zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۲ خــدايـا لج نکن..! قبول کن حق با شيطان بود.. آدميانت قابل پرستش نیستن. 5 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۲ ﺧــﺪﺍﯾــــــﺎ ﺑﻪ ” ﺟﻬﻨﻤﺖ ” ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ” ﻣﯿﺴﻮﺯﺍﻧﯿﻢ “ 4 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۲ برای تگارم این روزها دستانم تورا کم می آورند... با هر نفس به ورطه تنهایی های گاه وبی گاهم رها می شوم تا به آرامش برسم... باز هم نا آرام ... نا مطمئن نفس میکشم.. نمیدانم شاید زمان همه چیز را به نحو احسن تغییر دهد... شاید بتوانم با اشکهایم کنار بیایم اما با دوری تو هرگز... نازنین فاطمه جمشیدی 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۲ به من یاد بده، انسان مدرنی باشم و هر بار که دلتنگت می شوم به جای بغض و اشک، تنها به این جمله اکتفا کنم که هوای بدِ این روزها آدم را افسرده می کند... سیاوش میرزایی 4 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۲ این روزها آسمان را هر جای زمین می ریزم دریا می شود ودلتنگی عجیب آویزان پاییز است درست مثل تمام دریاهای پشت سر 6 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ این روزها فقط نگاه تو را می خواهم زیرا که من می دانم... قشنگی های زندگی تماما از دریچه چشمان تو دیدن دارد. 6 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ گاهی شعر سراغم را میگیرد ؛ گاهـــــی ... هوای تو ! فرقی نمیکند . . . . هر دو ختم میشوند به دلتنگی من !! 6 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ سطر اول اشک سطر دوم آه... کاغذ در دستم چروک بر می دارد... نمی توانم دلتنگی را به دنیا آورم در آغوش سکوت بارانی ام فرو می روم و نگاهم را به تو می بخشم مرثیه چشمانم را بخوان... نازنین فاطمه جمشیدی 5 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ شیشه های خانه ها را دوجداره کرده اند دیگر وقتی باران می بارد صدایش شنیده نمی شود یاد اشک های بی صدای خودم افتادم! 5 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۲ بـانـــو … بغـض ها را گاهـى باید قـورت داد ، عاشقانـه ها را از پنجـره تـُف کـرد و درهـا را به روىِ همـه بست … باور کــن ؛ گاهـى ” هیــچکــس ” ارزشِ دچار شـدن را نـدارد … 3 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۲ نمی دانم چـرا ؟! این روزهـا در جواب هـــركه از حالم می پرسـد تا می گویـم: " خوبــــــــم " چشمانم خیس می شود! 5 لینک به دیدگاه
manjari 2934 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۲ در سینهی هر سنگ دلی در تپش است از این همه دل چه سود اگر عشق نبود 5 لینک به دیدگاه
manjari 2934 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۲ خندیدن، خوب است قهقهه، عالی است گریستن، آدم را آرام می کند اما… لعنت بر بغض! 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۲ نفسم از جای گرم بلند می شود چون دنیایم جهنم شده اگر نه بی تو دارم یخ می زنم کاظم خوشخو 6 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۲ دلتنگی هایت را در آغوش بگیر و بخواب … هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد … این جمع پر از تنهاییست . 8 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۲ “قطار می رود… تو می روی… تــمام ایستگاه می رود… و من چقدرساده ام، که سال های سال… در انتظار تو… کنار ایسـتگاه رفته ایستاده ام… وهمچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام” 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۲ بی تابم برای دیدن رویِ ماهَت... نیستانِ خاطرم از میان رفت..با مُعجزه یِ یادَت... چه مزه ی شیرینی ست...چند لحظه بعد...دیدارت بعد از این همه دلتنگی... 4 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۲ از این شب های بی پایان، چه می خواهم به جز باران که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده... به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت، دریغ از لکه ای ابری که باران را به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند 5 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۲ سهم من از تو دلتنگی بی پایانیست که روزها دیوانه ام میکند شب ها شاعر … 4 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۲ پُــرم از اشـــکــ… آنــقـَــدر کــه دنـیـــــا بـایـد چتـــر بر سـَرش بگیـــرد بـا احـتـیــــاط مـرا ورق بِـزند ….. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده