shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 البته با کمی تمرین می تونین همیشه آرامش داشته باشین! من خونم توی یه شهرکه! توش کلی بچه های ریز و درشت هست که سب تا شب توی حیاط بازی می کنن! منم واسه ارشد می خونم! اوایل می رفتم لب پنجره هر جی از دهنم در می اومد بهشون می گفتم! الان مدتیه اصن کاری به کارشون ندارم! گاهی می رم پایین باهاشون صحبت می کنم! الان خیلی کمتر بازی می کنن و کمتر سر و صدا می کنن! و منم دیگه حرص نمی خورم! این یه نمونه ی سادش بوذ! خلاصه با کمی تمرین می تونید هر آنچه می خوایید رو به دست بیارین! من با بچه ها مشکلی ندارم درکشون میکنم نیاز به تحرک و شیطنت دارند واین حق طبیعیشون هست من از دست بزرگها زجر میکشم 2
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 خب پس دیگه راحت شدی شر آزمون هم کنده شد رفتمن به نظرت خوب هستم؟ چي چيرو شرش كنده شد سال ديگه هم بايد به مسافش برم متاسفانه خب چرا خوب نيستي؟ 1
arian ariaey 1755 ارسال شده در 18 مهر، 2011 من با بچه ها مشکلی ندارم درکشون میکنم نیاز به تحرک و شیطنت دارند واین حق طبیعیشون هستمن از دست بزرگها زجر میکشم البته وقتی بخوای درس بخونی و بچه ها سر و صدا کنن,دعا می کردی ای کاش با بزرگا سر و کار داشتی نه بچه ها! گریه کردن هم برای خانوما چاره ی خوبیه!(نه اینکه برای آقایون بده!) اما کلا این مشکلیه که تیر ماهیا بیشتر لمسش می کنن 1
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 چي چيرو شرش كنده شد سال ديگه هم بايد به مسافش برم متاسفانه خب چرا خوب نيستي؟ اه مگه قبول نشدی؟ هیچی خودخوری کردن نتیجهش میشه من:icon_pf (34): 1
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 البته وقتی بخوای درس بخونی و بچه ها سر و صدا کنن,دعا می کردی ای کاش با بزرگا سر و کار داشتی نه بچه ها! گریه کردن هم برای خانوما چاره ی خوبیه!(نه اینکه برای آقایون بده!) اما کلا این مشکلیه که تیر ماهیا بیشتر لمسش می کنن آره لمسش توسط ما و درک نکردنش توسط باقیه نتیجه خوبی برای ما نداره متأسفانه........ من بچه ها رو به بزرگترها بیشتر ترجیح میدم باز میشه با حرف زدن و گول زدنشون سرشونو گرم کرد ولی بزرگترها چی؟:shame: 2
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 اه مگه قبول نشدی؟هیچی خودخوری کردن نتیجهش میشه من:icon_pf (34): قبول كه البته نتيجش هنوز معلوم نيست خود خوري كردنم نتيجش ميشه من كه لنگ در هوام حالا سر چي خود خوري ميكني 1
arian ariaey 1755 ارسال شده در 18 مهر، 2011 آره لمسش توسط ما و درک نکردنش توسط باقیه نتیجه خوبی برای ما نداره متأسفانه........ من بچه ها رو به بزرگترها بیشتر ترجیح میدم باز میشه با حرف زدن و گول زدنشون سرشونو گرم کرد ولی بزرگترها چی؟:shame: تا جایی که در حد توانمه سازش می کنم! از اونجایی که سیگاری نیستم! برای تحمل فشار عصبی در صورت عدم سازش موزیک گوش می دم! که باید از طریق هندسفری باشه تا هیچ چیز دیگه ای نشنوم! بحث خوبی بود,ممنون بابت همراهیتون. امیدوارم این مشکل رو به زودی حل کنید,شب خوش 2
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 قبول كه البته نتيجش هنوز معلوم نيست خود خوري كردنم نتيجش ميشه من كه لنگ در هوام حالا سر چي خود خوري ميكني نفهمی بعضیها ....... تازه تذکر هم که بهشون میدم من میشم مقصر پس ساکت میشینم تا شاید طرف آدم بشه که بازم نمیشه متأسفانه:icon_pf (34): همین حرص های کوچیک:w00: میشه خودخوری و دردهاشم میمونه برای خودم 1
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 آره لمسش توسط ما و درک نکردنش توسط باقیه نتیجه خوبی برای ما نداره متأسفانه........ من بچه ها رو به بزرگترها بیشتر ترجیح میدم باز میشه با حرف زدن و گول زدنشون سرشونو گرم کرد ولی بزرگترها چی؟:shame: من خيلي تو بحثتون نبودم ولي تا اونجا كه متوجه شدم دردت با من يكيه ما تري ماهيا يه كم بيشتر از بقيه احساساتمون بيشتر كه نه قويتره و دركمون يه كم سخته سر همين خيلي زود هم ناراحت ميشيك وقتي ميبينيم دركمون نميكنن ولي چاره چيه بايد اينجور مواقع سرتو بكني زير برف و مثل بقيه رفتار كني يا بهتر بگم بايد قاعده تجاهل رو رعايت كني اونم از نوع خود فريبانش(من قويم / اين چيزا اصلا وجود نداره كه بخواد منو ناراحت كنه و............) 1
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 تا جایی که در حد توانمه سازش می کنم! از اونجایی که سیگاری نیستم! برای تحمل فشار عصبی در صورت عدم سازش موزیک گوش می دم! که باید از طریق هندسفری باشه تا هیچ چیز دیگه ای نشنوم! بحث خوبی بود,ممنون بابت همراهیتون. امیدوارم این مشکل رو به زودی حل کنید,شب خوش کارخوبی میکنید موزیک واقعا مفیده و آرامش بخش ممنون از راهمنماییهای خوبتون و همراهیتون در بحث:wubpink: امیدوارم بیشتر ببینمتون من فقط شبها میام تا 1.30 حداکثر منم سعی در حل این مشکل دارم ..........امیدوارم زودتر حل بشه برام بازم بیاید شبهای دیگه
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 من خيلي تو بحثتون نبودم ولي تا اونجا كه متوجه شدم دردت با من يكيهما تري ماهيا يه كم بيشتر از بقيه احساساتمون بيشتر كه نه قويتره و دركمون يه كم سخته سر همين خيلي زود هم ناراحت ميشيك وقتي ميبينيم دركمون نميكنن ولي چاره چيه بايد اينجور مواقع سرتو بكني زير برف و مثل بقيه رفتار كني يا بهتر بگم بايد قاعده تجاهل رو رعايت كني اونم از نوع خود فريبانش(من قويم / اين چيزا اصلا وجود نداره كه بخواد منو ناراحت كنه و............) منم چون دیدم این درد مشترک بین هممون هست برای همین اینجا رو استارت کردم که لااقل بتونیم باهم هم دردی کنیم........ 1
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 نفهمی بعضیها ....... تازه تذکر هم که بهشون میدم من میشم مقصر پس ساکت میشینم تا شاید طرف آدم بشه که بازم نمیشه متأسفانه:icon_pf (34): همین حرص های کوچیک:w00: میشه خودخوری و دردهاشم میمونه برای خودم ببين منم دقيقا همين مشكلو دارم ولي به قول يه روانشناسه كه رفتم پيشش تقصير بقيه نيست مقصر خودمونيم كه زياد درك ميكنيم زياد ميفهميم و انتظار داريم بقيه هم مثل ما باشن 1
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 ببين منم دقيقا همين مشكلو دارم ولي به قول يه روانشناسه كه رفتم پيشش تقصير بقيه نيست مقصر خودمونيم كه زياد درك ميكنيم زياد ميفهميم و انتظار داريم بقيه هم مثل ما باشن خب پس باید چکار کنیم؟ تجویزش چی بود؟ 1
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 منم چون دیدم این درد مشترک بین هممون هست برای همین اینجا رو استارت کردم که لااقل بتونیم باهم هم دردی کنیم........ ولي چاره كار ما هم دردي نيست كه هم فكريه هم فكري واسه پيدا كردن يه راهي كه بتونيم اين حس رو به يه وسيله بدل كنيم كه باهاش پيشرفت كنيم و نذاريم باعث پس رفتمون بشه :icon_pf (17): 1
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 خب پس باید چکار کنیم؟تجویزش چی بود؟ گفت تمرين كنم كه به خودم بقبولونم كه اي سري چيزا از يه سري چيزاي ديگه اهميتشون واسم كمتره اگه كسي ناراحتم كرد خيلي اهميت ندم و در عوض به چيزاي كه ميخوام فك كنم به چيزاي + خودمو عادت بدم كه هر چيزي و هر كسي منو ناراحتم نكنه اتفاقا خيلي هم جواب داد ولي غفلت كردم و سه ماهم شد جهنم واسم تازه يه هفته ميشه كه به خودم اومدم و ديدم چيزاي كه من ميخوام خيلي مهمتر از اينه كه چيزاي كوچيكي مثل عدم دركم از طرف خونواده يا اطرافيان ناراحتم كنه 1
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 در واقع بايد به قول سهراب بايد ريگي از زمين ورداشت تا وزن بودن را احساس كرد 1
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 گفت تمرين كنم كه به خودم بقبولونم كه اي سري چيزا از يه سري چيزاي ديگه اهميتشون واسم كمتره اگه كسي ناراحتم كرد خيلي اهميت ندم و در عوض به چيزاي كه ميخوام فك كنم به چيزاي + خودمو عادت بدم كه هر چيزي و هر كسي منو ناراحتم نكنه اتفاقا خيلي هم جواب داد ولي غفلت كردم و سه ماهم شد جهنم واسم تازه يه هفته ميشه كه به خودم اومدم و ديدم چيزاي كه من ميخوام خيلي مهمتر از اينه كه چيزاي كوچيكي مثل عدم دركم از طرف خونواده يا اطرافيان ناراحتم كنه آفرین تو میتونی من فعلا برم بخوابم فرداشب میم بیشتر بحث کنیم خوشحال شدم اومدید...........:4chsmu1: 1
vahid hipodamus 7044 ارسال شده در 18 مهر، 2011 آفرین تو میتونیمن فعلا برم بخوابم فرداشب میم بیشتر بحث کنیم خوشحال شدم اومدید...........:4chsmu1: خوشحال شدم منم ديگه يواش يواش ميرم خوب بخوابي باي تا هاي 2
shahdokht.parsa 50877 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2011 خوشحال شدم منم ديگه يواش يواش ميرم خوب بخوابي باي تا هاي شبتون خوش تا روزها و شبهای آتی :icon_gol: 2
Artaria 13629 ارسال شده در 18 مهر، 2011 ببين منم دقيقا همين مشكلو دارم ولي به قول يه روانشناسه كه رفتم پيشش تقصير بقيه نيست مقصر خودمونيم كه زياد درك ميكنيم زياد ميفهميم و انتظار داريم بقيه هم مثل ما باشن دقیقاً منم همین مشکلو دارم، من تا جایی که میتونم اطرافیانمو درک میکنم ولی وقتی به درک کسی احتیاج دارم، نیست، و این خیلی باعث دردسرم شده 1
ارسال های توصیه شده