رفتن به مطلب

بازار داغ جُک و لطیفه برو بچ شهرسازی


ارسال های توصیه شده

این تاپبکو گذاشتم که در کنار مباحث علمی که هستش یه کمم که شده بخندیم تا با روحیه ی بهتر بریم یاور علم شهرسازیو استاد کنیم. به امید اینکه بچه های انجمنو تو بالاترین رده های علمی شهرسازی ببینیم

شاید بگین خوب اینو میبردی تو سرگرمیها میذاشتی و من میگم اونجا ممکن بود بعضی از بچه های شهرسازی نرن و منم به شخصه هدفم خدمت به بچه های شهرسازیه حلا مهمونم داشتیم قدمش رو چش

یه چنتا قانونم داره که رعایتش منت گذاشتن بر ماست

1- تو پستاتون از قومیت ها(ترک،لر،عرب و.....) اسم نمی برین ولی اسم ملیت ایرادی نداره.البته در این صورت مجبور می شیم همه جُکا رو به پای غظنفر بیچاره بنویسیم

2- استفاده از لغات ،جملات و خلاصه حرفای زشت که خارج از شاّن انجمنِ ممنوع

3- شوخی با اعتقادات مذهبی و دینی به شدت منع می شه

و هر آنچه خود نا پسند میدانید

بچه ها اگه کسی پیشنهادی داره می تونه مطرح کنه خوشحال می شیم استفاده کنیم

و پیشاپیش از فعالیتتون تو این تاپیک ممنونم

راستی جُک یادت نره پست کنی حتی اگه یکی هم که شده

اگه کسی مخالفه بگه که حذفش کنیم

:ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28:

  • Like 27
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 132
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اولی اشم خودم میذارم

------------------------

غظنفر می خواست بره بهشت زهرا گل گیرش نمیاد کمپوت می بره

..............................................................................................................................................

غظنفر پرتقال خونی می خوره ایدز میگیره

............................................................................................

غظنفر بی هوا میاد تو اتاق خفه می شه

....................................................................................................

غظنفر 2تا خیار تو دستش میره تو بقالی میگه:حاج آقا خیار شور دارین ،بقاله میگه :بله ، غظنفر میگه پس بی زحمت این 2تا رو هم بشورین !

.................................................................................................................................................................................................................

:ws44::ws44::ws44::ws44::ws44::ws44:///:ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

.... میره تو بوتیک می گه آقا ببخشید شلولر نخی دارین ، فروشنده میگه :بله،..... میگه پس لطف کنین 2 نخ بدین

...............................................................................................................................................

از غظنفر می پرسن می دونی usa یعنی چی؟ ،میگه یوم الله سیزده آبان

..........................................................................................

تمساحه میره گدایی میگه به من بدبخت مارمولک کمک کنین

................................................................................

  • Like 18
لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...

غضنفر نمازش قضا ميشه ، فردا وقت نماز خوندن زير سجادش كاربن ميزاره

................................

شعر به سبك روستايي‌: دلنگون ميشدم بر شاخ پسته ، بديدم دختري رو خر نشسته ،بهش گفتم به ما بوسي نميدي؟ بگفت ميدوم ولي خر وانميسه!!

................................

تحقيقات نشون داده اصفهانيا فقط در 22 روز از سال رشد ميكنند : دهه اول محرم + 12 روز اول عيد!

 

پ.ن : من خودم اصفهانيم!!!

  • Like 14
لینک به دیدگاه

غضنفر میره دکتر میگه آقای دکتر پام درد میکنه ،دکتر میگه باید روزی 5 کیلومتر راه بری تا خوب شی،غضنفر بعد از 4 ماه زنگ میزنه به دکتر می گه آقای دکتر الان مرز خسروی ام پاسپورت ندارم چیکار کنم!!

  • Like 15
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

به غضنفر میگن آشغالاتونو کجا میریزین میگه لای نون! با تعجب می پرسن: لای نون!؟!؟!:jawdrop:

میگه: نمیدونم والا! لای نون! نای لون؟!؟!!

  • Like 21
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

یکی به رفیقش می گه : شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی؟ زن ذلیل! می گه خب مگه چیه . اونم تو رخت شستن به من کمک می کنه:banel_smiley_4:

 

 

به غضنفر میگن عجب مملکت خر تو خری داریم میگه آره بابا من 3 بار رفتم سربازی هیچکی نفهمید!

 

غضنفر از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!

  • Like 12
لینک به دیدگاه

ماجرای طنز

 

 

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم

موضوع : من رسیدم

 

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!

  • Like 10
لینک به دیدگاه

یک روز ملانصرالدین خرش را در جنگل گم می کند. موقع گشتن به دنبال آن یک گورخر پیدا می کند. به آن می گوید: ای کلک لباس ورزشی پوشیدی تا نشناسمت!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

به غضنفر میگن یه میوه ی خوشمزه آبدار و شیرین نام ببر ، میگه خیار،میگن خیار کجاش شیرینه ،میگه با چای شیرین بخور نظرت عوض میشه

  • Like 7
لینک به دیدگاه

غضنفر میره خواستگاری باباب دختره میگه دخترم فعلا قصد ازدواج نداره داره درس میخونه ،غضنفر میگه خوب باشه من میرم فردا میام که درساشو خونده باشه

  • Like 7
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...