Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ گوش میکنی ؟ نادر از سیمین من اما ... از همه ! 9 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ حـالا کـه دیگـر نـیستـی ... . . . امـا چگونه نـیستـی پسـر ؟ وقـتی در خواب هــایم این قـدر به مـن نـزدیـکـی! 9 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند برجای بد کاری چو من یکدم نکو کاری کند :icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۰ غربت ديرينه ام را با تو قسمت مي كنم تا ابد با درد و رنج خويش خلوت مي كنم رفتي و با رفتنت كاخ دلم ويرانه شد من در اين ويرانه ها احساس غربت مي كنم چشمهايم خيس از باران اشك و انتظار من به اين دوري خدايا ، كي عادت مي كنم ؟ 5 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۰ بعضي آدم ها نقش " صِفر " رو بازي ميكنن تو زندگي اگه ضرب بشن تو زندگيت همه چيزت رو از بين ميبرن..... 6 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۰ [h=6][/h]حوصله ات که سر می رود با دلم بازی نکن من در بی حوصلگی هایم با تو زندگی کردم... 8 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ جهان شباهت عجیبی به اتاقم دارد آشفته بی پنجره ... چمدانت را ببند ! ما مجبوریم به گوشه ی دیگر اتاق مهاجرت کنیم ...! 8 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۰ بعضی آدم ها مثل کبریت هستند ... خودشان ارزشی ندارند ... اما ... ... زندگی آدم های دیگر را به " آتش"می کشند ... 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۰ و گاهی به خاطرش ماندن را تحمل کن رفتن از دست همه بر می آید...! 4 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ دیگر! آدمی را دوست نمیدارم میخواهم درخت باشم پرندگان را بیشتر دوست دارم فکر میکنی برای فریبدادن شب چقدر باید مهربانی کرد؟ 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ نشستی روبروی من سرتو بالا میگیری به آسمون نگاه میکنی من به تو بی معرفت تو آسمون منی...! 8 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ تولد انسان روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن بنگر در این فاصله چه کردی؟!!! گرما بخشیدی یا...سوزاندی؟!!! 9 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ خواستم بدانی که من همچنان به یاد زلزله بم، رودبار و منجیل سقوط هواپیماها و حتی له شدن مورچه ها زیر پای اتفاق های بی حواس بعضی شب ها بسیار گریه میکنم... میلاد تهرانی 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ هر آهنگی که گوش میدهم به هر زبانی که باشد بغضم را میشکند... نمی دانم... بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است...!!! 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ حالا هی باور نکن که من،تو شده ام...! ببین چه بر سرم آورده ای... تو سیگار می کشی، من خاکستر می شوم.... 5 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۰ حاصل سبز ترین باور من برگ زردیست که از لای ورق های دلم می ریزد... مانده ام سخت غریب! دیگر از سبزترین حادثه ها می ترسم...!!! 2 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۰ بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسم ها خوردیم ما به هم بد کردیم ما به هم بد گفتیم ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم از شما می پرسم ما که را گول زدیم ؟ 2 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۰ برای نبودن که . . . همیشه لازم نیست راه دوری رفته باشی میتوانی همین جا پشت تمـــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی 5 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۰ چند خط بری پایین تر یه سری عبارت میبنی ، اگه چیزی رو یادت انداخت به خودت احسنت بگو. . . . . . . . . . . نترس ... نداجون نترس ... نترس ندا ... ندا نترس ... ندا نترس ... وااای .... واااای ... ندا بمون ... ندا بمون .... ندا بمون ...بمون ...بمون ... :| 3 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۰ همیشه آرزو آهسته می میرد زمین ِ گندم و شالی ولی یك لحظه می سوزد! نفس یك آن می لرزد.... بهار عاشقی یك عمر می رقصد همیشه یك دعا یك باره می خندد! "دلت یك بار می لرزد" تن تنها ، گناه آلود ، امید عفو می بندد... چه قدر آوارگی ناگاه می آید؟!! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده