رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

تو همه جا با منی ....در قلبم .....در روحم ...در جسمم .........اما باز هم دلم برایت تنگ میشود ........همیشه و هر لحظه ....دلتنگ توام زندگی من

 

..........وقتی که دلم بهانه ات را میگیرد ......به سراغ دفتر خاطراتمان میروم که کمی ارامش کنم .....اما او خودت را میخواهد .....صدایت را

 

.........نگاهت را .......اغوشت را ........

  • Like 3
لینک به دیدگاه
گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدکها قسمت کنم تا.....

 

تا به گوش تو برسانند

 

یادت هست می گفتی قاصدکها گوش شنوا دارند

 

غـم هایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار

 

من اکنون صاحب دشتی قاصدکم

اما نگفته بودی قاصدک هایی که ازاشک خیس شده اند میمیرند....

 

 

 

 

قرارمان همینجا باشد

 

اینجا خانه ی دلتنگیهای من

 

اینجا میعادگاه عاشقانه های من

 

اینجا آرامگه من است

 

من خواهم نوشت

 

و تو آزادی بیایی و بخوانی و بنویسی

 

یا بیایی و بخوانی و ننویسی

 

و جاری خواهی شد در نوشته های من

 

و قلبت خواهد تپید در واگویه هایم

 

و تو در پی نوازشهایم سر بر زانوانم خواهی نهاد

 

و من بوسه ها خواهم دزدید از لبان شیرینت

 

وقتی در میان نوازشهایم مستِ مست شدی

 

و خواهی دید اینگونه برای همیشه تو را خواهم داشت

 

بی گله و شکایت از نبودنت

 

من با قلمم تو را آنگونه که میخواهم می آفرینم

 

و دوباره همچون روزهای زیبایمان ....

 

خودِ ِ خودِ عشق خواهی شد

 

یادت هست؟

 

همانکه دل از من ربود

 

همانکه همه ی زندگی اش بودم

 

و هنوز همه ی زندگی من است

 

همانکه چون کوه استوار ایستاده بود تا ابد !!

 

و هنوز چون کوه استوار ایستاده ام تا ابد

 

همانکه بی من نمیتوانست باشد

 

و هنوز بی او نمیتوانم باشم

 

دوباره خواهم آفرید

 

بیاو ببین

 

من میشوم خالق و تو میشوی مخلوق

 

دوباره نوازشت خواهم کرد

 

و تو بوسه خواهی کاشت بر گونه ام

 

و خورشید چشمانم خواهد درخشید

 

قرارمان همینجا

 

خانه ی دلتنگیهایم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دلتنگی

 

 

 

باز امشب

 

دلتنگی آمده تا بگوید به یادت هستم

 

اشکهایم جاری شده تا بگویم خیلی دوستت دارم

 

حس و حال مرا خودت میدانی ، آنچه که قلب مرا به این روز انداخته را خودت میدانی

 

تو خودت میدانی چقدر برایم عزیزی ،

 

می دانم که می دانی.

 

در لحظه دیدارمان چه عاشقانه نگاه می کنی به چشمانم

 

وقتی فکر میکنم به آن لحظه نفس میگیرد این قلب خسته ام

 

وقتی فکر میکنم به تو را داشتن،با خود میگویم ای کاش که زودتر تو را داشتم

 

تو مرواریدی هستی پنهان در اعماق قلب زندگی ام

 

که زیبا کردی با حضورت زندگی مرا ،

 

عاشقانه کرده ای صحنه بی پایان، لحظه ها را

 

دلتنگی آمده تا بگوید همیشه در قلب منی

 

عشق تو در دلم غوغا کرده تا بگویم تا ابد مال منی

 

ناز نگاه تو ، برق نگاه زیبایت نرفته از جلوی چشمهایم

 

هنوز گرمی دستهایت ،گرم نگه داشته دستهایم را

 

هنوز احساس میکنم در کنارمی

 

نفسهایم آمده تا بگوید به عشق تو است که زنده ام

  • Like 5
لینک به دیدگاه

با تو گفتم تا بدانی

با همه نا ی، بی ناجی ام

تو، سکوتت خنجریست

بر قلب من

و حضورت، مرهمی

بر زخم من

پس، باش

تا همیشه با من باش

حتی اگر خاموشی…

  • Like 3
لینک به دیدگاه

برای دیدن چشمانت

برای لمس دستانت

برای با تو بودن

تا قیامت صبر خواهم کرد

فرقی نمی کند امروز باشد یا در فرداها

یقین در من موج می زند که روزی با تـــــو خواهم بود

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تو که نمی دانی...

 

دیشب آنقدر باران آمد که اگر بگویم یاد تو نبودم ...

 

باران با من قهر می کند !!

 

آنقدر از پنجره بیرون را نگاه کردم که ...

 

اگر بگویم منتظر تو نبودم پنجره با من قهر می کند ...

 

آنقدر دلتنگ خوابیدم که اگر بگویم خواب تو را ندیدم ...

 

خوابت هم مرا ترک می گوید

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...