R@M!N 2978 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۰ منم از این می ترسم حالا می خوای چی کار کنی ؟!!:mornincoffee: 1 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۰ به نظرم یکی از دلایلش اینه که 2 طرف فکر می کنن که خوب حالا که به هم رسیدن و همیشه هم در دسترس هم هستن و حالا نشد یه وقت دیگه براش زمان می گذارم و دلیل دیگه این که دختر و پسر قبل از ازدواج تمام به جای این که تماما خودشون رو درگیر مسائل عاطفی و عشق و عاشقشون کنن اندکی هم وقت برای شناخت بیشتر هم بگذارن هیچ وقت نه سردی رخ می ده و نه طلاقی اگر طرفین قبل از ازدواج از هم شناخت کاملی داشته باشن و نسبت به تمام مسائل بحث کرده و به نتیجه رسیده باشن بعده ها کمتر با هم اختلاف نظر پیدا می کنن معمولا مشکلات بزرگی و بغرنج بعد از ازدواج ناشی از همین بی توجهی به مسائل کوچیک قبل از ازدواج بوده . 7 لینک به دیدگاه
مهندس خوش فکر 11397 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ با سیلاااااااااام عرض کنم به نظر من اکثر ازدواجا پشتش عشق نیست از روی اجباره. نکته ی بعد این که بر فرض عاشقه همم باشن با عشق که نمیشه زندگی کرد عشق که واسه ادم نون و اب نمیشه تو ازدواج عوامل گوناگونی تاثیر دارن یکیش دوست داشتنه ما نگاهمون هنوز به مقوله ی ازدواج اشتباهه باید بدونیم که ما قراره با ازدواج خودمون رو ارتقا بدیم قراره به یک حسه برتر برسیم قراره معنای محبت رو در جهان هستی درک کنیم میخوایم بدونیم که خالق بودن یعنی چی. خیلیا رو در اطراف و تو جامعه می بینیم که از روی ناچاری به زندگی سردشون ادامه میدن چرا! مثلا برای این که از حرف دیگران نگرانند یا بچه دار شدن نمیتونن ترکشون کنن اینا همه بخاطر اون گام اشتباهیه که همون اول برداشتن تصمیم نادرست اسم هر احساسیم نباید عشق گذاشت اکثرا هوسه یا وابستگیه احمقانه تا عشق!:icon_pf (34): 7 لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ به نظر من هم چون ديگه به هم رسيدن و خرشون از پل گذشته كمتر ابراز احساسات ميكنن و هم اينكه زندگي يه نواخت ميشه براشون 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ به نظر من ای کاش بحثا تو تالارای مربوط به خودشون انجام بشه. مباحث مربوط به خانواده و روابط خانوادگی و کلاً روابط دختر و پسر و اینا تو تالار خانواده مذهبیا تو تالار مذهبی. روانشناسی تو تالار خودش حقوقیا تو تالار حقوق و .... این پستم اسپمه و بعداً هم حذف میشه. فقط جهت یادآوری خواستم واسه بار n ام گفته باشم که به خاطر بیننده بیشتر واسه تاپیک، تالار اشتباه رو انتخاب نکنیم. 8 لینک به دیدگاه
simulater 380 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ انسان تنوع طلبه .... شما اگه غذاي مورد علاقه تو هر روز بخوري بعد از يه هفته حالتو بهم ميزنه کاملا موافقم . یه دوستی دارم که همیشه اینو میگه : مگه ادمی که تو خونشون تلوزیون داره نباید سینما بره ؟ 2 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ همیشه همین بوده. معمولا بعد از جلسات مشاوره زن و مرد این رو به مشاور ها میگن. اما بالا رفتن آگاهی همیشه کمک کننده بوده. شما میتونید توی رابطه تون این چیزا رو درنظر نگیرید. و مطمئنا این کل ماجرای سردی رابطه نیست. :icon_gol: میدونی من منکر آگاهی داشتن نمیشم اما حرفم اینه که کسی که میخواد یه فعالیت ورزشی و یاد بگیره با کتاب خوندن یاد نمیگیره!!!مثلا کسی که همه کتابهای فنون تکواندو خونده باشه تکواندو بلد نیس!بلده؟!؟! اینم از این قسم مسائله!!!1200 تا کتاب هم بخونی و هر چقد هم آگاهی کسب کنی در خوشبینانه ترین حالت 40-30 % راه و هموار کردی،70 % دیگه توی رابطه خودش و نشون میده و تازه اونجاست که میفهمیم چقدر به دانشمون اکسس داریم و چقدر میتونیم این دانش و به کار بگیریم...معمولا نقشه ارائه دادن واسه زندگی دیگران کار آسونیه واسه همینه که بعد از مشاوره بیشتریا میگن به درد کتابا میخوره...! 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ از استارتر عزیز و سایر دوستان عذرخواهی میکنم که این متن رو اینجا قرار میدم. به نظرم حیف اومد، نخونید. عاشق هایت را مثل کانال تلویزیون عوض می کنی و با افتخار می گویی که عشق برایت این چنین است و من می خندم ... به برنامه هایی که هیچ کدامشان به درد نمی خورند!!! 6 لینک به دیدگاه
keyvan64 3123 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ اعتقاد من اینه که هر چه قدر دو نفر بعد از ازدواج دنبال تحقق آرزوهای مشترک و بزرگتری بشن، شعله ی عشق نه تنها خاموش نمیشه، بلکه فروزان تر و گرمابخش تر میشه. اگه یه دختری فقط تصورش از ازدواج؛ تجسم خودش در لباس عروس و اون شب به ظاهر باشکوه عروسی باشه و فقط هدفش از بعد از ازدواج این باشه که یه مادر خوب برای فرزندانش باشه، اغلب با مشکل مواجه میشه. همسر خوب بودن یا یه پدر یا مادر خوب بودن برای فرزندان، لازم هست اما کافی نیست! اکثر ما غافل از این هستیم که وقتی جفت خودمون رو بعد از مدت ها پیدا کردیم تازه باید خویشتن واقعیمون رو به هستی نشون بدیم. حالا دیگه سرشار از انرژی، توانایی، احساس و عشق هستیم و میتونیم دست به خلق آثار موندگار در جهان بزنیم. میتونیم در کنار همسرمون نویسنده برتری باشیم، یک طراح فوق العاده، یک شاعر سرشناس، یک فعال سیاسی، یک مهندس پرآوازه. شما به زندگی اکثر آدم های موفق نگاه کنید: زن و مرد همدوش و همگام با همدیگه برای تحقق رویاهای یکدیگه قدم برداشتن. با تمام موانع جنگیدن، و اتفاقاً همین پویایی موجب بقای عشق اولیه اونها شده. از ملاصدرای شیرازی گرفته که کتاب اسفار اربعه رو مدیون همسرش میدونه تا باراک اوباما که همه جا همسرش رو عامل موفقیت خودش معرفی میکنه.از این دست مثالها،زیاد وجود داره. 7 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ از قدیم گفتن ازدواج مدفن عشقه... دلایلی خیلی خیلی زیادیم داره یه سریشو بچه ها ابن جا مطرح کردن... اما یه نکته ای هم هست به نظر من ادما باید همیشه چیز جدیدی برای رو کردن داشته باشن... و این به نظر من نقطه ضعف نسل ماست... 7 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ اکثر زن و مردها به خاطر شناختی که از انواع روابط و تغییر شکل حالات و شخصیت افراد ندارن،پس از مدتی به اشتباه تصور میکنن که روابطشون سرد شده! مثلا تا پیش از ازدواج و دوران نامزدی مرد رفتاری مشابه با اکثر عاشق ها از خودش نشون میده،دسته گلهای زیبا میخره و... زن خوشحال از اینکه واااای! چه رمانتیک و... زن هم از جملات زیبای عزیزم و... استفاده میکنه. بعد از ازدواج هر دو شخصیت همیشگی خودشون را دارن. مرد شخصیت متفاوتی از زن داره و زن این موضوع رو درک نمیکنه. زن درکش از رفتارها بیشتر دیداری هست. اینکه گل و هدیه براش بگیره و اون رو به جاهای زیبا ببره،براش اهمیت زیادی داره. از طرفی مرد،برعکس این هست! مرد رفتاری شنیداری داره. از گفتن جملات و حرفهای زیبا بیشتر لذت میبره. زن شاکی و افسرده از اینکه مردش بهش توجه نمیکنه و همش حرف میزنه! مرد هم ناراحت که عشقش براش لباس و عطر و وسایل زیبا میخره ولی مثل گذشته حرف های زیبا نمیزنه و به حرف هاش توجهی نمیکنه! از طرفی باید به این موضوع خیلی توجه کرد که،در هر دوره و در هر سن و شرایطی شکل رفتارها فرق میکنه. تا زمانی که بچه بودیم،روزهای مادر یا پدر،براشون نقاشی میکشیدیم و یا با پول هامون شاخه گل و هدیه کوچکی میخریدیم تا علاقمون رو نشون بدیم. حالا که بزرگتر شدیم،نوع خریدمون فرق کرده. آیا از علاقمون کم شده؟! 3 لینک به دیدگاه
keyvan64 3123 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۰ از قدیم گفتن ازدواج مدفن عشقه... دلایلی خیلی خیلی زیادیم داره یه سریشو بچه ها ابن جا مطرح کردن... اما یه نکته ای هم هست به نظر من ادما باید همیشه چیز جدیدی برای رو کردن داشته باشن... و این به نظر من نقطه ضعف نسل ماست... من رمز شعله ور موندن عشق رو 3 چیز می دونم: پویایی، پویایی، پویایی اگه همیشه زن و مرد به دنبال ایده ها و آرزوهای جدید تر و بزرگتر باشن، به دام تکراری شدن روزگار نمیفتن. وقتی خانمی تنها توی خونه از صبح تا شب فقط کارش گردگیری، نظافت و تهیه شیر خشک باشه و منتظر اومدن همسر خستش، و وقتی مرد، تنها دغدش اخراج نشدن از ادارش، پاس کردن چک معوقه و پیدا کردن شغل سوم برای خودش باشه، هیچ مجالی برای به کارگیری ایده های جدید و بروز استعداد ها برای طرفین باقی نمیمونه. همه ی ما سرشار از استعدادهای بی نظیر و مخصوص به خودمون هستیم، اما چون فرصتی برای ظهورش فراهم نمیشه، پس زوجین به جای عشق بازی، مدام دنبال ایراد گرفتن از همدیگه هستن. اونا دیگه می پذیرن که تا زمانیکه زنده هستن وضعشون همین هست و در جا میزنن. البته این مساله به این معنی نیست که وضعیت اقتصادی عامل اصلی هست. خیر. چه بسا خانواده های خیلی مرفه که باز هم اسیر تکرار مکررات هستن. چون خوشی اونها هم جاودانه نیست. بعد از کمی ماه عسل رفتن به خارج از کشور، ویلای شمال و پارتی های شبانه و ... فروکش میکنه. چون دنبال پویایی نیستن. من روی این مساله پویایی خیلی فکر کردم. به نتیجه جالبی رسیدم. معمولاً زوجینی که از سواد بالاتری برخوردارند( لزوماً مدرک تحصیلی مدنظر من نیست) و دنبال تحقق رویاهای بزرگ، زندگی جذاب تری دارند. زندگی باید سرشار از هیجان و خلق ایده های جدید باشه. و این جذابیت برخلاف تصور برخی ها، با آرایش کردن و تغییر دکوراسیون منزل به دست نمیاد! باید هر روز حرف های جدید برای گفتن برای همدیگه داشته باشن. و لازمه ی تحقق این مهم اینه که هر روز ، زوجین خودشون رو به روز نگه دارن، مطالعه کنن، و از جهان هستی فاصله نگیرن، نترسن و به دنبال تحقق رویاهای خیلی خیلی خیلی بزرگ باشن. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده