Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ خب برای جدی تر شدن بحث من به هر کدوم از این حالتها یه ایرادی دارم اولیش که پدر و مادر خبر ندارن ... ممکنه بعد از معرفی شدن هر یک از پسر و دختر به خانواده ها .... خانواده ها با این ازدواج مخالف باشن .... بعدا کلی مشکل درست میشه دومی هم که خانواده ها مطلع باشن ... خب اینطوری صمیمیت به مراتب بیشتر میشه بین دختر و پسر . بعد این باهم بودن به جای رسیدن به شناخت یه عادت و وابستگی رو پیش میاره .... که اجازه نمیده شناخت واقعی حاصل بشه . و شاید بعد ار ازدواج گریبان گیر بشه سومی هم که .... اختیار و دامنه انتخاب برای پسر و دختر خیلی کم میشه حالا بگید ببینم اگه راست میگید؟ کلا نمیشه بی ایراد باشه... فکر کنم برای هر کسی با توجه به رابطه و اعتمادش به اون رابطه و شناختش از طرف مقابل و خانواده ی خودش یکی از این راه ها بهتر باشه... برای بنده به هر حال تلفیقی از دو مورد اول کار ساز بود... 3 لینک به دیدگاه
lady architect 5358 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ من که یه بار بچه شده بودم میخواستم ازدواج کنم اولش به مادرم گفتم و مامان اون هم با مادرم اشنا شد قرار شد ما یه مدتی با هم باشیم و بعد مزدوج شیم که نشدخسیس بود 5 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ هیچکوم من ترجیح میدم تو خونه بشینم سر سنگینیه خودم یه شوهر از آسمون بیفته پایین:persiana__hahaha: ولی بدون شوخی فهلا که این نظرو دارم(فمنیسسم) :femenist: بهضیا میجن چون خیلی کوشولوهم این نظرو دارم:w589: ولی اگه بزرگ شدم کاملا با دوستی و بدون اطلاع مامان بابام مخالفم و اصلا دلم رو ملاک قرار نمیدم هر کی شرایط ازدواج رو داشت چند وقتی برای آشنایی اونم در صورت اطلاع هر دو خونواده در نظر میگیرم بله 5 لینک به دیدگاه
داريوش 2148 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ در كل در مورد نوع ازدواج و بعد از ان معتقدم هيچوقت نبايد ذليل نشان داد در مورد ازدواج چون ممكن طرف مقابل سو استفاده هايي از خودمون داشته باشه و يه عمر سر كوفت شويم .شيوه بهم رسيدن خيلي مهمه چون اسيب هاي بعد ازدواج كم نيست .هميشه تازگي بعد ازدواج از خيانت هاي احتمالي به نحوي جلوگيري خواهد شد چون نمونه ان را كم نديدم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده