peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ باسلام خدمت شمادوستان عزیز باتوجه به اهمیت موضوع ازدواج واین که اگر خانواده ای سالم داشته باشیم جامعه نیز سالم خواهد بود برآن شدیم مبحثی را باز کنیم پیرامون ازدواج درابتدا موضوع بحث آشنایی دختر وپسر میباشد. درایامی نه چندان دوردختر وپسر درفضایی کاملابسته از نظر فرهنگی وتحت نگاههای متعصبانه ی دینی فضاوزمان کافی برای آشنایی ومصاحبت را نداشتند (کمااینکه هنوزرگه هایی از آن تعصبات دربعضی خانواده های سنتی ما دیده میشود) کم کم باگسترش تکنولوژی وفراگیرشدن وسائل ارتباط جمعی(سینما،رادیو،تلویزیون،ماهواره واینترنت وموبایل)ودسترسی نامحدود همه ی اقشار جامعه به این ابزارها تاحدود زیادی روابط دختروپسرازآن فضاخارج شده است حال باتوجه به این مواردوآزادی کامل دختروپسر درروابط اجتماعی کنونی به نظرشما 1)سیستم آشنایی دختروپسربرای ازدواج چگونه باید باشد؟ 2)شمابه شخصه برای انتخاب همسرآینده خودچه روشی رابرای آشنایی باوی درپیش میگیرید؟چرا؟ 42 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ما که آشنا شدیم قبلا. به هدیگه معرفی شدیم. توسط دوستان معتبر. فکر میکنم یکی از راههای کم خطره. 27 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ به نظر من آشنایی در محیط کار و تحصیل و همچنین سطوح بالای دانشگاه،شاید بهترین حالت باشه. اما نه ترم های اولی لیسانس،که بیشتر عشق کفتری است...... دیگه بقیه اش را باید اون کسیکه تجربه داشته جواب بده،چون واقعا نمیشه آینده را پیش بینی کرد. 32 لینک به دیدگاه
hossein_power85 487 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ سلام . اگه فامیل باشه که خوبه . دقیقا خیلی از آشنایی ها و خلق و خوی معلومه بعد یه آشنای دوطرفه هم جواب میده . تو دانشگاه به قو ل اسی (دامت افاضاته) ترم های اول که هرگز ولی بعد از چند ترم خیلی ها شناخته میشن . ولی باز هم نمیشه خیلی اطمینان کرد . 21 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من به شخصه با ازدواج های فامیلی . تحمیلی . از پیش تعیین شده و یا ازدواج هایی که پایه آشنایی طرفین از خیابون . نت . اس ام اس بازی و ....... است کاملا مخالفم ازدواج هایی هم که پایه ای کاملا احساسی دارن اصلا خوب نیست و اکثرا مدتی بعد از ازدواج آبی روی آتیششون ریخته می شه و تازه متوجه می شن که چه خبره ! به نظرم بهترین روش آشنایی از طریق خانواده ها یا آشنایی در فضای تحصیلی و کاریه توی آشنایی های این چنینی همه شرایط در نظر گرفته می شه و البته قدرت تصمیم گیری و انتخاب هم بالاتر می ره در کل به نظرم باید منطقی ازدواج کرد و با عشق زندگی کرد 26 لینک به دیدگاه
chalipa 1177 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ منکه تصمیم دارم توی دانشگاه باهاش اشنا ...................شدم 20 لینک به دیدگاه
*Star* 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ از ازدواج های سنتی که عن مبادله کالا به کالا میمونه خیلی بدم میاد راهش مهم نیست مهم اینه منطقی و با شناخت کامل باشه کلا ترجیح میدم روش سنتی ما جاشو به روش مطمئن تر غرب بده حالا الان همه میان میگم غرب زده!!ولی دلیل دارم برای حرفم 19 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ از ازدواج های سنتی که عن مبادله کالا به کالا میمونه خیلی بدم میاد راهش مهم نیست مهم اینه منطقی و با شناخت کامل باشه کلا ترجیح میدم روش سنتی ما جاشو به روش مطمئن تر غرب بده حالا الان همه میان میگم غرب زده!!ولی دلیل دارم برای حرفم با قسمت اول صحبت هاتون کاملا موافقم اما با روش غربی ....! می شه دلیلتون رو عنوان کنین 16 لینک به دیدگاه
*Star* 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ با قسمت اول صحبت هاتون کاملا موافقم اما با روش غربی ....! می شه دلیلتون رو عنوان کنین شما چه برداشتی از روش غربی دارین؟ اگه فکر کردید منظورم ارتیست هایی ست که معمولا زندگیشون زیر ذره بینه و به هر دلیلی مسائل عاطفی و خصوصیشون هم با دیگران متفاوته باید بگم منظورم اون نیست ببینید اونجا مثل اینجا از نظر روابط انسانی و احتماعی ازمون و خطای زیادی پس داده و هنوز هم به ثبات نرسیده اما حداقل از خیلی جهات از ما جلوترن دلیل بزرگ و ساده ش هم اینه حداقل اونا با خودشون صادقن میدونن چی میخوان واگه کسی رو میخوان با تمام عیوب و خوبیاش میخوان(این موضوع مسلما قطعیت هم نداره!) اما اینجا به خاطر قوانین و بعد از اون فرهنگ و عادتهای زشتی که به تبع این دو به ما تحمیل شده ما حتی نمیدونیم چرا باید ازدواج کنیم؟!ایا باید؟ هنوز خیلی ها این مورد رو صرفا انجام وظیفه میدونن دخترای ما از لفظ ترشیده میترسن...خانواده هامون هم از ترس حرف دیگران به خودشون و بچه هاشون فشار میارن خیلی ها بعد از ازدواح تازه طرف رو میشناسن و برای اینکه از زیر بار پی بردن به اشتباه و طلاق فرار کنن سعی میکنن طرف رو تغییر بدن و ..... نتیحه ازدواج های دوره حاضر رو که میبینید؟! نمیگم اونور طلاق نیست..ثبات خانواده هست اما با مقایسه بین فرهنگ ها متوحه میشیم که اونجا ازدواج مسیر بهتری رو در پیش گرفته... 19 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ سنتی که نه.. ترجیح میدم اول باهاش دوست باشم که بیشتر بشناسمش بعد باهاش ازدواج کنم چون یه خلق و خوی های از انسانها در دوستی ها مشخص تر است تا در دوران دیگر حتی نامزدی ............. اگرم نشد که نشد کلا ازدواج در ایران فقط برای بستن دهن یک عده است و خالی کردن یک سری از غرایز....در همه شکل و فرم...تعصب و یا امیال جنسی و ..... سرکیسه کردن طرف مقابل وو....... دیگه 10 درصد فقط از کسانی که در این مملکت ازدواج میکنند واقعا پیدا کردن همدل و همراه هست و برای همینم اکثر ازدواجها به جدایی و اختلافهای شدید بعد از چندماه یا چندسال می انجامد... من ترجیح میدم ازدواج نکنم با شرایط کنونی 23 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من فکر میکنم تو محیطایی مثل دانشگاه و محل کار و اینا خوبه ولی به هرحال هر کجا که اشنا بشی باید مدت زیادی وقت بذاری که طرف و بشناسی اول از همه خانواده بعدم خود طرف ولی با همه اینا به نظرم ازدواج یه ریسک خیلی بزرگه چون آدما تو شرایط خاص عکس العملایی از خودشوئن نشون میدن که شاید چند وقتم با طرفت دوست باشی و بشناسیش نتونی اون خصوصیات که مشکل ساز هم هستن و بشناسی تازه خیلی از مشکلات بعد از ورود خانواده ها به رابطه دختر و پسر ایجاد میشه اونارو چطور میشه فهمید؟:icon_pf (34): 22 لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ مهم شناخت درست قبل از ازدواجه براي خودم زياد فرق نميكنه كه دوست باشم يا ازدواج سنتي باشه خب در هر صورت ميشه يه مدتي قبل از عقد با هم بود تا به شناخت رسيد محل آشنايي هم محل كار يا دانشگاه يا يه آشناي خانوادگي (فاميل نزديك نباشه) 18 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ از ما که گذشت... اما به نظرم آشنایی تو محیط علمی مثل دانشگاه یا محل کار خوبه. از اون طرف آشنا شدن از طریق خانواده ها و دوستان و آشنایان هم خوبه. 20 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من آشنایی تو محیط های آموزشی رو ترجیح میدم...حالا نه صرفا دانشگاه... اما حقیقتا الان تو ایران هر جا آشنا بشی ریسکش بالاس...حتی اگه فامیل هم باشین... قبل از ازدواج خیلی چیزا هست که مانع از شناخت طرف میشه یعنی یهو چشم باز می کنی و می بینی که وای خدا این طرف چه قدر بی عیب و نقصه و خدا اینو واسه من افریده و...........اما دیگه بقیه اش داستان تکراریه زندگی های امروزیه... 21 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من آشنایی تو محیط های آموزشی رو ترجیح میدم...حالا نه صرفا دانشگاه...اما حقیقتا الان تو ایران هر جا آشنا بشی ریسکش بالاس...حتی اگه فامیل هم باشین... قبل از ازدواج خیلی چیزا هست که مانع از شناخت طرف میشه یعنی یهو چشم باز می کنی و می بینی که وای خدا این طرف چه قدر بی عیب و نقصه و خدا اینو واسه من افریده و...........اما دیگه بقیه اش داستان تکراریه زندگی های امروزیه... ازدواج کلا" ریسکه 10 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هر کسی نیمه گمشده ای داره که بالاخره ی جایی به هم میرسن مهم نیست کجا باشه مهم اینه که به هم دیگه برسن ولی من ترجیح میدم به صورت هیجان انگیز باشه 14 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هر کسی نیمه گمشده ای داره که بالاخره ی جایی به هم میرسن مهم نیست کجا باشه مهم اینه که به هم دیگه برسن ولی من ترجیح میدم به صورت هیجان انگیز باشه منم همین نظر رو دارم نمی تونم بگم چه جوری دوست دارم آشنا بشم با طرفم با ازدواج فامیلی مخالفم ولی اگه اون طرفی که قراره باهاش زندگی کنم فامیل باشه و توی سرنوشتم باشه اون موقع می گم ازدواج فامیلی خوبه بهش فکر نمی کنم چون راحت ترم.یه مدت فکر می کردم ولی خسته شدم. زمانش که برسه فکر می کنم. 11 لینک به دیدگاه
syngonium 2248 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ 1)سیستم آشنایی دختروپسربرای ازدواج چگونه باید باشد؟ مبتنی بر عقل و منطق و معتقدم کمی صبر. چون نیمه گمشده ادم دیر یا زود سر راهش قرار میگیره این مهم میست که فامیل باشه یا غریبه.مهم اینه که هر دو طرف با مفاهیم منطق,عشق,فداکاری و گذشت اشنا باشن...و از همه مهمتر ایمان 2)شمابه شخصه برای انتخاب همسرآینده خودچه روشی رابرای آشنایی باوی درپیش میگیرید؟چرا؟ برام تحصیلاتش خیلی مهم نیست.ظاهرش هم در مقام دومه. ایمانش مهمه (حتی اگر مسیحی باشه) مفاهیمی که در بالا گفتم و اینکه لبش همیشه خندون باشه اول باهاش دوست میشم و یه مدت در چارچوب معینی ارتباط دارم و حداقل بعد از گذشت 1 سال تصمیم به ازدواج میگیرم... ضمنا شرایط متفاوت اینجا امکان سفر رو هم میده که سعی میکنم یک سفر هرچند کوتاه باهاش داشته باشم .چون واقعا آدما تو سفر و سختی راحت خودشونو بروز میدن ممنون از نظر همه دوستان:icon_gol: 17 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من آشنایی در محیط علمی رو ترجیح میدم. حتی همین انجمن. خواستگاری سنتی که ندیده و نشناخته باید حداکثر طی چند جلسه پاسخ داد منطقی بنظر نمیرسه. بنظرم قبل از اینکه بحث خواستگاری پیش بیاد دو طرف در موقعیت های گوناگون قهر و آشتی و شرایط مختلف محیطی قرار گرفته باشند و عکس العمل های یکدیگر رو دیده باشند. بدلیل اینکه وقتی بحث خو استگاری پیش میاد هر دو طرف در یک نقش رویایی فرو میروند که عموما این بازی بعد از ازدواج تمام میشه و دو شخص تازه متوجه میشن طرف مقابل اون شخصی که فکر میکردند یا نشون میداد نبود. در نهایت ترجیح میدم قبل از ازدواج دو طرف با هم دوستان خوبی باشند که بعد از ازدواج هم این دوستی ادامه دار باشه نه عشق و عاشقی های هیجان انگیز پوشالی. 19 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ 1)سیستم آشنایی دختروپسربرای ازدواج چگونه باید باشد؟ 2)شمابه شخصه برای انتخاب همسرآینده خودچه روشی رابرای آشنایی باوی درپیش میگیرید؟چرا؟ اگه قبل از احساساتی شدن جنبه های عقلانی باعث بشه یه احساس تمایل هر چند کم نسبت به هم پیدا کنن خوبه والا من برنامه ریزی نکردم چه روشی در پیش بگیرم ولی مثلا محیط های کاری معمولا جوری هستند که در دراز مدت خیلی(یه کم بیشتر از خیلی) از اخلاقای طرف مقابل دستت میاد کلا فکر میکنم هر محیط دیگه ای هم که اینجوری باشه جای مناسبی برای اشنایی با طرف 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده