shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۰ ... وقتی دلت گرفته باشد ... هزار بار دیگر هم که از شانه ای به شانه ی دیگر بغلتی این شب صبح نمی شود 9 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ کوچه ی علـی چپ قشنگتــرین کـــوچـــه ی دنیــاست وقتــی.......... در حساس تـــرین نقطه ی رابطـه مـی پیچـی بـه آن..... 7 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۰ این روزها دلم اصرار دارد ... فریاد بزند ..../! اما ..../ من جلوی دهانش را میگیرم وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدنِ صدایش ندارد ..../! این روزها من خدای سکوت شده ام ..../! خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی ِ دنیا خط خطی نشود 6 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۰ مـُـرور میــــ کنـم ، خاطراتمـــان را... امــا مگر .. کـُپـــی برابــر اصـــل میشــــود 7 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ حال و احوال این روزهایم قاصدکی را می ماند که دلش حتی نه به باد و نه حتی به نسیم که به یک فوت خوش است بگذارید برود ... 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ فهمیدهامــــ یکـے از سختترین کارـهاے دنیا این است کــ ِ براے دیگرے توضیح بدهـے دقیقاً چــ ِ مرگت است .. 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ چتر بــــرای چـــــــــه؟ خیال کـــــه خیس نمیشود. 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ همیشه حرف از رفتن هاست کاش کسی ...... با آمدنش غافلگیرمان کند..........! 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ تو را به خدا شمعی روشن كن فالی بگیر غزلی بخوان پروانه ای توی قلبم پَر پَر می زند 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ چه بی صدا میشکند کاسه آرزوی این طفلک بیچاره دلم.... 5 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۰ می خواهم دیگر از این خواب تاریک بیدار شوم...... 6 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۰ دلم به بهانه همیشگی گریست، بگذاربگرید تابداند هر آنچه میخواست همیشه نیست 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ تنهـا یک حرف مرا آزار میدهـد ... حتی یک کلمـه هم نمیشـود ! تنهـا یک حرف مرا هر روز غمگـین تر میکنـد ... همان یک "ن" که در ابتدای "بودنـت" نشسته است 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ و من مضطرب و دل نگران . . . به تو گفتم که پر از تشویشم و تو گفتی ارام که خدا هست کریم پاسخی نرم و لطیف که به من داد یک ارامش شیرین و عجیب 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود زندگی،عشق،اسارت،قهر،آشتی، همه بی معنا بود 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ هـــی ...!! پــــــــاییـــــــــز...!! ابـــــــرهایت را زودتـــــر بفرست ... شستن این گـــرد غــــم از دل من چنــد پــــــــاییز بـــــــــاران میخواهد 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ این روزهــــــــــــا …… یـــا بــه تـــو می انــدیشم، یـــا بـــه این مـی اندیشم، کـه چــــرا !؟ بـــــه تــــو مـــی انـــدیشم ...!! 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ کاش میدانستم چه کسی این سرنوشت را برایم بافته؟ آنوقت به او میگفتم یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغضهایم را نمیتوانم فرو بدهم... 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ چقدر دور تر از احساسم ایستاده ای ... از این فاصله تو حتی صدایم را نمی شنوی چه برسد به دلتنگی !!! 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده