتاب ۱۵۹ صفحه دارد و بهایش ۴۲۰۰ تومان است. ۳- دنیای بلور: دنیای بلور نوشته جی.*جی. بالارد است، نویسنده*ای داستان*های تخیلی که پیش از این کتاب*های برج و امپراتوری خورشید او را در یک پزشک معرفی کرده*ام. کناب دنیای بلور را نشر چشمه منتشر کرده است. رمان «دنیای بلور» اولین جلد از سه*گانه*ی مشهور جی. جی. بالارد درباره* بحران جهانی آب است. شرایط آخر*الزمانی و وضعیت آخر الزمانی محور این تریلوژی است. رمان «دنیای بلور» درباره* جنگلی است در کنگو که کم*کم تبدیل به بلور می*شود و به اعتقاد بالارد این نشانه*ای است از دو مسئله* مهم و البته متفاوت؛ یکی نابودی خودِ جنگل و دیگری تبدیل آن به بلورهایی زیبا. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بالارد براساس همین پارادوکس و واکنش انسان به آن، رمانش را پیش می*برد. در واقع جنگل در اثر این اتفاق (تبدیل شدن همه*چیز به بلور) می*میرد، اما این مرگ برای برخی از جمله درماندگان و بیماران لاعلاج، یک بهشت محسوب می*شود. کتاب ۲۳۳ صفحه*ای و بهایش شش هزار تومان است. ۴- گفتگو با بچه*ها درباره قرون وسطا: این کتاب را ژاک لوگوف نوشته است و برخلاف آنچه از اسمش برمی*آید، من خواندن آن را به بزرگسالان هم توصیه می*کنم. ما عادت کرده*ایم که در مقالات و گفتگوهای روزانه از اصلاحات و واژه*هایی استفاده کنیم که در مورد آنها خیلی کم می*دانیم، مثلا وقتی صحبت از قرون وسطا می*شود، ما در ذهن فقط تصویرهای سیاهی از دوران تفتیش عقاید و شکنجه*ها به ذهنمان می*آید، اما فراتر از این تصویر کلی مبهم چه می*دانیم. این کتاب کوچک برا اطلاعات ما از این دوره می*افزاید و به ما نشان می*دهد که در این دوره سیاه هم مردمی بودند که زندگی*های رنگی*ای برای خود داشتند و این دوره هم خالی از هنر، علم و دانشمندان بزرگ نبوده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این کتاب را نشر آفرینگان در ۱۳۲ صفحه و به بهای ۲۵۰۰ تومان منتشر کرده است. ۵- گزارش تحلیلی یک مورد هیستری: هیستری نام آشنایی در بخش*های اورژانس بیمارستان است، این اصطلاح که البته به تعبیر درست*تر اختلال تبدیلی یا conversion disorder خوانده می*شود، مورد توجه فروید هم بوده است و او در این کتاب به صورت مشروح در مورد یکی از بیمارانش که یک دختر هجده ساله به نام «دورا» بود، نوشته است، این کتاب را دکتر آرش امینی ترجمه کرده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این کتاب را انتشارات ارجمند در ۱۲۰ صفحه و به بهای ۲۹۰۰ تومان منتشر کرده است. ۶- رؤیا در رؤیا: این کتاب مجموعه ۲۰ رؤیا از ۲۰ شخصیت مهم است. افرادی مثل میکل آنجلو، آنتوان چخوف، کلود دبوسی، مایاکوفسکی، لورکا و فروید. این رؤیاها را آنتونیو تابوکی گردآوری کرده است. پس اگر می*خواهید بدانید که رؤیاهای این آدم*های مشهور چه می*توانسته باشد، این کتاب را از دست ندهید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این کتاب را نشر نیکا در ۱۱۱ صفحه، به بهای ۴ چهار هزار تومان منتشر کرده است. ۷- فیزیک در سینما، فیزیک نابخردانه و توهین*آمیز فیلم: از عنوان کتاب باید بتوانید حدس بزنید که موضوعش در مورد چیست! فیلم*های سینمایی پر هستند از تخیل. سلیقه*های متفاوت هستند، خیلی*ها ترجیح می*دهند که در این تخیلی هم از منطق خاصی پیروی شود، بعضی هم البته دوست ندارند به قانون خاصی پایبند باشند. من جزو دسته اول هستم. این کتاب که تام راجرز به بررسی علمی این قضیه می*پردازند و نشان می*دهد که مثلا چگونه قوانین مختلف فیزیک در فیلم*ها نقض می*شود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این کتاب ۴۹۴ صفحه*ای را انتشارات سوره مهر با ترجمه نادیا زکالوند به بهای ۸۹۰۰ تومان منتشر کرده است. ۸- ماریا کالاس، ستاش هنر، ستایش عشق: وقتی ویژه*نامه خلاقیت را در یک پزشک می*نوشتم، در مقاله مربوط به آگهی «متفاوت بیندیش اپل»، یاد کوچکی از ماریا کالاس -سرشناس*ترین خواننده*ی سوپرانوی اپرا در سده*ی بیستم – کردم، دیدن ویدئوهایی از اجراهای هنری او باعث شد که در مورد وی کنجکاو شوم و کتابی در مورد او پیدا کنم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این کتاب را نشر ثالث در ۲۹۸ صفحه (بدون احتساب قسمت عکس*ها) منتشر کرده است. ۹- خواستن توانستن است، زندگی سر ریچارد برانسون: سر ریچارد برانسون تاجر ماجراجو، کارآفرین موفق انگلیسی و صاحب شرکت ویرجین است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مدتی بود، دنبال کتابی در مورد او می*گشتم تا اینکه این کتاب را پیدا کردم، این کتاب را انتشارات لوح فکر در ۱۳۸ صفحه و بهای چهار هزار تومان منتشر کرده است. ۱۰- گذرنامه: گذرنامه رمانی است، نوشته هرتا مولر. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ویندیش، شخصیت اول داستان، آسیابانی است که به همراه همسر و دخترش در یکی از روستاهای رومانی زندگی می*کند، او همواره کعبه آمالش را در آلمان می*بیند و برای دریافت گذرنامه، باید علاوه بر پرداخت رشوه، از خیلی چیزها بگذرد … موضوع کتاب، همچون دیگر آثار هرتا مولر، رنج و تنهایی مردم در حکومت دیکتاتوری چائشسکو و مصایب زندگی بازماندگان پس از جنگ است که شباهت زیادی به زندگی نویسنده هم دارد. البته این کتاب، پیوست با ارزشی دارد: خطابه هرتا مولر هنگام دریافت جایزه نوبل ادبیات. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این کتاب را انتشارات مروارید در ۱۱۶ صفحه به بهای ۳۱۰۰ تومان منتشر کرده است. سبک نوشتار مولر در این کتاب مانند «سرزمین گوجه*های سبز»، سبکی شاعرانه است، بنابراین نباید انتظار داشته باشید با کتابی با روایت سرراست سر و کار دارید. از هرتا مولر کتاب دیگری به عنوان «قرار ملاقات» هم مجوز نشر گرفته و به زودی منتشر خواهد شد. 3 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ اگر نمي توانيم مثل آدم زندگي كنيم،دست كم بكوشيم مثل حيوان زندگي نكنيم! كوري/ژوزه ساراماگو/مهدي غبرائي/صفحه 137 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ عنوان کتاب : مرد مصّور نویسنده : رد بری مرد مصور، نام کتابی است از ری بردبری، شامل ۱۸ داستان علمی-تخیلی که از مشهورترین آنها می توان شهر، مرغزار و آخرین شب جهان را نام برد. این کتاب در سال 1951 منتشر شده است. شخصیت محوری داستان مردی است که بر روی تمام بدنش خالکوبی هایی انجام شده است، خالکوبی هایی جادویی که هر یک روایت گر داستانی هستند. خالکوبی ها توسط جادوگری انجام شده که توانایی سفر در طول زمان را داشته است و از این رو است که مرد مصور می داند که این ها داستان هایی از آینده هستند. با سه ساعت نگاه کردن به بدن مرد مصور می توان همه داستان هایش را دید، صداهای آنها را شنید و افکارشان را فهمید. ولی مهم ترینشان نقطه ای بر بالای شانه سمت راست مرد است که تنها لکه ای درهم و برهم است، لکه ای که بسته به فردی که مشغول تماشای مرد مصور شود طرحی متفاوت به خود می گیرد. هر یک از این داستان ها برای خود مستقل است و تنها چیزی که آنها را به هم ربط می دهد نقش شدن آنها بر نقطه ای روی بدن مرد مصور است. انتهای داستان نیز بر اساس همین نقش خاص روی شانه سمت راست مرد مصور داستان را به پایان می برد. داستان های این کتاب، شیرین و پرجاذبه است.اغلب این داستان ها به مسائلی چون فضا ، پایان زمین ، دنیا در سال های آینده و خرابی های نسل بشر می پردازند. نویسنده ی کتاب که یکی از معروف ترین نویسندگان امریکایی است و برخی از آثارش به فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است، در این کتاب جلوه هاییرنگارنگ و خیال انگیز می آفریند. او جای نژادها را عوض می کند؛ مزه ی انتقام را زیر زبانمان می آورد، دوستی بین بستگان را در آخرین شب دنیا نشان می دهد؛ برای ما سفری به گذشته های طلایی ترتیب می دهد تا از سلاح های مرگ آور در امان باشیم. گذشتگان را برای انتقام از آیندگان برمی شوراند، کنترل جهان را به دست کودکان باصداقت می سپارد و ما را در جاذبه ای دوست داشتنی اسیر می کند. داستان هایی از این کتاب در مجله ی دانستنیها همشهری به صورت پاورقی چاپ شده اند. 3 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۲ مدتها است که منتظر کسی نیستم. یعنی کسی را ندارم که منتظرش باشم. بعد از افسانه مدتی طول کشید تا فهمیدم دیگر نمی توانم عاشق زنی بشوم. فهمیدم برای عاشقیت علاوه بر زنی که بتوانی دوستش داشته باشی باید چیزهای دیگری هم باشد. چیزهایی که فکر میکنم با مرگ افسانه برای همیشه در من مُرد. این روزها اگر منتظر چیزی باشم احتمالا مرگ است که گاهی احساس میکنم مثل یک آدم کش حرفه ای دارد در به در دنبالم می گردد. من گنجشک نیستم، مصطفی مستور 7 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۲ زیر گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود روزگار رو به راه بود هیچ چیز نه سفید و نه سیاه بود با وجود این مثل اینکه چیزی اشتباه بود زیر گنبد کبود بازی خدا نیمه کاره مانده بود واژه ای نبود و هیچکس شعری از خدا نخوانده بود تا که او مرا برای بازی خویش انتخاب کرد توی گوش من یواش کفت: " تو دعای کوچک منی " بعد هم مرا مستجاب کرد پرده ها کنار رفت خود به خود با شروع بازی خدا عشق افتتاح شد سالهاست اسم بازی من و خدا زندگیست هیچ چیز مثل بازی قشنگ ما عجیب نیست بازی ای که ساده است و سخت مثل بازی بهار با درخت با خدا طرف شدن کار مشکلی ست زندگی بازی خدا و یک عروسک گِلی ست .... قطعه " زیر گنبد کبود ..." / کتاب " چای با طعم خدا " / نویسنده : عرفان نظرآهاری 6 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۲ آدم خوشبخت خوشبختی خودش را حس نمی کند مگر وقتی که بدبخت ها را ببیند که بار خودشان را در خاموشی به دوش می کشند . بدون این خاموشی خوشبختی غیر ممکن است ، این یک منتر عمومی است که چشم ها را خیره کرده ، باید که پشت در هر آدم راضی و خوشبخت ، یک نفر دیگر با زنگوله بایستد و از تکان دادن پی در پی آن ، او را آگاه کند که بدبختهایی وجود دارند و خوشبختی بی خودی است و دیر یا زود زندگی چنگال خودش را به او نشان خواهد داد. یک بدبختی ناگهان روی می دهد. تمشک تیغ دار / آنتون چخوف مترجم: صادق هدایت 4 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۲ شغال پیر گفت : ما می دانیم که تو از جانب شمال می آیی، و ما به همین جهت امیدواریم . آنجا عقل وجود دارد و عرب ها عاری از آن می باشند . چنانکه می بینی به هیچ وجه نمی شود در خودپسندی سرد آنها جرقه ی عقلی روشن کرد .... شغال و عرب / فرانتس کافکا مترجم: صادق هدایت 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ نام کتاب : جهان هولوگرافیک ( holographic universe ) نویسنده : مایکل تالبوت نام مترجم : داریوش مهرجویی دسته : متافیزیک - فیزیک انتشارات : هرمس اولین چیزی که در مورد این کتاب متفاوت توجه انسان رو جلب می کند ، نام مترجم است. داریوش مهرجویی ، این بار با ترجمه ی کتاب جهان هولوگرافیک ، اثری از خود باقی گذاشته است که شاید برای بعضی ها موثر تر از فیلم هایش عمل کرده باشد. این کتاب تا حدودی به توضیح نظریه ی جهان هولوگرافیک می پردازد . این نظریه(بنابر پشت جلد کتاب) بیان می کند که جهان ما و هر چه در آن است، از قطره های باران و دانه های برف و درختان کاج تا شهاب ها و ذرات الکترون ها و کوانتوم ها، همه و تنها تصاویر شبح گونه ای هستند از واقعیتی که دور از دسترس که خارج از مکان و زمان بر ما فراتابیده می شود. نظریهٔ هولوگرافیک بودن جهان نه تنها واقعیت های ملموس زندگی ما را در بر می گیرد، بلکه می تواند پدیده های حیرت آوری همچون تله پاتی، نیروهای فراطبیعی انسان، وحدت کیهانی، درمان های معجزه آساو... را توضیح دهد. در واقع این نظریه تا حدودی شبیه به نظریه ی مُثُل افلاطون است. جهان هولوگرافیک رو از دست ندید ! شرط می بندم این کتاب برای هرکسی از هر سن و سالی و با هر دانش ، جالب خواهد بود. 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ نام کتاب : کتاب کوچک فلسفه نویسنده : گریگوری برگمن مترجم : کیوان قبادیان دسته : فلسفه - تاریخ فلسفه این کتاب ، مروری سریع اما کامل بر تاریخ فلسفه است.اگر از تک تک فیلسوفان نام برده نشده ، اما همان تعدادی که این کتاب به بررسی زندگانی ، عقاید و تاثیراتشان پرداخته است ، از جمله ی بزرگان فلسفه هستند. کتاب کوچک فلسفه ، با زبانی خودمانی و گاهی آمیخته با چاشنی طنز ، می کوشد سیر تکاملی فلسفه را برای خوانندگانی که آشنایی اندکی با فلسفه دارند ، روشن سازد.از این کتاب نمی توان به عنوان یک منبع کامل و غنی برای فلسفه نام برد ، و لطفش هم در همین است که در کمترین صفحه و با خلاصه ترین روش ، فلسفه را به مبتدیان می آموزد. برای کسانی که می خواهند تازه باب آشنایی با فلاسفه را بگشایند ، خواندن این کتاب خالی از لطف نخواهد بود. 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۲ نیمه تاریک وجود موضوع: خودشناسی نویسنده: دبی فورد مترجم: فرناز فرود ناشر: حمیدا/کلک آزادگان سال انتشار: چاپ نهم 1387 سایر آثار نویسنده: راز سایه طلاق معنوی، امسال بهترین سال زندگی من است، سؤال های درست معرفی کتاب: در این کتاب «دبی فورد» راوی خوش سخن تجارب خود و دیگران در مورد پذیرش همه ویژگی های انسانی میباشد. نویسنده با تشریح فراز و نشیب مسیر زندگی خود و ماجرای کسانی که با شرکت در دوره های آموزشی او توانسته اند اتاق های بسته روح دردمند خود را بازگشایی کنند و بدون هراس چشم در چشم ویژگی های مطرود وجودشان دوخته و آنها را در آغوش بگیرند، تمرین یگانه شدن با خویشتن را نکته به نکته و مو به مو آموزش داده است. اغلب ما هنگامی که تاب تحمل درد و رنج بیشتری را نداریم، در مسیر رشد و تکامل گام برمی داریم. کتاب نیمه تاریک وجود از آن بخش از شخصیت ما پرده بر می دارد که روابط ما را به بن بست می کشاند، روح ما را می کشد و مانع تحقق رویاهایمان می شود. نیمه تاریک وجود در اعماق آگاهی ما دفن شده و از دید ما وسایرین پنهان است. ما اعتقاد داریم چنانچه به اعماق وجود خود نگاهی دقیق بیندازیم، با موجودی وحشتناک روبه رو خواهیم شد و در نتیجه از ترس این مسئله از بررسی دقیق خود طفره می رویم و خود و دیگران را فریب می دهیم، تا جایی که واقعا فراموش می کنیم که وجود اصلی مان در پس نقاب نهفته است. به جای سرکوب کردن سایه ها باید آنها را بپذیریم و در آغوش بگیریم، تا وجود شکوهمند خودرا پیدا کنیم. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده