رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

سـرمـایی که بـوده ام همیشهـ ؛

 

ولـی . . .

 

بیـن خـودمـان بمـانـد

 

سـرمـایی تـر می شـومـ

 

وقتـی

 

...

 

پـای آغـوش ِ تـو در میـان بـاشـد!!!!

 

 

dfgdjhnx.jpg

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

دستش را بگیر ...

 

 

 

 

با عشق نوازشش کن

 

 

 

 

دعوتش کن به یک رقص

 

 

 

 

بگذار با قدم‌هایی‌ که به سویِ تو می‌‌آید

 

 

 

 

از خودش دور شود .

 

 

 

 

شاید نمی‌‌دانی‌

 

 

 

 

آغوش یک مرد

 

 

 

 

گاهی‌

 

 

 

 

دنیایِ زنی‌ را خراب می‌‌کند !

 

 

 

 

گاهی‌ ، آباد

 

 

 

 

... دستش را بگیر

 

 

 

 

نوازشش کن

 

 

 

 

دعوتش کن به یک رقص

 

 

 

 

حواست باشد

 

 

 

 

دنیای یک زن هیچ وقت خبرت نمی‌‌کند

 

 

 

 

" به مردی که زبانِ سکوت زن را بفهمد ، باید گفت خدا قوت "

لینک به دیدگاه

هیچ وقت از فاصله ها نمی ترسیدم

 

فکر می کردم تا دلم برایت تنگ شد

 

خودم را سرگرم کاری می کنم و حواسم از تو پرت می شود

 

کتابی بر می دارم و می خوانم

 

به تماشای تلویزیون می نشینم و یک فنجان چای را تمام می کنم

 

خیلی که تحمل خانه سخت باشد

 

می روم پیاده روی..

 

اما

 

حالا

 

به قرآن دلتنگی دارد خفه ام می کند

 

 

کاظم خوشخو

لینک به دیدگاه

بی تو گفتم که می توانم زیست

سادگی کردم این میسّر نیست

آن شب تلخ رفتنت تا صبح

چشم آیینه بود و من که گریست

در تو تا شور خنده ها خشکید

در من این رود گریه ها جاری است

پشت پرچین سبز چشمانت

راز آن گریه های مبهم چیست

آن چه از تو برای من مانده است

چشم هایی همیشه بارانی ست

لینک به دیدگاه

بغض دارد واژه های دخترک....

 

اشک هایش را از من طلب دارد....

 

من حسابم خالی ست....

 

گفتم چِک بغض را برگشت بزند....شاید شَرخرها نَقدم کنند!:icon_redface:

لینک به دیدگاه

من گلايه دارم از رد پاي آشناي تو ميان ده ها رد پاي غريبه كه غريبي شان را به رخ ام ميكشند!!!

من گلايه دارم از زمانه كه تو را دور كرد از من!!!

من گلايه دارم از تو كه نخواستي بجنگي با زمانه...با دوري!!!

من گلايه دارم از خودم كه آنقدر توان دارم كه دور شدن هر روزت را ببينم و دم نزنم!!!

من گلايه دارم از خودم كه سكوت و آرامش ظاهرم تو را گول زد! كه فكر كردي ميتوانم درك كنم!كه ميتوانم صبوري كنم!!!

خدايا من از خودم گلايه دارم!!!

لینک به دیدگاه

ماه از درونِ شب به زمین فحش می‌دهد

تکرار می‌شود همه‌چیزی به رنگِ زرد

بنگر؛ آغوشِ خنده به رویم شکسته‌است

از شاخه‌های درختی که کشته شد

“تابوتِ مردنِ پرواز” زنده‌است

دیگر همیشگی شدنِ شعر مرده‌است.

لینک به دیدگاه

من گلايه دارم از رد پاي آشناي تو ميان ده ها رد پاي غريبه كه غريبي شان را به رخ ام ميكشند!!!

من گلايه دارم از زمانه كه تو را دور كرد از من!!!

من گلايه دارم از تو كه نخواستي بجنگي با زمانه...با دوري!!!

من گلايه دارم از خودم كه آنقدر توان دارم كه دور شدن هر روزت را ببينم و دم نزنم!!!

من گلايه دارم از خودم كه سكوت و آرامش ظاهرم تو را گول زد! كه فكر كردي ميتوانم درك كنم!كه ميتوانم صبوري كنم!!!

خدايا من از خودم گلايه دارم!!!

لینک به دیدگاه

یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی …….

.

من ” خاص “نبودم ،.

.

فقط …

.

.

.

عشقم بی ریا بود…

.

و عشق بی ریا کیمیاست …!

لینک به دیدگاه

دلخورم

زیاد

به همان اندازه که ادعا کردی

وقتی پس از گذشت زمان ها و رویداد ها

آرزو کردی کاش چیزی ثبت نشده بود در خاطره ها

آن زمان است که اسمش را میگذارند ادعا

اگر حقیقت بود، اجباری هم برای فراموش کردنش نبود

چیزی در من عوض نشده است

فقط کمی خاطرم از مرور گذشته ها مکدر شده است

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...