am in 25041 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 سال 89 رفتتتتتتتتتت بقیش هم سرکاریه چون هیچی ازش نمیفهمین مگه اینکه زبونم لال یه تغییر عمده مثل تصادفی فوتی چیزی رخ بده حالا یه سوال دارم سال 89 چقدر عوض شدین؟ همین اگه انسان همش دچار تکرار بشه خود به خود از چرخه روزگار حذف میشه به قول یه دوست "باید تالاب بود، مرداب بودن آسونه" همین دیگه توی یک سال که 12 ماه یا 52 هفته یا 365 روز هستش به این فک کردین که تغییرات بزرگ توی لحظه رخ میدن یعنی یک ثانیه شما چقدر تغییر کردین؟ 33
Abolfazl_r 20780 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 نمیدونم. ولی یه خورده عوض شدم. لاغرتر شدم. ضمن اینکه از مهندسان دارم کوچ میکنم اینجا. کاری که یک ساله میخوام انجام بدم. بدهکار شدم یه مقدار. البته نشانه بدی نیست. چون آمریکا بدهکارترین کشور جهانه. دارم مسیر کاریمو عوض میکنم. امیدوارم خوب باشه. احساس میکنم دوستان خوبی دارم پیدا میکنم. از خشونت رفتاریم تو محل کار کم کردم. اینو همه میگن. البته میگن به خونه منتقل کردم. فعلا همینا. بعدا میام تکمیل میکنم. 19
am in 25041 مالک ارسال شده در 19 خرداد، 2011 من خودم خیلیییییییییییییی عوض شدم کله شق بودنم کمتر شده غرور گذشتم یعنی دقیقا همین موقع پارسال رو ندارم یعنی کلا پودر شد و رفت آرومتر شدم شاید اینا اثرات افزایش سنه شایدم نشونه پیری زودرس سطحی نگرتر شدم یعنی دیگه حوصله تحلیل کردن رو ندارم و خیلی چیزای دیگه 20
m.mahnaz 1020 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 امسال برام سال عجیبی بود. توی بعضی چیزها پیشرفت کردم ... با یکسری آدمهای روانی و چند شخصیتی آشنا شدم... از محبت و صداقتم سوء استفاده شد... فهمیدم که خیلی ساده ام و اکثر آدما خودشون میخوان که باهاشون صادق نباشی خودشون میخوان که چاپلوسیشونو بکنی .... وچقدر سخته که هرچی بیشتر میگذره کثیفیها و پلیدی ها و بی ارزشی ها برام روشن میشه..... دیگه احساس میکنم خیلی سخت میتونم برای خودم امید بسازم برای آینده بهتر.. یا سال نو روشنتر... 18
Ehsan 112346 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 تو سال گذشته زیاد تغییراتی نداشتم. اما 2 الی 3 سال پیش،یک تغییراتی داشتم از زمین تا آسمان. یعنی از یک آدم دیگه،کامل به یک آدم دیگری تبدیل شدم با باورها و عقاید متفاوت...... هرگز فکر نمیکردم،20 و خرده ای سال از زندگیم را در عرض دو سال کنار بگذارم و از نو همه چیز را بسازم.... 20
HaMeD-GibsoN 1859 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 امسال هم سالی بود اتفاقات زیادی افتاد هم خوب و هم ... اما خدا رو شکر خانواده باز دور هم جمع میشیم البته من خدا رو شکر 20 کیلیویی وزن کم کردم 12
pari daryayi 22938 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 امسال به خیلی از چیزایی که قبلا اهمیت می دادم دیگه اهمیت ندادم سختی های این 3 سال اخیر زندگی رو برام یه رنگ دیگه کرده نگاهم!! نگاهم به دنیا خیلی فرق کرده (البته در دوسال اخیر) به قول یکی چشمام رو شستم و جور دیگری می بینم 16
Hidden 982 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 یه سری تغییرات مخصوصا در زمینه اخلاقم دادم جنبم رو زیاد کردم و خودم تو خودم احساس کردم که بزرگتر شدم 12
zzahra 4750 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 و حالا که این هم تموم شد...هیچ تحولی در کار نیست،این طرز فکراشونه که عوض شده...خودشونو برای شادی آماده کردن،پس شاد میشن..!مردم ساده...و من،من که هنوز همون طور فکر میکنم،امروز رو هم مثل دیروز میبینم،مثل پریروز،مثل عید پارسال،سال ها پیش و حتی سال ها بعد..و از شادی این همه آدم تاسف میخورم،دلم به حالشون میسوزه...دلم به حال خودم میسوزه..من همونم،هنوز هم سکوت...و دنیای تنهایی خودم..وبه ظاهر میان جمعی که زهرای دیگه ای رو میبینن،زهرایی خیلی غریبه با اون چه که من هستم..! من زیادی بدبینم!اینجوریم دیگه... اما..امسال،باز هم آروم تر شدم،کلا روند آروم شدن من طی چند سال خیلی نزولی بوده! از دوران دبیرستانم شروع شده و سال به سال ادامه داره! اگه چند سال دیگه پیش بره،فک کنم کلا میرم رو سایلنت!! احساس میکنم دیدم به همه چیز باز تر شده و خیلی مسایل رو بهتر میتونم درک کنم( البته شاید فقط یه احساسه!) تنهاتر شدم... و یک روند افسردگی هم هست که فک میکنم داره عود میکنه!! دیگه...چیز دیگه ای یادم اومد میام مینویسم حالا.. 17
spow 44198 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 تو این چندسال اخیر یکی ازمتفاوت ترین سالهای زمان بندی شده به رسم تاریخ ونه خودم بوده واقعا سالی جالب بود پرازافت وخیز پرازشکست وپیروزی دوستانی کمک کردند بزرگتربشم بیشتر بفهمم دلهایی رو شکستم دلهایی رو شکستن! ولی امیدوارم همه چیز دوباره تو روال عادیش بمونه! دوستان خوبی درعالم واقعیت ودردنیای مجازی به دست اوردم برای اولین بار تو زندگیم بدقولی کردم سالی که دیدم ذهن اسیر میشه ذهن ازاد میشه وانسانها همیشه انسانند زیادی انسانند! بیچاره نیچه بیچاره اسپینوزا! همت مضاعف کردیم نتیجش زیررادیکال تحجرها وروزمرگیها رفت! تو دنیای نت که اومدم اینجا وماندگار شدم وبا کمک دوستان روی غلتک انداختیمش(دست همتون درد نکنه) برای اولین بار بهم سرم زدن(چه کیفی داشت) درکل ازبرنامه ای که برای زندگیم ریختم جلوترم وامیدوارم دوباره با داشتن نعمت سلامتی به روال خودم ادامه بدم ممنون ازهمه دوستان گلم 18
M!Zare 48037 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 اگه اغراق نکنم 8 ماهش در تکاپوی کنکور گذشت.و بیشتر در منزل بودم.اتفاق خاصی نیوفتاد،فقط اینکه خیلی از دوستام فاصله گرفتم و کم کم دارم منزوی میشم دارم تمرین میکنم که واسه خودم زندگی کنم. 12
Ehsan 112346 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 تنهاتر شدم... و یک روند افسردگی هم هست که فک میکنم داره عود میکنه!! دیگه...چیز دیگه ای یادم اومد میام مینویسم حالا.. خیلی خوبه،ماشالله........ مهمترین سیاست ما در مملکت گوشه گیری و افسردگی جوانان است تا با ما کاری نداشته باشن. دممان گرم که توانستین غم و غصه را بر فرهنگی پر از شادی پیروز کنیم.... :w330: :w42: 10
masoume 5751 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 به نظر خودم خیلی بزرگ شدم . خیلی تودارتر خیلی صبورتر نسبت به قبل از ایده الیستیم کم شده ، واقعیت نگرتر شدم . حذف کردن ادما رو از زندگیم یاد گرفتم . از مهربونیم کم شده، خودخواه تر شدم ( اثرات واقعیت نگر شدن ) به نسبت قبل مستقل تر شدم . 12
danielo 15239 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 من همون دیوونه ای که بودم هستم البته فقط تنبل تر و بیخیال تر شدم ولی فکر کنم چند روز دیگه که برم سربازی حداقل تغییری بکنم 10
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 سال 89 خیلی چیزهای جدید توش یاد گرفتم البته از نظر درسی و تحصیلی دوستای جدیدی پیدا کردم و مطمئن شدم یه سری آدمها واقعا ارزش ندارند که بخواهم زندگیمو باهاشون برنامه ریزی کنم...... نسبت به قبل صبورتر و آروم تر و افسرده تر شدم ولی نفهمیدم چطوری داره عید میشه هنوز بالاخره 5کیلو چاق تر شدم از این نظر خیلی خوشحالم ولی به نت معتاد شدم بد....... 9
from_hell 10964 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 خیلی تغییر کردم.. خیلی آرومتر شدم... خیلی کم حرفتر... اصلا قابل مقایسه نیستم....با پارسال.... خیلی هم بی حوصله شدم... مهمترین چیزی رو هم که فهمیدم این بود که زندگی خیلی کوتاهه.... سعی کردم تا حدودی با هر کس مثل خودش رفتار کنم.... مهم تر از همه کلا پارسال از لحاظ درسی خیلی عقب موندم....در واقع پسرفت کردم.... سال بدی بود واسم...خیلی..خیلی.... 11
شقایق31 40377 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 دیگه مثل سابق حرص نمیخورم دیگه مال دنیا برام ارزشی نداره شدیدا تیپمو عوض کردم شدیدا احساس جوانی و سر خوشی میکنم انگار 18سالمه! حرف مردم دیگه اهمیت نداره برام دیگه غیبت نمیکنم اعتیاد به نتم بیشتر شده 29کیلو هم کم کردم و الان دیگه راضی ام! 15
Abolfazl_r 20780 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 دیگه مثل سابق حرص نمیخورمدیگه مال دنیا برام ارزشی نداره شدیدا تیپمو عوض کردم شدیدا احساس جوانی و سر خوشی میکنم انگار 18سالمه! حرف مردم دیگه اهمیت نداره برام دیگه غیبت نمیکنم اعتیاد به نتم بیشتر شده 29کیلو هم کم کردم و الان دیگه راضی ام! :jawdrop: 29 کیلو؟ من فکر میکردم خودم از همه بیشتر کم کردم. آخه منم 29 کیلو کم کردم. از 114 به 85 :ws2: 10
am in 25041 مالک ارسال شده در 19 خرداد، 2011 آها یه چیز دیگه هم این بود یاد گرفتم درس رو باید خوند و شوخی نداره فهمیدم فقط خودتی و خودت به هرکی نزدیکتر باشی لطمه ای که ازش میبینی بیشتره (منظورم فقط بدی نیست حتی ممکنه از دست دادنش هم یه صدمه روحی جدی بهمون بزنه) یه چیز دیگه هم اینکه دیگهههههههههههههههههه به کسی فحش نمیدم، البت چن وختیه 11
ارسال های توصیه شده