Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۵ پايان امتحانات:) يه دل سير و راحت بياي خونه بدون استرس بخوري فقط.:) بعدشم پتو رو بكشي سرت و بخوابي:)خواب بعد امتحان بهترين خواب دنياس:) شديدا دلم ميخواست واسه خودم جايزه بخرم فقطم گل:)ولي گل فروشيا بسته بودن چنتاشونم هنوز گلاشون نرسيده بود:( لذت خيلي خوبيه واس خودت هديه بخري.چون جز خودت هيچكس قدر خوب بودن و هديه دادن نميدونه:) واس هركار خوبتون كه انجام داديد يه هديه حتي كوچيك واسه 'خودتون'تهيه كنيد.:)خوبي كردن از خودمون شروع كنيم:) تو خونتون حتمااااااا كاكتوس داشته باشيد.مخصوصا كنار مودم واي فاي.:)از همون ارزونا بخريدم كافيه ٥هزارتومنه :) همين ديگه گل بخريد واس خودتون لذت ببريد:) 8 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۵ یکی از لذتهای دنیا اینه که همیشه خدا تو کیفت لواشک باشه بعد سر ظهر که یکم خسته ای یخورده بذاری گوشه ی لُپت خیلی انرژی مثبت میده با آدم یه چی فراتر از اونبه به 9 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۵ یکی از لذتهای دنیا اینه که همیشه خدا تو کیفت لواشک باشه بعد سر ظهر که یکم خسته ای یخورده بذاری گوشه ی لُپتخیلی انرژی مثبت میده با آدم یه چی فراتر از اونبه به :girl_in_dreams::cryingf: 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۵ حس خووووب. رفتن به خونه و ديدن گل روي بابا و مامان و داداش و پيشي ناااازم الانم داره نم نم بارون مياره 10 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۵ انعکاس نور ماه از پنجره به اتاق...انگار میگه یکی هست که داره نشون میده بودنش رو... 6 لینک به دیدگاه
Rose6 863 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۵ یکی از لذت های زندگی اینه که پایان نامه رو دفاع کنم و ریلکس بشم .چقدر میچسبه همه چی اونوقت .ای خدا یعنی میرسه اونروز ؟ 8 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۵ بابا یه عالمه از شکلاتی که دوست داریو بخره ولی نده بهت...قایمش کنه...هر بار از در وارد میشه و میشی ،بیاد تو اتاقت،خیابون ببینت...یه دونه بهت بده زجر کش ولی لذت بخش کودک درون 6 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۵ بشینم با طوطیم دوتایی تخمه بخوریم 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۵ تا وقتی یه موضوع خوب برای پایان نامم پیدا نکنم از چیزی لذت نمیبرم ایضا استارت دکتری رو بزنم 6 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۵ خستگيه بعد تموم شدن امتحاناتم حال ميده 12 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۵ تو خوابگاه تنها باشی. قشنگ همه جا رو تمیز کنی و برق بندازی. بعد بشینی با خیال راحت درس بخونی 11 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۵ اجازه می دین تک جمله ای ننویسم؟! اگر حوصله داشتین بخونین....اگرم نه...لذت من اون جمله ی آخر هست... . . . نمی دونم تا حالا براتون پیش اومده یا نه! ممکنه لذت های دیگران براتون یک وقت هایی عجیب بیاد! بگین مگه می شه؟! چقد این سرخوشه! یا چقد لذت هاش دمه دستیه! یا همه لذت ها شده خوردن!.. یا خوابیدن!:bigbed: چرا یکی از گوش دادن به سموفونی n ام موتزارت لذت نمی بره؟! چرا یکی از خوندن کتاب سه شنبه با موری لذت نمی بره؟!(تبلیغ کردم برای تاپیک خدایگان ناصر) چرا و چرا و چرا..... خاطره ی خوردن یک هله هوله...داستان درهم تنیده ی خاطرات هست... نه با لواشک مثلا...با اون فضا و اتمسفری که لواشک خورده شد.... فضا گاهی دوستانه بود...گاهی اولین تجربه های دوستی تون با کسی بود... یا تنها چیزی که با پول تو جیبتون می تونستین بخرین و شادتون می کرد... این حس اینقد قوی هست...که 20 سال بعد هم که تو جیبتون پول گرفتن انواع و اقسام هله هوله ها رو دارین..از کنار لواشک فروشی رد می شین باز دوست دارین یک تیکه لواشک بزنین به بدن و لذتش رو ببرین... لذت خوردن لواشک آلبالو با طعم خاطرات.... 13 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۵ چون دمی به آسانی فرو کردم و برآوردم، پس دو "لذت" در آن دم، نهان بود که بس شگرف دارم که اینگونه "لذتهای پنهان" چه بسیار می برم؛ نمی فهمم! دم کشیدم از بس دمی رفت و آمد و دمادم، این زندگی را بی دم پنهاشتم :icon_pf (34): چ عیان ها ک نهان اندی و چ نهان ها که عیان می نمایند دم نخست "نفس" و دوم دم به معنای لحظه، سومین دم "دم کشیدن غذاست به هنگام پختگی" و دم چهارم مجدد نفس است، در انتها دم آخر، همان دمی است که برپشت چارپایان آویزان بوده که "بی دمی" نشانی از ابتر بودن است. باشد ک این نوشته را بر پیکره "کورتکس" مغز خویش با عمقی بسیار هک نمایم... 10 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۵ تنها تو اتاق واسه خودم آهنگ کر کلاسیک Cathedral choir انداختم دارم کد کار میکنم. تا صبحم باید بیدار باشم. یه حس کلیساطوری بهم دست داده. انگار دارم تو قرن یازده میلادی تو یکی از کلیساهای گوتیک قدم برمیدارم. یه باریکهی نور سفید هم از بالای پنجرههای رنگی به داخل میتابه و صدای پیانوی کلیسا تو گوشم طنین میاندازه. لذت کوچیکم همینه الان :))) 8 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۵ با لواشک خوردن موافقم:hapydancsmil: عکس لواشک در دستتم بفرستم برا دوست جانتا دیگه به تو نگه نی نی (بعدش آهش بگیرت فشارت بیفته) 9 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۵ با ترس و لرز بری سایت دانشگاه... ارور بده 5بار رمز ورودت قبول نکنه ناامید واسه اخرین بار وارد کنی و ثبت بشه قسمت کارنامه آموزشی دانشجو ضربان هی بره بالا ببینی نمره هات اومدن و باور نکنی به دیدن همچین نمره هایی زوم زوم زوم زوم اره درسته درسای سخت حفظیات که تو یه روز دوتا داشتم درسایی که اصن واس امتحانش تمرین نکرده بودم.عملی بودن 20 20 20 غیرممکن بود چنان سردردی بگیری از خوشحالی و اون ترس اولیه که خانواده بهت بخنده خیلیییییی حس خوبیه خیلیییییی اینکه مادروپدرم سرافراز میکنم و لبخند رو لبشون میبینم ارزش داشت پس اون استرس امتحانا و فشار پایین اومدن:) خدایا شکرت. 7 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۵ دوباره، چشیدن طعم کیک شکلاتیهای مامان :4chsmu1: دوباره، دیدن بچههای نواندیشان دوباره، خوندن لذتهاشون خوشیها و ناخوشیها هردو با گذشت زمان تبدیل به خاطره میشن. غمها، بعد از یک مدت یا تبدیل به یک "لبخند" میشن، و یا یک "آه". اما لذت ها، لذتها رو هروقت که برگردی بهشون تبدیل به "دلخند" میشن. دلخندههاتون زیاد رفقای نواندیشانی 10 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۵ خوابيدن مامانم شبا كنارمخيلييييي خوبه❤️❤️ 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده