*atefeh* 13017 ارسال شده در 17 آبان، 2014 اعتراف میکنم صبرم تموم شده خدایا کمکم کن دم رفتنی دهنم بسته بمونه چیزی نگم 4
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 17 آبان، 2014 اعتراف میکنم وقتی سریال فرار از زندان رو دیده بودم طرز نگاه کردنم رو سعی میکردم شبیه مایکل کنم ، فکر میکردم اونطوری باهوشتر میشم 5
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 17 آبان، 2014 اعتراف میکنم وقتی سریال شرلوک هلمز رو دیده بودم به ادمها همون اولین برخورد یک نگاه سریع میکردم بعد کلی نکات ازشون توی ذهنم میومد 4
*atefeh* 13017 ارسال شده در 17 آبان، 2014 اعتراف میکنم اکثر پسرا یه فیلم که ببینن یه مدت جوگیر میشن مثلا بعد از فیلم بروسلی و پستهای بالایی 2
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 17 آبان، 2014 اخ گفتی بروسلی اونو فراموش کردم تعریف کنم اعتراف میکنم بچه که بودیم میرفتیم مسجد محل روی پرده برامون فیلمهای بروسلی رو میزاشتن ، از مسجد که میومدیم بیرون مبارزه های رزمی بدون هیچگونه بلد بودنی میکردیم که بیا و ببین 6
*atefeh* 13017 ارسال شده در 17 آبان، 2014 داداش من بعد از بروسلی پیرهنش رو در میاورد هی ما رو میزد اونموقع 10 سالشینا بود فک کنم 5
Yaser.C 5059 ارسال شده در 17 آبان، 2014 اعتراف میکنم بعد دیدن فیلم های بروسلی چنان بیرحمانه و خصمانه با لگد تو دل هم میکاشتیم که انگار با هم پدر کشتگی داریم.... و اعتراف میکنم تو این راه چندین و چند کشته و ناقص شده هم دادیم که از گفتن جزئیاتش در اینجا عاجزم!!! و همچنین اعتراف میکنم که شبها هم که هوا تاریک میشد به مدت یه ساعت تو آبراه محل دنبال قاتل بروسلی میگشتیم!!! 5
*atefeh* 13017 ارسال شده در 17 آبان، 2014 مثل اینکه همه با بروسلی خاطره دارن من اعتراف میکنم بعد از مسابقات تکواندو با داداشم(همون بروسلیه) مسابقه برگزار میکردیم 5
hfml 1545 ارسال شده در 18 آبان، 2014 اعتراف می کنم یکی از بازی هام با رفیقم این بود که یکیمون پلیس آهنی میشد، اون یکی بروسلی... اعتراف میکنم تو مایه های شوتای برق آسا و چرخشی و ... که تو فوتبالیستا بود، شوت اختراع کرده بودم :) حالا بماند اسمش چی بود... 6
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 18 آبان، 2014 اعتراف میکنم یکی از بازیهامون ، تقلید بازی کمبات سگا بود ، مخصوصا اون صحنه های اخرش که یکی میباخت اون یکی روی اون یکی دیگه یک حرکت خارق العاده انجام میداد 4
maryam39 8211 ارسال شده در 18 آبان، 2014 اعتراف میکنم بچه که بودم اصلا عروسک بازی دوست نداشتم نمیتونستم هضم کنم که آدم به یه موجود بیجان محبت کنه! خلاصه یه بار که بابام یه عروسک گرون واسم خریده بود، از حرصم یه قیچی ورداشتم و کل موهای عروسک بدبختو باش قیچی کردمبه قول معروف کلش کردم بعدم با افتخار رفتم به مامانم نشون دادم 9
Gandom.E 17805 ارسال شده در 18 آبان، 2014 اعتراف میکنم که خیلی وقته دوس دارم بیام اینجا چند تا اعتراف بنویسم 7
Tamana73 28835 ارسال شده در 19 آبان، 2014 اعتراف میکنم دلم گرفته جرات ندارم به کسی بگم... آخه بی دلیل مگه دل میگیره... خدا... 7
آرتاش 33340 ارسال شده در 19 آبان، 2014 اعتراف میکنم یه بار یه سوتی برا سحر تعریف کردم حالا خودش تو اون موقعیت قرار گرفت و بهم اس زده یاد ......و تو افتادم 8
Tamana73 28835 ارسال شده در 19 آبان، 2014 اعتراف میکنم با گوشی اومدن انجمن کاره دشواریست....از من به شما وصیت نکنید از این کارا.... 8
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 20 آبان، 2014 اعتراف میکنم خیلی وقته اعتراف نکردم جرمم سنگین شده میگم خوبه ها مسحیحا یه گوشه دارن تو کلیسا برا اعترافات گناهاشون و ما نداریم شاید برا همینه همیشه بار گناهامون سنگینی میکنه رو دوشمون چون غیر خدا به کسه دیگه ای اینارو نمیگیم 6
سنا سادات 2449 ارسال شده در 20 آبان، 2014 من اعتراف میکنم که بعضی وقتا که آدم بدی میدیدم بسم الله میگفتم بلکه غیب شه 8
maryam39 8211 ارسال شده در 20 آبان، 2014 اعتراف میکنم بعضی وقتا، عاشق شدن به نظرم مضحک، مسخره و غیر واقعی میاد 4
ارسال های توصیه شده