رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

[TABLE]

[TR]

[TD=align: center] [TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3] 192763468549123889071020123288893.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

تمام این پروژه ها را می توان تحت شمول طراحی و معماری پایدار تعریف کرد، این به خاطر این نیست که من یک طرفدار دواتشه سیاست های سبز و معمولا گران قیمت هستم. وقتی شما با روزی چهار دلار اموراتتان را می گذرانید، عملا باید برای زنده ماندن و بقا بجنگید، پس باید پایدار بیاندیشید و زندگی کنید. لازمه این گونه زیستن، اگاهی است، شما باید بدانید منابع انرژی تان از کجا می اید تا بتوانید ان ها را تامین و نگهداری نمایید. پس شما باید به طرحی بیاندیشید که بتواند یک موتور اقتصادی برای ادم هایی باشد که درون این بافت زندگی می کنند؛ ما صرفا یک کلینیک نگهداری از بیماران اچ آی وی / ایدز طراحی نمی کنیم این کلینیک شب ها به یک سالن نمایش فیلم تبدیل می شود، یک مرکز محله.

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[TR=class: Break]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] [TABLE]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

1927634685491679907405201247289913.jpg کلینیک اچ ای وی/ ایدز متحرک برای افریقا

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

1927634685491948191015201214288193.jpg کلینیک اچ ای وی/ ایدز متحرک برای افریقا

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 137
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

[TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3] 1931634687027643699040201244303693.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

بیگ تینک: مهمترین تاثیر رکود اقتصادی بر معماری چیست؟

پال گلدبرگر: رکود اقتصادی دو مهم به دنبال داشت، اول قطع ساخت و ساز در مقیاس وسیع بود. شما خیلی خوب می دانید که اولین چیزی که در زمان عسرت از ان دست می شویید ساخت ساختمان های تازه است، چرا ساختن برای بسیاری از مردم یک موضوع ثانویه است. این تاثیر اشکارا بد رکود اقتصادی بر معماری است.

اما رکود تاثیر مثبتی هم داشته است، از همه مهمتر به گمان من پا کردن و دور ریختن تمام زائداتی بود که در حوزه معماری و زیر سایه رونق ساخت و ساز به رشد خود ادامه می دادند. منظورم رفاه بیش از حد است، این وضعیت پس ماندهای غیر معمارانه تولید می کند. خیلی از چیزهایی که می سازیم عملا بی شرمانه اند. بنابراین اگر رکود اقتصادی نقطه پایانی باشد بر مَکْ مَـنشن ایسم، عمات یک جورهایی خیر عمومی را به دنبال داشته است. یادمان باشد یک چهارم طبقه مرفه متوسط احتیاجی به 1500 فوت مربع به عنوان حداقل فضای زیست ندارند و این دقیقا همان منشی بود که

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پیش گرفته بود.

نوشتار جین مرکل تحت عنوان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
،به تاثیر اقتصاد می پردازد بر معماری طی دو دهه اخیر

نوشتار جاناتان گلنسی تحت عنوان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نیز تاریخ نگاری فشرده است از وضعیت معماری طی سه دهه اخیر، نویسنده ضمن تحلیل تاریخی کلان روایت های غالب بر گفتمان معماری، نقش اقتصاد بر معماری را نیز به عنوان محور بحث تدقیق می نماید

نوشتار

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نیز، عملا نقش رویکردهای اقتصادی در تبلور پدیده ای تحت عنوان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را پی می گیرد

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[TR=class: Break]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]194263469227574469295520123454694.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

اگرچه بیش از 200 ساختمان طراحی کرده است و نزدیک 38 سال است که در دانشگاه برکلی تدریس می کند و چندین کتاب بی نهایت مهم در حوزه طراحی به رشته تحریر در اورده است، جریان غالب بر پیکره معماری هنوز کریستفر الکساند را همچون یک غریبه و بیگانه بیرون از حلقه خودی ها صورت بندی می کنند و البته این خیلی هم تعجب برانگیز نیست چرا که خود او در کتاب یک زبان الگو می نویسد:"خیلی راحت می توان تشخیص داد بخش قابل توجهی از مکان های دوست داشتنی جهان را مردم ساخته اند نه معماران". کریستفر الکساندر با باور به این نکته که "تلاش دانشمندان بر شناخت ساختارهای موجود معطوف است و تلاش طراحان بر شکل دادن به اجزای متشکله ساختارهای نو" به همچنان بر ایین خود در طراحی پامی فشارد.

با همه این ها او همچنان بر سیاقی نامتعارف زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد، الگوهای طراحی یا انچه او دسته بندی مشکلات و راه حل های بر سیاقی ارکه تیپال می خواند، امروزه الهام بخش ره یافت های نو در برنامه نویسی نرم افزارها شده اند. جدا از این ها نکته ی دیگری که باید در نظر اوریم انکه تدقیق مردم در قامت هسته مرکزی و قلب فرایند معماری، اگرچه در دهه 80 انچنان طرفداری نیافت اما امروز ثقل معماری دنیا را شکل می دهد.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR=class: Break]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center] [TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3] 19506346940069506320652012557634.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

اندره موکان: نگاه تو به اینده معماری چیست؟

وِلــاد هـُـلداکـُـفــْـسکی: برای هزاران سال ما اموختیم چگونه ساختمان های گرم و نرم بسازیم. مابقی فقط مزخرفاتی بوده است در مورد مدرنیسم و پست مدرنیسم، دعوایی بیهوده بر سر گرایش ها. اما مردم را چه سود از جر و بحث ها. ان ها صرفا به یک محیط عادی و معمولی احتیاج دارند و تمام این چالش ها محصول فقدان تعریف واضحی از کارکرد معماری است. مردم هنر و معماری [در وجه زیبایی شناسانه اش] را با هدف های تفریحی ابداع کردند. به نظر می رسد برای هر طراح مبلمانی خیلی مهم است که تاثیر

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را برای فرایند تاریخی طراحی مبلمان بشناسد و ان را با روحیه معاصر عجین سازد، اما به گمان من این کار بیهوده است.

من معماری اینده را همچون شبکه اجتماعی برساخته روابط افقی می بینم. معماری اینده معماری مبتنی بر محیط اطلاعاتی و معماری مبتنی بر روابط است. به بیان دیگر مدلی است از یک بازی. هر شخص قادر خواهد بود تا محیط خود را شکل دهد تا در ان محیط به ارامش برسد. چرا باید اینچنین باشد؟ برای انکه از تدقیق معماری در قامت کارکردی وجهی از بازنمایی تجاری فاصله بگیریم و معماری را از قید نام ها نجات دهیم. به جد بر این باورم که شبکه های مجازی فضای عمومی اینده هستند و این عمیقا به چگونگی سامان دهیِ این شبکه ها توسط مردم بستگی دارد. پیش از این شهر به کسب و کار و تامین منابع محدود بود، حالا با پیشرفت گستره نفوذ اینترنت، شما می توانید در هر نقطه ای از دنیا مشغول کار شوید، عملا به شهر نیازی نداریم، بنیان های دولتْ مداری در حال فروپاشی است، به راستی دولت ها چه کاره اند.؟ شهر ها به چه کاری می ایند؟ برای کار، ارتباط و سیاست ورزی به واقع می توان به شبکه اتکا کرد.

اندره موکان :با این حساب برای ساختمان ها چه پیش خواهد امد؟

وِلــاد هـُـلداکـُـفــْـسکی:امروزه بخش عظیمی از سرمایه درگردش معماری صرف بازنمایی و تبیلغات و تصویرنگاری می شود، حق العمل خیلی پایینی به معماران پرداخت می شود، مگر انکه شبیه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
باشی، که خیلی گران تر از دیگران است و ساختمان هایش هم خیلی بیشتر از ساختمان های معمارانِ حتی همترازش می ارزند. چرا، چون زاها حدید خیلی با حال است و خودش به یک بـِـرَنـْـد تبدیل شده.

هرانچه در اینده باقی می ماند ان چیزی است که به درد بخور و کارا باشد. محیطی را در نظر اورید که ساده، پاک، ارام و نورانی و محاط در طبیعت باشد، چه کسی بیشتر از این می خواهد. معمار خوب معماری است که بتواند سلسله مراتبی از ارزش ها را شکل دهد، او کسی نیست که ساختمان می سازد، بلکه کسی است که فضای عمومی را اصل قرار می دهد، چرا که همه این مفاهیم در بهترین وجه شان در شبکه موجودند و مهمتر از همه انکه هم اقتصادی تر حادث می شوند و هم فضای کمتری می خواهند و هم انرژی کمتری مصرف می کنند.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]1978634700416199478605201259149474.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
هم مثل رئال مادرید، کوکا کولا و مسابقات المپیک یک بـِـرَندِ جهانی است که این روزها با حدود 940 پروژه در 44 کشور در سطح اول معماری جهان قوام یافته. نگاهی به سایت
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ـ که در این فیلم به تصویر کشیده شده ـ نشان از ماشینی بی نهایت دقیق طراحی شده دارد که تفکر برانگیز است، حتی جزییات ظاهرا کوچکی همچون فونت وب سایت و شبکه بندی تامــبــــْــنـِــیـْـل ها همه و همه بخشی از تلاشی است هماهنگ برای کامل کردن خروجی خلاق از شرکت که نهایتا کار توزیع، مبادله و فروش محصولاتش را اسان سازد. حتی سربرگ ها و کارت های تجاری شرکت هم با ان طراحی پارامتریکشان شبیه کیف های تبیلغاتی اند، گویی از فروشگاه های زنجیره ای زاها حدید هدیه گرفته باشید.

البته این دقت نظر در پروژه ها اعمال نمی شود، پروژه هایی که برای درکشان لازم است یک سیستم کدْ شکنی خاص ابداع شود و بناهایی که همچون متون چندلایه ای اند که وقتی داخل گوگل ترنسیلیت می ریزیمشان نتیاجی عمیقا عجیب و غریب می گیریم و این موضوع هم البته حاشیه ای است، به راستی وقتی چیزی برای ساخته شدن وجود دارد چه کسی نگران مفهوم پردازی های

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
است.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3]199163470523789240552520129202404.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

به موازات فرایندی که بر قرار ان استثنا، همه جا، به قاعده بدل می شود، حوزه [نفوذ] حیات برهنه نیز به تدریج در حوزه امر سیاسی نضج می گیرد و با ان هَــمْبـَـر می شود، اینجاست که دوشقی هایی هم چون طرد و شمول، حق و واقعیت به گستره ای وارد می شوند انچنان در هم بافته و مغشوش که عملا حدوث خلوص مفهومی را نا ممکن می سازد.

مبتنی بر این گزاره ارایی است که اردوگاه کار اجباری و اردوگاه های مرگ نازی ها هم چون اشوویتس برای جورجو اگامبن نمونه های قطعی سلطه را بیان می کنند. اردوگاه برای اگامبن نقطه ی عطفی است، چرا که وضعیت استثنایی را که ماهیتا موقتی است به وضعیتی همیشگی و مانا تبدیل می کند که بر خلاف وضعیت اضطراری نه در بعد زمان که در بعد مکان محقق گردیده است، بارزه دیگر مکان های تحت شمول وضعت استثنایی جا گیری شان در حوزه مرکزی قدرت است، مکان هایی که کاملا در دامنه نفوذ قدرت اند اما از حفاظ قانونی ای که قدرت را مهار می کند و تحت کنترل می اورند مستثنا اند، این وضعیت حتی در مناطق جنگی و کلونی ها هم دیده نمی شود.

این نحو تدقیق وضعیت استثنا همچون کیفیتی زمانی ـ مکانی که در محدوده ای مقرر گردیده، تبیین قویی است از انسانِ هومو ساکر؛ شخصی بیرون از قانون که عملا رانده و به شمایل یا تمثیلی سرگردان و رهسپار تبعید تبدیل شده است. شخص مقرر بیرون از گستره قانون حتی اجازه تبعید شدن را نیز ندارد، بلکه بیشتر در شرایطی میان درون و بیرون معلق است و به صورت دائم در خطر اقدام قدرت خودْسر قرار دارد. برای اگامبن، اما، اردوگاه از دیگر مکان های انضباطی ای هم چون زندان ها و پناه گاه ها، نیز متمایز است، چرا که در اردوگاه وقوع تمام وضعیت ها ممکن است و همه چیز تحت سیطره قدرت فائق، مسلط و بی حد و مرز نگهبان است.

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

199163470523834092174020125420924.jpg معماری فاشیستی، تبیینی از وضعیت استثنا در قامتی کالبدی

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3]2001634709035623019435201242243014.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

وال پـِـیـْــپــِر: میزان مشروعیت متابولیسم را امروزه چگونه و چه مقدار ارزیابی می کنید؟

رم کولهاس: تقریبا تمام ساختمان هایی که ایده های قوی و تمسک بیش از اندازه به ان ایده ها را پیشه می کنند می توانند متابولیستی باشند.

هـَـنس اُلریــش اُبریــست: بسیاری از ایده های ان ها همچون شهر دریایی توسط بسیاری از معماران پس از ان ها پی گیری شد، چرا که عمیقا به اینده خوش بین بودند. آراتا ایسوزاکی همیشه نسبت به این جریان شکاک بود و دلیل این شک را هم خوش بینی بیش از حد این جریان می دانست. ما در مورد تاثیر متابولیسم بر چین هم بحث های زیادی داشتیم، نهایتا بر ما مشخص شد که خوش بینی متابولیست ها به اینده مخصوصا طی سال های اخیر بر چینی ها هم بی نهایت تاثیرگذار بوده است.

رم کولهاس: البته باید متذکر شوم که ما باید بخش هایی از تاریخ ژاپن را بر قراری که معنا دار باشد بازسازی می کردیم.

هـَـنس اُلریــش اُبریــست: اگر شما به ژاپن نگاه کنید، انچه توجه شما را جلب می کند، فرایند ممتدی از معجزه ژاپنی است. منظورم این است که نسل به نسل در ژاپن ادم های مهمی تولید شده اند و این روند تا امروز ادامه دارد؛ از کنزو تانگه تا

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، تا آراتا ایسوزاکی، تا نسل بعدی که
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
سرامدشان است و نسل بعد از ان ها که سجیما و نیشیزاوا باشند و بچه های سجیما مثل ایشیگامی، گویی این روند بی پایان است.

متابولیسم عملا با

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
اغاز می شود، ما تحقیقاتمان را از او اغاز کردیم، ما به دفتر کارش رفتیم، تمام ساختمان هایش را دیدیم، این فرایند دقیقا همان جایی بود که نشان می داد معجزه ژاپنی از کجا نشات گرفته، در غرب این فرایندها منقطع حادث می شوند، در ژاپن اما این یک پیوستار است، یک نسل به نسل بعد کمک می کند و این روندی است همیشگی.

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[TABLE]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709035953662335201215243664.jpg رم کولهاس و هـَـنس اُلریــش اُبریــست در حال مصاحبه با فمیهیکو ماکی

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709037527370205201252247374.jpg رم کولهاس در حال مصاحبه با کیانری کیکوتاکه

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709037815379115201221245374.jpg رم کولهاس در حال مصاحبه با اراتا ایسوزاکی

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709038124050765201252244054.jpg رم کولهاس، هـَـنس اُلریــش اُبریــست در حال مصاحبه با کیشو کروکاوا

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709038484027725201228244024.jpg برج کپسولی ناکاگین از کیشو کروکاوا

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709038985733895201218245734.jpg اکو پلیس از کیانری کیکوتاکه

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709039208141535201240248144.jpg یادمان موزه صلح از کنزو تانگو

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2001634709039675787385201227245784.jpg پلان جامع کنزو تانگه برای خلیج توکیو

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3]200563471081028048501520122826484.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

اقتدار برای معماران موضوعی جالب، مجادله برانگیز، از برخی جهات مهیج و بعضا محزون کننده می باشد و ریشه در مناسبات اجتماعی و ساختار حاکم بر ترتیبات جامعه ای دارد که بدان تعلق داریم. متغیرهایی مانند طبقات اجتماعی، منظومه ای از فرامین صادر شده و تصمیمات ماخوذه، توزیع ثروت، چگونگی وضع و اجرای قوانین مدنی و البته دیگر متغیرها بر صورت های متفاوت مفهومِ اقتدار یا فرد مقتدری قوام یافته اند که به نام [و رای] دیگران خود را محق به عملی می داند که از یک سو شکل دهنده ی صورت رایج جامعه و از سوی دیگر تدقیق گر بارزه هایش است.

قصد من در این مجال کوتاه ریشه یابی سرچشمه های اقتدار نیست، سرچشمه هایی که باید در ادوار پیشاتاریخی یافتشان، زمان هایی که قوی و جنگ جو ترین افراد قبیله کنترل همه چیز را در اختیار داشتند و مخالفانشان با ضربات سنگین چماق ان جمع بر مغزشان رو به رو می شدند. در دوره معاصر هم طبیعت اقتدار ان چنان تغییری نکرده است.

اقتدار همچنان بر مدار تحت کنترل داشتن دیگران، فعالیت هایشان و ماحصل فعالیت هایشان، چه در قامت اشیا مادی ـ از اثار هنری گرفته تا قواره های زمین و ساختمان هایی که در ان ها ساخته شده اند ـ و چه امور غیر مادی ـ سیاست های حکومتی، استانداردهای اخلاقی حاکم بر مناسبات تجاری شرکت های بزرگ، قواعد ناظر بر مبادلات مادی ای که متشکله ی ارزش های نسبی بازارهای ارزی و سهام می باشندـ قرار و قوام می گیرد. ابنیه یادمانی ای که این نوشتار بر ان ها تاکید می گذارد، ان هایی اند که برای بزرگداشت و مشروعیت دهی به اقتدار بی پایان فاتحان کشمکش های عظیم نظامی، سیاسی و ایدئلژیک طراحی شده اند. فاتحانی که تاریخ را به رشته تحریر در می اورند و این یادمان ها را در قامت ماهیتی عینی؛ فرمِ ان نوشتارـ تاریخ ـ می یابند.

غریب انکه بخش عظیمی از چنین یادمان هایی با گذر زمان شخصیت انتزاعی شان به کناری می رود و نهایتا همه چیز به تجلیل از هنرمند یا معماری منتهی می شود که ان ها را طراحی کرده است مخصوصا ان که ، روند های تاریخی نشان داده، به مرور زمان خاطره ان کشمکش ها یا رویدادها، خود به خود از حافظه جمعی پاک می شوند. شعر پی امده از پِـرسی بیش شلی [1792-1822] به زیبایی و زیرکانه این روند را تصویر می کند، همانگونه که در روایتی ـ بی شک جعلی ـ بر فانوس بزرگ دریایی اسکندریه از لوحی سخن رفته است منقوش به نام فرعون فراموش شده ای که دستور ساخت فانوس دریایی را صادر کرد، فانوسی که صدها سال پس از ساخت فروریخت و ان چه امروز از ان باقی مانده، لوحی دیگر است، که تنها یک نام بر ان حک شده؛ معماری که برج را طراحی کرد ـ اشاره با ساستراتوس دارد؛ معمار و مهندس یونانی قرن سوم پیش از میلاد ـ و این خود موید ماناترینِ اقتدار در تمام زمان هاست. دیدم مسافری از سرزمینی کهن

که می گفت از دو پای سنگی بزرگ ایستاده در صحرا، لیک بی ساق

در کنارش صورتکِ شکسته و اخم آلود فرمانروایی سرد و بی رحم، با لبانی چین خورده، نیم مغروق در شن

حکایت معماری است که منقوش کرده بر سنگ

آرزوهای دستی که آنان را به سخره می گرفت و قلبی را که به آنان غذا می داد

بر پاشنه پیکره این نوشته به چشم می خورد

نامم ازیمندیاس است، شاه شاهان

به کارهایم بنگرید

هیچ چیز باقی نمانده بود، از ان خرابه عظیم، همه چیز در استانه فروپاشی بود

بی انتها و برهنه، لایه های شن در دوردست ها پراکنده می شدند

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[TABLE]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2005634710810732174855201213262174.jpg یادمان رزا لوکزامبورگ از میس ون دروهه

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

200563471081188589007520128265894.jpg یادمانی از والتر گروپیوس

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2005634710812166467820201236266464.jpg دست باز از لوکوربوزیه در چاندیگار

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2005634710812869606410201246269604.jpg یادمانی از دوره تیتو در یوگوسلاوی سابق

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

200563471081302838531020122268384.jpg یادمانی از دوره تیتو در یوگوسلاوی سابق

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2005634710813185377215201218265374.jpg یادمانی از دوره تیتو در یوگوسلاوی سابق

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2005634710813369623235201236269624.jpg یادمانی از دوره تیتو در یوگوسلاوی سابق

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

200563471081353047231520125326474.jpg یادمانی از دوره تیتو در یوگوسلاوی سابق

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

200563471081367346121020127263464.jpg یادمانی از دوره تیتو در یوگوسلاوی سابق

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]2009634711706251791525201245281794.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در میان خیل عظیم "ایسم" های معماری معاصر گم شد، خیلی از اعضای گروه حتی در قید حیات هم نیستند،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به عنوان پدرِ معنوی متابولیست ها در سال 2005 دار فانی را وداع گفت،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
؛ از مهمترینِ متابولیست ها در سال 2007 و کیُونـُـری کیکتاکه؛ یکی دیگر از تاثیرگذاران این جنبش در سال 2011، اما متابولیست ها دوباره به خبرها بازگشتتند؛ رِم کولهاس و هانس اُلریش اُبـْـریست در اواخر سال 2011 کتابی تحت عنوان "
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
" را توسط انتشارات تـَـشِن روانه بازار کردند که حاصل پنج سال گپ و گفت با اعضای گروه بود.

جز این برگزاری نمایشگاهی از اثار این گروه در موزه هنری مُری، با عنوان "

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
" نیز دوباره مفاهیم پایه ای مد نظر این گروه در حوزه های شهری و معماری را در رسانه ها مطرح کرد، گروهی که یکی از ارکان کمتر دیده شده جریان های گذار از یوتوپیای مدرنیستی به یوتوپیای مابعدِ مدرنیستی است و حاصل کارشان از منظر مواجه شرق شناسانه با مفاهیمی همچون تکنولوژی و بوم گرایی نیز قابل تامل است.

بر این قرار اتووود در سه گانه ایی تحت عنوان جنبش متابولیسم و زایش تکنوتوپیا؛ از اپیستمه تا تعرض یا چگونه تکنولوژی از خود عبور کرد ـ

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ـ تلاش کرده است زیر و بالای این جریان را تدقیق نماید، در این مجموعه مبانی نظری ای که اتمسفر تولید کننده متابولیست ها را موکد می ساخت مد نظر اورده شده است و پی ایند ان نوع مواجه با شهر در دهه 60 میلادی تبیین شده است و متابولیست ها را در قامت جریانی که با بحران پس از جنگ جهانی دوم مواجه است و تردیدهایی عمیق نسبت به مدرنیسم واقعا موجود دارد توصیف کرده است و تلاش هایشان بر ترکیب تکنولوژی، بوم گرایی، جهانی شدن، رشد اقتصادی و انسان بحرانی را مرور کرده است و نهایتا تاثیرات ان ها بر پسینیانشان و دلایل تبدیلشان به شبحی مغموم در گستره تاریخ معماری را نیز به رشته تحریر دراورده است.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]203063472117722949196520124289495.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
تاکید بسیار زیادی بر حوزه عمومی به مثابه گستره حدوث کنش ارتباطی دارد. او بر این ره تلاش دارد تا بر شکلی از ارتباطی میان سوژه ای به مثابه ابزار غلبه بر نسبی گرایی بازی های زبانی نظریه پردازان پست مدرنیته تاکید گذارد. این تاکید بر حوزه عمومی دیگران را بر ان داشت تا نظریه های هابرماس بر حوزه عمومی را در گستره متنوعی از مشارکت عمومی به کار گیرند.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به طور مثال از نگره های هابرماس در حوزه طراحی و برنامه ریزی استفاده کرد.

هابرماس همچنین به عنوان یکی از مهم ترین منتقدان پست مدرنیسم شناخته می شود، او موضعش نسبت به پست مدرنیسم را در مقاله ای تحت عنوان "

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
" به سال 1980 در نمایشگاه معماری بی ینال ونیز ارائه کرد و در مقاله ای دیگر تحت عنوان "مدرنیسم علیه پست مدرنیسم در معماری" این بحث را ادامه داد. مدرنیسم بر قوام انچه هابرماس می گوید از ابزاری و زیاده از حد توان بارگذاری مفهومی شدن عمیقا رنج می برد. هابرماس خودش یکی از سرامدان سلسله انتقادهایی نسبت به جنبش مدرن است. او سه رویه ی متضادی را تدقیق می کند که بیش از به حرکت مجدد دراوردن جنبش مدرن موجبات خسران و بدْکاری این جریان را فراهم اورده اند: نوْتاریخ گرایی، پست مدرنیسم(در روایت
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
) و معماری الترناتیو.

هابرماس نوْتاریخ گرایی را در قامت یک خیالبافی محافظه کارانه نقد می کند و معماران پست مدرنی همچون هنس هولین و رابرت ونتوری را به مثابه طراحان سورئالیست نمایشی ای که از روش های مدرن طراحی برای تولید تاثیرات لوس تصویری برامده از سبک های شدیدا مرکب سود می برند صورت بندی می کند. هابرماس در کمالِ تعجبِ حوزه ی عمومی، معماری الترناتیو مد نظر گروه های طرف دار محافظت از بافت های تاریخی و اکولوژی را نیز نقد کرده. اگرچه طرح هایی که عملا بر معماری مشارکتی متمرکزند، عمیقا مدیون کنش ارتباطی وی می باشند، اما به گمان او تمامی این طرح ها روی در "فرقه های بومی گرایِ متمسک به امر ساده و پیش پا افتاده" می کشند، ره یافت هایی که تحت شمول "معماری بدون معمار" به عظمت گرایی معماری پیشوا روی اوردند.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

منبع

لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3][/TD] [/TR] [TR] [TD=align: center][/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [/TABLE] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3]2041634725134708068190201230138065.jpg [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center]

تعریف ماهیت های دوْسویه، کنشْ مند و ارتبطی برای فضا و مکان نقطهْ عظیمتی پارادایمیک در ره یافت های فکری موکد بر فهم ماهیت های فضا در قامت فهمی مطلق و نسبی است چرا که تعریف ماهیت های کنش مند، دوْسویه و ارتباطی برای فضا موانع و مرزهای مابین اشیا و فضا را محو می کند. بر قوام انچه پیش امد، به جای انکه فضا در قامت کلیتی فائق و برفراز اشیا، مناسبات و گستره های متاثرکننده شان وجود داشته باشد، اشیا، خودْ، فضا هستند و فضا نیز می تواند همچون اشیا ظاهر شود.

در این روایت فرایندهای طبیعی و اجتماعی، اشیا و روی دادها، نسبت به فضا، اولویت هستی شناسانه خواهند گرفت، بنا بر همین قوام هستی شناسانه، فضا، محصول فرایندها و روندهاست، به جای انکه فرایندها و روی دادها در فضا، حادث شوند. بنا بر یک هستی شناسی هراکلیتوسی فضا همیشه تحت شمولِ "شدن" است، یک فعل است تا انکه یک اســـم باشد و پرداختی از اجراهای ارتباطی.

تولید دوْسویه، کنشْ مند و ارتبطیِ فضامندیِ مبتنی بر توپولوژی [موضع]، برای

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
تفکری غریب و بیگانه نیست. برای او حالت عادی در کنار حالت استثنا:

"یک فرایند توپولوژیکال [موضع نگارانه] مجرد است که تحت شمولش انچه از پیش مفروض بوده است، به صورتی خارجی ، در درون و تحت شمول قدرت خودْفرمان و مسلطی که ناممکن بودگی افتراق میان بیرون و درون، وضعیت طبیعی و استثنا، فایسس [طبیعت] و نوموس[قانون] را محقق می گرداند دوباره ظاهر می شود، درست به مانند انچه بر نوار موبیوس می رود. بر این روال حالت استثنا، ان تعلیق فضاییْ زمانی حادی نیست که بتوان انرا به مثابه یک شمایل پیچیده توپوگرافیک در نظر اورد، بلکه شمایل پیچیده توپوگرافیکی است که تحت شمول ان نه صرفا استثنا و قاعده که حتی حالت طبیعی و قانونی و همچنین بیرون و درون در یک دیگر می امیزند."

می باشد.

[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [/TABLE] 2041634725135125180165201212135185.jpg اخرین روز مرد محکوم از میهالی مونکاسی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3]2059634729890142864995201214192865.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

جان راچمن: "کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ" کتابی تاریخ نگارانه و زمانْ مبنا نیست و کتابی هم نیست که بر قوام گونه شناسی بنا یا تقسیم ان ها به بناهای شخصی و عمومی تدقیق شده باشد، بلکه بر قرار ابعاد تنظیم شده است. ایده ابعاد، اما، در میانه کتاب و در بخشی تحت عنوان "بزرگی یا معضل بزرگی" تدقیق می شود، همین امسال بود که یکی از منتقدان یاداوری کرد "نظریه بزرگی" پیش از این در نیویرک مهذون نیز طرح شده است. اما واقعا از چه زمانی و چگونه این نظریه روی در واقعیت کشید، از چه زمانی و چگونه تبدیل به عمده هدف مانیفست شما گردید و قواعدی را رقم زد که بر قرارشان می توان کارهای شما را درک کرد؟

رم کولهاس: این ایده خیلی ارام نضج گرفت و دمید، حتی مطمئن نیستم که بتوانم فرایند شکل گیری اش را برایتان خیلی خوب توضیح دهم. اما به هر رو ارام ارام به منصه ظهور رسید و خیلی ارام تبدیل به بارزه ای تصمیم ساز گردید، اما انچه باید حتما بدان اشاره کنم این است که این نظریه از دل خود معماری و با پروژه هایی همچون پروژه هایی که در شهرهای زی براگا، کارلسروهه و لیل اجرا شدند اشکار شدند، تمام پروژه های ذکر شده بزرگ مقیاس بودن، ان ها نه تنها تعریفی بودند از یک برنامه در مقیاس کلان بلکه از لایه های بی نهایت متنوعی نیز تشکیل شده بودند، جز این ها وجه سیاسی کارها که که نهایتا بروز عینی داشتند و شرایط را عملا تغییر می دادند. تمام این نیروهای خارجی غالبا فائق بر ذات طرح ما را مجبور می ساخت ان چه بر طرح می رود را عیان ســــــــــــازیم.

"نیویرک مهذون" هم مشکلاتی مشابه را توصیف می کند، اما تحت لوای جنبشی که مرده بود؛ مدرنیسم. من از بازگشت این جریان متعجب بودم. بگذریم بزرگی برای من کانسپتی است که لایه ها، گستره ها و شاخه هایی از مسائل مبتلا به هر طرح را می انباند، ترکیبی از ان مسائلی که برای معماری و احتمالا برای دیگر حوزه ها رهایی بخش اند.

بزرگی پایانی است بر وسواس های برامده از محدودیت هایی همچون تاریخ و بافت. بزرگی حتی نقش شخص در طرح را کم کرده و عملا شخص را به موجودی در گروه گروه تبدیل می کند. بزرگی کانسپتی است که علی رغم تمسک و اویزان شدن و دقیق شدن بر مدرنیزاسیون، مشکلات مبتلا به مدرنیته را نمی گشاید.

بزرگی همچنین این اجازه را به ما می دهد تا دیکانستراکتیویست ها را تحت شمول پیچیدگی و ویژه بودگی واقعی به چالش کشیم. بزرگی ما را قادر می سازد تا به تعریفی نو از مشترک بودگی دست یابیم، فهمی که به دنبال مرگ حوزه عمومی، پدیده ای برامده از یورش رسانه، فضای مجازی، شخصی سازی های چندگانه و پایان خیابان، میدان و . . . سختْ یاب شده است.

بزرگی ما را از تعهد نسبت به امر عمومی نیز رها می سازد، عنصری که تمسک بدان بزرگترین نقطه ضعف مدرنیسم بود ـ چرا که مدرنیسم به هیچ وجه نمی توانست امر خاص، معین و ویژه را تئوریزه نماید. البته خود بزرگی هم مانیفستی محدود و بعضا ضعیف است؛ بزرگی یک نسخه تجویزی تمام و کمال نیست اما به هر حال امکاناتی را نیز تدوین می کند. بزرگی همچنین مانیفست یا نقشه راهی شد برای "کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ" کتابی که به نوبه خود انباشت یا مجموعه است از ویژگیهای متقابلا متضاد/ روشنْ گر/ محدودکننده.

 

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[TABLE]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2059634729890376043430201237196045.jpg روی جلد کتاب نیویرک مهذون

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2059634729890471330300201247191335.jpg روی جلد کتاب نیویرک مهذون

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2059634729890596439480201259196435.jpg روی جلد کتاب نیویرک مهذون

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2059634729890974989470201237194985.jpg کتاب کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2059634729891077902805201247197905.jpg کتاب کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 0%]

[TR]

[TD=colspan: 3]2061634731249775383960201217205385.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

نیکولیا اُرُسُف: چرا با ادبیات اغاز نکنیم. در این مجموعه کتابی که من می بینم فقط یک کتاب تخیلی مشاهده می کنم ان هم متعلق به نیکولای گوگول ـ رمان نویس اوکراینی 1809 ـ 1852ـ است، چرا گوگول؟

محسن مصطفوی: اموزش ما عمیقا با سورئالیسم و سنت های سورئالیستی عجین شده بود. برخی از نوشته های

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
از جمله "بینی"(1836) را می توان در چارچوب سنت
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
یا
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در نظر اورد، حتی در برخی شئون نوشتار بار جنبش را نیز حمل می کند. کتاب توصیفاتی از شهر و موقعیت های شهری ارائه می دهد و عمیقا به ایده بی جا شدگی، جاْکن شدگی، بریده شدن و تعریف شدن در موقعیتی مهجور و غیرمترقبه می پردازد. من ایده انفکاک ها و همْ چینی ها را بی نهایت جذاب یافتم. زمانی که در دانشکده مشغول تحصیل بودیم برخی از دوستان و همکاران بی نهایت درگیر ارتقا کانسپت شهر از طریق چارچوب تدقیق شده به واسطه سورئالیسم و کنش های سورئالیستی بودند.

برای مثال کتاب

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
از
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، کتابی است در مورد شهر و معماری، اما در عین حال کتابی تخیلی هم می باشد که از سنت های ادبی در نگارش ان استفاده شده است و کانسپت سرهم بندی ای که در اثر امده هم به گمان من شدیدا متاثر از سورئالیسم است. تا انجایی که به خاطر دارم یک مجلد ارکیتکچرال دیزاین در دهه 70 به معماری و سورئالیسم اختصاص یافت و بسیاری در تهیه ان مشارکت داشتند، از
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
تا رم کولهاس تا دلیبُر وِسلی.

[/TD]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[TABLE]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2061634731251538923430201213208925.jpg محسن مصطفوی در کنار رم کولهاس

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

206163473125332067462520121220675.jpg کتاب هایی از الدو روسی، جورجیو اگامبن و مانفردو تافوری در تصویر دیده می شوند

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

206163473125564660974020124206605.jpg محسن مصطفوی و نیکولیا ارسف

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=class: DataListItem]

2061634731255925888740201232205885.jpg محسن مصطفوی و نیکولیا ارسف

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]2075634734544697954180201249247955.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

مجله روابط بین الملل: شما در کتاب اولتان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نوشتید: "منهتن سنگ رَشید[سنگ ‌نبشته‌‌ای از دوران مصر باستان] قرن بیستم است." چه شهری در قرن بیست و یکم نقش منهتن قرن بیستم را ایفا خواهد کرد؟ ایا این شهر در خاورمیانه یا اسیا واقع نشده است؟

رم کولهاس: هنوز خیلی زود است که در مورد این گزاره داوری کنیم، منهتن، طی رشدش در قرن بیستم به خاصیتی رسید کاملا متمایز، بارزه ای که حالا کمتر شهری در غرب ان را تجربه می کند. من حتی بر این گزاره که ایا شهر قرن بیست و یکمی توان ایفای نقشی کلیدی را خواهد داشت نیز مشکوکم. من فکر نمی کنم هیچ کدام از کارهایی که در لائوس و چین به انجام رسیده یارای رقابت با رشد منهتن را داشته باشد.

ما در حال حاضر در دوحه کار می کنیم؛ شهری عملا درگیر بازافرینی خود در تمامی ابعاد و دفتر ما اُ ام ای نیز در این گذار تا اندازه ای تاثیر خواهد داشت. برای مثال ما در حال طراحی کتابخانه ملی شان هستیم، این تغییرات در تمام شئون این شهر جاری است و عملا ان را می توان فرصتی یافت برای صورت بندی چگونه بودن شهر اینده. بازافرینی و تمرکز مجدد بر بازساخت شهرها در گستره ای جهانی حادث می شود. پتانسیلی که این روند بازافرینی را پیش می راند یا فشارهای موجود است و یا شهرهای خود بسنده.

شهرها ماشین های رهایی اند، زمانی که تلاش برای ازادی و رهایی در اولویت قرار دارد، زمانی که تعهدی اشکار نسبت به موفقیت وجود دارد، تغییر در بیشینه ترین حالت خود حادث می شود. به همین علت است که شهرهای اروپایی عمیقا کسل و رنجورند. ما می توانیم برای بازه زمانی طولانی تلاش کنیم اما هیچ چیز برای تغییر وجود ندارد، حداقل نه تحت ان شمولی که دیگر نقاط جهان از تغییر مراد می کنند. در این شهرها ـ مخصوصا در خاورمیانه و افریقا ـ تغییرات واقعی در حال وقوع است.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]2084634736761578894006201237278895.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

شکست سنت روشنگری به معنای غلط بودن سیاق معماری مدرن نمی باشد. معماری مدرن برای بقا باید دچار تغییر و تحولات عمیق و بنیادی شود، این جنبش در قامت جنبشی هنری بذرهایی کاشته که امروز در حال نضج گیری و پدیدار شدند. انچه اکنون شاهدش هستیم همان رویکردی است که

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پیش گرفته بود؛ انچه او می خواست بازگشت به خیال بود، امروز همه به این نتیجه رسیده ایم که این رویکرد پیش فرض احیای زبان معماری است.

من همچنین با

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، انجا که می گوید پست مدرنیسم امتداد حقیقی مدرنیسم است نیز موافقم. تخیل به هیچ رو به معنای طرد منطق و تکنولوژی نمی باشد. در عین حال باید بپذیریم که فرم های متفکرِ واجد معنا از کارکرد و سازه تبعیت نمی کنند، بلکه همچون ابزاری اند در خدمت افریدن انگاره ها، ان گونه که هایدگر می گوید "علم، انگونه که اکنون باب شده است، رویداد اصیل حقیقت نیست"، گستره حقیقت از طریق نگره ای همْ بندْ کننده که در قامت خیال و به واسطه زبان معماری در اثر هنری می نشیند اشکار می شود و نظم ذاتی چیزها را موکد ساخته و مجدداد مقرر می سازد و بر این قرار "جزیره ای از معنا" می افریند در اشوبی که پیرامون ما را به غلیان اورده، بر این روست که چهره موثق و موسع پست مدرنیسم ماهیت و معنای هستندگی [بود و باش] ما میان زمین و اسمان را به بیان می اورد.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]212963475659626032262520122618326.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

امروز بیش از هر زمان دیگر محتاج فلسفه هستیم. حتی علوم مبتنی بر فهم نظری (در معنای خودْ تامل گرانه شان) بر قرار مجموعه ای از پیش فرض های خودْ رفتار قوام یافته اند، بر همین سیاق است که یک دانشمند برای تدقیق ره یافتش بر طبیعت مفاهیمی را پیش فرض می گیرد که بر چگونگی کاردکردهای طبیعت و چیستی علیت در ان تکیه دارند و انچه فلسفه به ما می اموزد نیز چیزی جز این نیست، فلسفه به ما انچه را که بایستی بدون دانستن و صرفا بر قوام کارکردش، بدانیم ـ پیش فرض های مسکوت ـ می امـــوزد.

به طور مثال به فیزیک کوانتوم ـ مجموعه ای از قوانین عمیقا جسورانه و عجیب، که به هیچ رو تحت شمول نگاه اگاهانه ما به طبیعت قرار نمی گیرند ـ طی 100 سال اخیر نظر کنید، فلسفه هگل با تمام پارادکس های دیالکتیکش می تواند بی نهایت کمک کند، به گمان من خوانش فلسفه کوانتوم به کمک هگل و خوانش هگل بر قرار اصول فیزیک کوانتوم خیلی مثمر ثمر خواهد بود.

انچه من به واقع پی گیرش هستم بازْساخت فلسفه کلاسیک است، هگل فرزند زمانه خویش بود، 200 سال پیش، چگونه باید هگل را، نه انگونه که خود تبیین کرد، تکرار کرد، بلکه بایستی هگل را در وضعیتی نو ولی با همان رفتارها، اشارات و کنش های پیشین بازْخواند و البته به گمان من این ره یافت بیشتر مناسب حال هگل است تا مارکس، بایستی از مارکس بگذریم تا به هگل برسیم. بنابراین تمرکز من بر هگل است، و البته در تمامی سطوح متاسفانه من و نسل من درک عمیق تری نسبت به گذشتگانمان داریم، برای مثال نقد سرمایه داری و تحلیل فرهنگ عامه و البته قبول دارم که نوشته های من بر سیاست و تحلیل هالیوود و . . . کم و بیش خسارت های جنبی کارهای من اند.

اما فکر می کنم، این، ان کاری است که امروز بایستی انجام دهیم. خطر امروز نوعی از کنش گرایی گنگ و پراگماتیک است. نمونه واضحش را وقتی مشاهده می کنیم که بعضی ها رو می کنند به من و می گویند، کودکان افریقایی گرسنه هستند، ان وقت تو نشسته ای و در مورد مباحث گیج کننده فلسفی حرف می زنی، به جای این همه حرافی کاری کن. من غالبا در همه جا صدای مدد به گشنگان را می شنوم و تقریبا همیشه نوعی اتحاد و دستور کار شوم و بدیمن را پشت این سر و صداها می بینم، خیلی خوب مختارید، بروید و به جای فکر کردن، کاری کنید، ولی من مطمئنم که امروزه همه به فکر کردن و تامل بیشتر احتیاج داریم.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]2136634757430352238183201235192236.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

دیکانستراکشن پاسخی پیچیده است به طیف متنوعی از جریان های تئوریک و فلسفی قرن بیستم ـ از پدیدارشناسی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
تا ساختارگرایی فرانسوی و روان کاوی
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. واژه De-construction مستقیما از Destruktionو Abbauفیلسوف المانی؛
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
وام گرفته شده است، این واژه پیش فرض اصلی متفکرین پُستْ اِستراکچرالیستی نظیر ژاک دریدا گردید.

به گمان دریدا واژه دیکانستراکشن، "برگردانی" از این دو واژه است و هر انچه از زبانی به زبان دیگر برگردانده می شود عملا دچار وجهی طراحانه/ معمارانه می گردد. برای دریدا، انگونه که

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
می گوید Destruktion به معنای "نابودی و تخریب نیست، بلکه اشکارا پی گیری وجوه مخربی است که ارتباط میان لایه های ساختاری یک سیستم را مختل کرده یا معوق می سازد" و Abbau نیز بر قرار انچه ویگلی می گوید :"منقسم سازی یک بنای کامل است برای مشاهده چگونگی شکل گیری یا ممانعت و به تعویق افتادن شکل گیری اش ".

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

منبع

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]2141634760041171595730201257221596.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

نیک کیور:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
از
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نقل می کند :"اگر فقط یک نفر باشد که یادمانش یک صد دیگر ساخته شود، کسی نیست جز
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، رهبر سنگاپور که سرمایه داری با ارزش های آسیایی را بسط داد و به اجرا دراورد." به گمان شما ایا
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در بستر سرمایه داری اقتداگرا عمل می کردند؟

رم کولهاس: اقتدارگرایی بدان صورتی که شما توصیف می کنید مشخصه سنگاپور ان زمان بود، در ژاپن اما همه چیز بر قرار یک دمکراسی ساختاری بنا شده بود. امریکایی ها بذر دمکراسی را در ژاپن کاشته بودند و انرژی زیادی صرفش شده بود و متابولیست ها به نوعی کشف پتانسیل های این دمکراسی نوپا بودند. گمان ما در اغاز مصاحبه ها این بود که متابولیست ها چپ های افراطی بودند، اما بعد متوجه شدیم از نظر فکری طیفی کاملا متنوع را در برگرفته اند ـ از فئودال تا مارکسیست. به صورت کلی می توانم بگویم شکوفایی متابولیسم ماحصل نضج گیری یک دیوان سالاری دموکراتیک بوده است تا یک اقتدارگرایی منعطف.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]215663477215470996039020121069967.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

مراد از مفهوم پدیده عینی که کریستین نوربرگ ـ شولتز در مقاله "پدیده مکان" بدان اشاره می کند چیست، چرا که این واژه هم به تجربیات در بعد ملموس و هم ناملموسشان اشاره دارد؟

پدیده ها تظاهرات و تبارزهای خاص، ویژه و منحصربه فردی از اشیا واقعی و روابط واقعی میان اشیاند، درست همان چیزی که: هر روزه از سر و کار داشتن مردم با این اشیا، وضعیت ها و روابط حاصل می اید.

پدیدارشناسی کنش تعریف مرزهایی است که ان هویت خاص را می افرینند. من نامی دارم که به کیفیت منحصر به فرد و ویژه من معنا می دهــــد ( که البته فهمی کاملا انتزاعی است)، نام من تجربه تعامل با من یا افزودن من به یک سیر اجتماعی را به نمایش می گذارد (که البته تمامی شان تجربیاتی عینی اند) بنابراین ما از یک میانْبُر برای تدقیق کیفیت ویژه ای که کلیف ـ نام مصاحبه شونده ـ دارد استفاده می کنیم، این نام است که موجب می شود دیگران پی ایندهای برامده از "چگونه کلیف بودن یا هستندگی اش" را از طریق تجربیات شخصی و استنتاج پیش بینی کنند. برای مثال این عبارت: "اوه، کلیف دارد به این جا می اید. پس بهتر است زودتر از این جا برویم" اشکارکننده یک فضای خاص است و پاسخی مشخص است و معین به کیفیتی که من در مراودات اجتماعی ام دارم.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD=colspan: 3]215763477465454957063020123499577.jpg

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=bgcolor: #cdcdcd]

[/TD]

[TD=align: center]

کارگردان معروف بین المللی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که با فیلم هایی همچون
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، خیلی دور خیلی نزدیک و این اواخر
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
معرف فیلم دوستان ایرانی است، فیلم سه بعدی جدید خود را با محوریت پیتر زمتور خواهد ساخت، اگرچه مدتی است فیلم برداری اثر اغاز شده است، اما احتمالا چند سالی طول خواهد کشید تا تکمیل شود، هدف وندرس نشان دادن فرایند خلق یک ساختمان است، بر این قرار احتمالا
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را حین ساخت یکی از پروژه هایش از اغاز تا انجام دنبال خواهد کرد.

خود وندرس در مورد فیلم که تریلر کوتاهی از ان در بی ینال معماری ونیز نمایش داده خواهد شد می گوید: غالب معمارها قبل از اینکه اثری را بسازند، سه بعدی اش را تولید می کنند، ان ها قبل از انکه ساختمان حالت عینی به خود بگیرد می توانند واردش شوند، اما تا کنون هیچ کس فیلمی سه بعدی در مورد حس تعلق به مکان، حدوثش در معماری و تاثیری که این فرایند بر خُلق و خو و سبک و سیاقی که مردم بر روال ان زندگی می کنند نساخته است. برای انتقال این حس که یک اتاق چه تاثیری بر تو دارد، مطمئنا کلام مُقَوِم تر از فیلم دوْ بعدی است، اما فیلم سه بعدی عمق مفاهمه بیشتری با حس تعلق به مکان برقرار می کند، این حس مشترک بسیاری از کارگردانان و معماران است. خیلی خشنودم از اینکه چنین ابزاری در اختیار دارم که می توانم حال و هوای یک مکان قبل و بعد از حضور یک اثر معماری را به واقع منعکس سازد، این پروژه را عمیقا دوست دارم.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...