.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در مصاحبه با آرت فوروم در حاشیه هرمیتاژ مَستِـرپـِلَن 2014 بعضی وقت ها فکر می کنم که ایا واقعا بیلبائو [افکت] لازم است، این گونه بنا ها قطعا برای شهرهایی که شاخص نیستند: وعمیقاریخی موجهی نیز ندارند مشروعیت بخش و لازم است، ان ها تلاش می کنند از معماری برای ارتقا شهرتشان در مقیاسی جهانی استفاده کنند، اما وقتی این ره یافت تبدیل به خودـ انگارهِ شهرهای مهمی همچون رم و مسکو می شوند، همه چیز صورت عکس به خود می گیرد، گویی این شهرها اعتماد بنفس و احترام به خویشتنِ خویش را از دست داده اند. خاطرم هست وقتی رقابت برای برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در رم اغاز شد، مدیر برنامه های موزه و دبیر اجرایی مسابقه به صراحت گفت:" ما موزه ای می خواهیم که دقیقا همان کاری را برای رم انجام دهد که [فرانک] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای بیلبائو به انجام رساند. پیش خودم فکر کردم ایا شهری که پانتئون و سنت پیتر دارد واقعا به بیلبائو [افکت] هم احتیاج دارد؟ فکر می کنم این روی کرد دقیقا پاشنه اشیل بیلبائو [افکت] است، این سیاق در شهری که هیچ چیزی ندارد موثر است، اما در شهری که همه چیز دارد بی نهایــــت کم تاثیر است. این روی کرد تهدیدی است برای روحیه بومی شهرهایی که عقبه عظیم تاریخی دارند، چرا که روی کرد ظاهری این گونه ابنیه برای حل مشکل هویت [نو] این گونه شهرها، عملا به محو و نابودی هویت تاریخی ان ها منتهی می شود. تاثیر بیلباو افکت سازی می تواند بی نهایت گمراه کننده نیز باشد، چرا که می تواند به سرعت به ضد گفتمان تبدیل شود و امکان توسعه را در محاق برد، برای مثال بودند کسانی که می گفتند سی سی تی وی در قامت آیکن جدید پکن، کل شهر را نابود کرده است، البته به گمان من در شهری مثل چین با این ابعاد ساخت و ساز و توسعه طاقت فرسا و سریع، سی سی تی وی صرفا یک بنا میان انبوه ابنیه دیگر است و در چارچوب این نگره ی انتقادی تعریف نمی شود. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه گوگنهایم بیلبائو ـ فرانگ گری [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] سی سی تی وی ـ رم کولهاس [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] آلساندرو ارلاندو: حدفاصل 1970 تا 79 شما در اِی اِی مشغول تدریس بودید. میان دانشجویان شما استعدادهایی بودند که بعدها به معمارْمعروف ها تبدیل شدند. کار مداوم در حوضه معماریِ تجربی مسئله بی نهایت سخت و غامضی بود و نیاز به علاقه فکری عمیقی داشت. در ان زمان ایا باور داشتید، در بازه ی زمانی ای نه چندان جلوتر، تمام ان تلاش های تئوریک روی در واقعیت کشند و ساخته شوند؟ برنارد چومی: کوتاهِ سخن، بله. اما اگر بخواهیم پاسخی بلند بدهم پرسش شما را، باید بگویم در ان زمان دفاتر و مشاوران جا افتاده و شرکت های چندملیتی ای اتمسفر معماری را محاط حضور خود کرده بودند که بر قرار روی کردشان، تلاش ما بی نهایت دور و غیر واقعی به نظر می رسید. اما خودِ ما به حقانیت جد و جهدهامان باور داشتیم. این در حالی بود که مردم می گفتند کارهای شما مسخره است و معماری تان کاغذی و هیچگاه به عمل نخواهد امد و درست در همان سال (1983) بود که من مسابقه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را بردم و زاها حدید مسابقه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در هنگ کنگ را. ناگهان همه دنیا گفت اگر قرار باشد این ها همه پروژه های مهم دنیا را از ان خود کنند ما باید کجا برویم. طی چند سال در دنیایی که همه چیز تحت شمول امر تاریخی بود ـ شما حتما صحبت های پرنس چارلز در دفاع از معماری سنتی و ریشه دواندن پست مدرنیسم به عنوان یک روی کرد تاریخی در امریکا را به خاطر دارید ـ ما توانستیم اثار متفاوتی را به منصه ظهور رسانیم. پس از این بود که ما ـ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ـ نمایشگاهی در مُمُا (1988) برگزار کردیم تحت عنوان "معماری دیکانستراکتیو"، البته من با ایده کلی کاملا مخالف بودم اما از بودن با بچه ها؛ زاها[حدید] و پیتر[آیزنمن] خیلی لذت بردم، می دانید در ان موقع فقط ما کارهای تئوریک و کنکاش های ذهنی کاملا متضاد جریان رسمی معماری انجام می دادیم، اما حالا همه، همه کاری می کنند و دنیا کاملا دگرگون شده است. [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] مکتب طراحی و معماری دیکانستراکتیویسم، ملهم از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، از دل فلسفه ادبی دیکانستراکشن [که غالبا تحت تاثیر انگاره های برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام صورت بندی گردید] زاده شد، دیکانستراکتیویست ها خود را متعهد به زیر سئوال بردن مفروضات طراحی مدرنیستی (مثلا، اتاق های مربع شکلِ راست گوشه و دیوارهای صاف) می دانستند. در ره یافت ان ها البته تاثیر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و سرامدشان برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نیز دیده می شد، تمسک به فرم های پویا عملا ترجمه تلاش های متقدم فوتوریست ها در ان بازه است، از بارزه های کلی این منش که به واسطه معمارانی هم چون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و. . . . بسط یافت می توان به این موارد اشاره کرد - تلاشی فرم معمارانه و تحریر ان در ترکیبی سست از تکه های مرتبط ـ فروریختن قامت های راست گوشه و فیگورهای مکعب گون با تاکید بر زوایای شکسته و فضاْ تکه های ـ استفاده از ایده ها و انگاره های معماران انقلابی روسی؛ کانستراکتیویسم روسی ـ جست و جوی امکانات دینامیک فضایی ای که معماری مدرن ان ها را قدغن اعلام کرده یا در پستو نگاهشان داشته بود ـ دامن زدن به شوک، عدم قطعیت، نارضایتی، انحراف، ناارامی و اختلال با مسئله گون نمودن ایدئلژی مدرن در مواجه با فضا، نظم و ترتیب در محیط ـ طرد ایده فرمِ کاملِ موید به کارکرد مشخص و پس زدن مناسبات تاریخی مقرر میان فرم و کارکرد [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] کامبیز مشتاق گوهری: این نکته برای من جالب است که به رغم سال ها حضور در فضای حرفه ای معماری از شما در حوزه تجاری اثری نمی بینیم. به طور مثال در مقایسه با معمارانی همچون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ؟ پیتر کوک: بگذارید نکته ای را در مورد فاستر بگویم. اون دانشجوی بسیار درخشانی بود. پژوهشگر خوبی هم بود. باهوش و پرکار. به خوبی توانست خود را در رقابت های سخت متمایز کند. توانایی برجسته او این بود که می توانست به قدری باورنکردنی بر موضوعی تمرکز کند. در مورد زاها حدید باید این نکته را بگویم که او نیز بسیار با استعداد بود. البته من معلم او نبودم، ولی از دور در جریان کارهایش بودم. با استعداد و ارام و البته ثروتمند. به همین خاطر او توانست دفترش را در 12 سال نخست فعالیت حرفه ای، باز نگه دارد در حالی که کمتر پروژه ای برای ساخت داشت. فاستر هم ثروتمند بود اما واقعا دیوانه کار کردن بود. . . . [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه کنستاس در گِرِیزِ اتریش [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه کنستاس در گـِـرِیْزِ اتریش [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] شهر در کار شما محل منازعه است، این منازعه و کشمکش از برای چیست؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : در یک رویکرد مثبت، شهرها دائما در کار کشف چیزهای تازه و تبدیل ان ها به عرف های کارکردی اند. شهرها دائما تغییر می کنند و این بارزه است که شهر را از منظر مطالعه فرایندهایی که در ان ها حادث می شود جذاب می سازد، حتی اگر این فرایندها سیاقی منفی و تبعاتی ناموجه به دنبال داشته باشند، مثلا این واقعیت که شهرهای موجود در قامت پدیده هایی که زیست ما در ان ها به وقوع می پیوندد، اساسا محصول روندهای انباشت سرمایه اند. از جمله ی این روندهای منفی می توان به روی کردهای مستتر در نوسازی بافت های فرسوده، توسعه بخش های ساخت و ساز تجارت محور و ولع فزاینده و پایان ناپذیرِ ساختن اشاره کرد، روی دادهایی که عملا شهر را به خانه ی طبقه مرفه و تنْ اساتر تبدیل می کند. خوشبختانه، در میان این توده کم اثر هنوز هستند مردمانی که این روند را نمی پسندند و با این رَویِه بر افرینش شهرهایی که در ان می زیند به مقابله برخاسته اند. پرسش اساسی این جنبش مقاومت شهری این است: چرا ادم هایی که درگیر فرایند انباشت سرمایه اند می توانند شهر را بر سیاق خیال ها و منافعشان شکل دهند و منافع و خیال های ما در شکل دهی به بافت زیستی پیرامونمان نادیده انگاشته می شود؟ مردم در بسیاری از شهرها عمیقا با سیاست های ضد نوسازی [رادیکال] بافت های شهری همدلی و هم راهی می کنند. و البته به گمان من این روی کرد که در میان بسیاری بی نهایت خیالی و نشدنی به نظر می رسد، بسیار بیش از رویکردهای مبتنی بر دیگر روی کردها، طبیعی و شدنی است. جریان هایی شبیه به دفاع از و پی گیری ساخت یک پارک محلی یا اعمال قانون یکشنبه هایِ با اتومبیل کمتر از جمله این تکنیک های دفاعی در قبال فرایند نوسازی اند که بیش از حد رادیکال، کلان مقیاس و دارای تبعات عمیق است. شهر میدان منازعه است. چه کسی شهر را می سازد؟ شهر چگونه ساخته می شود؟ و بر چه سیاقی؟ تمام شهر نشینان در این منازعه موضعی دارند، حتی اگر از مشارکت فعالانه پرهیز کنند. نمونه ای از نتایج این منازعه را می توان در تاثیرات عظیم و غیر قابل بازگشتی که برنامه ریزان [اعظم و بعضا رادیکال شهری] بر سبک و روش زندگی ما اعمال کرده اند مشاهده نمود؛ برای مثال، بارون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام امپراتوری دوم فرانسه را در نظر اورید، کسی که پاریس را نه بر قراری که بود بلکه در قامت شهری مدرن بر قوام بلوارها بازسازی کرد و بر این ره سیاقی نو بر پاریس اراست، یا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را در نظر اورید، سازنده ی قدرتمند و بانفوذی که به تنهایی عنوان پدرِمعنویِ حومهْ شهرنشینی امریکا را یدک می کشد، ره یافتی که عمیقا سبک جاری زیست امریکایی را با تمام تبعات اجتماعی و سیاسی اش مقرر ساخته است. بنابراین مبارزه من علیه ان سرامدانی است که به واسته پشتوانه عظیم مالی شان، بر پروژه های شهری انچنان تاثیر می گذاراند که مناسب حالشان باشد، پروژه هایی که در عمل نه تنها زندگی ان ها، که زندگی تمامی دیگرانی که ناخواسته در همان واحد متشکله فضایی ـ مکانی که شهر نام گرفته می زیند را نیز متاثر خواهد ساخت. بر این قرار جنبش های اجتماعی شهری [همیشه] در هر شهری نضج خواهند گرفت و کنشی واقعی و قابل تامل پیشه خواهند کرد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] اشپیگل: ساختمان های بی روح در شهری ژنریک! [شما در مقاله شهر ژنریک بر یک چنین انگاره ای تاکید می گذارید،] به واقع برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این را ایده ال می داند؟ رم کولهاس: ساختمان بی روح برای من به معنای سخت بودن تدقیق انچیزی است که ساختمان می خواهد عرضه کند یا پیغامی است که می خواهد بیاراید. ساختمان هایی که در ان ها شناخت المان های تفاوت افرین بی نهایت سخت می نماید. در مقاله شهر ژنریک هم عملا به دنبال همین نکته بودم؛ سعی ام رسیدن به عمق این بی روحی بود، بارزه ای که بیش از ساختمان ها، کلیت شهر را در بر می گرفت. امروزه ما دچار ساختمان های بیرون امده از خطِ منتاژ و شهرهایِ ساختمان هایِ خطِ منتاژی هستیم، شهرها و ساختمان های استاندارد شده. [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] در مجلس [ملی بنگلادش] تلاش کردم به نور ارزشی دو چندان دهم و ان را در قامت یک عنصر معماری در سراسر پلان تزریق کنم. اگر شما ستون ها را ببینید خواهید گفت تبلور ستون ها در سایه نور است. ستون ها به عنوان عناصر صلب مجموعه، فضاهای نورانی را قاب می گیرند. این وضعیت روی دیگری هم دارد اگر بیشتر دقیق شوید می بینید احجام کلی تشکیل دهنده مجموعه هم ، همین ستون ها هستند که از درون خالی می شوند و از نظر مقیاس، جنبه حجمی و پیکره تراشانه و بزرگتری به خود می گیرند، به این ترتیب، هر ستونِ [صلب] حالا خالی شده در قامت تدقیق کننده نورِ [رها] در نظر می اید و اشکال پیچیده به هم می زند و به واسطه همین نور است که فضاها تکمیل می شوند. من همه این تمهیدات را به خرج دادم تا کلیت مجموعه شاعرانه به نظر اید و از بیرون هم زیبایی خود را داشته باشد، بر این سیاق مجموعه می تواند شبیه ستونی صلب باشد که در شمایل گیرنده نور عمل کند و به واسطه نور از صلبیتش کاسته می شود و همه این ها نه باور، نه طرح و نه الگویی است که مجلس از دل ان استخراج شده است، بلکه جوهره و ذاتی است که مجموعه بر قوام ان ظهور کرده است. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] نمای کلی مجموعه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نمای کلی مجموعه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تمرکز بر فضای داخلی و تخلخل حجمی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تمرکز بر فضای داخلی و تخلخل حجمی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تمرکز بر فضای داخلی و نفوذ نور و تبلور ضد ماده در قامت عنصر معمارانه و فضا ساز [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تمرکز بر فضای داخلی، نفوذ نور، فروپاشی حجمی و تبلور ضد ماده در قامت عنصر معمارانه و فضا ساز [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تمرکز بر فضای داخلی و نفوذ نور و تبلور ضد ماده در قامت عنصر معمارانه و فضا ساز [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] لویی کان؛ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عالم معماری است، او دانش اموخته مکتبی است که بر مطالعه عمیق تاریخ معماری، کشف ذات چرایی و چگونگی تاریخی ابنیه و انتخاب صحیح تکهْ شاهکارهای تدقیق شده در انها و همچنین به روز اوری شان قوام یافته، او محصول مطالعه موشکافانه فرم های باستانی باقی مانده در خرابه های باستانی و همچنین پردازش انتقادی اثار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است، شاید بر همین روست که سیر اثار او را بتوان در روندی حد فاصل برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و هنر نیمه انتزاعی تا به دست اوردن سبکی مدرن و البته شخصی و نهایتا روی کشیدن در انتزاعی متافیزیکی صورت بندی نمود. [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] آرت اینفو: کمی هم از همکاریتون با لوییس بورژوا بگید؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام : هر دوی مارا کـِـنوت وُلـْـد دعوت کرد، ایده او برای برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، ساخت اینستالیشنی بود در فینمارک، برای زنانی که به اتهام جادوگری سوزانده شده بودند؛ بازیابی تاریخی فراموش شده در مکانی فراموش شده. از نکات جالب پروژه جاده توریستی ـ که این یادمان هم بخشی از ان است ـ چگونه گره خوردن این مسیر است با منظر، مکان و تاریخ محل، بر قوام یک چنین کلانْ نگاهی، هر دو کار تلاش دارند از مصنوعات تبلیغاتی و بزک شده دور شوند و بر قرار سعی ای جدی با ذات واقعی مکان گره خورند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام که در ان برهه نمی توانست بیاید و سایت را ببیند، از من خواست که کارم را شروع کنم. من ایده خودم را داشتم، برایش فرستادمش، خوشش امد، و با ایده اش به اینجا امد، ایده ای که واکنشی بود بر کار من، به این نتیجه رسیدم که پروژه را رها کنم و همه چیز را به بسپارم، او گفت: خواهش می کنم بمان. بنابراین نتیجه دو چیز کاملا متفاوت است؛ یک خط که متعلق است به من و یک نقطه که از ان اوست. انچه من طراحی کردم و ساختمف سازه چوبی مفصل بندی شده ایست که با پارچه اندود شده و عملا یک فضای پر کشند منسوجات وار را تدوین کرده است و کار او که سازه ایست شیشه ایی. اینستالیشن لوییس بر محور تخطی و تجاوز و سوزاندن قوام گرفته است و اینستالیشن من بیشتر حال و هوای زندگی و احساسات قربانیان را تداعی می کند. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] هم رسش خط و نقطه در افق برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] پارامتریسیزم، در قامت یک سبک با اهداف، پتانسیل های به فعل درنیامده، شاکله های روش شناسانه و معیارهای تدقیق کننده اش، شناخته می شود، جز این ها می توان به برنامهْ انباشت یا رِپـِـرتوآرِ متمایز فرمی اش نیز اشاره کرد . . . می توان گفت طراحی امروزِ روز، نه فقط یک برنامه است که تنها در غالب پارادایم هایی که تعیین کننده برنامه های علمیْ پژوهشی می باشند قابل فهم خواهد بود. . . این درست است که ظاهرِ زیبایی شناسانه هم در طراحی و هم در معماری از جایگاه مهمی برخوردار است، البته باید توجه داشت که نه معماری به مثابه یک کل و نه سبک های تحریر کننده اش را می توان صرفا به ظاهر تقلیل داد. یک سبک نو، به صورت سیستماتیک، تسلسلی از مشکلات را در حوزه طراحی رقم می زند که برای حلشان پژوهشگران حوزه طراحی در یک مقیاس جهانی بر ان ها متمرکز می شوند، پس قبل و بیش از تاکید بر وجوه زیبایی شناسانه، پی گیریِ پتانسیل های به فعل نیامده و مشکلات مشترک طراحی در یک مقیاس وسیع و در بازه ای طولانی است که فرایندِ به منصه ظهور رساندنِ یک سبک را در معنای یک پدیده یِ در خورِ عصرِ خود تدقیق می کند. با این رویکرد عملا رقابت در وجه سنتی اش از میان رفته است و انچه باقی مانده صرفا پی گیری شاکله ها، اسلوب ها، پتانسیل ها و ارزش هایی است که بر قرار ان ها می سازیم، پس تلاش های مختلف با یکدیگر رقابت می کنند و نهایتا شرایطی را فراهم می اورند که تحت شمول ان بیش از ان که با روی کردهای متضاد در طراحی مواجه باشیم با یک پیشرفت انباشتی و همه گیر مواجه خواهیم بود، در این اتمسفر پارامتریسیزم گونه ی نوینی از اشکال پایه را تحریر می کند که همگی شان متحرک، پویا و واجد بارزه های میانْ کنشی ای اند، خواصی که بدان ها این امکان را می دهد تا ریزْپردازش کننده های بنایی باشند مهیای نظامی دینامیک، با این ظرفیت است که پارامتریسیزم در قامت یک پژوهش سبک شناسانه بیست و پنج ساله برای پاسخ گفتن به بحران مدرنیسم، می رود تا به جریان غالبِ سبکی تبدیل شود، اگر بخواهم واضح سخن بگویم باید تاکید کنم جنگی سبکیْ اغاز شده است. [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] جنبشی که پس از نومدرنیسم دهه 1990 بازگشت، ممکن است قوام و سیاق های متنوعی را شامل شود اما این تفاوت ها فقط وجهی اسمی دارند. جهان امروز از برچسب های گیج کننده مدرنیسم و پست مدرنیسم اشباع شده است، اما قیودی که این برچسب ها را مقرر می سازند عادتی است دیرینه به رجوع و تداوم؛ رجوع به گذشته و تداوم انچه در جریان است، انچه در معماری امروز به وضوح خودنمایی می کند را می توان تحت شمول سه جریان عمده تدوین کرد: 1- تزیینات دیجیتال (یک جریان پیشرو) 2- بناهای آیکـُـنیک (با مثال های بی نهایت شگفت انگیزش) و 3- ساختمان های هیبریدیِ عصر حاضر(که ترکیبی اند از کدهای معماری گذشته، حال و اینده). [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=class: BorderBox] [TR] [TD=align: center][TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] همیشه تلاشم را معطوف غور در معماری و شهرها از چشم اندازی تکنیکی، اجتماعی و انسانی نموده ام. با نگاهی به تاریخ بلند معماری متوجه می شویم هر عصری در قامت سبکی کاملا مخصوص به خود به بیان امده. سبک، بیان تکنلژی ساخت و ساز و حیات اجتماعی عصری خاص است، سیستمی متشکل از کلیت عناصر زیبایی شناسانه ان عصر. با ظهور کارکردگرایی و مدرنیسم، ایده [ئلژی] طراحی عناصر تزیینی را به حاشیه راند، سبک را طرد کرد و زیبایی شناسی و دیگر مسائل مبتلا به روح و جان انسان را به فراموشی سپرد، و تمامی این ها را زیر نام کارکردگرایی محقق ساخت. شیفتگان معماری مدرن به واقع روح و جان را فراموش کردند و به گمان من هنوز از این خواب برنخاسته اند. اما در جامعه اطلاعاتی امروز، نهایتا توانسته ایم نه تنها به ارزش چیزهای مادی که به ارزش ذاتی ان ها نیز دست یابیم. به گمان من اکنون زمان اغاز بسط یک سبک جدید است، سبکی بازتاب دهنده شرایط جامعه امروز، که پاسخی باشد بر روح و جان انسان امروزی و بر قوام اگاهی از نظام زیبایی شناسی تدقیق شده باشد. ما باید هـَـمِ مان را معطوف گرداوردن تمام سبک هایی کنیم که معماری مدرن به حاشیه راند و این اصلا به معنای هیبرداسیون ساده ای که بر قرار ان تکه های ارایش یافته ای از گذشته و اینده را در هم می امیزند نخواهد بود، که شرق و غرب و میراث فرهنگی شان به تنهایی برای تزریق بیانی متناسب با وضع موجود کافی اند. من به دنبال یافت سبکی نو، متناسب با مختصات قرن 21 ام می باشم، سبکی فراخور حال و اینده مان و برامده از فهم، پژوهش، بازکشف و اگاهی نوزایی شده و شفافی متناسب با لحظه حال و منزلت و موقعیتش در تاریخ تمدن. ما امده ایم تا به خلق معماری ای با مطلوبیت بیشتر و متناسب با روح و جانمان همت گماریم. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] طرح جامع کنزو تانگه برای خلیج توکیو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] طرح جامع کنزو تانگه برای خلیج توکیو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] طرح جامع کنزو تانگه برای خلیج توکیو [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] ناتانیل کان: او بخش قابل توجهی از زمانش را اینجا [در احمداباد] با معماری به نام [بالک ریشنا] دوشی می گذراند. . . یک روز قبل از مرگ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای اخرین بار در مجموعه در حال ساخت گشتی می زند و شام اخر را نیز با او و خانواده اش می خورد، 16 ام مارچ 1974. بالک ریشنا دوشی: برای ما دیدن لو همیشه خوشایند و هیجان اور بود، یک اضطراب عظیم و پیش بینی اینکه از او خواهیم اموخت، تعداد ادم هایی که در مورد ماده در وضعیتی معنوی صحبت می کنند خیلی خیلی کم است، اما برای او هیچ چیز، نقش ماده را ایفا می کرد، سکوت برای او ماده بود، رازالودگی و رمز پیچید در نور برای او نقش ماده را بازی می کرد و این ها به هیچ وجه در گفتمان رسمی معماری نگاه بهنجاری نبودند و کسی که به چنین درکی رسیده باشد، حتما ادم معمولی ای نبوده است، او روحی عمیقا بارور و فرهیخته داشت، ما [در هند] ان را گورو می نامیم و به این دلیل است که من فکر می کنم لویی کان به همین جا تعلق داشت، من فکر می کنم او واقعا به فهمی معنوی نائل امده بود، در هند ما همیشه می گوییم، هیچ کس نمی میرد، ان ها به جهان دیگرْ می روند، این یک گذر است، بدن می میرد، اما روح نمی میرد، اگاهی و وجدان فناناپذیر اند.و لو به این مرحله رسیده بود، فهم فراانسانی وی به او اموخته بود که هیچ چیز نمی میرد و همه چیز از یک وضعیت به وضعیت دیگر انتقال می یابند، و ما منتظریم که او بازگردد، او در نگاه، در شکرگذاری و در ارزو کردن هست و من حس می کنم اگر در عمق این سکوت [مواج در برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ] غور کنی، او را همین جا می یابی من مطمئن هستم. [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] شخصيتهاي فيلم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آميزهاي از ماهيت « برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام » و « برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام »، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هستند؛ كساني كه ميروند، متر ميكنند و باز نميدانند كه چه ميكنند! كساني كه تهوع را نه روي لباس گارسن كافه «خانم مابلي» بلكه در همين حركت يكدست و فرسايشي ميبينند. زندگي آنها خود تهوع است اما براي فرار از دست اين تهوع از پوستهاي توامان از سنت و تجدد استفاده ميكنند. فرهادي به طرز شگفتآوري اين برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را تصوير كرده است. نهيليسمي كه بيشتر زاده به محاق افتادن رابطه، به عنصر برسازنده حيوان اجتماعي است تا حاصل شك برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و پرسش از هستي. نهيليسمي كه ديگر حتي نايي براي ارايه بديل اينجا و آنجايي ندارد و از قضا همين است كه هست. التهاب در اين سبك زندگي نه از موشك باران، نه از اسيدپاشي، نه از كودك آزاري و تجاوز گروهي كه فقط از لحظههاي برهم زننده ذایقه روزمره او ناشي ميشود. در حاليكه ذایقه خبرياش تحليل رفته است، فقط ممكن است با فرار پدري شيزوفرن از خانه، دچار التهاب شود. از قضا فرار پدر، آن هم پدري با بيماري آلزايمر به واقع نقطه عطفي در فيلم است. پدر نادر، نماينده گذشته است؛ گذشتهاي در حال فراموشي. گذشتهاي بيمغز كه از آن پوستي چروكيده و شكمي برآمده باقي مانده است. اهتمام نادر به بدن پدر نشان از آخرين تلاشهاي نيمبند او براي حفظ «و آنچه خود داشت» است. نادر در حالي كه صورت خود را نميتراشد، در تميزي صورت پدر و حمام بردن و ليف زدنش اهميت به خرج ميدهد. براي او پرستار استخدام و سعي ميكند بدن پدر را تا هر وقت كه امكان دارد «آرشيو» كند. چيزي در حد آلبوم خانوادگي زنده! و اين بدن بيمغز مانند تاريخ نقد نشده و ناشناخته، به يكباره به دامن تجدد و ماشين لباسشويي و يخچالفريزر ميافتد. آنچه از پدر باقي مانده همان سنتي است كه گويا قرار است «تا ابد بر مغزهاي آيندگان فشار آورد.» پوستهاي چنان سست و لرزان كه با شيطنت دختر پرستار، در بالا و پايين بردن فشار دستگاه اكسيژن يك دور، فاصله هستي و زمان را تا عدم ميرود و ميآيد. سنتي كه به كمي اكسيژن نياز دارد! عمل قهرمانه فيلم جايي اتفاق ميافتد كه پرستار پدر، براي انجام كارهاي عقبافتادهاش دست او را به تخت ميبندد و ميرود. عمل راديكالي در مواجهه با پوسته سنت كه نادر هنوز توانايي مواجهه با آن را ندارد. خاستگاه طبقاتي پرستار اساسا باعث شكلگيري رابطهاي از خود بيگانه بين او و پدر نادر شده است. پدر نادر، براي پرستار هيچ چيز نيست به جز ابژه ارتزاق. سنت هم براي او هيچ چيز نيست مگر تسبيحي كه دور دست دارد تا مانع از ايجاد وسوسه سوءاستفاده جنسي از او در خانه اربابان خرده بورژوايش شود. در روايت فرهادي همه سرگردانند و بلاتكليف. پرستار دست پدر را به تخت ميبندد، نادر پرستار را به بيرون پرتاب ميكند و شوهر پرستار هم خودش را كتك ميزند و هم نادر را. كتكزدنها و پرخاشگريهاي شوهر فرودست پرستار، ماليخولياي حاكم بر طبقه دون طبقه نادر و سيمين را نشان ميدهد. او كه بين ناموسپرستي و خونخواهي فرزند سقطشده و پول ديه سردرگم است. فضاي بسيار آشفتهاي است. اوج اين آشفتگي در دادگاه است. حجمي وسيع از مراجعان به دادگاه و دادگاهي با چند صندلي فلزي و عاري از هر گونه تشريفات نئوكلاسيك دادرسي. ديگر قرار نيست مراجعان با حضور در صحن دادگاه و تحت تاثير معماري آن، احساس كنند در مقابل قانون به عنوان ابرروايت تنظيم مناسبات اجتماعي، چيزي نيستند. ديگر حتي دادگاه هم چيزي نيست. اما آنچه به اين همه آشفتگي قدري آرامبخش تزريق ميكند، فضاي كالبدي خانه نادر و سيمين است. خانهاي كه اگرچه از جنس منازل تداعيگر روابط دواليته نيست، بلكه از جنس آپارتمان اجارهنشينهاي « برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام » هم نيست. در برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، اين كالبد خانه است كه در حال فروريزي و تخريب است اما برعكس در فيلم «فرهادي» كالبد ساختمان سالم و اثاثيه آن مرتب و تميز است. آنچه در خانه وجود ندارد روح حاكم بر كالبد است. خانه بدون وجود روابطي انساني بين ساكنانش خوابگاه است، خانه نيست. بنابراين در روايت اصغر فرهادي اين مفهوم خانه است كه در حال فروپاشي است. روايت بيقهرمان و ضدقهرمان او، از قضا بيبديل هم هست. تلاش فرهادي تلاشي است پرسشساز نه پاسخگو. تلاش او قرار نيست مانند روشنفكر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، با چهار تا جمله برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دست از خودكشي بكشد. تلاشي است از سر ترس، ترس از بيخانماني و تنهايي. نميدانم چقدر درست فكر ميكنم اما با نوعي شهود ميخواهم بگويم: آينده نادر ميتواند از او برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فیلم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و آينده سيمين ميتواند از او برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بسازد و از فرزند آنها منصور فيلم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را و اين چيزي است كه فرهادي از آن ميترسد و بحق هم ميترسد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] سکانسی از فیلم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کمتر به مفاهیمی همچون مکان و زمان و مناسبات میان ان ها نزدیک شده است، اما در درس گفتار" برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام " تا حدودی این قائده را نقض می کند، تکه نوشتار پی امده از همین درس گفتار برداشته شده است: ایده انباشت همه چیز، ایده ی تثبیت نوعی از ارشیو عمومی، خواست حصر تمام زمان ها، اعصار، فرم ها و ذائقه ها در یک مکان، ایده مقوم مکانی که بیرون از زمان تحکیم می یابد و فارغ از فراز و نشیب های زمانی حیات خود را موکد می سازد، پروژه ی سازمان دهیِ اینچنین، نوعی انباشت دائمی و نامحدود زمان است در مکانی ثابت و البته این ایده ی کلی [عمیقا] به مدرنیته ای تعلق دارد که ما افریدیمش. [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] جفری اینابا: بر خلاف بسیاری از معمارانی که امروزه مشغول به کارند، به نظر می رسد شما علاقه خاصی به تاریخ شهر دارید. چگونه بر قوام ایده های تئوریک پیشین تان در کار طراحی به این درک تاریخی از شهر نزدیک می شوید؟ لئون کریر: برای من انچنان فرقی میان تاریخ شهرها و تکنولوژی، تکنیک های طراحی شهری و سبک و سیلقی که شهرها بر قرار ان ها طراحی می شوند، سامان می یابندو ساخته می شوند وجود ندارد. واژه کم و بیش رایج شهر تاریخیف اتفاقا به گمان من اسم بی مسمی است، انچه ما معمولا، به صورت رایج، تاریخی می خوانیم قدمت یا میزان تاریخی بودن نیست، بلکه غنا، زیبایی، ساختارف فرم و پیچیدگی و اصالت است. ان چه ما باید بینشان تفاوت قائل شویم نه تاریخی و مدرن که شهر و غیرِ شهر است. مدرنیسم دیر زمانی نیست که در کار ساخت شهر است. قدمت و فاصله از زمان ساخت یک وضعیت غیر شهری را به یک وضعیت شهری واجد بار تاریخی تبدیل نمی کند. این تاریخ یک شهر نیست که برای یک شهر ارزش به ارمغان می اورد، بلکه این بافت و ذات ان شهر است که شهر را ارزشمند می سازد. امروزه افتراقی عمیق میان تاریخ نگاری و معماری سنتی حادث شده است. واژه مدرنیته عمیقا و به صورتی تقلبی توسط الیتی از روشن فکران، معماران و هنرمندانی که انسان را به زامبی های پیش رو و پس رو تفکیک کرده اند مصادره شده است. مدت هاست که ترس از عقب مانده خوانده شدن تمام شئون قضاوت را تحت تاثیر قرار داده است و اسیب های بی مورد و غیر قابل ارزیابی عینی و نامحسوس بسیاری را سبب شده است. واقعیت این است که زیست ما در قامت موجوداتی مدرن کاملا به حالت تعلیق درامده است و دیگر مدرن بودن هیچ فرقی با قرمز و سفید و سیاه بودن ندارد. ما با گستره گیج کننده ای واژه ها مواجه ایم و این در حالی است که می بایست این بار معنایی ایده ئلژیک را از دوش واژه مدرن بر می داشتند و ان را بر دوش واژه مدرنیست می نهادند. اگر چنین می شد این مدرنیسم و سنت بودند که نسبت به هم موضع مخالف می گرفتند، نه مدرنیته و سنت. اگر این قرار، قوام می گرفت و به قاعده تبدیل می شد دیگر ساخت یک ساختمان سنتی با مصالح محلی ـ انگونه که مدرنیست ها می گویند ـ کاری عبث ارزیابی نمی شد، چرا که این رویه، رویه ایست صرفا تکنلژیک و نه ایده ئلژیک. [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] علاقه ای به زندگی در یک دنیای خیالی ندارم. تمام کارهای من همچنان ابزارهایی اند برای تبلور فضاهای واقعی معمارانه. در این میان انچه برایم مهم است چیستی دنیاست در شرایطی فارغ از تمام این محدودیت های عرفی و رسمی، تمام تلاشم نشان دادن انچیزی است که تحت شمول سیاقی دیگرگون امکان حدوث می یابد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] نمونه ای از ترسیمات معمار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نمونه ای از ترسیمات معمار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نمونه ای از ترسیمات معمار [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۹۱ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] والتر بنیامین در واکنش نسبت به انچه باقی می ماند می نویسد، زبان به وضوح نشان می دهد که خاطره ابزاری برای واکاوی گذشته نیست، بلکه این وظیفه تئاتر است. تئاتر واسطه ایست برای تجربه گذشته همان گونه که زمین واسطه ایست که بر قرار ان شهرهای مرده مدفون شده اند. کسی که به دنبال یافت گذشته مدفونش است باید خود را در قامت یک حفار تدقیق کند. زبان برای خاطره همان کارکردی را دارد که زمین برای شهرهای مدفون. برلین؟ پاریس؟ پُمپی؟ هم خاطره ها و هم شهرها به واسطه واژه ها و گرد و خاک مدفون شده اند، پس باید از زیر بار واژه ها و زیر خروارها خاک بیرونشان کشید. ما بر تئاترِ زبان متمرکز می شویم تا گذشته جمعی خود را باستان شناسی کنیم. درست شبیه به توان تاریخی و احتمالا مستور موجود در مکان درست شبیه به نقاشی های دیواری یا مجسمه های حجاری شده بر دیوارها، شبیه به همان هایی که بر دیوارهای ویلاهای پمپی نقش بسته اند یا بر کتیبه های پانتئون. مکان خودش را به واسطه کار ما بر ما مکشوف ساخته و با ما سخن می گوید. باستان شناسی خاطره کاری شاعرانه است که نمی تواند تاریخ یا خودزندگی نامه نوشتی باشد در ان قامتی که بنیامین ان را روایت زمان پیوسته می خواند، زمان و هر انچه در ان است با تمام پیچیده گی هایش بدون هیچ پاسخی باقی خواهد ماند، چرا که چه تاریخ مدفونی که مایل به کشفش هستیم و چه اینده ای که می خواهیم بر قوام این تاریخ مقومش سازیم، هر دو ـ هم گذشته و هم اینده ـ در شرف انحلال اند و برای تحقق هر دوی ان ها مجبوریم که ان ها را در فضای هنری مغروق سازیم. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] مخروبه ها [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] منبع 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۱ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] برنارد چومی و ایــرِنه چِنگ در مارچ 2003 با دعوت از 60 معمار و نظریه پرداز شناخته شده معماری کنفرانسی دو روزه در دانشگاه کلمبیا برگزار کردند، ماحصل این گفتارها در کتابی تحت عنوان "وضعیت معماری در اغاز قرن بیست و یکم" توسط انتشارات همان دانشگاه به چاپ رسید، انچه پی می اید مقدمه ایست که برنارد چومی برای اغاز همایش ارائه می دهد: اگر به اغاز قرن بیستم فکر کنید، انچه به خاطرمان می اید سال های 1909 و 1912 و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هاست و انسان هایی همچون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام که از جنگ در قامت هیجان انگیزترین چیزی که می تواند اتافاق بیافتد دفاع می کرد. این بارزه همراستاست با فروپاشی نهادها و ارزش هایی همچون خانواده، دولت و کلیسا. امروزه در اغاز قرن بیست و یکم اگر از خودتان بپرسید چه ارزش هایی جاری است، احتمالا هیچکدام از شماهایی که این جا در این سالن جمع امده اید نخواهید گفت جنگ، که همه ی ما شاهد بازگشتی هستیم به نهادهایی همچون خانواده، دین و دولت و حتی ملی گرایی ای که صد سال پیش فروریخته فرض می شدند و در نظر می امدند. چیزها انقدر که فکر می کنیم ساده نیستند، ما با یک تصویر سیاه و سفید مواجه نیستیم و همه چیز تحت شمول رابطه مستقیم یا معکوس پیش نمی رود. اما حالا برای ما معماران به طور اخص و انسان های عادی ای که شهرها را دوست دارند به طور اعم مسئله این است که چگونه به قرن بیست و یکم بنگریم و اگر بخواهیم از شمول نستالژیک بیرون بیاییم بهتر است این سئوال را اینگونه مطرح کنم که چه پیش خواهد امد، چه مباحثی طی ده یا بیست سال اینده مبتلا به معماری خواهد بود، فکر می کنم این برایند تمام مباحثی باشد که در این کنفرانس و در درس گفتارهای بی نهایت فشرده پنج تا ده دقیقه ای اش پی گرفته خواهد شد، برای ان هایی که مرا نمی شناسند خودم را معرفی می کنم، من برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هستم و این لحظه، لحظه شروع کنفرانس وضعیت معماری در استانه قرن بیســـــت و یکم است. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] روی جلد کتاب"وضعیت معماری در استانه قرن بیست و یکم [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۱ [TABLE=class: BorderBox] [TR] [TD=align: center][TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ( 22 ژوئن 1918 – 9 ژوئن 2000 ، روم ) سردبیر مجله ی ایتالیایی اِل آرکیتِکتتورا و یکی از منتقدان برجسته ی اروپا در زمینه ی معماری بود که پنج دهه فعالیت خود را، با مجموعه ای از کتاب ها و مقالات انتقادی گذراند و در سن 81 سالگی جان سپرد . در قامت یک معمار، او شدیدا تحت تاثیر جان مایه ی معماری ارگانیک ِ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بود . او چند کار همچون پاویلیون ایتالیا در نمایشگاه جهانی مونترال در سال 1967 و با همکاری دیگر معماران، پایانه ی قطار اِستازسون تِرمینی در روم را طراحی کرد . ولی زوی در زمینه ی نویسندگی بسیار شناخته شده بود و تاثیرگذارترین کتاب های او " به سوی معماری ارگانیک " منتشر شده در سال 1945 و " معماری در غالب فضا : چگونه به معماری بنگریم " با چاپ اولش در سال 1957 را می توان نام برد . ساختمان بر باور رایت که ماهیت معماری، در وُید ها ( تخلخل ها ) به جای فرم های بسته وخالصی که آن ها را درمیان می گیرند، قوام می یابد و زوی در تفکراتش، بهترین ساختمان های قدیمی را، در پرتو همین ایده ی مدرن باز تعریف می کند . برنو زوی وانمود نمی کرد که تنها ناظری خنثی است بلکه او " معماری در غالب فضا " را طبق گفته ی خودش به تمام دوستانش در جنبش معماری ارگانیک اختصاص داد . درچاپ سال 1974 این کتاب، او پیش فرض های انتقادی را بر دیگر معماران و نویسندگان اختیار کرد . با وجود تفسیر های طعنه آمیز و گاه قدرنشناسانه ای که هم عصران زوی بر او روا می داشتند، این کتاب راهنمای گرانبهایی برای اندیشه ی معماری در دهه های بعد از جنگ بود . در سال های 1960 و 1970 ، زوی خود را در یک جناحی جدا از جریان غالب آن روزها انداخت که هنوز هم معماری ایتالیایی را تحت تاثیر قرار می دهد .در واقع او، یک بشر دوستِ درگیر سنت های قدیمی است که از دوره ی رنسانس خود را با گروهی مخالف همراه کرده است؛ ولی او را گروه جدیدِ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام قبول نکرد . تافوری که در سال 1994 جان سپرد، تئوریسین و تاریخ نویسِ مارکسیستی بود که در موسسه ی یونیوِرسیتاریو دی آرکیتکتتورا در ونیز آموزش دیده بود . نوشته های او، خصوصا " تئوری ها و تاریخ معماری " ، کمک شایانی در جهت تبدیل مدرسه ی ونیز، به یکی از آکادمی های برجسته ی معماری دنیا کرد این جریان همچنین اندیشه های روشنفکرانه ای را برای برنامه های تئوری و تاریخی که از آن زمان، در مدارس سراسر دنیا برپا شده بود، فراهم کردند . در این میان، زوی نقش پاپیولیست تری را در غالب تفکری مردمی تر ایفا کرد؛ ستون های خبرهای هفتگی مجله ی اِل اِسپرسو توانست خوانندگان بسیاری را جذب کند . ستون های او در روزنامه با حجم های متفاوتی نوشته می شد ولی همواره صریح و روشن بود و او ارزیابی ساختمان ها را به شکل بررسی های دقیق ایدوئولوژیک نپذیرفت و در یک نگاه کلی می توان گفت تافوری، ذهن ها را تصرف کرد در حالی که زوی، قلب ها را با خود همراه کرد . [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] برنو زوی در جریان پروژه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] برنو زوی و فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] کتاب " چگونه به معماری بنگریم " [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] کتاب " به سوی معماری ارگانیک " [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مجله ی ایتالیایی اِل آرکیتِکتتورا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خیابانی که به نام برنو زوی ثبت شده است [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] منبع 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده