رفتن به مطلب

بازار داغ جُک و لطیفه برو بچ شهرسازی


ارسال های توصیه شده

يه شب خانم خونه اصلا" به خونه بر نميگرده و تا صبح پيداش نميشه! صبح بر ميگرده خونه و به شوهرش ميگه كه ديشب مجبور شده خونهء يكي از دوستهاي صميميش (مونث) بمونه. شوهر بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي زنش زنگ ميزنه ولي هيچكدومشون حرف خانم خونه رو تاييد نميكنن!

يه شب آقاي خونه تا صبح برنميگرده خونه. صبح وقتي مياد به زنش ميگه كه ديشب مجبور شده خونهء يكي از دوستهاي صميميش (مذكر) بمونه. خانم خونه بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي شوهرش زنگ ميزنه. ۱۵ تاشون تاييد ميكنن كه آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده!! ۵ تاي ديگه حتي ميگن كه آقا هنوزم خونهء اونا پيش اوناست!!

نتيجهء اخلاقي: يادتون باشه كه مردها دوستهاي بهتري هستند

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 132
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

نامه ای از مادر گضنفربه پسرش

 

گضنفر جان سلام! ما اينجا حالمام خوب است. اميدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. اين نامه را من ميگويم و جعفر خان کفاش برايد مينويسد. بهش گفتم که اين گضنفر ما تا کلاس سوم بيشتر نرفته و نميتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنويس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.

وقتي تو رفتي ما هم از آن خانه اسباب کشي کرديم. پدرت توي صفحه حوادت خوانده بود که بيشتر اتفاقا توي 10 کيلومتري خانه ما اتفاق ميافته. ما هم 10 کيلومتر اينورتر اسباب کشي کرديم. اينجوري ديگر لازم نيست که پدرت هر روز بيخودي پول روزنامه بدهد. آدرس جديد هم نداريم. خواستي نامه بفرستي به همان آدرس قبلي بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلي را آورده و اينجا نصب کرده که دوستان و فاميل اگه خواستن بيان اينجا به همون آدرس قبلي بيان....

 

آب و هواي اينجا خيلي خوب نيست. همين هفته پيش دو بار بارون اومد. اوليش 4 روز طول کشيد ،‌دوميش 3 روز . ولي اين هفته دوميش بيشتر از اوليش طول کشيد

گضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجيه که خواسته بودي را مجبور شدم جدا جدا برايت پست کنم. آن دکمه فلزي ها پاکت را سنگين ميکرد. ولي نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توي کارتن مقوايي برايت فرستادم.

پدرت هم که کارش را عوض کرده. ميگه هر روز 800،‌ 900 نفر آدم زير دستش هستن... از کارش راضيه الحمدالله. هر روز صبح ميره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهاي اونجا رو کوتاه ميکنه و شب مياد خونه.

ببخشيد معطل شدي. جعفر جان کفاش رفته بود دستشويي حالا برگشت.

ديروز خواهرت فاطي را بردم کلاس شنا. گفتن که فقط اجازه دارن مايو يه تيکه بپوشن. اين دختره هم که فقط يه مايو بيشتر نداره،‌اون هم دوتيکه است. بهش گفتم ننه من که عقلم به جايي قد نميده. خودت تصميم بگير که کدوم تيکه رو نپوشي.

اون يکي خواهرت هم امروز صبح فارغ شد... هنوز نميدونم بچه اش دختره يا پسره . فهميدم بهت خبر ميدم که بدوني بالاخره به سلامتي عمو شدي يا دايي.

راستي حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصيت کرده بود که بدنش را به آب دريا بندازن. حسن آقا هم طفلکي وقتي داشت زير دريا براي مرحوم پدرش قبرميکند نفس کم آورد و مرد!‌شرمنده.

همين ديگه .. خبر جديدي نيست.

قربانت .. مادرت.

راستي:‌گضنفر جان خواستم برات يه خرده پول پست کنم، ‌ولي وقتي يادم افتاد که ديگه خيلي دير شده بود و اين نامه را برايت پست کرده بودم.

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

لره میخواد بره خواستگاری ، به خونوادش میگه : اگه خونواده دختره زر زره اضافه کردن ، هیچ کس حق گوه خوردن نداره جز آقام :ws28:

لینک به دیدگاه

غضنفر با یه دختری دوست میشه ، دختره میگه : من ایدزیم .

غضنفر میگه: منم تبریزیم

دختره میگه : منظورم اینه که HIV دارم

غضنفر میگه : خوب چه ربطی داره ، منم GLX دارم :ws28:

لینک به دیدگاه

غضنفر لیوان آزمایش ادرارش دستش بوده ، از پرستاره میپرسه : چیکارش کنم ؟

پرستاره میگه برو بالا ....

غضنفر میگه : پس به سلامتی خانوم دکتر alcoholic.gif

لینک به دیدگاه

غضنفر میره تهران ، تو رستوران میبینه که پسره به نامزدش میگه تو زنبور عسلی ، چون هم زنی ، هم بوری ، هم عسلی ....

غضنفر بر میگرده ولایت ، به زنش میگه تو پنگوئنی ، چون هم پهنی ، هم گوهی ، هم انی :ws28:

لینک به دیدگاه

چند دلیل عمده شهادت شهدای حیف نون اینا :

۱_آزمایش ماشه تفنگ

۲_پرتاب اشتباهی ضامن به جای نارنجک

۳_سوراخ کردن ماسک شیمیایی برای ورود بهترهوا

۴_دنبال کردن پروانه در میدان مین

۵_نگاه کردن به داخل لوله تفنگ جهت اطمینان از خروج صحیح گلوله

علت بعضی ها نیز هنوز فاش نشده… !

:lol:

یارو تو جهنم بوده سرشو میکنه تو بهشت میگه آب جوش نمیخواین؟

میگن نه، میگه پس یه موز بده !

لینک به دیدگاه

یه روز نوترون و جوزف می رن ميرن مكه در حال سنگ زدن به شيطان بودن جوزف ميگه سنگام تموم شده چيكار كنم؟ نوترون ميگه: كوتاه نيا فحش بده :lol:

لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...

غضنفر نیسانش ازتپه نمی رفته بالا باخودش میگه :یا امام زاده داوود اگه ماشینم رفت بالا یه بسته خرما نذرمیکنم بعد که نیسانش رفت بالا میگه بیخیال حالا که اومد بالا بعد میخواد از سراشیبی بیاد پایین ماشینش ترمز می بره میگه یا امام رضا بدادم برس داوود داره واسه یه بسته خرما خون به پا می کنه:ws3::ws3::ws3:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...