from_hell 10964 ارسال شده در 9 مهر، 2011 فکر میکنین اون لحظه ای که دیر یا زود میرسه و قرار میشه این زندگی سختو ترک کنین ...کجایین؟ درحال انجام چه کاری هستین؟ . به احتمال زیاد تصادف میکنم... یا از ارتفاع پرت میشم پائین...:دی ... کی پیشتونه؟ امیدوارم کسی پیشم نباشه...نمیخوام خاطره بد واسه کسی بذارم.... چه کار نیمه تمامی ازتون بجا میمونه؟یه کار مهم دارم...نیمیشه بگم...ولی احتمالا تا اون موخه انجام نشده....چون خیلی سخته انجام دادنش...:دی دیگران چجوری ازتون یاد میکنن؟کسی هم یاد نکرد عیب نداره...فقط امیدوارم کسی بد نگه..نیمخواد یاد کنن....و با یاد آوری خاطرات دلشون یه موخه تنگ شه... 5
pari daryayi 22938 ارسال شده در 9 مهر، 2011 وقتی می میرم که همه امیدهام برای زنده بودن تموم شده باشه! و مطمئنم که اون روز هیچ کار نیمه تمامی ندارم! 4
samaneh66 10265 ارسال شده در 9 مهر، 2011 تا حالا فکر نکردم اینقدر در گیری ذهنی دارم که به این چیزا نمیرسم فکر کنم 2
rezanassimi 9036 مالک ارسال شده در 9 مهر، 2011 تا حالا فکر نکردم اینقدر در گیری ذهنی دارم که به این چیزا نمیرسم فکر کنم درگیری ذهنی منم زیاده ولی این فکرا خیلی تو ذهنم میچرخه 2
::: شیـــما ::: 6955 ارسال شده در 9 مهر، 2011 چرا که نه ... دعا کن دعای بد بلد نیستم :persiana__hat: 1
داريوش 2148 ارسال شده در 9 مهر، 2011 از اين همه روحيه به وجد اومدم من فكر كنم از اينكه يارانه مو قطع كنن ميميرم يا يا شهيد ميشم دور از شوخي مردن تو فكر همه ميوفته ولي فكر كنم بدترين مرگ زماني كه بيكس جان بدي و اينكه هيچكي براش مهم نباشه مردي 5
سیندخت 18786 ارسال شده در 9 مهر، 2011 وقتی زندگی جریان داره چرا فکر به مرگ؟ زیاد فکر کردن به مرگ لذت زندگیو از بین می بره. ما درست زندگی بکنیم هر نوع مرگی پیش آید همون موقع می بینمش و ازش استقبال می کنیم. ببین زندگی حتی این جا هم جریان داره!!!!!!!! 11
rezanassimi 9036 مالک ارسال شده در 9 مهر، 2011 مرسی مریم جان تصویر قشنگی بود من گاهی تو رویاهام میبینم که چند قدم دورتر از خودم ایستادم و دارم خودمو که دارن بسختی از ماشین خارج میکنن تماشا میکنم و چند قدم اون طرف تر هم راننده بیچاره ای که تمام فکر و ذکرش اینه که آیا بیمه پول دیه منو کامل پرداخت میکنه یا نه... خواستم ببینم چند هستن که مثل من به این چیزا فکر میکنن 6
Hodaa37 2744 ارسال شده در 9 مهر، 2011 من هر شب كه ميخوابم ، ميميرم هر وقت كه عزيزي رو از دست ميدم ، يه كم باهاش ميميرم و يه قسمت كوچيك از وجودم ازم جدا ميشه و باهاش ميره 6
سیندخت 18786 ارسال شده در 9 مهر، 2011 مرسی مریم جانتصویر قشنگی بود من گاهی تو رویاهام میبینم که چند قدم دورتر از خودم ایستادم و دارم خودمو که دارن بسختی از ماشین خارج میکنن تماشا میکنم و چند قدم اون طرف تر هم راننده بیچاره ای که تمام فکر و ذکرش اینه که آیا بیمه پول دیه منو کامل پرداخت میکنه یا نه... خواستم ببینم چند هستن که مثل من به این چیزا فکر میکنن خواهش می کنم خب البته فکر کردن به مرگ یه چیزه. مرگ رو توی خواب و رویا دیدن یه چیز دیگه. نظر شخصی من اینه که فکر کردن به مرگ می تونه یه نشونه از این باشه که شاید واقعا از زندگیش لذت نمی بره و داره با یه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنه که راه حل واضحی براشون پیدا نمی کنه. البته همه ما به مرگ فکر کردیم. منظور فکر کردن افراطی بهش است. اما خواب دیدن و رویا دیدنش اتفاقیه که شاید برای خیلی ها می افته و غیر طبیعی نیست. البته باز هم بستگی به تعداد تکرارش داره. ولی شاید همه ما گاهی خواب مرگ خودمون یا عزیزامون رو دیده باشیم. می گند که دیدن مرگ عزیزان در خواب به معنای از دست دانشون نیست. بلکه شاید نشونی از نگرانی زیاد از از دست دادنشون باشه. یا حتی نشونه ای از ضمیر ناخودآگاه که می خواد به این واسطه خشم و عواطف منفی رو تخلیه کنه. و یا کلا دیدن مرگ خود در خواب نشونه خاتمه یافتن یه مرحله و شروع مرحله جدید باشه. مثل فراموش تمام دلشوره ها و نگرانی ها و یه شروع تازه. حالا این بین گاهی عده ای کلا به خواب هاشون بی اعتنا هستن و عده ای هم دنبال تعبیر خواب مرگ از کتاب های تعبیر خواب که اون رو نمی دونم تعبیرش چی می شه. اینا نظر شخصیم بود و معیار علمی ندارن!!!!!!! 4
vahid88 9651 ارسال شده در 9 مهر، 2011 نوع مردن برام مهم نیست ولی دوست دارم در آرامش بمیرم. همیشه دوست داشتم یا مجرد بمیرم یا اگه هم ازدواج کردم بعد از سرو سامان دادن به زندگیم بمیرم. فقط می خوام بعد مردنم کسی رو به دردسر نه انداخته باشم. 4
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 9 مهر، 2011 ریم کار دستم میده اه .. از خفگی بدم میاد .. کپسول اکسیژن بذار کنار دستت همیشه....... خوشحال نشو این ریه ها تا باباتو نیارند پیش چشمت خفت نمیکنند.............. من شاید از بس حرص بخورم بمیرم:icon_pf (34): ولی یک چیز دیگه: دلم میخواد اگر متأهل بودم با همسر گرامیم بمیرم تا زجر دوری نکشه ..........اگرم بچه داشتم که همه باهم بمیریم و راحت بشیم آخه غم و دوری والدین بدتره من بفکر خودشون هستم 3
ارسال های توصیه شده