felorans666 12046 ارسال شده در 7 بهمن، 2011 دنیا همه اش خواب است ... وقتی به خواب هایم نمی آیی ... فقط کابوس می بینم ... :5c6ipag2mnshmsf5ju3 5
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 8 بهمن، 2011 مدتیـــــــست دلـــــــم شکســـــــــــته از همان جای قبلـــــی ... ! کاش میشد آخر اسمــــــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی ... ! کاش میشـــــــد فریاد بزنم : " پایــــــان " دلم خیـــــــلی گرفته اســـــــت ... ... ... اینجا نمیتــــــــوان به کسی نزدیـــــــــــــک شـــــــد .. آدمهـــــــا از دور دوست داشتـــــــــــنی ترنــــــــــد ... ! 5
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 13 بهمن، 2011 دلـــــــم تــــــنــــــگ شـــــــــده برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان... برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم... حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خـیـلـی دیـــرشناختمشان...! برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش... خنده هایی که دارم فراموششان می کنم... ... و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام !!! 5
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 14 بهمن، 2011 مرا ببخــــش اگر به تو پیــــله ام ، قــــدری ... قدری تحمل کن !! پروانـه میشوم ... 6
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 14 بهمن، 2011 روزهاست با تمامِ دلهره ام بی برو برگرد... حتی بعد از رفتن تو تمام عاشقی ام را نذر کرده ام...و صبح نشده برایت " و ان یکاد "میخوانم... تا ترا چشم نزنند از من به تو عاشق تر ..ودیوانه تر نیست 4
sweetest 4756 ارسال شده در 15 بهمن، 2011 پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است نوازش کن مرا با دست های خیس از عشقت سرم را سخت در بر گیر که می خواهم ببارم من به دشت شانه هایت مرا بنگر چنان کز عشق آتش گیرداین غمهای پنهانم مرا بنشان چنان که از ماه رویتچراغانی شود شبهای بیابانم بیا بیا بنگر بیا بنشان بیا آتش بزن درد های بی پناهی را بیا بر هم بزن رسم جدایی را بیا کز دوریت جانم بیابان است بیا بنگر که نام تودر این شبهای تنهاییمرا می سوزاند پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است 4
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 16 بهمن، 2011 آدم برفی نبودم که به پایت یک شبه آب شوم ! من مو به مو شدم ...! 5
Ssara 14641 ارسال شده در 16 بهمن، 2011 مقصر کیست؟ نوک مدادی که هی میشکند؛ یا دل شکسته ای که به نوشتن دل نمی بندد!؟ 4
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 16 بهمن، 2011 حالا مدتی ست ذهنم را خالی کرده ام از خیال و دلم را از امید نشسته ام لب ایوانِ روزمرگی و نگاه می کنم به این روزها که برای خودشان می روند رسیده ام به بی حسی به بی تفاوتی.... رسیده ام به حس برگی که می داند باد از هر طرف که بیاید سرانجامش افتادن است... 4
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 16 بهمن، 2011 من بیدی نیستم که با این بادها بلرزم! تمام لرز و ترس من آن زمان است که به نسیمی خو کنم و دیگر نوازشش تکرار نشود ... 9
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 16 بهمن، 2011 آرامم! گله ای نیست...انتظاری نیست ! اشکی نیست...بهانه ای نیست ! این روزها تنها آرامم ...! یک وحشی آرام ! آنقدر آرام که به جنون چندین ساله ام شک کرده ام . 8
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 29 بهمن، 2011 این روزها عجیب درد روحــــم را به دوش می کشم خدایــــــــــــا... قرص های فراموشیم کجــــــــــاست؟!! 6
hamed_063 1261 ارسال شده در 16 اسفند، 2011 خوابیدی بدون لالایی و قصه بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه دیگه کابوس زمستون نمی بینی توی خواب گلهای حسرت نمی چینی دیگه خورشید چهره تو نمی سوزونه جای سیلی های باد روش نمی مونه دیگه بیدار نمی شینی با نگرونی یا با تردید که بری یا که بمونی رفتی و آدمکها رو جا گذاشتی قانون جنگلو زیر پا گذاشتی اینجا قهرن سینه ها با مهربونی تو تو جنگل نمیتونستی بمونی دلتو بردی با خود به جای دیگه اونجا که خدا برات لالایی می گه می دونم می بینمت یه روز دوباره توی دنیایی که آدمک نداره ... 5
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 17 اسفند، 2011 ایـــــن روزهـــــــا ســــهم من از قاصدکـــــــــ ها تــــنها فقط دیدن و رقصیدنشـــان در بــــاد استـــــــــ چـــــرا دیـــــگر برایم از تـ ـ ـ ـو خبـــــــر نمی آورنــــد!!! 6
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 17 اسفند، 2011 چه فرقی می كند.. در سیرك یا در خانه؟!! خنده ات كه تلخ باشد، دلت كــه خون باشد، تو هم دلقكی..!! 7
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 19 اسفند، 2011 اخلاقم گند است؟؟ بـﮧخودم مربوط است!! . غرورم از حد گذشته است؟؟ بـﮧخودم مربوط است!! ... . تمام زندگی ام خودخواهانـﮧ است؟؟ زندگے خودم است!! . از عده اےمتنفر شده ام؟؟ بـﮧخودم مربوط است!! . نگاه هایم به افق دوختـﮧ است؟؟ چشماטּ خودم است!! . از ناصحان خوشم نمے آید؟؟ سلیقـﮧ ے خودم است!! . صداے خنده هایم از حد عادے بلندتر است؟؟ خوش حالے خودم است!! . عده اے را بـﮧ فراموشے سپرده ام؟؟ حافظـﮧےخودم است!! . دلم مےخواهد این گونـﮧ باشم!! مجبور بـﮧ تحمل مـטּ نیستید!! 4
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 19 اسفند، 2011 چـ ه سـَخـت اَسـت کـ ه هـَم بـودَنـَت دَرد دارَد هـَم نـَبـودَنـَت . . . وَ دِلـَم عـَجیـب دِلتـَنگ اَست وَ عـَقـلَم گـُریـزانـــ 5
شقایق31 40377 ارسال شده در 26 اسفند، 2011 بی تاب سایه ی خاموشت در پس کوه های خفته هستم و هر بار بال خسته تو را بر دوش قاصدک ها ترسیم می کنم و آوایت را در نغمه پرندگان... افسوس ، که جز رویای تو چیز دیگری در خیالم پرسه نمی زند و بودن تو چون پیچکی است در روزگارم که هر دم پای مرا به رویا می کشاند.. 2
ارسال های توصیه شده