سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من مي گم چي مي خواي ازجونم ؟ چهارمین کشته !! جونت رو بعید می دونم کاری از دستم برمیاد احتمالا مقتول میشم... دست گلت درد نکنه واقعا عزیزم! پنجمین کشته !! قاتلی که دستش را روی یک عالم ربانی بلند کنه،آدم نیست. با چنین موجودی حرفی ندارم. اما فقط یک کم باهاش درگیر میشم و آخر سر هم اون منو میکشه،مخصوصا که ممکنه کینه هم از من داشته باشه !! اولا که در گیری فیزیکی در کار نیست. توضیحش رو هم بالا هم تو پست اول گفتم. دوما که حاج آقا اسی اتفاقا قشر شما بیشتر در مغرض خطره. هم از جانی بیماران روانی و هم از جانب مردم کاملا سالمی که کمی تا قسمتی کینه ازتون به دل دارن به خاطر گذشت درخشانتون !!! ولی کلا فکر نمی کردم حاج آقا جماعت این قدر راحت تسلیم شه ! سوما کشته بعدی !! یه قاتل زنجیره ای منو تماشا نمیکنه تا باهاش حرف بزنم..اون کارشو میکنه توضیحشو بالا گفتم. همون کیک و این ها حالا چی کار می کنی؟ چون کسی زورش به من نمیرسه نمیتونم جواب بدم عجب خب کاری نمیتونیم بکنیم .. میگم طوری بکش کمتر زجر بکشممم یا ب قول دوستان باهاش درگیر میشیم .. احتماله دیگه شاید در رفتیم کشته بعدی !! چه طوری بکشتت خوبه؟ چاقو رو فرو کنه بعد چن دفعه هم هی 180 درجه در جهت عکس بچرخونه خوبه؟؟؟؟ تا میخواد بیاد سمتم یه مشت خاک میریزم تو چشش اگه جواب داد که در جا فرار میکنم وگرنه میرم بهشت دیگه کشته بعدی!! بهار جون دستاتو از پشت قبلا بسته یا حتی نبسته با دست خودش نگه داشته. خاک نداریما یه حرفی چیزی آخه بابا ؟؟!!! 7 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من فکر کنم قبل از همه ی اینایی که گفتی خودم سکته کنم...جدی می گم :banel_smiley_52: خب گفتم الان مطرحش کنم از قبل آمادگی ذنی داشته باشی دیگه !! من اينارو بهش ميگم...خواهش ميكنم آروم باش بزار باهم حرف بزنيم اگه به تفوافق نرسيديم منو بكش... منو واسه چي ميخواي بكشي؟؟؟ منو ميشناسي؟؟؟ و... کشته بعدی ! والا من فکر نمی کنم جواب بده. طرف اگر منطقی بود که پا نمی شد بیاد آدم کشی کنه فقط نگاش میکنم...غرور و ارامشم مهمتر از جونمه. تسلیت می گم به خانوادت!! یعنی دیگه روی منو تو غرور کم کردی داره می کشتت وای میستی می گی من غرورم مهمه میگم ببین تو میتونی منو بکشی خیلیای دیگه هم بکشی اما اینطوری که لذت نمیده بهتبیا با هم همکار شیم با هم بکشیم اینطوری میتونی خیلیا دیگه رو بکشیم اینطوری تو روزی یکی میکشی اونطوری روزی دو تا میکشیمبعدش اگه همکار شدیم خودشو میکشم اما مریم راستش ادم تو اون شرایط مغزش کار نمیکنه و هیچ چی نه میتونه بگه نه انجام میده:banel_smiley_52: خب این فکر بهتری بود باز. مکالمت رو بنویس. تو اینو می گی فکر می کنی جوای اون چیه؟ ایول عجب موضوعی رو بیان کردیحقا که مریم خودمی این موضوع خواب منه تقریبا هر شب می بینمش!!:ws3: ولی خب من اصولا آخر خوابام نمی میرم اما در حواب سوال تو سعی می کردم کنترل موقعیت کنم یه جورایی یارو رو هیپنوتیزم کنم وقتی شخصی مشکل روانی داره نمی شه با منطق باهاش صحبت کرد باید نسبت به روانی بودنش آگاهی داشته هر روانی ای هم، یه نقطه شکست و یه نقطه کنترل داره نقطه شکست این کیسی که تو گفتی اینه که ازش نترسی!! اگه بتونی آرامشت رو بهش منتقل کنی و با هدف اون که کشتن توئه (در ظاهر کنار بیای) و توی صحبت ها سعی کنی بحث رو جوری جلو ببری که بتونی نقطه کنترلش رو پیدا کنی در انتها می بینی که اسلحه یا آلت قتاله ش رو می ده به شما و الآن مثل یه کودک تو دستاته البته اینا مال وقتیه که یارو یه چیزی در حد اسکیزوفرن باشه اگه شخصیت مرزی باشه ممکنه یه اشتباه کوچولو شمارا برای همیشه از روی زمین محو کنه راجع به شخصیت مرزی کار بسی دشوار است چه عجب بالاخره یکی قشنگ بررسی کرد موضوع رو :icon_gol: . 1نقطه کنترل یعنی چی عزیزم؟ 2. چه طوری بحث رو جلو می بری؟ یعنی می تونی یه مکالمه ای که با اون شخص داری رو بنویسی؟؟حالا با هر جفت شخصیت ها که بررسی کنی بهتره. ولی خب مرزی همون طور که خودتم گفتی خیلی سخت تره. 3. توی برخورد اول مگه میشه شخصیت طرف رو این قدر دقیق بررسی کرد و نوعش رو تشخیص داد؟ مثلا کلا 5 دقیقه ست طرف رو دیدی و می خواد الان بکشتت. 4. اجر بهش دادن و به قول معروف هندونه زیر بقلش گذاشتن چه قدر اثر داره؟ یعنی این که بحث رو متوجه خودش و نکات قوت احتمالی خودش بکنی؟ 11 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من فکر نکنم بتونم حرفی بزنم ومیمیرم...وقتی میترسم اصلا نمیتونم حرف بزنم... صدام اصلا درنمیاد... پس تو همچین موقعیتی براحتی کشته میشم ... کشته بعدی !! بابا یه کاری بکن آخه. :icon_pf (34): خوب چندتانقطه مبهم وجودداره1)این قاتل زن است یامرد؟ 2)مجرداست یامتأهل 3)درحالت طبیعی است یانه؟ 4)چپ دست است یاراست دست؟ 5)الان ناراحت است یاعصبانی؟ این چندتا مسئله رواول روشن کنید. توی جواب خیلی فرق می کنه؟ حالا شما فرض کنید مرد و مجرد. (البته نمیاد بگه من مجردم و چپ دست و می خوام تو رو بکشم! یعنی شاید اصلا نشه فهمید) احتمالا طبیعی هم نیست. ممکنه الان هم ناراحت نباشه و ریلکس آدم بکشه! حالا اگه تو اصل قضیه فرق می کنه دونه دونه بگید با مکالمه هم که باشه چه بهتر . میگم قاتل جون . عزیزم تو چشای من نگاه کن :127fs1601347: ببین دلت میاد منو بکشی ؟ بعد بهش میگم من آرزو دارما،:JC_thinking: میخوام زن بگیرم . با 6 تا بچه خوشکل و مامانی . تو اگر منو بکشی بابای اون بچه های چی میشه ؟ تکلیف اون زن بیوه ی من چی میشه ؟ کی میخواد خرجشو بده ؟ بهش میگم تو با این کار منو نمی کشی تو 6 نسل رو از بین میبری :w00: بهش میگم برو تو آینه نگاه کن ببین چه آدمی شدی . به خودت بیا ... یه تغییری تو زندگی ت ایجاد کن ... من می تون کمکت کنم . ما میتونیم باهم دوستای خوبی باشیم . من میدونم تو به خاطر بی کسی دست به این کار میزنی من میتونم برای تو یه دوست باشم . این شانسو با کشتن من از خودت نگیر فکر نمی کنم تا اینجا بتونه در برابر حرفام مقاومت کنه و تسلیم میشه ... اما اگر تسلیم نشد میریم مرحله بعد تدابیر یعنی اصلا شک نکن که اول از همه تو رو می کشه !! به اون چی می رسه که تو جوونی و می خوای زن بگیری؟!!! مواقع ترس مخ ادم هنگ ميكنه حالا نميدونم مواقعي كه ميخوان جونتو بگيرن چه جوري ميشه ...شايد بستگي به اندازه انگيزه براي ادامه زندگي داشته باشه ... ادمي كه انگيزش واسه ادامه زندگي زياد باشه شايد در اين شرايط مخش بهتر از هميشه كار كنه... راستش فكر ميكنم فقط بايد در موقعيت قرار بگيري تا بدوني چي بايد بگي ... ولي اگر اون موقع هم مثل الان انقدر شجاع باشم و بتونم حرف بزنم با ارامش اون قدر باهاش حرف ميزنم تا از صرافت كشتن من بيفته مثل قصه هاي هزار و يك شب واسش داستان تعريف ميكنم و يه جورايي رامش ميكنم تا موقعيت واسه فرار جور بشه بعد فلنگو ميبندم:w42: عزیزم چن دقیقه بیشتر فرصت نداری آرامش و قصه هزار و یک شب کدومه؟!! مطمئن باش بی انگیزه ترین افراد و بی هدف ترین افراد هم وقتی تو این موقعیت قرار می گیرن جونشون واسشون می شه طلا. می شه همه دنیا. دیگه طرف به این فکر نمی کنه من تا دیروز هیچ انگیزه نداشتم ولش کن بزار بکشه. چی کار می کنی؟ کشته بعدی؟؟!! یه فکر دیگه به سرم زد به یارو میگم پاش برسه ازت روانی ترماشاید ترسید آهان اون دنیا پاش برسه می خوای نشون بدی که ازش روانی تری؟ من فحش خواهر مادر پدر جد و فامیل وابسته رو نثار روحش میکنم تا خجالت بکشه و از محل دور بشه تو رو بعد از کشتن تیکه تیکه هم می کنه خوبه حالا استارتر گفت بحث جدیه و اینهمه ... گفتید. موقعیت سختیه ولی من اگر نتونم رامش کنم در نهایت رفتارش رو به طور کامل زیر نظر میگیرم و در صورتی که بهم حمله کرد از تمام توانم برای کشتنش استفاده میکنم. چون اگر بخوام دفاع کنم قطعا موفق نمیشم زنده بمونم. پس باید برای کشتن بجنگم تا شاید زنده بمونم. حمله در کار نیست. ببینید یه هم چین آدمی تکنیکی عمل می کنه یهو حمله نمی کنه که شما بخوای دفاع کنی. برتری فیزیکی نداری. تنها سلاحت زبونه. کشته بعدی؟! سعی میکنم احساساتیش کنم که نکشتمیه خیلی جدی سرش داد میزنم که برو بابا کلی کار دارم چه طوری احساساتیش می کنی؟ توضیح بده. ولی داد نزن سرش ! ميگم داداش تو كجا بودي نميدوني چقدر دنبالت گشتم. بعدم ميبرم ارشادش مي كنم اونم از گذشته اش پشيمون ميشه و پليس ميشه و تك و تنها به شكار جاني هاي بي وجداني مثل خودش ميپردازه. شرمنده تازگيا فيلم هندي زياد ديدم.:ديخارج از شوخي سعي ميكنم خلع سلاحش كنم نشد مرگ رو ميپذيرم. 10 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ لطفا اگه کسی می دونه باید چی کار کنه ترجیحا با گفتن مکالمه چند ثانیه یا چن دقیقه ای بنویسه. موضوع شوخی نیست بزارید به پای یه تحقیق یا یه چیزی تو این مایه ها. کسی که پست می ده و به شوخی می گیره ایشالا تو یه همچین موقعیتی قرار بگیره 7 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ لطفا اگه کسی می دونه باید چی کار کنه ترجیحا با گفتن مکالمه چند ثانیه یا چن دقیقه ای بنویسه.موضوع شوخی نیست بزارید به پای یه تحقیق یا یه چیزی تو این مایه ها. کسی که پست می ده و به شوخی می گیره ایشالا تو یه همچین موقعیتی قرار بگیره خب اول سعی میکنم خونسرد باشم .. بعد اینه به خیلی چیزا بستگی داره .. اینکه طرف چن سالش باشه دوم اینکه تو چه محیطی باشیم .. من چ امکاناتی داشته باشم !! 4 لینک به دیدگاه
داريوش 2148 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ بهش ميگم چي شد كه قاتل شدي ميخواي يه جوون كه جلوت ايستاده رو بكشي اگه جرات داري اسلحه رو بزار كنار بادست خالي منو بكش ولي اين جور تو تاپيك اومده كه رب و ربع حاليش نيست شايد با گفتن اين كه بيا پول يارانه مو تو بگير دلش سوخت چند تا ماچش ميكنم تو لوله تفنگش يه شاخه گل ميزارم بالاخره اين درو اون در ميكنم نشد به درك كه نشد ولي اگه ميخوام بميرم مفت نميزارم اونم با خودم به هر نحوي شده ميبرم يا چندتا فحش هم بهش ميدم تا دلم خنك شه 7 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ میشه اول خودتون مکالمه رو توصیف کنید.............. چرا خودت مریمی هیچی نمیگی؟ 4 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ میشه اول خودتون مکالمه رو توصیف کنید..............چرا خودت مریمی هیچی نمیگی؟ مکالمه یعنی این که شما دو نفر یعنی قربانی و شخص قاتل گفت و گوی خودتون رو بنویسید مثلا : من: ........... قاتل: ............ من: ............ قاتل: ........... هدفم هم از این که می گم مکالمه اینه که شما مثلا بگی من اینو بهش می گم که مهم نیست. مهم عکس العمل اون فرد و ادامه واکنشش به حرفای شماست. ببین خوب من اگه خودم جواب کامل و دقیقی از این سوال داشتم که این تاپیک رو نمی زدم. هدفم این نیست که ببینم بقیه هم مثل من جواب این سوال رو می دونن یانه. برای کاری می خواستم ببینم که بقیه چه طور فکر می کنن راجع به این موضوع. که اکثرا علی رغم این که همون اول این شرط رو گذاشتم که از نظر فیزیکی مغلوبید اصرار دارن که این خشم پنهان رو آشکار کنن و هر طور شده یا بهش حمله کنن یا حالشو بگیرن یا این که خلاصه برخورد فیزیکی کنن. در صورتی که می خوام بدونم فقط و فقط و فقط زبان چه نقشی این جا بازی می کنه. چه طور با گفتارتون می تونین یه همچین روانیو رو تحت تاثیر بذارین. بالاخره این زبون همه جوره باید به درد بخوره دیگه 6 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ مکالمه یعنی این که شما دو نفر یعنی قربانی و شخص قاتل گفت و گوی خودتون رو بنویسیدمثلا : من: ........... قاتل: ............ من: ............ قاتل: ........... هدفم هم از این که می گم مکالمه اینه که شما مثلا بگی من اینو بهش می گم که مهم نیست. مهم عکس العمل اون فرد و ادامه واکنشش به حرفای شماست. ببین خوب من اگه خودم جواب کامل و دقیقی از این سوال داشتم که این تاپیک رو نمی زدم. هدفم این نیست که ببینم بقیه هم مثل من جواب این سوال رو می دونن یانه. برای کاری می خواستم ببینم که بقیه چه طور فکر می کنن راجع به این موضوع. که اکثرا علی رغم این که همون اول این شرط رو گذاشتم که از نظر فیزیکی مغلوبید اصرار دارن که این خشم پنهان رو آشکار کنن و هر طور شده یا بهش حمله کنن یا حالشو بگیرن یا این که خلاصه برخورد فیزیکی کنن. در صورتی که می خوام بدونم فقط و فقط و فقط زبان چه نقشی این جا بازی می کنه. چه طور با گفتارتون می تونین یه همچین روانیو رو تحت تاثیر بذارین. بالاخره این زبون همه جوره باید به درد بخوره دیگه خب حالا شما مکالمتون و بذارید جرقه زده بشه منم مکالممو مینویسم 3 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من: سلامقاتل: علیک سلام من: خوبی شما قاتل: به مرحمت شما این فیلم قصه نداره!چه فیلم بی درو پیکری:w00: ولی اگر تو همچین موقعیتی باشم که نمی دونم چطوری پیش میاد!اشهد رو میگم و طلب امرزش گناه کرده و خویشتن را اماده شهادت میکنم با رمز لبیک یا حضرت اغا چه مومنانه(چیزی به ذهنم نباید برسه!) 5 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ ای بابا .... یارو قاتل هم که نباشه با این حرفا تحریک میشه و میکشتت :icon_pf (34): اي بابا آخه تو فيلما نشون ميده وختي اونجوري ميگه طرف يكمي به فكر فرو ميره يعني تو فيلما دروخ ميگن؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
hadi2643 620 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ دوستانی که به راحتی تسلیم میشن : چون شما از اون کوچکترید پس از اون چابک ترید(قابل توجه دوستانی که اضافه وزن دارن لاغر شید ) پس یه ریسک می کنید فرار می کنید یه باره دیگه اگه در رفتید که هیچ اگه نرفتید چیزی از دست ندادید همون یارو ترتیب قتل رو میده اما اگه منظور سوال کننده حضرت عزرائیل باشه که همه چی منتفیه که این طور نیست ایشون گفتن یه شخصه پس فرار راحت ترین راه این شخص از مست چاقو بدست که بدتر نیست که؟ 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ بهش میگم: منم یه آدم بدبختی هستم درست مثل خودت ؛ با کشتن من فقط داری یه زندگی رو از یه آدم معمولی میگیری ؛ مردن من هیچ کمکی به کسی نمیکنه ، من فقط میخوام زندگیه خودمو بکنم ، من که کاری به کار تو نداشتم تا حالا ، خودتو بزار جای من ؛ من نمیخوام بمیرمممممم ... و اگه دیدم تاثیری نداشت ؛تمام تلاشم رو میکنم تا باهاش درگیر بشم ولی در نهایت میمیرم 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ فقط امیدوارم در همچین شرایطی نباشم: و قاتل این آدمکه تو تلوزیون نباشه: 4 لینک به دیدگاه
محسن2115 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ خیلی باحاله جون من تجسم کن وای موقعیت خطرناک.اخرین لحظه عمرت وای چه صحنه ای هست.جون تو. ببین از من میشنوی مرد باش التماس نکن گوشتو می بوروم خین میاد. خب زبون داریم.من بهش زبون درازی میکنم تازه انگشتامم میذارم رو دماغم بعدش مسخرش میکنم یا خندش میکگیره میره یا همچین میزنه گلابیم میکنه که خاطره انگیز میشه. 4 لینک به دیدگاه
Cannibal 3348 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ وقتی میبینم کاری نمیتونم بکنم، سعی میکنم به بهترین و آرومترین روش ممکن بمیرم بنابراین یه طوری رازیش میکنم یه تیر بزنه تو مغزم. چون کم پیش میاد همچین قاتلی بزاره طعمش قصر در بره. مثل زودیاک 5 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ توی جواب خیلی فرق می کنه؟ حالا شما فرض کنید مرد و مجرد. (البته نمیاد بگه من مجردم و چپ دست و می خوام تو رو بکشم! یعنی شاید اصلا نشه فهمید) احتمالا طبیعی هم نیست. ممکنه الان هم ناراحت نباشه و ریلکس آدم بکشه! حالا اگه تو اصل قضیه فرق می کنه دونه دونه بگید با مکالمه هم که باشه چه بهتر . خوب اینکه مرد ومجرده کار کمی سخت شد:icon_pf (34):اگه متاهل بود میگفتی زنت گفته مهریه تو گذاشتم اجرا طرف میزد زیر گریه ما فرا میکردیم اگه چپ دست باشه بهتره.دوره دفاع شخصی دیدم راست دستم هستم میتونستم خلع سلاحش کنم:gnugghender: درحالت عادی نبودنش کمک بزرگیه چون طرف قدرت تفکر وعکس العمل سریع رو نداره اما با همه این تفاسیر اگه طرف واسه کشتن من اومده باشه میگم دستت درد نکنه وزدتر بزن خلاصم کن یه تالار الن نشستن دارن سر تو بحث میکنند.بزن تمامش کن دیگه:w00: ملت علاف تو نیستند که:w00: 5 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ خب پیشنهاد خوبیه. فعل معکوس بیشتر توضیح می دی؟ یعنی با مکالمه. مشکل دقیقا همینه که الان که شخص نشسته پشت کامپیوتر و ریلکسه نمی تونه جواب بده اون موقع که غده فوق کلیویش داره کیلو کیلو ! آدرنالین ترشح می کنه، پس دیگه هیچی. اولین کشته !! یعنی این قدر سریع تسلیم می شی؟ حمله نمی تونی بکنی توی پست اول گفتم برتری فیزیکی نداری. مثلا فکر کن اومده تو رو بکشه یه خوراکی کیکی چیزی می بینه بعد تصمیم می گیره اول اونو بخوره تا جون بگیره بتونه راحت تر ضربه چاقو رو وارد کنه. تو اون چن دقیقه چیکار می کنی؟ التماس ؟ فحش؟ حرف؟ چه حرفی؟ یعنی می گی ببین عزیزم تو هیچ می دونستی که نرخ تورم نو ایران چه قدر بالاست؟ از گرونی قبضا چی؟ قبض گازتون چند اومده؟ حالا بیا و منو نکش!!! دومسن کشته!! سومین کشته !! آره سوال سختیه. ولی فکر کردن به موقعیت های استرس زا از قبل همیشه بهتره. هیچ کدوم از هزاران نفری که کشته شدن تا به حال نمی دونستن یه روزی ممکنه تو این موقعیت قرار بگیرن!! ولی التماس به نظر من همیشه کارو خراب تر می کنه..... نه ديگه نشد! چرا قضيه رو ميپيچوني؟ تو گفتي برتري فيزيكي نداري ولي نگفتي كه نميتوني حمله كني!! گفتم تسليم نميشم يعني با وجود اينكه ميدونم برتري فيزيكي ندارم ولي باز تلاش خودم رو ميكنم اين به اين معناست كه به التماس نمي افتم و در واقع يعني تسليم نميشم 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ لطفا اگه کسی می دونه باید چی کار کنه ترجیحا با گفتن مکالمه چند ثانیه یا چن دقیقه ای بنویسه.موضوع شوخی نیست بزارید به پای یه تحقیق یا یه چیزی تو این مایه ها. کسی که پست می ده و به شوخی می گیره ایشالا تو یه همچین موقعیتی قرار بگیره اولا نفرین نکن پیش میاد:banel_smiley_52: مکالمه: میتونی منو بکشی منم اصلا تصمیم ندارم مقاومت کنم اتفاقا خیلی دلم میخواست یکی منو بکشه اما قبلش میشه منم باهات یه چند نفری رو بکشم ؟ البته خودت مختاری 3 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۰ چه عجب بالاخره یکی قشنگ بررسی کرد موضوع رو :icon_gol: . 1نقطه کنترل یعنی چی عزیزم؟ 2. چه طوری بحث رو جلو می بری؟ یعنی می تونی یه مکالمه ای که با اون شخص داری رو بنویسی؟؟حالا با هر جفت شخصیت ها که بررسی کنی بهتره. ولی خب مرزی همون طور که خودتم گفتی خیلی سخت تره. 3. توی برخورد اول مگه میشه شخصیت طرف رو این قدر دقیق بررسی کرد و نوعش رو تشخیص داد؟ مثلا کلا 5 دقیقه ست طرف رو دیدی و می خواد الان بکشتت. 4. اجر بهش دادن و به قول معروف هندونه زیر بقلش گذاشتن چه قدر اثر داره؟ یعنی این که بحث رو متوجه خودش و نکات قوت احتمالی خودش بکنی؟ نقطه کنترل اصطلاح روانشناسی نیست چیزیه که من خودم وقتی رفته بودیم بیمارستان روانپزشکی از مصاحبه دکتر ها با بیماران و نحوه کنترل اونها فهیدم که در مقابل همون نقطه شکست (ضعف ها و مورد های دقیق هر اختلال روانی) معنی پیدا می کنه وقتی بدونی طرف مقابل مشکل روانی داره و تظاهراتش چیه می تونی از همونجا که شکسته کنترلش کنی و البته این نقطه کنترل در این مورد خاص تو فقط سحبت کردنه یا شما می تونی با حرف کنترلش کنی یا راه فراری پیدا کنی یا اینکه عصبانیش می کنی و با دنیا خداحافظی ببین عزیز دلم تو 5 دقیقه فقط می شه اسکیزو فرنی رو تشخیص داد که خیلی علائم تابلو و شایعی داره مثل توهمات و هذیان ها اما راجع به شخصیت مرزی یا حتی پارانوئید نمی شه تو همون لحظه تشخیص گذاشت قطعا هر چی مدت زمانی که بتونی با حرف زدن کنترلش کنی بیشتر باشه بهتره و می تونی از مردن نجات پیدا کنی اولین کاری که باید بکنی اینه که سعی کنی خیلی آروم به صحبت کردن دعوتش کنی می تونی با این مکالمه شروع کنی: -قاتل: اومدم که بکشمت ... من باید تورو بکشم... - باشه یعنی فکر می کنی کشتن من بتونه آرومت کنه قاتل: من باید تورو بکشم من فرستاده شدم که بکشمت من پلیسم (هر حرف توهماتی از این قبیل می تونه نشون دهنده اسکیزوفرن باشه) اما اگه تو حرفاش فقط پرخاشگری بود و شما حس کردی از لحاظ روانی قدرت درک حرفات رو داره باید شکت به ضد اجتماعی و مرزی بره!! بعد ادامه می دی: -باشه تو که منو می کشی اما بیا قبلش با هم یکم حرف بزنیم (هر چی تایم طولانی تر بشه شما می تونی به سمت تلفن یا در خروجی یا یه وسیله برای دفاع از خودت حرکت کنی) اینجاش دیگه به هوشت و دست و پاتو جمع کردن بستگی داره و ادامه می دی: چرا فکر می کنی منو باید بکشی؟ -قاتل: یه دلیلی میاره دلیلی که میاره می تونی فرافکنی اتفاقی باشه که برای خودش افتاده شما همونو به خودش نسبت می دی مثلا می گه : تو آدم بی ارزشی هستی هیچکی از تو خوشش نمیاد -میگی : ولی من از تو خوشم اومده تو آدم حتما آدم خیلی خوبی بودی برام می گی چی تورو عصبانی کرده (باید باهاش همدلی کنید و کم کم جلو برید معمولل می شکنن و می گن قضیه چیه همین که یکم آروم شدن شما باید یا فرار کنی یا وسیله رو از دستش بگیری!! البته اینا فقط فرضیه است... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده