رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

تعجب نکن اگر شعر تازه ای برای تو نمی نویسم !

 

هیچ مدادی

 

وقتی خیس می شود

 

نمی نویسد ...!

 

  • Like 10
  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

یک استکان چای تازه دم

به سلامتی ِ تو !

و یک شعر کوتاه

برای دلخوشی خودم.

 

چیز بیشتری ندارم

در این ضیافت کوچک

میزبان من,

میهمان

اندیشهء تو !

  • Like 9
ارسال شده در

هر کی عاشق میشه ، میگه : می میرم برات !

 

چرا یکی نمیگه : می مونم باهات !!

  • Like 8
ارسال شده در

از حساب و کتاب بازار عشق

هیچ گاه سر در نیاوردم !

و هنوز نمی دانم چگونه می شود

هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

...من بدهکارت می شوم ؟

  • Like 9
ارسال شده در

خواهش میكنم :

بی حوصلگی هایم را ببخش ،

بداخلاقی هایم را فراموش كن ،

بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ،

در عوض من هم تورا می بخشم كه مسبب همه ی اینهایی

  • Like 8
ارسال شده در

از پله نخست كه بنشيني

ايوان

دلش چرا كه نگيرد

.

.

.

.

.

 

با خود چه كرده اي؟

معمار بامهاي نفس بر

  • Like 6
ارسال شده در

به کدامین گناه از بهشت اغوشت رانده شدم؟؟؟

من که حتی وسوسه سیب نداشتم....

  • Like 6
ارسال شده در

شکایت نمی کنم

اما آیا واقعاً یك بار شد که

در گذر همین همیشه ی بی شکیب

دمی دلواپس تنهایی دستهای من شوی؟

  • Like 4
ارسال شده در

خداوندا

از بچگی به من آموختندهمه را دوست بدار

حال که بزرگ شده ام

و

کسی را دوست می دارم

می گویند:

فراموشش کن

  • Like 5
ارسال شده در

قناری دلتنگ

 

سالها

 

شاهد بود نگاه ثابت عاشقانه آهو و پلنگ را

 

و دق کرد عاقبت

 

خونين جگر و حسرت به دل

 

در کنج کارگاه نمايشگاه تاکسيدرمی ...!

 

  • Like 6
ارسال شده در

تمام ترس من از این است !..

در شب آرزوها ..

من تو را آرزو کنم !...

و تو.....

  • Like 10
ارسال شده در

مرا دیوانه نامیدند...

به جرم دلدادگی‌هایم٬

به حکم سادگی‌هایم٬

مرا نشان یکدیگر دادند و خندیدند!!!

مرا بیمار دانستند...

برای صداقت در حمایت‌هایم٬

نجابت در رفاقت‌هایم٬

نسخه تزویر را برایم تجویز کردند!!!

مرا کُشتند و با دست خود برایم چاله‌ای کندند...

به عمق زخم‌هایم٬

به طول خستگی‌هایم٬

منِ بیمارِ دیوانه٬

نمی‌خواهم رهایی را از چاه تنهایی...

که مردن در این اعماق تاریکی٬

به از با آدمک‌ها زیستن در باغ رویایی!!!

  • Like 5
ارسال شده در

دردناکترين قسمت يه رابطه عاشقانه اونجاست

که يه روز بدوني تو فقط گزينه ي روز مباداشي..

  • Like 9
ارسال شده در

اگر به اندازه نصف دروغ هایت شعور داشتی من چقدر خوشبخت بودم

  • Like 8
ارسال شده در

باشه، قبول از صفر شروع می کنیم !

تو خوبی هایم را از یاد ببر،

من همه چیز را...!!!

م.تهرانی

 

  • Like 9
ارسال شده در

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

مـثـل چـسـب می‌ماند ...

چند بار که بکَــنی، دیگر نمی‌چسبد ...

  • Like 11
ارسال شده در

قلب من از بس که تنها مانده است

خون که می آید خیالش آدمیست

هر ثانیه هل می شود

هی می تپد ... هی می تپد ...!

 

  • Like 8
ارسال شده در

خط فقر

 

جائی میان ِ

 

بود و نبود توست

...

جائی میان ِ

 

دار و ندار من

  • Like 5
ارسال شده در

گناه نه !

چاره ای نبود...

طعم سیب می داد لب هایت

طاق زدم بهشت را ، با آغوشت!!!!

  • Like 3
ارسال شده در

وقتی حرفی برای گفتن نیست

یا ذوقی برای شنیدن نیست

وقتی حال خندیدن نیست

یا میلی برای دیدن نیست

و وقتی پای رسیدن نیست

یعنی بهانه ماندن نیست

وقتی قصه ای برای خواندن نیست

در سر ، جای هوای تازه گنجانیدن نیست

از این بند امید رها شدن نیست

یعنی راهی جز رفتن نیست

وقتی بهانه ماندن و پای رفتن نیست

هیچ چاره ای جز مردن نیست

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...