Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۵ ﺑﻘﻮﻝ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ :ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺜﻞ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺟﺎﻧﻮﺭﯼ ﺑﻠﺪ ﺍﺳﺖ.... چه خوش گفت راسل پاکزاد..............که رحمت برآن تربت پاک باد لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۵ مشخصاً موضوعي كه مد نظر استارتر و شركتكنندگان اين تاپيك هست "عدم صلاحيت" برخي خانوادهها در داشتن فرزند هست. و به زعم دوستان، علت صدور چنين حكمي درباره اين خانوادهها «ناآگاهي» اونهاست. (ناآگاهي از عواقب بدنيا آوردن فرزند با وجود شرايط خاص اون خانواده، يا ناآگاهي از چگونگي تربيت صحيح يك انسان) اما راه حلي كه پيشنهاد و بحث شد، بجاي هدف قرار دادن ريشهي اصلي اين مشكل كه وجود "ناآگاهي" در جامعه است (و تربيت فرزند ناسالم يكي از مصداقهاي اون هست) صرفاً به صورت موردي، در پي درمان همين يك مصداق بود. در حالي كه بنظر من "پيشگيري"، كه در واقع پرداختن به ريشهي اصلي مساله هست، بسيار كارآمدتر خواهد بود. بصورت عيني، ميتونيد جوامعي رو ببينيد كه چون فرهنگ متعاليتري دارند، به اين معنا كه افراد جامعه عمدتاً انسانهايي «آگاه» هستند، با چنين مسالهاي مواجه نيستند و بطور طبيعي و آگاهانه به توليد مثل و تربيت با كيفيت ميپردازند. سوال : آيا تصويب قانون ميتواند جاي فرهنگ را بگيرد ؟ بنظر من، قانون بخاطر ماهيت جبرياي كه داره، هميشه مولد ضدقانون و قانونگريزي و انواع تقلب هست. در حالي كه فرهنگ، بخاطر خودجوش بودن، اين چنين مشكلي پيش نمياره. بنابراين بنظرم، گذشته از نكتهاي كه در بالا عرض كردم (كه پرداختن به ريشه كارآمدتر از پرداختن به مورد است)، باز هم چنانچه روش پيشنهاي استارتر، به صورت يك قانون تحكمي و بمنظور ساخت يك جامعهي سالم بكار گرفته بشه، احتمال موفقيت اين طرح چندان زياد نيست. و همونطور كه عرض شد، دربرابر اين قانون، قانونگريزيهاي فراواني مطرح خواهد شد. ضمن اينكه در مواردي (بمنظور غرض ورزيهاي شخصي دولتهاي مختلف از جمله اهداف سياسي، نژادي، مذهبي و ...) از اين قانون سوءاستفادههايي هم صورت خواهد گرفت، كه بجاي رسيدن به هدف خير ابتدايي كه حمايت از حقوق بشر و سلامت جوامع بوده، به ابزاري براي اهداف مخالف اين آرمان تبديل ميشود. نتيجه گيري : پرداختن به ريشه مساله مفيد تر از پرداختن به خود مساله است. مادامي كه قانون هماهنگ با فرهنگ جامعه نباشد، محكوم به شكست خواهد بود. (يا بصورت مستقيم خود قانون شكست ميخورد، يا اينكه قانونگريزي در قالب ديگري سر باز ميكند.) متشكر و آرزوي موفقيت 4 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۵ مشخصاً موضوعي كه مد نظر استارتر و شركتكنندگان اين تاپيك هست "عدم صلاحيت" برخي خانوادهها در داشتن فرزند هست. و به زعم دوستان، علت صدور چنين حكمي درباره اين خانوادهها «ناآگاهي» اونهاست. (ناآگاهي از عواقب بدنيا آوردن فرزند با وجود شرايط خاص اون خانواده، يا ناآگاهي از چگونگي تربيت صحيح يك انسان) اما راه حلي كه پيشنهاد و بحث شد، بجاي هدف قرار دادن ريشهي اصلي اين مشكل كه وجود "ناآگاهي" در جامعه است (و تربيت فرزند ناسالم يكي از مصداقهاي اون هست) صرفاً به صورت موردي، در پي درمان همين يك مصداق بود. در حالي كه بنظر من "پيشگيري"، كه در واقع پرداختن به ريشهي اصلي مساله هست، بسيار كارآمدتر خواهد بود. بصورت عيني، ميتونيد جوامعي رو ببينيد كه چون فرهنگ متعاليتري دارند، به اين معنا كه افراد جامعه عمدتاً انسانهايي «آگاه» هستند، با چنين مسالهاي مواجه نيستند و بطور طبيعي و آگاهانه به توليد مثل و تربيت با كيفيت ميپردازند. سوال : آيا تصويب قانون ميتواند جاي فرهنگ را بگيرد ؟ بنظر من، قانون بخاطر ماهيت جبرياي كه داره، هميشه مولد ضدقانون و قانونگريزي و انواع تقلب هست. در حالي كه فرهنگ، بخاطر خودجوش بودن، اين چنين مشكلي پيش نمياره. بنابراين بنظرم، گذشته از نكتهاي كه در بالا عرض كردم (كه پرداختن به ريشه كارآمدتر از پرداختن به مورد است)، باز هم چنانچه روش پيشنهاي استارتر، به صورت يك قانون تحكمي و بمنظور ساخت يك جامعهي سالم بكار گرفته بشه، احتمال موفقيت اين طرح چندان زياد نيست. و همونطور كه عرض شد، دربرابر اين قانون، قانونگريزيهاي فراواني مطرح خواهد شد. ضمن اينكه در مواردي (بمنظور غرض ورزيهاي شخصي دولتهاي مختلف از جمله اهداف سياسي، نژادي، مذهبي و ...) از اين قانون سوءاستفادههايي هم صورت خواهد گرفت، كه بجاي رسيدن به هدف خير ابتدايي كه حمايت از حقوق بشر و سلامت جوامع بوده، به ابزاري براي اهداف مخالف اين آرمان تبديل ميشود. نتيجه گيري : پرداختن به ريشه مساله مفيد تر از پرداختن به خود مساله است. مادامي كه قانون هماهنگ با فرهنگ جامعه نباشد، محكوم به شكست خواهد بود. (يا بصورت مستقيم خود قانون شكست ميخورد، يا اينكه قانونگريزي در قالب ديگري سر باز ميكند.) متشكر و آرزوي موفقيت باهات موافقم. یعنی میشه گفت، مردم مطلع و مسئولیت پذیر باشن ! واقعا اگر هر زوجی، قبول کنن ک بچه بدنیا اوردن صرفا یک پدیده شخصی نیست و حتی اگر بگیم درون خانواده ای هست! بازهم باید مسئولیت آنچه ک به دنیا می آورند را بپذیرند. و این مسئولیت بیشتر از اون چیزی ک اغلب فکر میکنن، بحث مالی و خوراک و پوشاک باشه؛ بحث کمک ب پیدایش و شکل گیری هویت فرد (بچه) است. اما چطور میشه این کار رو کرد؟ به نظرتون چ ارزشی از همه مهمتر هست؟ مسئولیت پذیری؟ راستگویی؟ یا چ/ 4 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ باهات موافقم. یعنی میشه گفت، مردم مطلع و مسئولیت پذیر باشن ! واقعا اگر هر زوجی، قبول کنن ک بچه بدنیا اوردن صرفا یک پدیده شخصی نیست و حتی اگر بگیم درون خانواده ای هست! بازهم باید مسئولیت آنچه ک به دنیا می آورند را بپذیرند. و این مسئولیت بیشتر از اون چیزی ک اغلب فکر میکنن، بحث مالی و خوراک و پوشاک باشه؛ بحث کمک ب پیدایش و شکل گیری هویت فرد (بچه) است. اما چطور میشه این کار رو کرد؟ به نظرتون چ ارزشی از همه مهمتر هست؟ مسئولیت پذیری؟ راستگویی؟ یا چ/ مسولیت پذیری ، دوراندیشی ، به خودراست گفتن 3 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ تولیدمثل حق همه هست ، ولی اگه بخوای منطقی تصورکنیم نه! 1 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ مسولیت پذیری ، دوراندیشی ، به خودراست گفتن خوب، بهتره اینطوری بپسرم. پایه ای ترین حس کدوم ه. چ چیزی رو باید از دوران کودکی نهادینه کرد؟ 3 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ حق تولید مثل داشتن؟اول باید بدونم این حق و اجازه رو کی باید صادر کنه؟ ببینید هر فاکتوری در نظر بگیریم باز هم یه جای کار میلنگه درسته که به سمت نظر جامع تر خواهیم رفت اما نمیتونیم آدمارو مجاب کنیم که تو حق فرزند داشتن و نداری اما اینکه چه کسی بهتره که بچه داشته باشه با چه شرایطی بر میگرده به خود آدما به درک و منطق و احساس فرد بنظر من تربیت همه درست نیست چون اصول تربیتی رو نمیدونیم خیلیامون میذاریم بچه دیمی به صورت طبیعی بزرگ بشه نمیدونم که عذر میخوام اون بچه ی حیوان که نیاز به تعلیم درست حسابی نداره هر وقت آدما خودشون بتونن به درک درست برسن فرزندان خوبی هم تربیت خواهند کرد من همیشه اینو میگم 90 درصد قضیه خود فرده من والدین اگر خوب باشم خواهم توانت بچه ی خوبی هم تربیت کنم هر اصولی که مد نظرمه باید بهش پایبند باشم که فرزندم هم همون اصولو قبول کنه در مورد کنترل تولید مثل خب اینو هر کشوری به صورتهای مختلف در خودش جای داده نه تنها ایران بلکه همه جای دنیا...مثلا الان میگن بچه باید زیاد باشه زوری نیست اما یه سری فاکتورهارو تو جامعه در نظر گرفتن که حالت زور داره یا زمان بعد جنگ ظاهرا میگفتن بچهخ نباس زیاد باشه.. در مورد سوال جناب سجاد خان هم بنظر من خیلی خیلی مو.ارد هست که همه شون باید در کنار هم به بچه آموزش داده بشه و نمیشه اینارو از هم سوا کرد اما اگر بخوام خودم بر اساس ذهنم طبقه بندی کنم اول باید به بچه یاد داد که وجودش ارزشمنده بفهمه که بیهوده به وجود نیامده به عبارتی حس ارزشمندی رو داشته باشه البته نه کاذب...و دیگر موارد که همه بهتر از بنده میدونن 3 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ حق تولید مثل داشتن؟اول باید بدونم این حق و اجازه رو کی باید صادر کنه؟ببینید هر فاکتوری در نظر بگیریم باز هم یه جای کار میلنگه درسته که به سمت نظر جامع تر خواهیم رفت اما نمیتونیم آدمارو مجاب کنیم که تو حق فرزند داشتن و نداری اما اینکه چه کسی بهتره که بچه داشته باشه با چه شرایطی بر میگرده به خود آدما به درک و منطق و احساس فرد بنظر من تربیت همه درست نیست چون اصول تربیتی رو نمیدونیم خیلیامون میذاریم بچه دیمی به صورت طبیعی بزرگ بشه نمیدونم که عذر میخوام اون بچه ی حیوان که نیاز به تعلیم درست حسابی نداره هر وقت آدما خودشون بتونن به درک درست برسن فرزندان خوبی هم تربیت خواهند کرد من همیشه اینو میگم 90 درصد قضیه خود فرده من والدین اگر خوب باشم خواهم توانت بچه ی خوبی هم تربیت کنم هر اصولی که مد نظرمه باید بهش پایبند باشم که فرزندم هم همون اصولو قبول کنه در مورد کنترل تولید مثل خب اینو هر کشوری به صورتهای مختلف در خودش جای داده نه تنها ایران بلکه همه جای دنیا...مثلا الان میگن بچه باید زیاد باشه زوری نیست اما یه سری فاکتورهارو تو جامعه در نظر گرفتن که حالت زور داره یا زمان بعد جنگ ظاهرا میگفتن بچهخ نباس زیاد باشه.. در مورد سوال جناب سجاد خان هم بنظر من خیلی خیلی مو.ارد هست که همه شون باید در کنار هم به بچه آموزش داده بشه و نمیشه اینارو از هم سوا کرد اما اگر بخوام خودم بر اساس ذهنم طبقه بندی کنم اول باید به بچه یاد داد که وجودش ارزشمنده بفهمه که بیهوده به وجود نیامده به عبارتی حس ارزشمندی رو داشته باشه البته نه کاذب...و دیگر موارد که همه بهتر از بنده میدونن سلام درمورد قسمت آخر صخبت شما خب برای فرزند توضیح دادیم وجودش ارزشمنده ولی وقتی توجامعه برود با حقیقت های روبرومی شود که توکتابانیست! اینجاست که ممکنه ازخودش بپرسه وجودمن چه فایده ای دارد؟ 2 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ سلام درمورد قسمت آخر صخبت شماخب برای فرزند توضیح دادیم وجودش ارزشمنده ولی وقتی توجامعه برود با حقیقت های روبرومی شود که توکتابانیست! اینجاست که ممکنه ازخودش بپرسه وجودمن چه فایده ای دارد؟ قرار نیست دنیای دور از ذهن برای بچه بسازیم...خیال پردازی تا حدی برای ترقی خوبه زیادش جلوی واقعیات رو میگیره. اصلا آدم باید این و سوال از خودش بپرسه که وجودش به چه دردی میخوره؟برای چی اومده؟نپرسه که تو وادی سرگردانی سیر میکنه زندگیش میشه بی معنی مثل خیلی از ماها.و به هر بن بستی که برسه وایمیسه چون قدرت درون خودشو هنوز باور نکرده. من وظیفه ام این نیست که نشون بدم چه راهی رو بره چون خودش باید بفهمه چی میخواد و چجوری بهش برسه شاید دنیاش با دنیای من فرق داشته باشه وظیفه ی من اینه که بهش یاد بدم و به اون باور برسونمش که تواناست و قدرت داره بهش یادم بدم که انسان وجودش ارزشمنده و بگم که چقدر میتونه برای خودش و دنیای خودش مفید باشه اما اینکه چجوری از همون بچگی باید خودش کشفش کنه(هیچ کس مثل خودش نمیتونه خودشو بشناسه بچه باید از دوران بچگی یاد بگیره چجوری خودشو بشناسه وقتی خودشو شناخت همه چی براش سهل میشه)... 2 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ خوب، بهتره اینطوری بپسرم. پایه ای ترین حس کدوم ه.چ چیزی رو باید از دوران کودکی نهادینه کرد؟ همونجوری که قاصدک عزیز وسایردوستان گفتند آگاهی باید شود که عواقب فرزند زیاد ایناست واین راهی نداره جز فرهنگ سازی بازهم با قاصدک موافقم تقریبا ما با قانون مخالفت می کنیم دوست داریم اونو دور بزنیم. این جمله روهمه می دونند فرزند کمترزندگی بهتر یک زمانی بود فرزند زیادخوب بود برای کشاورزی ودامداری ویارانه ولی الان چی بازندگی شهری ! می دونید چی شده به نظرم ما نمی خوایم بازمانه بریم جلو زمانه عوض شده ولی بعضی هامی خوان مثل گذشته باشن. ببینید من اگه نبودم چی می شد؟ موادغذایی که من مصرف می کنم تقسیم می شد بین همه این تو مسایل آموزشی وفرهنگی و.... هم هست. ببینید زن وشوهرمیرن دکتر ، دکترمیگه این بچه عقب افتاده است، مصیبت میگیرن چکارکنندمیگن بچم دوستش دارم. خب فکر 70نه100سال دیگه روبکن خودت نباشی کی می خوادمراقبت کنه؟ اصلا چه خرجی رودست دولت میزاره! شایداین حرفها خشن است ولی بنظرم حقیقته! 2 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۵ خوب، بهتره اینطوری بپسرم. پایه ای ترین حس کدوم ه.چ چیزی رو باید از دوران کودکی نهادینه کرد؟ بنظر من و همونطور که همیشه خودت میگی، میل به دانستن، مهمترین و راهبردیترین حس هست. تصور میکنم، در جامعه ما، بزرگترین چالشی که یک کودک با اون مواجه میشه، سرکوب میل به آگاهی، جویایی، و خلاقیت هست. ارائهي پاسخهای ساده و سریع، به ابتداییترین سوالات ذهن خام یک کودک (که روشن شدن چراغ سوال در ذهن او، مساوی با اولین تپش برای فهم حقیقت هست) بنظر من نقطهی آغاز این ماجراست. متاسفانه اکثر والدین، بجای پر و بال دادن به سوال، و تپشهای ذهن کودک، با پاسخهای ساده، سریع و مبهم، هرگونه تحرکی رو در دم خاموش میکنند. (چون این شیوهای بوده که خودشون هم با اون بزرگ شدند) پ.ن: رجوع شود به تاپیک :تفکر فلسفی آموزش داده نشده است. 3 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۵ اگه واقعا دلیلی برای تولید مثل پیدا کنیم و تولید آدمیزاد توجیه پذیر باشه بله همه حق دارند بچه دار بشن اگر نه توجیه پذیر نیست ! هیچکس نباید بچه دار بشه منقرض بشیم ، تمام! 3 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۵ همونجوری که قاصدک عزیز وسایردوستان گفتند آگاهی باید شود که عواقب فرزند زیاد ایناست واین راهی نداره جز فرهنگ سازی بازهم با قاصدک موافقم تقریبا ما با قانون مخالفت می کنیم دوست داریم اونو دور بزنیم.این جمله روهمه می دونند فرزند کمترزندگی بهتر یک زمانی بود فرزند زیادخوب بود برای کشاورزی ودامداری ویارانه ولی الان چی بازندگی شهری ! می دونید چی شده به نظرم ما نمی خوایم بازمانه بریم جلو زمانه عوض شده ولی بعضی هامی خوان مثل گذشته باشن. ببینید من اگه نبودم چی می شد؟ موادغذایی که من مصرف می کنم تقسیم می شد بین همه این تو مسایل آموزشی وفرهنگی و.... هم هست. ببینید زن وشوهرمیرن دکتر ، دکترمیگه این بچه عقب افتاده است، مصیبت میگیرن چکارکنندمیگن بچم دوستش دارم. خب فکر 70نه100سال دیگه روبکن خودت نباشی کی می خوادمراقبت کنه؟ اصلا چه خرجی رودست دولت میزاره! شایداین حرفها خشن است ولی بنظرم حقیقته! بنظر من و همونطور که همیشه خودت میگی، میل به دانستن، مهمترین و راهبردیترین حس هست. تصور میکنم، در جامعه ما، بزرگترین چالشی که یک کودک با اون مواجه میشه، سرکوب میل به آگاهی، جویایی، و خلاقیت هست. ارائهي پاسخهای ساده و سریع، به ابتداییترین سوالات ذهن خام یک کودک (که روشن شدن چراغ سوال در ذهن او، مساوی با اولین تپش برای فهم حقیقت هست) بنظر من نقطهی آغاز این ماجراست. متاسفانه اکثر والدین، بجای پر و بال دادن به سوال، و تپشهای ذهن کودک، با پاسخهای ساده، سریع و مبهم، هرگونه تحرکی رو در دم خاموش میکنند. (چون این شیوهای بوده که خودشون هم با اون بزرگ شدند) پ.ن: رجوع شود به تاپیک :تفکر فلسفی آموزش داده نشده است. اگه واقعا دلیلی برای تولید مثل پیدا کنیم و تولید آدمیزاد توجیه پذیر باشه بله همه حق دارند بچه دار بشن اگر نه توجیه پذیر نیست ! هیچکس نباید بچه دار بشه منقرض بشیم ، تمام! دقیقا! قدیما بچه، کمک دست بود. هر چ بیشتر، زندگی راحت تر اگه نمیشد ( ک بنوعی میشد) حداقل سخت تر نمیشد! واقعا هدف از به دنیا اوردن ی بچه چ میتونه باشه؟! وه ک چ همه بحث اومد وسط. من هم موافقم. و باز موازی از حرف خودت. بهتره پرسشگری اموزش داده بشه تا یادگیری! اما وافق نیستی ک پرسشگری تو ذات همه ما هست؟ شاید بهتر باشه بگیم، یاد داده بشه، ک (باز تاکیدی بر حرفای خودت) از بین سوالاها با تفکر فسلفی، سوال درست انتخاب بشه و پرورش داده باشه. گاها دیدم (مثلا تو بازی های دسته جمعی پانتومیم) ک مطرح کردن سوالات اشتباه، چقدر مسیر رو عوض میکنه. این خودش مسیر زندگی ما نیست؟ تا اینجا رو ی نفر جمع بندی کنی بدونیم کجاییم، بهتره. نوشته های ب قول یکی از دوستام، بیشتر شبیه بلند بلند فکر کردن ه 4 لینک به دیدگاه
نیلوفر 0 413 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۵ میخوام یک سوال بپرسم و دوست دارم نظر شما دوستان رو در این مورد بدونم... خودم هم بعدا نظرم رو در این مورد میگم... حالا سوال این هست... آیا به نظر شما همه ی افراد جامعه باید اجازه ی تولید مثل رو داشته باشند ؟ آیا تولید مثل باید به عنوان حق هر انسانی در جامعه وجود داشته باشه ؟ اگر بله ؟ چرا ؟ اگر خیر چه کسانی باید این اجازه رو داشته باشند ؟ چه کسانی باید مشخص کنند که فردی باید اجازه ی تولید مثل داشته باشه یا خیر ؟ چه فاکتور هایی رو باید افراد داشته باشند تا اجازه ی تولید مثل به اونها داده بشه ؟ به نظر شما کنترل تولید مثل در انسان ها چه مشکلاتی رو میتونه برای جامعه به همراه بیاره ؟ چه فوایدی رو میتونه داشته باشه ؟ ببینید اگر شما بگید سیاه پوست ها حق تولید مثل نداشته باشن و سفید پوست ها حق داشته باشن چون سفید ها خوشگل ترن ! در صورتی که بچه یک سیاه پوست ممکنه دانشمند بشه ولی بچه سفید پوست یک آدم معمولی! معیار برتری انسان ها از نظر من خوشگل بودن آنان نیست بلکه به درجات علمی آن انسان نگاه می کنم. از نظر من تولید مثل در بین همه نژاد ها هیچ اشکالی ندارد و بلامانع است. بودن آدم هایی که حتی کور بودن اما جزو بزرگ ترین دانشمندان جهان بودن مثل اولر ولی نه یک وقت هست دولت میخواد یک قشر از جامعه که مخالفشه جمعیتش زیاد نشه و سیاست های کنترل جمعیت شدیدی بر آنها اعمال کنه اون از شیطنت های دولت و بر اساس اخلاقیات انسان ها نیست. 3 لینک به دیدگاه
نیلوفر 0 413 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مرداد، ۱۳۹۵ تولیدمثل حق همه هست ، ولی اگه بخوای منطقی تصورکنیم نه! مثلا حق چه افرادی نیست؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده