رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

چقدر حقیرند مردمی که نه جرات دوست داشتن دارند

ونه اراده ی دوست نداشتن ،

نه لیاقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن.

0.890245001315292912_parsnaz_ir.jpg

  • Like 4
لینک به دیدگاه

بیا برای یکبار هم که شده...

دست به خلاف بزنیم...!

من اندوه تو را می دزدم...!

تو تنهایی مرا...!!

 

n8ah31crl4gxh4rn7hme.jpg

  • Like 3
لینک به دیدگاه

نشستم پای مشروبگفتند:بخوربگوبه سلامتی اونی که دوسش داری...

پیکو به لبم نزدیک کردم امانخوردم ولی گفتم به سلامتی اونی که ازوجودش نفس میکشم..

گفتند:چرانخوردی؟؟؟

گفتم:سلامتی اونو توپاکی میخوام نه تومستی

  • Like 3
لینک به دیدگاه

هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبم

خود خودت را

یادت را

اسمت را

اما…

فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه…

  • Like 6
لینک به دیدگاه

مـــــــــردها ؛

 

زیـبــــاتــریـن دخـتــــــر دنـیـا را دوست نـــدارند ...

 

انـهـا دخـتـــــــری را دوست دارنــــد کـــه

 

بـتــــوانــد دنــیـایشان رو بــه زیـبــاتـــریــن شـکــل بـســـازد ...

.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

همه ساعت ها را عقب بکش ...

جز ساعت دلت را !

می خواهم هر روز یک ساعت

بیشتر مرا دوست بدارد !

  • Like 8
لینک به دیدگاه

وقتى که هستى ورود هر غریبه اى به این سراى پر از تو ممنوع میشود …

 

 

و این براى بیتابى من تاب است

  • Like 5
لینک به دیدگاه

بزرگ ڪہ مے شوے ،

 

 

غصـہ هایت زوבتر از خودבت قـב مے کشنـב ؛

 

 

בرב هایت نیز !

 

 

غاقل از آنڪہ لبخنــــבهایت را

 

 

בر آلبوґڪوבڪے ات جا گذاشتے ...

  • Like 5
لینک به دیدگاه

وقتی که میگی :

دیگه برای همیشه فراموشش کردی

و هیچ احتیاجی بهش نداری و تمام بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنی....

دقیقا همون زمانیه که:

بیشتر از همیشه دلت برایش تنگ شده...

  • Like 13
لینک به دیدگاه

نگارم!

این منم, یه شبگرد عاشق...

 

 

که هر نفس به امید کلمات بی خواب روزهایش رابه مهتاب پیوند می زند,

 

 

تا دمی را با اندیشه هاي ابریشمی اش به خلوت نشیند...

 

 

از تو و احساس بی آلایشت سخنی به میان آورد و رویاهایش راستاره باران کند...

 

 

این منم, یه شبگرد عاشق...

 

 

که هر شام زیر سایه ابر هاي بی نام و نشان... مقابل دیدگان مخملی آسمان...

 

 

بی قرار تر از مروارید هاي شیشه اي باران می نشیند,

 

 

احساس پاك زنانه اش را به محبت آمیز ترین کلمات می سپارد و از ماه بی نظیرش می نویسد...

 

 

این منم, یه شبگرد عاشق...

 

 

که با غروب خورشید, دست به سوي آسمان بر می دارد,

 

از عشق محبوبش نشانی می آورد...

 

 

خالق بی همتا را براي خوشبختی اش قسم می گیرد...

 

 

و به انتظار اعجازی شور انگیز می ماند....

 

 

این منم, یه شبگرد عاشق...

 

 

 

نازنین فاطمه جمشیدی

  • Like 9
لینک به دیدگاه

در این دیار...

 

توشه ،به جز تنگیِ دل نباید داشت..

 

چون تا چشم بَرهَم گزاریم...

 

زیر پوستِ لحظه هایمان...آبِ نسیان جمع می شود...:icon_redface:

 

  • Like 8
لینک به دیدگاه

در دیـــاری کــه تـــــو آنجـــــــا بــاشــی

بــــــودن آنجـــا کـافیست !

آرزوهــــــــــای دگــــر،

اوج بـــــی انصـــافیست .

  • Like 10
لینک به دیدگاه

دلم تنگ است

مثل لباس سال‌های دبستانم

مثلِ سال‌های مأموریت‌های طولانیِ پدر

که نمی‌فهمیدم

وقتی می‌گویند کسی دور است،

یعنی چقدر دور است

  • Like 8
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...