- Nahal - 47858 ارسال شده در 5 خرداد، 2013 یک پای ضمـــــایرم می لَنگـد مــــــــن تــــــــو ... به "او" ی لعنتی که می رسم میمــانم شخص چندم بوده ام ... محســـن کیوان 5
- Nahal - 47858 ارسال شده در 5 خرداد، 2013 شما که سواد داری ، لیسانس داری ، روزنامه خوونی ... با بزرگون میشینی ، حرف میزنی ... همه چی میدونی ... شما که کله ت پُره ، معلمِ مردمِ گُنگی واسه هر چی که میگن جواب داری ، در نمیمونی بگو از چیه که من دلم گرفته ...؟! راه میرم دلم گرفته ، می شینم دلم گرفته گریه می کنم ، می خندم ، پا میشم ، دلم گرفته ... محمد صالح علاء 7
sam arch 55879 ارسال شده در 5 خرداد، 2013 اشک دست به دامن بغض است که رها شود از این سَدِ سرسخت... نمی داند این میان همیشه دستِ پتروسی فداکار درمیان است... 8
sahar 91 9480 ارسال شده در 9 خرداد، 2013 چقدر دیر فهمید که فقط یک مسافر بوده است زمانی که حتی برای رفتنش از او خاطره نخواستن 7
Mr.101 27037 ارسال شده در 10 خرداد، 2013 تمام قندهای توی دلم را آب کردم برای تو… تویی که چایت را همیشه تلخ میخوری… 6
sweetest 4756 ارسال شده در 10 خرداد، 2013 تقصیر تو نبود ! خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود ! خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم ! خودم کنار آرزوی آمدنت اردو زدم ! حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند ، نه تو چیزی بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای . . . 5
"nazanin" 3610 ارسال شده در 11 خرداد، 2013 عزیزدل نازنین آرام باش من اینجاهستم درست در کنار تو کافی است دستانت را پیش آوری و دستانم رابگیری مرا در آغوشت رها کنی دستانت را دور پیکره من بپیچی و نگاهت را به چشمان منتظر من بدوزی انگاه خواهی دید با چه شوری به سویت خواهم امد عطرحضورت را تضمیمی برای خوشبختی ام قلمداد می نمایم و برای آرامشت سنگ تمام می گذارم 4
*mishi* 11920 ارسال شده در 12 خرداد، 2013 خشکسالیست، ولی تو محال ممکن است، فراموش کرده باشی زنی را که چشمهایش خاستگاه ابرهاییست که جز درحوالیِ نگاهِ تو نباریدهاند! 4
"nazanin" 3610 ارسال شده در 12 خرداد، 2013 گم می شوم بی تو در جنگل سکوت و تنهایی آنگاه که از صدای هوهوی باد می هراسم و در آن تاریکی مبهم بی تو فانوسم می شکند! فقط چند لحظه نبودنت را جبران کن 5
Mr.101 27037 ارسال شده در 12 خرداد، 2013 فرقی ندارد.. سقفی بالای سرم باشد یا نه.. وقتی چهار دیواری دستانت مال من است . . . 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 13 خرداد، 2013 تو رفته ای و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه مهمترین بحران خاورمیانه است و این احمق ها هنوز سر نفت میجنگند... پوریا عالمی 5
"nazanin" 3610 ارسال شده در 13 خرداد، 2013 می ایم می مانم وبرایت مینویسم اینجا .... مینویسم تا شاید با نوشتن ذره ای از دلتنگیم کم شود مینویسم از خاطراتمان .... از لحظه هایی که هیچوقت فراموش نخواهند شد ........ با نوشته هایم....... تو را....... و دفترخاطراتم را مرور میکنم که در برگیرنده تمام خاطرات من است نوشته هایم بی تو معنا ندارند ..... پس بمان و همیشه باش زیرا لحظه های زندگیم وخاطراتم تنها به یاد تو و با تو معنا دارد ..... دوستت دارم ....... 6
S a d e n a 11333 ارسال شده در 13 خرداد، 2013 حرفی تازه تر بگو با من که در کهنگی این روزگار بالا و پایین می روم و ذرات زندگی ام، در لحظه های بی هراس حل می شوند! بر فراز امروز بایست و سکوت شب را، با ستاره هاشور بزن! از ماه بگو من، کویرِ سخن های ناشنیده ام...! 7
Mr.101 27037 ارسال شده در 13 خرداد، 2013 هیچ رقیبی ندارم/آیینه/ که… هر روز تو را نگاه میکند.. او را هم شکست خواهم داد… 6
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 15 خرداد، 2013 هنوز نمی دانم کعبه ی دلت کجا پنهان است دلم طواف می خواهد...! 6
S a d e n a 11333 ارسال شده در 15 خرداد، 2013 من امشب خواب می بینم میان ماندن و رفتن رسیده جان به بی وزنی تو می آیی به خواب من در آن دنیای خاموشی برایت شعر می چینم لبالب از تو رویایم تو را در خواب می بینم 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 16 خرداد، 2013 مخاطب خاص من نگران نباش نمی شود دوستت نداشت لجم هم که بگیرد از دستت دفترچه ی خاطراتم پر از ناسزاهای عاشقانه میشود!!!... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 16 خرداد، 2013 همین که سرت را روی شانه ام می گذاری و به خواب می روی آرامش آوار می شود روی دلم یکهو لحظه های روشن با تو بودن کاش تمام نشود برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 16 خرداد، 2013 میدانم عاشق بارانی آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ، تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد این اشکهای من است که بر روی تو میبارد آسمان با دیدن چشمهای من می نالد عشق همین است و راه آن نفسگیر باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش، دردهایی که درد نیست چون دوایش تویی 2
ارسال های توصیه شده