رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

گاهـــی دلــــم بی هــــوا ، هوایـــت را میکنـــد ..

 

 

هـــوای تــــو

 

تــــویی که هیــــچ وقت هوایـــم را نـــــداشتی !

  • Like 7
لینک به دیدگاه

میدانی؟؟

من هنوز هم درپس تمام اتفاق هایی که نیوفتاده اند میشکنم…!!

چشمهایت را

ببند…

گوش کن…!!

دخترکی دلش را بغل گرفته و زیر آوار بغض های فرو ریخته اش فریاد میکشد…!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ, ﺣﺬﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ

 

ﻋﺎﺩﺗﻬﺎ ﺭﺍ

 

ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﺍ

 

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ . ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ . ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ

 

ﯾﮏ ﮐﺎﻏﺬِ ﺳﻔﯿﺪ ...

 

ﯾﮏ ﺑﻪ ﻧﺎﻡِ ﺧﺪﺍ !

 

ﯾﮏ

 

ﻧﻘﻄﻪ ﺳﺮِ ﺧﻂ

 

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍﯼِ ﺧﻮﺩﺕ

 

ﺑﺮﺍﯼِ ﺩﻟﺖ

 

ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ

 

ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ

 

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

 

ﺑﺮﺍﯼِ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩﻥ .. ﺁﺩﻡ ﻣﺎﻧﺪﻥ

 

ﺑﺮﺍﯼِ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ

 

ﺑﺮﺍﯼِ ﺧﻮﺩﺕ

 

ﻣﯽ ﺭﻭﯼ

 

 

ﭘﺸﺖِ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ..

  • Like 8
لینک به دیدگاه

تُف کردم بغض فرو خورده را...

 

طعمِ دهانم تلخ شد...

 

لب به گلایه باز نکردم...چون اینبار تلخیِ بی پایان می شد...:icon_redface:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

گذشتم از جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته

تو رویام تو رو میبینم یه رویای پر از غصه

با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم

خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم

تو آسون رد شدی رفتی تو کوران غمو سختی

منم رفتمو پی کارم تو هم دنبال خوشبختی

گذشتم ا جلوی چشمام دارن رد میشن آهسته

تو رویام تو رو میبینم یه رویای پر از غصه

با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم

خودم گفتم برو اما به پاهای تو افتادم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

تو دریایی و من همش فکر آب

همه چی به جز تو سراب ، سراب

سر راه دریا نشونی بذار

واسه این دل تنگ خونه خراب

پر از خواهش و التماس چشام

میخوام هر چی میخوامو از تو بخوام

دلم مثل هر سال حاضر شده

میخوام با همین دل سراغت بیام

  • Like 2
لینک به دیدگاه

حال من از حال تو افزونتر است

ديده ام از گونه ات گلگونتر است

 

گر تفال چاره اين كار نيست

چون منم تو مي بنوش ، ار يار نيست

  • Like 2
لینک به دیدگاه

آفرین بر این همه استعداد

خجالت می کشم چیزی نویسم

چرا که من نیم در پیش یاران

همان به که روم در کوی یارم

اگر یارم مرا در خود پذیرد

من انگه می نوسیم از نگارم

شما همراه من بودید اینجا

ولیکن من به نبودم

شما یارن من هستید اما

هنوزم من دلم در پیش یار است

نمی دانم کدامین سحر و افسون

مرا در بند یار کرده است

اگر سر را به درد آورده ام من را ببخشید

که این اخرین حرفم بباشد

  • Like 4
لینک به دیدگاه

نباشي ترس بادلهاست

زمين درگير اين غوغاست

نباشد آن دم تلخي

كه بعد از مرگ من آيي

دلم تنها به ياد توست

شب و روزم براي توست

بگو مهدي محبوبم

كدامين جمعه مي آيي

  • Like 5
لینک به دیدگاه

صد بار شدم باد بهار ، تو اما نه

همسایه تو گوش و کنار ، تو اما نه

 

آنشب که برای دیدنم آیی تو

با باد روم کنار ، تو اما نه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

از اون گلـــه نـکــن … وقـتـــی تـــو جــا خـــالـــی دادی …! . . .

اون بغـلــــم کـــرد تـــا زمیـــن نـخــــورم….!!!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دلم می خواهد نامت را صدا کنم

 

یک طور دیگر

 

جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد

 

یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم

 

دلم می خواهد نامت را صدا کنم

 

یک طور که دلت قرص شود که من هستم

 

یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی

  • Like 6
لینک به دیدگاه

ﺩﯾـــــــﻮﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﻣﯽﺷﻮﻡ

 

ﻧﮕــــــﺎﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﯽ ،

 

ﺩﯾـــــــﻮﺍﻧﻪ ﺗَــــــﺮ

 

ﻭﻗـــــﺘﯽ ...

 

ﻧﮕﺎﻫــــــﻢ ،

 

ﻧﻤــــــﯽ ﮐُﻨــــــﯽ ...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...